دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

یک گزارش

چند وقت پیش یه تحقیقی در یکی از دانشگاههای سوئد در مورد مشکلات داشتن اسم عربی برای پیدا کردن کار انجام شد که بد ندیدم که اینجا خلاصه اش رو بیارم.


داستان از این قراره که یه دانشجوی دکترای سوئدی یه تحقیقی کرده که چقدر داشتن اسم عربی روی پیدا کردن کار تاثیر داره. یه نتیجه کلیش هم این بوده که اونایی که اسم سوئدی دارن 50% درصد بیشتر شانس پیدا کردن کار دارن. تحقیقش رو هم اینجوری انجام داده که 5500 تا CV و Cover letter رو به صورت رندم درست کرده و به آگهی های کار مختلف فرستاده. دلیل استفاده از اسمهای عربی هم به این خاطر بوده که داشتن اسم عربی بدترین تاثیر رو در پیدا کردن کار داراست.


نتیجه هم همونطور که در بالا گفتم این بود که 50% از رزومه هایی که اسم سوئدی داشتن به مصاحبه کاری دعوت شدن. شاید قسمت جالب ماجرا این باشه که داشتن اسم عربی به همون اندازه شانس کار پیدا کردن رو پایین میاره که داشتن کاورلتر ضعیف سوئدی!


توصیه ای که محقق داستان ما میکنه اینه که سعی کنید که در نوشتن نامه هاتون دقت کنید و توضیح بدین که کی هستین و مثلا در اوقات فراغتتون چی کار می کنین و ...


این پایان ماجرای ما توی سوئد بود. یه سرچ توی نیوزلند و یا هر کشور دیگه ای بزنید موارد مشابه رو پیدا می کنید و کم هم نیست متاسفانه. مثلا توی اینجا می تونید داستان یه دانشجوی چینی رو در نیوزلند ببینید که مشاور کاریابی بهش توصیه میکنه که اسمش رو به یه اسم انگلوساکسون تغییر بده تا بتونه کار پیدا کنه. یه سری تحقیقات رو هم می تونید در همین جا بخونید که نتیجه کلیش، بودن تبعیض در مورد آسیایی ها در نیوزلنده که البته منظورش رو از آسیایی ها دقیقا مشخص نکرده که کدوم آسیایی ها؟!


یه سوال کلی اینه که آیا برای پیدا کردن کار در جامعه هایی غیر از جامعه خودمون باید به این قضیه توجه کنیم یا کلا باید فرض کنیم که چنین چیزی وجود خارجی نداره؟ اگه چنین مسائلی وجود داره، راه حلش چیه؟! یه سوال دیگه اینه که اگه برای خود ما در ایران به عنوان یه صاحبکار رزومه هایی با اسمهای نه چندان معمول بیاد عکس العمل ما چیه؟


پی نوشت: قصد این نوشته، مقایسه جوامع متفاوت نیست.

نظرات 67 + ارسال نظر

اوووو خیلی جالب بود
خب این خیلی پر واضحه که یه کارفرما نیروی لوکال رو بیشتر به نیروی خارجی ترجیح میده.
منم بودم همینکارو میکردم( لوکال رو بیشتر ترجیح میدادم ).
مگر اینکه نیروی خارجی تخصص یا هنر خاصی داشته باشه.

Cover Letter رو هم خیلی خوب اومدی،

ممنون، ناصر عزیز

کتایون 1392/01/26 ساعت 06:26

من هم هفته ای حداقل 1 ایمیل تبلیغاتی در زمینه کارم از چین بهم میرسه با اسمهای آنگلوساکسون ولی بعد که وارد سایتشون میشم یا پیش شمارشون رو میبینم متوجه میشم از چین هست... زود هم مثل spam پاکشون میکردم تا اینکه یکی از اینها که ماهی یکبار ایمیل میزد عید رو بهم تبریک گفت و ... من هم به جاش ازش تشکر کردم و به همین راحتی با هم دوست شدیم و گذاشتمش در vendor list! خلاصه اینو بگم که دیدم من چقدر بی رحمم! چرا آخه من ایمیل اینها رو پاک میکردم!
همینطور من با توجه به تجربه بدی که از ایتالیایی ها در کار داشتم ازشون دوری میکردم و دید بسیاررر بدی نسبت بهشون داشتم ولی باز هم با مجموعه ای آشنا شدم و باهاشون کار کردیم که تمام فرضیات منفی من رو از بین برد... باز هم بگم از لبنانی ها و اینکه بهترین دوستی که تا الان من داشتم یک لبنانی بوده! که برام خیلی جالب بود که چقدر اینها آدمهای درست و بامرامی هستند و متاسفانه تبلیغات سیاسی و .... چه وجهه بدی ازشون به جا گذاشته...
این یک چیز طبیعی هست که با توجه به تبلیغات منفی که بیشتر منشاء سیاسی داره یا متاسفانه بعضی اوقات رفتار اجتماعی اشتباه بعضی ها که در محیط اونها صورت میگیره و سوالاتی که بر مبنای عدم شناخت اونها از ما هست و ... اونها ترجیح میدن با خودی شون کار کنن... ولی خوشبختانه با وجود اینترنت و امکاناتی که باعث میشه ملت ها بتونن با هم بیشتر در تعامل باشن این فاصله ها کمتر میشه و معیارهای درست شناخت افراد از هم منطقی تر و عادلانه تر میشه...



برای منم جالبه که خیلی از چینی ها یه اسم Nick name هم دارن که زمین تا آسمون با اسم اصلیشون متفاوته. یعنی هر چی این یکی اسم تلفظش آسونه، اون یکی سخته.

کتایون 1392/01/26 ساعت 06:33

جل الخالق! همین الان دوباره ایمیلش رسید! یعنی جوری شده که این آقا اگر هفته ای ایمیل نزنه من نگران حالش میشم! یاد بگیریم این برخورد رو! زود ناراحت نشیم و نریم در غار تنهایی! میدونم آخرشم جنساشو به ما میفروشه...
Dear Ms. ****
Good day.
How is the business?
Hope it is prosperous.
Recently, do you have any new projects need Steel Pipes / Tubes or Steel Plates?
If you have any needs, please don't hesitate to contact us, thanks.
I sincerely wish you will win more projects and we can have more chances in the futurer !

حسین 1392/01/26 ساعت 07:19

ناصر خان عزیز ممنون

به نظر من اگه آش اینقدر شور باشه که داشتن اسم عربی بخواد کار پیدا کردن رو تحت تاثیر جدی قرار بده تلویحا بدین معنی است که با یک جامعه نژاد پرست مواجه هستیم. در این حالت باید در مورد مهاجرت هم تجدید نظر اساسی کنیم

آش اینقدرها هم شور نیست حسین جان. بیشتر منظور من از گذاشتن این متن ، آشنایی بیشتر با یه زاویه دیگه از مشکلات کاریابی بود. بحث نژادپرستی به نظر من مطرح نیست. موضوع عدم آشنایی کارفرما با کسیه که برای کار اقدام می کنه و نگرانی اون از ایجاد ارتباط مناسبه، چه کاری و یا چه اجتماعی.
همه این مسائل با Qualification مناسب قابل حله.

هما 1392/01/26 ساعت 08:40

علی 2170
سلام .من یک کامنت هم در پست قبلی گذاشتم.
میخواستم بگم اینطور که من فهمیدم برای تمام دانشجویان دکترا هم پروندشون به همین سازمان ipb میره.اونا خیلی هم راضی بودند و بین ٣ تا ٧ ماه طول کشیده.
ولی این متنی که شما دیدید من هم دیدم و یله کسی بوده که گفته ٣ سال منتظر بوده.
امیدوارم هرچه زودتر کار هممون درست بشه

کتایون 1392/01/26 ساعت 09:07

@ آقای حسین::: نمیدونم چرا امروز که این بحث شد همش مطالب از این دست به چشمم میخوره! قضاوت شما از تیتر مطلب زیر چیه؟

http://www.asriran.com/fa/news/266924/%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D9%85%D9%87%D8%A7%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF

شما برای نمونه الان اگر برید تبریز، تا موقعی که یک تبریزی از نظر فنی و به قولی qualification برابر هست، اولویت رو برای ایشون قایل میشن... این یک چیز کاملا طبیعی هست و باید پیش از مهاجرت راجعبش فکر کنیم...
ولی بلاهایی که ما سر افغانی ها آوردیم اسمش چیه؟ تحقیرشون کردیم، حقشونو پایمال کردیم، به بچه هاشون حق تحصیل ندادیم، بعنوان یکسری جانی به جامعه نسبت بهشون هشدار دادیم (درصورتی که آمار بزهکاری ایرانی ها در خارج خیلی بیشتره و همچین برخوردی رو در این سطح تا حالا با ما نکردن) و به پارکها و مکانهای عمومی راهشون ندادیم و ... آخرشم بعد از اینکه کلی ازشون خدمات گرفتیم، فله ای بیرونشون کردیم... اینو چی میشه اسمشو گذاشت؟؟؟

طاها (فاطمه) 1392/01/26 ساعت 09:28

یه سوالی داشتم،
داشتم شرایط Visit Visa رو میدیدم.نوشته تا 9 ماه میتونید اونجا بمونید.و 3 ماه دیگر هم میشه Extend کرد. خوب اگه اینا بخوان به ما JSV بدن، راحت تر و کم هزینه تره که با Visit Visa بریم اونجا و دنبال کار بگردیم که ! نه ؟

Good question!
/ناصر
اگه ویزای توریستی بگیرید، اونجا کارفرما باید بهتون job offer بده و درخواست ویزای کار بکنه که یه مقدار سخت به نظر می‌رسه و هر کارفرمایی اجازه نداره برای هر شغلی درخواست صدور ویزای کار برای یه نیروی خارجی بده.
اما در JSV یا Work Permit اینطور نیست و نیازی نیست کارفرما درخواست صدور ویزای کار برای شما بکنه. :)
/بابک

داریوش 1392/01/26 ساعت 09:49

ناصر عزیز
همانطور که اشاره کردی اینم بخشی از مشکلات ما در راه مهاجرت و کاریابیه که اصلا یا کمتر بهش توجه میشه. ممنون که متذکر شدی.
حسین جان عزیز برادر، اینا حقیقت ماجراست، حالا هر چی که اسمش رو بگذاریم مهم نیست، باهاش مواجهیم. بهتر که دیده بشن و تدبیری اندیشه بشه، باید بتونیم خوب خودمون رو بفروشیم و ارائه بدیم. مطمئنا قابل حله.
تو الان کمی عصبانی هستی ولی من با کتایون موافقم.

حسین 1392/01/26 ساعت 10:08

@کتایون عزیز

چند نکته به نظرم میرسه:
1-اینکه در شرایط برابر یک همزبان یا هموطن ترجیح داده بشه کاملا منطقیه چون در درازمدت موجب هزینه های نهفته کمتری میشه ولی اینکه رزومه شما به صرف داشتن اسم عربی خونده نشه فرق می کنه
2-نوع تبعیضی که ما نسبت به افغانها داریم منبعث از تجربیات ملموس یک دوره 30 ساله یا بیشتره. ولی تبعیض ممالک مترقی نسبت به آسیایی ها یا عربها بطور کلی منبعث از طرز فکر یا تبلیغاته نه ناشی از تربیات ملموس منفی. البته هر دو ناپسنده ولی به نظرم متفاوتند
3-از تیتر لینکی که گذاشته بودید می شود برداشت های متفاوت داشت که هیچ کدام بار مثبتی ندارند. در بهترین حالت تعجب از اینکه بالاخره افغانها هم در مسیر پیشرفت قرار گرفته اند و در بدترین حالت اینکه چرا مسئولین باید اجازه دهند که افغانها در ایران کارفرما شوند

علی2170 1392/01/26 ساعت 10:48

@هما

بله پست قبلی رو دیدم. اولویت بندی دارن حتما دانشجویی رو زودتر بررسی می کنند. نمیدونم والا.

@پگاه

شما هم پیش کسوتین. تا حالا پیگیری کردین از آفیسر چی جواب میده؟ ظاهرا پروسه 2 ساله بودن کا کار واسه ایرانی ها رایجه. یکم کمتر از اون هم شانسه.

این Immigration Profiling Group همون Immigration Profiling Branch هست که IPG یا IPB می گن بهش معلوم نیست چی راجع به ما فکر می کنه....

جمله وزیر مهاجرت که حاضر به مصاحبه نشده بود در مورد تاخیر پرونده بعضی ملیت ها جالب بود:

برای جدی گرفتن امنیت مرزهای کشورم عذر خواهی نمی کنم!! ( بقول جمشید تو سریال ویلای من: یعنی هوتوتو...سابیدیم به الک!)

بابک2 1392/01/26 ساعت 10:51

سلام به همه
از اون جایی که من مدارکم لاچ شده و فعلا در برزخ آفیسر دار شدننم مشغول سرچ و جمع آوری اطلاعاتم

در همین حین امرو به سایت http://www.korushade.com/ برخورد کردم که واقعا همونطوری که اوایل سایت شما رو دیدم احساس پیدا کردن گنج پیدا کردم این سایت هم حس گنج رو به من داد
نویسندشون خانم سپیده هستند که نمیدونم همین سپیده خانمی هستن که اینجان یا نه
به نظرم خیلی عالی میاد دوستان استفاده کنن و لینکشم توی لینکای منوی سایتتون بزنید خداییش بهتر از سایت شما نباشه کم نداره خیلی

لینکش همین بغله و نویسنده هم همونیه که خودت گفتی..world is small

علی 123 1392/01/26 ساعت 10:52

الآن رو نمی دونم اما تا حدود 25 سال پیش یادمه که در بین کُرد ها رسمی وجود داشت که وقتی کسی اسمش مثلا "علی" بود دیگه کسی از فامیل و دوستان، اسم بچه تازه متولد شده خودش رو "علی" نمی ذاشت و این اسم دیگه رزرو میشد و تا اونجایی که یادمه و اگر اشتباه نکنم دلیلش این بود که فکر می کردند اگه اسم بچه تازه متولد شده رو "علی" بذارن معنیش آرزوی "مرگ" برای کسیه که قبلا اسمش "علی" بوده. به همین دلیل من یادمه که تا حدود 6-7 سالگی خانواده یکی از فامیلهای پدرم واقعا فکر می کردند که من اسمم "رضا" یا "علیرضا" است. به همین دلیل از همین حالا من تصمیم کبری گرفتم که گذشته ها رو فراموش کنم و در یک اقدام عاجل، تجدد خواهانه و انتحاری اسمم رو عوض کنم تا 50 درصد امکان استخدام شدنم رو افزایش بدم، هر چی باشه از چینیها که کمتر نیستیم... کی به کیه بذارین به من بگن Alex هاهاها هم به علی نزدیکه هم اندیس i با x چندان در محاسبات تفاوتی ندارن

علی2170 1392/01/26 ساعت 10:53

@آرش:

چیزی که میگی خیلی عجیبه.

اگر ممکنه هر وقت ویزاشون صادر شد یه خبری بده. جالبه سایت میگه 10 روز بعد از مصاجبه....آفیسر میگه دو سه هفته....یکی مثل منم که خودش مصاحبش رو جلو میندازه و 1 سال از مصاحبش میگذره هم معلوم نیست کی! خوب شد مصاحبه رو دادم که هر روز نخوام آماده باشم و استرس و ... . والا....مسخره کردن.

حسین 1392/01/26 ساعت 10:58

@داریوش عزیز

چند نکته دیگه به نظرم میرسه:
1-همانطور که ناصر خان گفت داستان به این شوری نیست وگرنه ما قدم تو این مسیر نمی گذاشتیم
2-من عصبانی نیستم، باور کن. این هم نشونه
3-من هم با کتایون و ناصر و خودم موافقم

سالار 1392/01/26 ساعت 13:19

کاک Alex خبری نشد ؟
راستی کسی جواب نداد .عمرانی نداریم اینجا؟

کتایون 1392/01/26 ساعت 14:14

محض خنده امروز اینو یکی برام ایمیل کرده: در ضمن اسمش هم::::: Contact Person : Mrs. Lucy !


一、专业为你提供企业名录和国外买家信息,助力于你的业务发展

1) 实时更新企业名录
2) 2013中国进出口企业数据
3) 最新广交会参展商、采购商、询盘、买家名片、在线广交会登记买家信息
4) 全球4000个展会精准采购商信息
5) 150万条参加过展会的中国企业名录

二、可以为你向我们库里所有的买家发送邮件(世界级的发送平台和包含海量高价值内部未公开数据,效果立竿见影)

欢迎联系我们查看最新数据样本 请直接回复邮件,QQ请加130610195

علی 123 1392/01/26 ساعت 17:36

سالار جان::: نه کاکا خبری نشد حسابی خسته شدم.
کتایون خانم::: با این ترجمه ش کنین translate.google.com

حسین 1392/01/27 ساعت 04:38

@کتایون عزیز

اونجایی که میگه 最新广交会参展商 رو اگه پیگیری کنی میتونه منجر به جاب آفر بشه

حسین جان، ایمیلت رو برام بزار.

شیما نظامی 1392/01/27 ساعت 06:55

طاها:
در مورد ویزای توریستی من شنیده ام که فقط یک بار میشه استفاده کرد و متاسفانه هیچ راهی برای تبدیلش به ویزای کار و یا ویزا های دیگه وجود نداره
اگر امکان داشت راه خوبی بود

مرتضی 1392/01/27 ساعت 08:35

4 ماهه که کیس آفیسرم اعلام شده . یک سری مدارکی خواست که براش ارسال کردم دیگه ازش خبری نشده . یک ایمیل هم چند وقت پیش زدم جواب نداده . آیا باید پیگیر بشم یا این طبیعیه؟

کتایون 1392/01/27 ساعت 09:05

@ آقای حسین::: من دیگه دارم به این نتیجه میرسم که راحت بشینم زندگیمو کنم و نه به جاب آفر کاری داشته باشم و نه اون به من کاری داشته باشه... واقعا خسته شدم از این پروسه مهاجرت اینهمه هزینه و زمان و انرژی و... ای که صرف کردم... دیگه بقیه اش شانس هست... کلا شانس چیزیه که فکر میکنم با بیخیالی و خوش گذرونی بیشتر به آدم رو میکنه... هرچی آدم حرص بخوره و فکر کنه فایده ای نداره... اون جاب آفر هم پیشکش بی کاری بهترین کاره (کتی صل ال... دامه برکاته)

saeed ocean 1392/01/27 ساعت 09:31

سلام به همه دوستان منتظر

به سالار: منم مهندس عمرانم همکار گرامی لاج کردیم و تازگی فرم 1200 رو فرستادیم و فعلاً هیج خبری از آفیسر نیست . نزدیک 7 ماه میشه که از تاریخ لاج میگذره.

علی 123 1392/01/27 ساعت 10:07

علی 2170::: مرزهاشون که همه ش آبه، دریا و اقیانوسش هم که پر از Reef و کوسه س. اتفاقا من هم که مطلب رو خوندم، به همین جدی گرفتن امنیت مرزها توجه کردم. چنان می گه مرز که انگار عین آب خوردن یک قدم بذاری رفتی ترکیه.

آقا مرتضی::: کاملا نرماله نگران نباشین.

دوستان::: واقعا نمی خوام جو بدم اما الآن که تقریبا در شروع راه قرار گرفتم واقعا فکر می کنم اکثرمون داریم ریسک بزرگی انجام می دیم... اینکه شما (و/یا همسرت) کل زندگیتون رو چوب حراج بزنین، شغلی رو، که با این نرخ سرسام آور بیکاری در ایران، کیمیا است رها کنین و ریسک رد کردن سرمایه زندگیتون رو از فرودگاه به جان بخرین (که حتی شاید به خاطر انتقال پول و سرمایه زندگی خودتون به خارج بهتون برچسب قاچاقچی ارز بزنن و مصادره ش کنن و دست کم جریمه هم بشین) و همین ده بیست هزار دلاری که دارین رو ببرین توی یه مملکت فوق العاده گرون که آب خوردن رو هر بطری ده هزارتومان میدن... که نهایتا آیا کاری پیدا بشه که بتونین از پس اجاره بها و هزینه های اولیه زندگی بر بیاین یا نه... کاری پیدا کنین که ته دلتون از انجامش راضی باشه یا نه... به قول این آقایون جراحی بزرگ اقتصادیه و دل شیر می خواد و اینجاست که موضوع حالت فانتزی خودش رو از دست میده. بالاخره عقل حکم می کنه که درصدی احتمال شکست رو در نظر بگیری و وقتی فکر برگشت به ایران رو می کنی می بینی حتی شغلی برات باقی نمونده که اجاره یه خونه رو بدی (مخصوصا که باید هزینه زندگی خانواده ت رو هم تامین کنی). شغلی رو که سالها داشتی رو از دست دادی و حسابهای بانکیت هم ته کشیده و باید حدود 10 سال از طلایی ترین سالهای زندگی وجوانیت رو از اول شروع کنی اما این بار دیگه مثل گذشته به سادگی نمی تونی همه اونچه رو که از دست دادی دوباره به دست بیاری چون قیمت همه چی دست کم 3 برابر شده. همه اینها زمانی سخت تر میشه که (با اسم عربی ) مجبور باشی به خاطر نوع ویزات کار مرتبط با رشته رو پیدا کنی و بهانه های جورواجور آفیسرت رو هم مرتفع کنی.

حسین 1392/01/27 ساعت 10:17

ناصر خان
آدرس ایمیل من: hayatbakhsh at gmail dot com

@حضرت کتی دامت افاضاته و رحمه الله و برکاته
من خیلی وقته به این نتیجه رسیدم که باید بی خیال بشم. پیر شدیم به قرعان از بس حرص خوردیم

طاها (فاطمه) 1392/01/27 ساعت 11:13

علی 123 :::: راستش من هم به همین نتیجه شما رسیدم.مخصوصا وقتی داشتم Korushade رو میخوندم.در مورد نکات منفی نیوزلند نوشته بود
مخصوصا برای من خیلی سخت تره.من چون یک زن هستم نمیتونم شوهر و بچه ام را اینجا تنها بذارم و برم تا کار پیدا کنم و بعد بخوام اونا رو ببرم.و از اولش هممون باید باهم بریم.

شیما نظامی:::نه اینکه بخواهیم تبدیل به ویزای کار بکنیم.اقلا آدم یه 3 ماه هم که اونجا باشه میتونه بره face to face مصاحبه انجام بده و اگر خواستن راحت تر این پروسه انجام میشه دیگه .نه ؟ اقلا بهشون میگیم که آقا ما Job Offer داریم.

نمیدونم والا....خیلی دو دل شدم نمیدونم دارم کار درستی میکنم یا نه !!

خوشبحال خودم که امتیازام نمیرسه که حتی بخوام اقدام کنم.
ما هم دلخوش به جاب آفریم،
آخه یکی هم به ما آفر داد و ما رو دلخوش کرد :دی
فعلا ادامه میدیم.

سالار 1392/01/27 ساعت 13:20

علی123: البته اینایی که میگی همه درسته و شاید بد تر از اونی که فکرشو میکنی هم بشه اما من تو یه جا میخوندم یکی از اهالی آفریقای جنوبی نوشته بود که قبل از اینکه بیاید یه لیست از چیزایی رو که تو کشور خودتون غذابتون میداد تهیه کنید و تو جیبتون بزارین که هر وقت اینجا ناراحت شدید و کلافه یه نگاه به لیست بندارید .
نکته بعدی هم اینکه من خودم هم گاهی به شدت دچار استرس میشم که میری اونجا و کسی رو هم نمیشناسی و... میخواد چه طور بشه. واسه همینم چند بار از بابک عزیز همینجا خواستم موارد روزمره خودشو هرچند جزئی هم باشه یا از نظرش بی اهمیت واسمون بنویسه که متاسفانه تا حالا این کارو نکرده.

پویا 1392/01/27 ساعت 13:29

@ علی 123
با نهایت احترام، اینو برای خودم میگم که به کسی بر نخوره:
اگه فرصت انجام کاری رو داشته باشم و از ترس شکست تو اون کار انجامش ندم حالا با همه ریسک هایی هم که داشته باشه ، تا آخر عمرم افسوسشو میخورم که روزی میتونستم و انجامش ندادم.
به قول عطار:
گر مرد راه عشقی ره پیش بر به مردی
ور نه به خانه بنشین چه مرد این نبردی

علیd 1392/01/27 ساعت 13:40

علی 2170 عزیز::

براساس تاریخهای جدول، اول فکر میکردم کار university lecturer ها زیاد طول کشیده
بعد به نظر اومد کار بچه هایی که کلر سایمونز افیسرشونو طولانی شده
حالا میبینم که هر دو درسته
پس وضعیت من خیلی هم عجیب نیست
چون واسه lecturer اپلای کردم و افیسرم هم سرکار خانم سایمونزه !
تاریخ لاجم Nov 2010 بوده، یعنی دوسال و 5 ماه تقریبا!
هنوز هم واسه مصاحبه دعوت نشدم :(

جالبه که دقیقا رفتارش در مورد اعلام نتیجه بررسی و زمان پروسس با من هم مثل رفتارش با شما بوده، آخرین ایمیلم رو هم که اصلا جواب نداد
و جالبتر این که من هم مثل شما، منتظرم ببینم خودش از رو میره!
البته قطعا این جوری مشکل حل نمیشه

بهر حال اینها رو که میشنوم یه کم اطمینان پیدا میکنم که این مشکل فقط من نیست
امیدورام زودتر خبرای خوبی بشنوی

علیd 1392/01/27 ساعت 13:49

علی 2170 ::

راستی یه سئوال:
بعد از لاج چقدر طول کشید تا مصاحبه شدید؟ ظاهرا حدود 8 ماه بوده، درسته؟
فایلتون از شانگهای به لندن رفته بود یا از اول لندن بوده؟

حسین 2 1392/01/27 ساعت 14:14

میبینم که دوستان همه اعصاب معصاباشون از دست این کیوی ها به هم ریخته .... البته خودمم هم بدترم
اما اگه می خواین به خودتون امیدوار بشین یه سر به فروم های مهاجرت به کانادا بزنین تازه خدا رو 100 هزار مرتبه شکر می کنین ... خود من این تجریه رو داشتم
اما موفقیت بعد از مهاجرت کاملا بسته به تلاش شماست

سمیرا 1392/01/27 ساعت 14:40

@ علی 123::
راستش مهمترین قسمت نگرانی مربوط به از دست دادن شغل تو ایران و سرمایه اس. بیائید واقع بین باشیم. تقریبا 95 درصد اونهائی که سودای مهاجرت دارند یه کار خوب با 7-8-10 سال سابقه و یه مقداری سرمایه(خونه - ماشین - طلاو ... )تو ایران دارند (یعنی وضع مالیشون بد نیست) ولی از وضع سیاست و آزادی ناراضیند. خب دست و پا میزنند که بروند ؛ ویزا رو میگیرند و با سرمایشون می رسند به جای جدید که 1- اون شغل خوب تو ایران رو ندارند 2- سرمایشون رقمی نیست در مقابل هزینه ها 3- کسی نیست کمکشون کنه( ما ایرانیها حتی اینجا تو ایران هم هوای هم رو نداریم چه برسه به تو مملکت غربت) 4- زمان محدودی برا موفق شدن دارند . ...
حالا اگه موفق نشدند دیگه اون شغل و سرمایه تو ایران رو ندارند و بدتر از همه، دیگه جوون نیستن که بتونن با اینشرایط کاری و اقتصادی اونهارو دوباره بدست بیارند. همین داستان سر یکی از آشناهای من اومد . بهوای استرالیا کارش رو رها کرد(مرخصی گرفت) و با ویزای موقت چند ماهی اونجا بود. بعد از تموم شدن پولش و پیدا نشدن کار ،برگشت به ایران و برای کار مجبور شد تو همون شرکت قبلی از صفر شروع کنه (چون جایش پر شده بود) تازه مجرد هست و زندگی خانوادگیش دچار مشکل نشد.
@پویا ::
البته و صد البته اگر ریسک نکنیم تو همین وضعیت فعلی میمونیم ولی اگر ریسک کنیم ممکنه همین وضعیت الان رو هم از دست بدیم
اگه تا حالا تجربه شکست خوردن تو زندگی رو ندارید ممکنه تحملش خیلی سخت باشه
کاش اوضاع مملکتمون بهتر از این بودچاره ای جز ریسک کردن داریم؟

سالار 1392/01/27 ساعت 16:32

به saeed ocean
سلام میشه لطفا" یه ایمیل واسم بفرستی
salar_f_ghazi@yahoo.com

ati 1392/01/27 ساعت 20:39

سلام به همگی ساله نو همگی مبارک باشه ببخشید من یه سوال داشتم در رابطه با لینک امتیازبندی این لینکی که گذاشتید ماله ساله 89 هستش جدیدترینش کجاست من به چه صورت می تونم بهش دسترسی پیداکنم .خیلی ممنون می شم به من کمک کنید

ناهید 1392/01/27 ساعت 21:58

دوستان ::
من هم نظرم رو درمورد حرف های علی123 بگم ..من چند سال درگیر پروسه مهاجرتم, این یک تصمیم جدی و مشگل و در عین حال شخصی است , واقعیت ها رو نمیشه در نظر نگرفت ولی به نظرم اگه ویزای دائم بدند به همه دردسرهاش می ارزه ..
حال من از زمانی گرفته شده که دارم میبینم دارند به بچه ها ویزای کار می دند , بعد این همه هزینه و این همه زمان !!
پرونده علی123 از این جهت برای من خیلی مهمه چون اگه به ایشون ویزای کاربدند یعنی اینکه فعلا می خاند به ایرانیها ویزای دائم ندند!!!
در این صورت من به همه دوستانی که تازه می خاند شروع کنند توصیه می کنم تجدید نظر کنند, حداقل این زحمت ها رو برای جایی بکشند که ویزای دائم بگیرند ..
استرس کار تخصصی پیدا کردن در 9 ماه کم نیست اون هم با هزینه های دلار 3/500...کم نیست

امیدوارم برای همه خبرهای خوب بشنویم و انفجار بوستون کار مسلمونه های عزیز نباشه

ماندانا 1392/01/28 ساعت 01:04

سلام دوستان
من یه سوال داشتم. ممنون میشم اگه لطف کنید و جواب بدید. برای یادگیری برنامه نویسی با JAVA و MATLAB و... به چه موسسه یا آموزشگاهی مراجعه کنم بهتر هست؟
بازم مرسی

شیما نظامی 1392/01/28 ساعت 02:11

به طاها عزیز:
با این نظری که دادید موافقم ولی متاسفانه شنیده ام که به خاطر قانونمند بودن نیوزلند تمام کارفرما ها اول مصاحبه شرایطتون رو میپرسن که چه ویزایی داری و یا چه هدفی؟ ولی اگر شرایط مالیش رو دارید انجامش بد نیست

دوستان عزیز موضوع شانگهای چیه؟
احتمال داره که مدارک به شانگهای بره برای تصمیم گیری؟

حسین 1392/01/28 ساعت 04:37

سئوال از آقایان علیd، علی2170 و خانم پگاه

با توجه به طولانی شدن غیر عادی security check شما، ممکنه موضوع با پرونده های قبلی مهاجرت(حتی به کشورهای دیگر) که داشته اید و احیانا decline شده اند، مرتبط باشه.
آیا شما پرونده های decline شده مهاجرتی و حتی دانشجویی به هر کشوری مثل استرالیا یا کانادا داشته اید؟

رامین 1392/01/28 ساعت 05:13

ما که به قول معروف راه برگشتی نداریم . ولی دوستانی که میخواهند تازه شروع کنند به نظر من اینکارو شروع نکنند بهتره و سراغ کشور دیگه ای بروند . من هم با نظر ناهید موافقم

لاله 1392/01/28 ساعت 06:22

سلام به همه
امروز صبح ماشین نداشتم برای همین از BRT استفاده کردم که بیام سر کار چون بیکار بودم داشتم از پنجره مردم رو نگاه می کردم تقریبا 95 % مردم خسته بودند و تو چهره هیچ کسی ارامش دیده نمی شد خیلی برام جالب بود بعد اومدم این کامنتها رو خوندم دیدم اینجا هم هیچ کسی ارامش نداره و همه با کوچکترین استرسی به هم می ریزند.این روزها خیلی فکر می کنم که ایا این راهی که در پیش گرفتم درسته یا نه ولی واقعیت اینه که بیشتر ماهایی که اینجا هستیم و دنبال مهاجرت به سرزمینی دور و تقریبا ناشناخته هستیم پیش خودمون گفتیم بزار این رو هم امتحان کنم من حدودا از 3-4 سال پیش خیلی درگیر رفتن شدم اول انگلیس بعد کانادا و حالا هم نیوزلند و این موضوع باعث شد که خیلی از کارهایی رو که اگه 4 سال پیش شروع می کردم الان راندمان زیادی برام داشت رو انجام ندم ولی واقعیت اینه که الان پشیمونم توصیه من به عنوان یک خواهر کوچک به همه اینه که سعی کنید همینجا اون شرایطی که دوست دارید رو برای خودتون محیا کنید و انتظار نکشید پائولو کوئیلو یه جمله داره میگه "انتظار کشیدن خیلی سخته مخصوصا اگه ندونی آخرش درست میشه یا نمیشه" اینجا از زندگی به هر نحوی شده لذت ببرید هر وقت هم ویزاتون اومد شرایط اون موقع رو می سنجید و تصمیم می گیرید که برید یا بمونید در غیر اینصورت بعد از چند سال به خودتون می اید و می بینید از اینجا مونده و از اونجا رونده شدید ببخشید سرتون رو درد اوردم

علی2170 1392/01/28 ساعت 07:53

@علی123:

والا این وزیر مهاجرتشون مظورش از مرز مثلا مرز هوایی هم بوده دیگه.... وگرنه بقول شما دور تا دورش که آبه!

@علیd: من دقیقا 8 ماه بعد از مصاحبه خودم به آفیسر گیر دادم که مصاحبه کن دیگه پس چی شد؟ چون اون موقع فکر می کردم زیر یکسال ویزا میدن. چه خوش خیال!! اونم گفت فردا ساعت 5 وقت دارم اگر نمی خوای بذار بعدا....منم گفتم باشه. چه بسا اگر خودم درخواست مصاحبه نمی کردم شاید تا الان هم مصاحبه نشده بودم و هر روز باید آپدیت میموندم راجع به جوابهای مصاحبه.

دوستان در مورد اصل مسئله مهاجرت نظر من اینه:

یکی اینکه باید دید چقدر اینجا اذیت میشید و اون چیزهایی که اذیتتون میکنه اینجا چقدر روی شخص شما و زنذگیتون تاثیر داره ...اینکه مثلا ریسک ادامه زندگی اینجا چقدره و ریسک اونور رفتن چقدره؟ اینکه شرایط خودتون رو از لحاظ فکری شرایط زندگی وضعیت مالی پشتوانه تخصص سطح زبان تطبیق پدیری فرهنگی و ... چقدر شبیه دوستان و آشنایانی میبینید که رفتند و موفق بودند.....اینا مهمه. هیچ جا بهشت نیست اما اینجا یکی از جهنم هاست. یاینجا هر روز ریسک کی میکنید و تمامی هم نداره ....واسه مهاجرت یکبار. اینجا مدارم توانایی و تجربتون زیاد تر میشه اما سال به سال کیفیت زندگی و سلامت روانی جامعه میاد پایینتر. بچه اگر دارید که حتما براتون آیندش مهم تره...خودتونم آدمین و میخاین مثل بقیه دنیا کمی زندگی کنید.... شرایط آدم ها خیلی فرق داره. یکی میگه من برم اگر 1 درصد برگردم کار پیدا کردنم سخته...یکی میگه نه من بیام کارم باز هست.... بعدشم کسی رو دیدین بره بیکار بمونه برگرده؟ من ندیدم! به نظر من کسی که اینجا تو این وضعیت ریسک بالا و بی ثباتی اقتصادی و سیاسی و نا امنی و .... تونسته گلیم خودش رو بیرون بکشه هرجای دیگه دنیا هم میتونه. یه نگاهی به WWW.PROSPERITY.COM بندازید ببینید کجای دنیاییم... واقع بین باشیم. نه اونجا رو بهشت ببینیم نه سیاه. تجربه زندگی اینجا رو داریم...بس نیست؟ حیف نیست این عمر کوناه رو فقط یک جای کره خاکی زندگی کنیم و از بقیش محروم باشیم؟ همینطوری 4 تا سفر خوب هم که میشد بریم کم کم نمیشه رفت... چی بهتر شده؟ به نظر شما ریسک موندن تو شرایطی که داره بصورت شتابدار بدتر میشه بیشتر از مهاجرت نیست ؟!

در کل از نظر من کسی که سواد و تخصص تو کار خودش داشته باشه هرجای دنیا جاش هست. بیش از 12 نفر دوستان و آشنایان من در استرالیا و کانادا مشغولند و همه جوان و با شرایط تقریبا یکسان رفتند. از اون به بعد تلاش هر کدوم اونجا فرق کرده.....اما همشون قابل مقایسه با اینجا نیستند دیگه. چه پیشرفت علمی چه پیشرفت مالی و از همه مهمتر آرامش و کیفیت زندگیشون.

@ کتایون: این جملت رو خیلی موافقم و تجربش کردم:

"کلا شانس چیزیه که فکر میکنم با بیخیالی و خوش گذرونی بیشتر به آدم رو میکنه"

رفتن یا موندن تو این مملکت بستگی به این داره که چقدر اینجا راضی هستی....جزو اون دسته هستی که پول خوبی اینجا در میاری و میگی 6 ماه یه بار مسافرت میره آدم میگرده میاد....یا اینکه هر 5 روز 2 روز آرامش میهخوای. اینکه با ایران یا حال می کنی یا میتونی مسائل آزار ذهنده رو ignore کنی و هی غرغر نکنی و بگی من قبول کردم یا مثل من تحمل کنی به امید راحت شدن. یا از دوبله پارک کردن خود پلیس حرص می خوری و روزی یکبار میگی عجب گیری کردم یا میگی ایرانه دیگه چه میشه کرد.... هر دوی این حالت ها درسته و ایرادی نداره. درست اینه که ببینی که چی میخوای از زندگی و چقدر برات ارزش داره. وگرنه مهاجرت بی شک جرات میخواد و کار پر ریسکی هست. ولی شک ندارم آسمان همه جا یک رنگ نیست و اگر هم باشه رنگ زمینش فرق می کنه.

به امید ایجاد بهترین شرایط برای همه دوستان چه در ایران چه در نیوزیلند و هر کجای دیگه دنیا که بهترین ها میتونه براشون رقم بخوره.

علی2170 1392/01/28 ساعت 08:02

در کل این خیلی نامردیه که واسه اقامت اقدام کنی بعدش ویزای مشروط بدن و مهلت بدن و .... . آدم رو بعد از این همه انتظار اذیت می کنه. بقول ناهید اگر از اول ویزای Resident بدن باز هم ارزش داره.

سمیرا 1392/01/28 ساعت 08:39

@ دوستان::
آیا کسی اخیرا از CO در مورد وضعیت سکوریتی چک خودش سوال کرده ؟ چه جوابی گرفتید؟ ممنون میشم توضیح بدید.

پگاه 1392/01/28 ساعت 09:16

@حسین :
خیر من قبلا برای هیچ کجا درخواست مهاجرت یا ادامه تحصیل یا ... نداشتم .

طاها (فاطمه) 1392/01/28 ساعت 09:24

کلا دارم بدبینانه جلو میرم.که اقلا 2 سال این پروسه طول بکشه و آخرش JSV بدن. همه پولمون رو میبریم اونجا. و بعد از 9 ماه نتونیم کار مرتبط رو پیدا کنیم. دست از پا درازتر باید برگردیم
من فکر کردم که از طریق فوق لیسانس برای همسزم اقدام کنم.پول بیشتری میخواد ولی در عوض من هم اونجا اجازه کار دارم.تو این یکسال شاید راحت تر میشه کار مرتیط پیدا کرد.تازه بعدش هم میتونه برای دکتری با هزینه کم apply کنه. اقلا اگه قرار شد برگردیم یه فوق لیسانس یا دکتری تو جیبمون باشه.
کسی به نظرش این راه منطقی میاد؟

علی2170 1392/01/28 ساعت 09:32

@حسین:

سلام. من هرگز پرونده Decline ناشتم. قبلا براب استرالیا سال 2007 لاج کرده بودم که در پایان سال 2010 با بحران اقتصادی با اینکه کار پروندم تموم شده بود و مدیکال اون موقع آخر کار بود اونم انجام شده بود همه پرونده های لاج شده قبل از 1 سپتامبر 2007 را باطل کردند و با نامه عذر خواهی وزیر پولمون رو پس دادند. فرقی هم نمی کرد مال کدام کشور باشید یا در چه مرحله ای. نامه هم دادن که این Refund کردن هست و نه Decline یا Reject. مطمئن باشید ربطی نداره.

در مورد سکیوریتی چک من یکبار از آفیسر پرسیدم آیا من الان تو مرحله سکیوریتی چک هستم؟ اصلا جواب نداد. حتی اسمی از وجود این مرحله هم نیاورد.

بقول یکی از دوستام که 5 ساله رفته از ایران میگه تا وقتی نیومدی همش از دستشون ناراحتی و بی در و پیکر به نظر می رسند و حرص میخوری.اما بعدش دیگه در مقابل اقامت تو مسئولن و همه چیز فرق میکنه. یه دوست دنیا دیده ای که الان امریکاست هم می گفت بی در و پیکر ترین و غیر پاسخگو ترین اداره هر کشوری اداره مهاجرتشه. چون تو نه شهروندش هستی نه دستت به جایی بنده. کاری که استرالیا با پرونده های 2007 کرد کانادا هم با قبل 2008 کرد.... حساب کتابی نیست....

مسعود.ک 1392/01/28 ساعت 10:13

سلام به همگی:
غصه فردا را مخورید که خدای دیروز و امروزتان،فردا هم هست.
من نمیدونم چرا تا بحال این وب سایتhttp://www.newkiwis.co.nz ندیده بودم لینکشو گذاشتم تا اگه کسی مثل من بود بره و حتما پروفایلشو ایجاد کنه.

علیd 1392/01/28 ساعت 11:27

به حسین عزیز::

من هنوز مصاحبه نشدم
راستش من هم مثل علی 2170 عزیز هیچ اسمی یا بحثی در مورد security check ندیدم
تا حالا از CO هم این موضوع رو نپرسیدم
فقط هربار ازش در مورد وضعیت فایلم پرسیدم یا جواب نداده یا گفته کارهایی داره انجام میشه که زمانش دست ما نیست!
ولی در مورد پرونده declined هم من اولین فایل مهاجرتیم هست
2 سفر توریستی هم داشتم
تاخیر پیش اومده فکر نمیکنم به این مسائل ارتباطی داشته باشه

به لاله خانم::
کاملا با نظرت موافقم
توصیه میکنم روال زندگی عادیتون رو به خاطر یه درخواست مهاجرتی به هیچ عنوان مختل نکنید
کاری که من هم کردم و شاید به خاطر همینه که تاحالا دق نکردم از دست این افیسرم

علی 123 1392/01/28 ساعت 12:52

دوستان باور کنید که من خیلی از سایتها و روزنامه های نیوزیلند و حتی بعضی فیلمهای روی یوتیوب رو قبل از مصاحبه زیر و رو کردم و یک زونکن داشتم که هرچی به نظرم برای مصاحبه مناسب بود اونجا می ذاشتم. فایل مصاحبه م 16 تا 17 صفحه بود و روی تک تک کلمات و جمله بندی هاش کار کرده بودم. حتی اینکه کجا با لبخند صحبت کنم و کجا جدی باشم توش مشخص بود و گاهی یک متن ده ها صفحه ای رو می خوندم و فقط یک عبارت کلیدی رو ازش استخراج می کردم و تقریبا هر قسمت از این فایل و گاهی هرقسمت از پاسخ سوالات از جای خاصی تهیه شده بود. پاسخها رو چند بار با دیگران چک کردم. و حتی یکبار هم تپق نزدم با همه این اوصاف فکر می کنم که اگه JSV بهم بدن یه چیشون میشه. اگه در جدول دقت کرده باشین نتیجه Resident آقا بابک زود تر از کسانی که JSV گرفتن اومده و این داره روی اعصابم حسابی پیاده راه میره.

کتایون 1392/01/28 ساعت 13:37

@ علی آقای 123:
1علی آقایی بود که اول از همه PR گرفت پارسال، اون هم 10 روز یا 2 هفته بعد از مصاحبه اش که با خاله ریزه بود بهش ایمیل زدند و PR گرفت... اون هم میگفت برای من طولانی شده بود (مثلا 1 هفته) و بعدش از یکی از کارفرماها که براش رزومه فرستاده بود جواب اومد که فرم عمومی (یک فرمی هست که به همه قبل از مصاحبه میدن پر کنن که اطلاعات عمومی و انگیزه شخص برای اون کار رو میخوان بدونن) رو پر کنه و همینو برای مادام لیتل فرستاده بود و بعدش باهاش تلفنی صحبت کرده بود که آره یکی منو خواسته و فلان و اونهم پای تلفن خوشحال شده بوده و فرداش براش ایمیل PR رو میزنه... من میگم شما هم همین راه رو برو... به چند جا رزومه تون رو بفرستید تا یکی 1 جوابی چیزی بده و همینو بهانه کنید و براش بفرستید و بگید چون نزدیکه ویزا گرفتنم هست من در پی کار هستم و جدی تر دارم دنبال کار میگردم، جریان ویزای من چی شد...

واقعا ناراحت شدم از جریانی که به علی آقای 2170 گذشته و برای ایشون و بقیه دوستانی که ماجرای مهاجرتشون اینطوری شده صمیمانه آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم به زودی خبر مثبتی بشنویم...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.