دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

شباهت کوهنوردی و مهاجرت....

وقتی که ایران زندگی می کردم، تنها ورزشی که من را طی هفته سرحال نگه می داشت، کوهنوردی بود. در بدترین حالت دو هفته یکبار بود. اصطلاحی هست بین کوهنوردها که می گویند کوهنوردها اعتیاد به کوه دارند و من هم داشتم! اگر سر زمان مشخصش کوه نمی رفتم، آن هفته ام خراب بود و انگار چیزی کم داشتم. بماند....در وبلاگ خاطراتی از مهاجرت، مطلبی نوشته شده بود در باره شباهت کوهنوردی و مهاجرت و انصافا دیدم که چقدر دقیق به شباهت این دو اشاره کرده است. فکر می کنم ارزش چند بار خواندن را داشته باشد. نکاتی است که هر مهاجری باید در طی راهش همیشه مد نظر داشته باشد. 

 

......

 

1- آسان ترین و مطمئن ترین راه را برای رسیدن به بالا پیدا کن.

با یک نگاه سریع باید بتوانی شرایط پیش روی را بررسی کنی و راه بهتر را انتخاب نمایی. بعضی چیزها به نظر ساده و مطمئن می آیند ولی اگر به جزئیات اطرافش دقت کنی می بینی که آن راه می تواند ریسک بیشتری برای تو و گروه داشته باشد.

در مهاجرت هم همین است. ما باید از قبل راه خودمان را مشخص کنیم و مثلا بدانیم که آیا می خواهیم درس بخوانیم یا کار کنیم و یا اینکه فقط گرین کارت خود را بگیریم و برگردیم.

 

 2- سریع تصمیم بگیر.

هیچوقت یک راه را بیش از دو بار بررسی نکن و یاد بگیر که در نگاه دوم تصمیم خودت را بگیری زیرا بدن تو و دیگران سرد می شود و احساسات بد به آنها راه پیدا می کند.

 

در مهاجرت نیز این پند بسیار کارآمد است و ما باید نسبت به راههایی که در پیش روی داریم خیلی سریع و قبل از اتمام پولمان و یا افسرده شدن تصمیم نهایی خود را بگیریم. با معطل کردن و بررسی ده باره یک روش فقط توان ما تحلیل می رود.

 

3- با اعتماد به نفس انتخاب خودت را اعلام کن.

وقتی راه را انتخاب کردی به اشاره عصا به دیگران اعلام کن که از این راه خواهیم رفت. آنها باید مطمئن باشند که تو در انتخاب بهترین راه مصمم بوده ای و در تصمیم خود شک نداری.

 

در مهاجرت نیز باید با اعتماد به نفس به خودمان و یا دیگران بگوییم که من این کار را می کنم و به گرفتن نتیجه مثبت آن مطمئن هستم. مثلا من تصمیم گرفتم که از کار تکنسینی شروع کنم و از فردای آن روز با اعتماد به نفس به دنبال آن کار گشتم.

 

 4- برای جای دست و پای خود برنامه ریزی کن.

قبل از اینکه بخواهی بالا بروی باید جای دست و پای خودت را تا جایی که می توانی مشخص کنی و مسیر خودت را از قبل بیابی.

 

در مهاجرت نیز باید تقریبا بدانیم که می خواهیم چکار کنیم و مثلا بدانیم که در چند ماه اول کارهای اداری مهاجرت را می کنیم در چند ماه دوم برای کار اقدام می کنیم و غیره.

 

5- هرگز پایت نلرزد.

وقتی که پایت را درون یک فرورفتگی صخره می گذاری و خودت را بالا می کشی هرگز نباید پایت بلرزد. اجازه نده که فکرهای اضافه در مغز تو وارد شود و تو را بترساند و یا مایوس کند.

 

در مهاجرت هم اوضاع به همین گونه است و ما نباید اجازه دهیم که ترس و یاس بر ما مسلط شود. اگر پایمان بلرزد حتی توجه دیگران را هم به خودمان جلب می کنیم و باعث می شود که ما به راحتی خودمان را ببازیم.

 

 6- زور دست و پای تو خیلی بیشتر از آن چیزی است که فکر می کنی.

وقتی که از جایی آویزان هستی و خودت را با دستها و یا یک پا نگه داشته ای هرگز فکر نکن که زور آنها در حال اتمام است. فقط به این فکر کن که حرکت بعدی تو چه چیزی خواهد بود و اقدام کن. اگر به این فکر کنی که دست و پای تو رها خواهد شد و تو به دره سقوط خواهی کرد, در واقع قبل از سقوط کردن مرده ای.

 

در مهاجرت این نصیحت خیلی به درد می خورد. ما گمان می کنیم که مشکلات ما بیش از آن چیزی است که در توان ما باشد تا بتوانیم خودمان را از شر آنها رها کنیم. مسلط نبودن بر زبان, نداشتن امکانات, فرهنگ جدید و خیلی از چیزهای دیگر ما را به سمت دره می کشد و ما باید اعتقاد داشته باشیم که دست و پای ما به اندازه کافی زور دارد که ما را به بالا بکشد.

 

7- فقط به فکر بالا رفتن باش

او می گفت وقتی که تو داری از جایی بالا می روی فقط باید به فکر بالا رفتن باشی نه برگشتن. برنامه ریزی برای برگشتن باید قبل از حرکت انجام گرفته باشد.

 

در مهاجرت هم وقتی که داریم برای کاری اقدام می کنیم نباید به برگشتن فکر کنیم و فقط باید به این فکر کنیم که چگونه آن راه را به بهترین نحو ممکن طی کنیم.

  

8- سنگ از زیر پایت نلغزد و به دیگران آسیبی نزند.

وقتی که یک نفر به دنبال تو می آید باید مواظب باشی که سنگی از زیر پای تو نلغزد و به او اصابت نکند. تو برای بالا رفتن نباید به دیگران آسیب برسانی.

 

در مهاجرت هم ما باید مواظب باشیم که به کسانی که به ما کمک می کنند و یا کسانی که به دنبال ما می آیند آسیبی نرسد. در واقع بالا رفتن ما نباید به قیمت آسیب دیگران باشد.

 

 9- به نفر بعدی اطلاع رسانی کن

اگر می بینی که سنگی شل شده است و یا می لغزد حتما باید به کسی که پس از تو می آید هشدار لازم را در مورد آن بدهی. در واقع اگر تو از آنجا به سلامت گذشتی مسئولیت تو تمام نمی شود.

 

در مهاجرت هم این پند کارآمد است و ما اگر چیزی را تجربه کردیم, باید آن را به دیگران بگوییم تا بدانند که در چه جایی پای خود را می گذارند.

 

 10- هر نفر نسبت به بعدی و قبلی خودش مسئول است.

تو نسبت به کسی که بعد و قبل از تو است مسئول هستی و باید تا جایی که می توانی به آنها کمک کنی که از صخره بالا بروند. مهم نیست که آیا آن فرد در گروه تو است یا خیر.

 

ما در مهاجرت نسبت به کسی که به ما کمک می کند مسئول هستیم و در ضمن نسبت به کسی هم که بعد از ما می آید مسئول هستیم و باید به او کمک کنیم. این یک باید است نه یک لطف و احسان. در غیر اینصورت ما یکی از زنجیره های کمک به دیگران را پاره کرده ایم و نه به یک نفربلکه به صدها نفر از کسانی که بعد از آن فرد در آن زنجیره قرار دارند آسیب رسانیده ایم.

 

11- همیشه انتظار یک واقعه غیر منتظره را داشته باش.

تو در عین حالی که با اعتماد به نفس و با قدرت پایت را می گذاری و تلاش می کنی که بالا بروی باید انتظار داشته باشی که هر لحظه سنگ زیر پایت بلغزد و یا سنگی از بالای صخره به سمت تو بیاید.

 

در مهاجرت هم ما باید همواره انتظار این را داشته باشیم که کارها بر طبق برنامه پیش نرود و ما درگیر مشکلات بیشتری بشویم. ممکن است کار خوب پیدا نکنیم و یا اتفاق های دیگری در زندگی ما روی دهد.

 

 12- همیشه بر دست و پای خودت تکیه کن.

وقتی که از صخره بالا می روی هیچگاه فکر نکن که اگر از آن بالا رها شدی کسی تو را می گیرد. بلکه همیشه فکر کن که نه تنها باید خودت را نگه داری بلکه باید از سقوط دیگران نیز جلوگیری کنی.

 

در مهاجرت هم همین است و ما باید بدانیم که فقط خودمان می توانیم به بالا رفتن و عبور از مشکلات کمک کنیم. این فکر که دیگران به ما کمک می کنند و کارهای ما را انجام می دهند و یا از سقوط ما جلوگیری می کنند, باعث خواهد شد که ما به اندازه کافی آنچه را که در توانمان وجود دارد برای هدف خود مصرف نکنیم و نتوانیم بر داشته های خودمان تکیه کنیم.

 

موفق باشید.

 

اصل مطلب را می توانید اینجا پیدا کنید.

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
علی 1389/11/20 ساعت 16:19

سلام، ممنون از نوشته هاتون
یه سوال داشتم که شاید پرسش خیلیها باشه
درسته که گرفتن ویزای کار راحتتر از ویزای مهاجرته، ولی کسانی که با ویزای کار به نیوزلند میان چون معمولاً نمیتونن کار تخصصی مستمر پیدا کنن درنتیجه نمیتونن شرایط ویزای اقامت(داشتن 2 سال سابقه کار مرتبط و مستمر) رو به دست بیارند و شانس خیلی کمی برای گرفتن اقامت پس از پایان تاریخ وبزای کارشون دارند ولی از طرفی چون از داخل خاک نیوزلند برای دریافت ویزای RP یا اقامت اقدام میکنند ممکنه که افسر پروندشون شرایط ویزا رو زیاد سخت نگریه؛ نظر شما در این باره چیه؟
ممنون میشم اگه پاسخم رو بدید

سلام علی جان
ببین من فکر می کنم شما یه خورده ویزای کار رو دست کم گرفتی. ویزای کار به کسی میدن که تخصص داشته باشه. البته شاید شما منظورت ویزاهای کار فصلی باشه که من راجع بهشون اطلاعی ندارم. ولی اگه بد شانسی رو بزاریم کار مثل اوضاع اقتصادی کشورها و .... کسی که کار تخصصی بلده و ایران کارش رو درست انجام داده، مطمئنا اینجا هم کارش رو درست انجام میده و در بیشتر موارد به اقامت ختم میشه.
اون بحث سخت گیری شاید به معنایی که شما می گی اینجا معنی نداره. شما به این خاطر سرعت کارات در اونجا بالاتر میره که اون کشور به تخصص شما نیاز داره نه چیز دیگه. بحث لطف و ...نیست!

این لینک رو ببین:
http://www.immigration.govt.nz/migrant/stream/work/worktoresidence/caniworkinnz/accreditedemployersrequirements.htm

اورایاد 1389/11/20 ساعت 19:33 http://orayad.blogfa.com

سلام آقا ناصر از شما بینهایت تشکر میکنم واسه وبلاگتون چون واقعا کارتون درسته
راستش من فعلا پروفایلمو در اداره مهاجرت نیوزلند باز کردم و فقط منتظر نمره آیلتسم هستم
البته حدود ۶ ماه سابقه کم دارم تا ۶ سال که میخواستم از خدمتم که سرباز معلم بودم و تو یکی از پستها کاملا شرح دادم براتون استفاده کنم ولی نمی دونم نیوزلند قبول دارند سابقه خدمتو یا نه ؟
با ۶ سال سابقه ۱۲۵ امتیاز میشم ولی با ۵ سال سابقم میشم ۱۱۵ حالا آیا فرقی بین ۱۱۵ امتیاز و ۱۲۵ هست یعنی امتیازم ۱۲۵ باشه زودتر از پووول میام بیرون؟
ممنونم که به وبلاگم سر زدین

سلام اوریاد جان، ممنون از حسن نظرت. شما لطف داری.
سابقه کارت اگه تخصصی باشه و مرتبط با مدرک تحصیلی باشه جزو سابقه کارت محسوب میشه. نامه سابقه کاری که می گیری حتما توش وظایف کاریتو نوشته باشه که نشون بده کارت تخصصی بوده و در اینصورت سابقه کارت محسوب میشه.

من راجع به اینکه زودتر از پول بیای بیرون مطمئن نیستم. برات تحقیق می کنم و بهت می گم. اما امتیازت قطعا تو نظر آفیسر تاثیر میذاره.

اورایاد 1389/11/22 ساعت 10:09 http://orayad.blogfa.com

مرسی آقا ممنونم از وقتی که میزاری

اختیار داری آقا اوریاد. امیدوارم که کارات رو روالش پیش بره و موفق باشی.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.