دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

از اقامت نیوزلند تا اقامت مریخ

احتمالا بیشترتون راجع به پروژه Mars-One و برنامه سفر به مریخ اون شنیدید. ماجرا اینه که یک مهندس هلندی به اسم Bas Lnansdrop ایده بلیط یه طرفه به مریخ رو برای اقامت دائم در مریخ برای 4 تا آدم در سال 2023 مطرح کرده و یه سایتی هم نام همین پروژه باز کرده و از داوطلبان هم برای این سفر ثبت نام می کنه. سفر از زمین به مریخ، 7 ماه طول میکشه و تا سال 2033، هر سال 4 نفر دیگه به این پروژه اضافه میشن که در مجموع 24 نفر خواهند شد. تا حالا 78000 نفر برای این سفر یک طرفه ثبت نام کردن و خوب مشخصه که از ایران هم توی این ماجرا هستن (5 نفر). یکی از هموطنای ما که برای پروژه ثبت نام کرده اسمش هست سیاوش ژندرزمی و ساکن نیوزلنده و پروفایلش رو در این پروژه می تونید اینجا ببینید. می تونید برید با امتیاز دادن بهش، بیشتر به آرزوش نزدیکش کنید البته. 


روزنامه همشهری آنلاین هم یه مصاحبه ای با سیاوش انجام داده و ازش راجع به هدفش از این کار و برنامه ای که داره پرسیده. من متن رو عینا اینجا میزارم. 


*******************************************************

سیاوش ژندرزمی، 48 ساله و ساکن نیوزیلند است. این مهندس IT در پاسخ به اینکه بزرگترین آرزوی دوران کودکی‌اش چه بوده می‌گوید: بزرگترین آرزویم این بود که خلبان جت جنگنده باشم. پدرم مهندس نیروی هوایی بود و از این رو ما همیشه در نزدیکی جنگنده‌های F4 و F5 و 14 Tomcats بوده‌ایم. رویای رد سوخت موتور جت در دنباله آن در حین پرواز و رویای پرواز همیشه با من خواهند بود.

وی برای ترک خانواده‌ چهار نفره‌اش در نیوزیلند و رفتن به سفری همیشگی به مریخ دلایل خاص خودش را دارد که شنیدنشان خالی از لطف نیست...البته به قول او ممکن است در آینده راهی برای بازگشت پیدا شود:

چه مدتی از ایران دور بوده اید؟

من ایران را حدود 26 سال پیش ترک کردم البته در این سالها چهار یا پنج بار به ایران سفر کرده‌ام زیرا مادر و پدر و برادرانم به همراه خانواده‌هایشان در ایران ساکن هستند. اما من در اینجا تشکیل خانواده دادم و اکنون یک پسر و دو دختر دوقلو دارم.

چطور با برنامه Mars-One آشنا شدید؟

من همیشه اخبار مربوط به هوانوردی و فضا را دنبال می‌کنم و اولین بار درباره برنامه Mars-One در اینترنت اطلاعاتی به دست آوردم و اکنون چند ماهی هست که مراحل مختلف آن را پیگیری کرده و در آن ثبت نام کردم.

چه انگیزه‌ای باعث ثبت نام شما در چنین برنامه‌ای شد؟

من این برنامه را برای خودم یک فرصت می‌دانم و کنجکاوی اولین انگیزه من بود، کنجکاوی برای یافتن پاسخ سوال‌هایی که همواره در ذهنم بوده‌اند: چرا اینجا هستیم؟ هدف از زندگی چیست؟ فرصتی برای یافتن جایگاهی که در این جهان دارم. این پاسخ‌ها می‌توانندبه من کمک کنند تا خود را بهتر بشناسم. دوست ندارم پیش از اینکه پاسخ‌هایم را بیابم از این دنیا بروم، در عین حال چنین فرصتی این احساس را در من به وجود خواهد آورد که کنترل بیشتری برروی زندگی‌ و مرگم دارم، زیرا خودم انتخاب می‌کنم که باقی‌مانده عمرم را چگونه زندگی کنم و همچنین چگونه به آن خاتمه دهم.

ثبت نام در این برنامه برای شما هزینه مالی در بر داشت؟

تاکنون که هزینه چندانی نداشته‌است. تنها برای ثبت نام 30 دلار استرالیایی پرداخت کردم و دیگر هزینه‌ای نداده‌ام، البته احتمالا در ادامه راه باید از جانم هزینه کنم...

خیلی‌ها ترک کردن همیشگی زمین برای زندگی برروی مریخ را تصمیمی بسیار شجاعانه و عده‌ای نیز آن را عجیب و غیر عادی می‌دانند...نظر شما درباره چنین تصمیمی چیست؟

عجیب بودن چنین تصمیمی از سوی دیگران برای من قابل درک است، اما من هم برای خود دلایلی دارم، زمانی که متولد می‌شدیم کسی از ما نپرسید که اصلا می‌خواهیم به این دنیا بیاییم یا نه؟ و فکر نکنم کسی قرار باشد از ما بپرسد که می‌خواهیم بمیریم یا نه... ممکن است فردا درحالی که می‌خواهم روزنامه‌های صبحم را از آن طرف خیابان بردارم،‌در اثر یک حادثه بمیرم...من چنین مرگی نمی‌خواهم...من می‌خواهم روی روندی که در نهایت منجر به پایان زندگی‌ام می‌شود،‌ کنترل داشته باشم. می‌خواهم مرگم هدفی در پی داشته باشد، ارزشمند و پرمحتوی باشد،‌این مهمترین عاملی است که باعث شده من به این نتیجه برسم که می‌خواهم شانسم برای رفتن به مریخ را امتحان کنم...احتمالی که بسیار امکان‌پذیر است و من به خوبی از حقیقت و جنبه‌های مختلف آن آگاهی دارم...

پس خانواده‌تان چه می‌شود؟

من زندگی خوبی دارم و از آن‌چه که دارم راضی هستم. درآمد بسیار خوبی دارم و به چیز خاصی در زندگی احتیاج ندارم،‌ مگر اینکه از آرامش، آسایش و موفقیت خانواده‌ام مطمئن باشم؛ و در صورتی که بتوانم به مریخ بروم،‌ مطمئنم که Mars-One از تمامی جهات از خانواده‌ام نگهداری خواهد کرد و بیمه عمر خوبی برای آنها فراهم خواهد کرد. فرزندان من هنوز کوچکند،‌ اما زمانی که این برنامه به مراحل نهایی خود برسد، آنها دهه دوم زندگی خود را آغاز کرده‌اند. مطمئنم اگر قرار به رفتن من باشد،‌آنها ارزش کار من را نه تنها برای خود،‌ بلکه احتمالا برای کل بشریت درک خواهند کرد. من دوست ندارم در تختم از دنیا بروم،‌دوست دارم فرزندانم،‌ خانواده‌ام و دوستانم من را انسانی به یاد بیاورند که برای همه کار بزرگی انجام داده‌است،‌ دست کم مطمئنم فرزندانم دوست دارند من را اینگونه به یاد بیاورند...

درصورتی که رفتنتان قطعی شود ارتباط خود را با زمین و با خانواده و دوستان حفظ خواهید کرد؟

قطعا در تماس خواهم بود، و البته تمامی برنامه به صورت زنده پخش خواهد شد و خانواده‌ام من را خواهند دید و چه کسی می‌داند؟ شاید روزی فرزندانمان راهی برای بازگشت ما به زمین ابداع کردند...من دوران سربازی‌ام در ارتش را در اوایل دهه 60 در کردستان بودم، یعنی در میانه جنگ ایران و عراق من جایی بودم که مرگ یک واقعیت قابل لمس بود و هر روز آن را به چشم می‌دیدی...من از آن روزها بازگشتم و مطمئنم می‌توانم راهی برای بازگشت از مریخ نیز پیدا کنم...بادنجان بم که آفت ندارد!

شانس موفقیت خودتان را از میان هزاران داوطلبی که تاکنون ثبت نام کرده‌اند چگونه می‌بینید؟

خوب به نظر مسئولان این برنامه در جستجوی افرادی هستند که روشنفکر بوده و از فیزیک بدنی سالم و قوی برخوردار باشند...من هردو این ویژگی‌ها را دارم با این همه سنم می‌تواند مشکل‌آفرین باشد. من اکنون 48 سال دارم و در زمان اتمام این برنامه، 58 ساله خواهم بود. اما افراد جوان از تجربه کافی برخوردار نیستند و شاید نگاهی رویاگونه به این جریان داشته‌باشند. به نظر من حضور در چنین برنامه‌ای بسیار دشوار است و بسیاری، واقعیت‌های آن را نادیده گرفته‌اند. یک مثال برایت می زنم...تصور کن یک یا دو نفر از اعضا در مریخ مریض شده و یا جانشان را از دست بدهند، با چنین شرایطی باید چه کرد؟ افراد بی‌تجربه در چنین شرایط چه می‌کنند؟ در پاسخ به سوالت باید بگویم که درحال حاضر شانس موفقیتم را 50-50 می‌دانم... و با وجود شرایط سنی‌ام از آنجایی که همواره بدنم را متناسب و سالم نگه داشته‌ام، اگر بتوانم از مرحله اول که یک مصاحبه است عبور کنم، پس از آن شانسم افزایش یافته و 80 درصد مطمئن خواهد شد که به مریخ خواهم رفت.

زندگی در سیاره‌‌ای دیگر مانند مریخ را چگونه می‌بینید؟

به نظرم آنچه در این ماموریت مطرح است زندگی‌کردن نیست،‌بلکه زنده ماندن است. باید به همراه سه نفر دیگر برای هفت ماه در یک محفظه کوچک زندگی کنی در شرایطی که تشعشعات کیهانی و دیگر دشواری‌ها و خطرات نیز وجود دارد...اگر از این مرحله جان به در ببرم، می‌توانم بگویم زندگی روی مریخ برایم ساده‌تر خواهد بود. من در شرایط سخت زندگی کرده‌ام و معنی زندگی در شرایط سخت را به خوبی می‌دانم. درحال حاضر نیز درحال مطالعه روی مریخ هستم،‌ می دانم که میزان اکسیژن در آن بسیار کم بوده و 95 درصد از هوای آن از دی‌اکسید کربن و متان تشکیل شده‌است. به علاوه هشت سال پیش از آغاز ماموریت ما دوره‌های تمرینی دشواری را پشت سر گذاشته‌ایم و به اندازه کافی آمادگی خواهیم داشت.

فکر کنید یکی از فینالیست‌ها باشید...در مدت زمانی که برای زندگی در زمین وقت دارید چه کارهایی خواهی کرد؟

سوال خیلی خوبی است...تا جایی که بتوانم در کنار خانواده‌ام خواهم ماند و از هر لحظه‌ از بودن در کنار کسانی که دوستشان دارم لذت خواهم برد...و البته تا حدی که جا داشته باشم روی زمین فالوده می‌خورم...فکر نکنم فالوده‌های مریخی به خوشمزگی فالوده‌های زمینی باشد! و البته از خورش‌ فسنجان خاله‌ام هم غافل نمی‌شوم...خاله‌ای دارم که بهترین فسنجان‌های دنیا را می‌پزد، باور کن که خطر مرگم در اثر پرخوری فسنجان بر روی زمین بیشتر از خطر مرگم در مریخ تحت تاثیر تشعشعات کیهانی است...

اگر اجازه داشته باشید چند فیلم با خود به مریخ ببرید، آن فیلمها چه خواهند بود؟

من عاشق رابرد دنیرو و آل پاچینو هستم. فیلم Heat که هردو در آن بازی می‌کنند را حتما با خودم خواهم برد. فیلم‌های Snatch و چند فیلم از بروس ویلیس را نیز می‌برم.

تا‌به‌حال آخرین لحظه‌ای که روی زمین خواهید بود را تصور کرده‌اید؟ می‌توانید آن را توصیف کنید؟

فکر کنم بسیار احساساتی می‌شوم...البته در درونم...و کسی متوجه آن نخواهد شد زیرا دوست ندارم کسی از احساساتم با خبر شود. خیلی نگران خواهم بود و تنها چهره فرزندانم را تصور خواهم کرد،‌اما احتمالا باید از آموزش‌هایی که دیده‌ام نیز استفاده کنم و بر کارهایی که حین پرواز باید انجام دهم نیز متمرکز خواهم شد...به یاد دارم اولین باری که برای سربازی خانه را ترک می‌کردم، به مادر و پدر و برادرانم نگاه کردم و در آن زمان می‌دانستم که شاید دیگر هرگز بازنگردم...آن دوران نقطه اوج جنگ ایران و عراق بود و تنها چیزی که توانست مرا از مرگ نجات دهد خانواده‌ام بودند...همین احساس را در زمان جدا شدن از زمین نیز خواهم داشت.

جالب‌ترین خبر فضایی که طی سال گذشته خواندید چه بوده‌است؟

خبر فرود کاوشگر کنجکاوی بر روی سیاره مریخ جالب‌ترین خبری بود که طی سال گذشته خواندم. کنجکاوی یکی از پیشرفته‌ترین تجهیزات فضایی است...من واقعا دوست دارم به مریخ رفته و کنجکاوی را آنجا از نزدیک ببینم...

الهام‌بخش‌ترین شخصیت فضایی که می‌شناسید کیست؟

خوب کسی که در نظر دارم چندان هم الهام‌بخش نیست...بلکه تنها با وی احساس همزاد‌پنداری دارم...شخصیت آقای اسپاک در مجموعه جنگ‌های ستاره‌ای که فکر نکنم شما او را به یاد بیاورید...

اگر یکی از فینالیست‌ها باشید، بیشتر از همه برای چه‌چیز برروی زمین دلتنگ خواهید شد؟

اینکه بتوانم دوباره فرزندانم را در آغوش گرفته، ببوسم و آنها را حس کنم بیشترین دلتنگی‌ام خواهد بود. من عادت دارم که هرشب پیش از خواب فرزندانم را ببوسم و هر روز پس از بازگشت به خانه آنها را در آغوش بگیرم، به همین خاطر تا زمانی که اینجا هستم از تمامی لحظاتم استفاده می‌کنم،‌این دشوارترین بخش ماجرا است اما می‌گویند نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود...

چند ایرانی دیگر نیز در این برنامه ثبت نام کرده‌اند، ایا با آنها در تماسید؟

نه...با آنها تماسی ندارم، فقط می‌دانم یکی از آنها نیز مانند من ساکن نیوزیلند است. واقعیت این است که زیاد به وب‌سایت Mars-One سر نمی‌زنم. باید از این پس بیشتر این کار را انجام دهم.

واکنش خانواده‌تان پس از باخبر شدن از این تصمیم چه بود؟

همسرم همیشه پشتیبان من بوده‌است، زیرا من را خوب می‌شناسد. یکی از دو قلوها، نیره، کمی نگران است. پدر و مادر و دوستانم نیز من را به خوبی می‌شناسند، من نمی‌توانم به زمان و مکان محدود باشم...و هرگز بدون فکر تصمیم نمی‌گیرم...آنها نیز دلتنگ من خواهند شد،‌اما می‌دانند که این سیاوش است، آنها از من حمایت می‌کنند،‌مهم نیست که چه تصمیمی بگیرم.

حال تصور کنید که در مسیر رفتن به مریخ هستید، اگر ناگهان احساس شدید پشیمانی کنید چه خواهید کرد؟

خوب اگر واقع‌گرایانه به این موضوع نگاه کنیم، زمانی که دیگر زمین را ترک کرده‌ای، دیگر برای پشیمانی دیر شده‌است. من یک هدف دارم و داشتن یک هدف من را از پشیمان شدن باز خواهد داشت. من این سفر را، اگر عملی شود، یک ماموریت می‌دانم، کاری که باید انجام شود...و همیشه و هنوز به آن فکر می‌کنم که اگر پشیمان شوم چه می‌شود...اما روح و ذهن قوی تنها شانسی است که دارم،‌من از نظر روحی روی خودم بسیار کار کرده‌ام و فکر می‌کنم برای ماموریت آمادگی دارم. من به خودم اجازه پشیمان شدن نخواهم داد. پشیمانی زمانی به وجود می‌آید که گزینه‌ بهتری نیز وجود داشته باشد.

*******************************************************

 اگه شما هم دوست دارین که داوطلب این سفر بشین این لینک ثبت نامه که باید رجیستر کنین و بعد اطلاعاتتون رو وارد کنید.

پی نوشت: اینجا هم میشه یه مصاحبه دیگه با یه ایرانی دیگه رو خوند که البته متفاوته با مصاحبه بالایی.
نظرات 15 + ارسال نظر

واقعا جای افتخار نداره؟ که یک شخص انقدر زیبا فکر میکنه.
این جملش خیلی قشنگ بود:
" زمانی که متولد می‌شدیم کسی از ما نپرسید که اصلا می‌خواهیم به این دنیا بیاییم یا نه؟ و فکر نکنم کسی قرار باشد از ما بپرسد که می‌خواهیم بمیریم یا نه... ممکن است فردا درحالی که می‌خواهم روزنامه‌های صبحم را از آن طرف خیابان بردارم،‌در اثر یک حادثه بمیرم...من چنین مرگی نمی‌خواهم...من می‌خواهم روی روندی که در نهایت منجر به پایان زندگی‌ام می‌شود،‌ کنترل داشته باشم. می‌خواهم مرگم هدفی در پی داشته باشد، ارزشمند و پرمحتوی باشد،‌این مهمترین عاملی است که باعث شده من به این نتیجه برسم که می‌خواهم شانسم برای رفتن به مریخ را امتحان کنم "

این طرز تفکره که تفاوت بین انسانها رو مشخص میکنه.
به قولی: اون کجا و ما کجا

سالار 1392/03/08 ساعت 09:23

سلام
مطلب خیلی جالبی بود .یه جایی خوندم که نوشته بود مهاجران ادمهای جسوری هستند .اما ایشون ظاهرا" دیگه خیلی جسورن
راستش بعد از خوندن این مطلب خیلی قوت قلب پیدا کردم که راهمو با توان مضاعف ادامه بدم وقتی قیاس میکنم جایی رو که من قراره مهاجرت کنم با جایی که اونا قراره برن

بابک 1392/03/08 ساعت 09:36 http://persiance.wordpress.com

اقا ناصر ما تازه رسیدیم اینجا. یعنی باید ما هم چند سال بعد بریم پلوتو؟ یا کیوان؟ هنوز خستگی از تنمون در نرفته!

تا اون موقع که من و شما بخوایم بریم بابک جان، راه وا شده و برامون تو روزنامه ها و وبلاگها دیگه نمینویسن که اینا رفتن پلوتو و مریخ.. /ناصر

تی تی 1392/03/08 ساعت 13:53

سلام.
ظاهرا همه منتظر یه آنکور بودن
@آقا بابک و پریسای عزیز
خیلی خوشحال شدیم.امیدوارم همیشه همین روی زندگی بهتون لبخند بزنه.

@سینا جان،علی آقا
منتظر خبرهای خوبتون هستیم.

mahshid 1392/03/08 ساعت 15:40

ممنون از اطلاعات مفید شما ( دوتا پست قبلتر اشتباها کامنت گذاشتم ببخشید اگر تکراری شد!)
یه سوال داشتم اگر عزیزان اطلاعاتی در این مورد داشته باشند:
اگر بخوام ویزای 6 ماهه توریستی ویزیتور بگیرم برای دیدن برادرم و همسرش که در این کشور اقامت دارند، آیا می تونم در این مدت 6 ماه درخواست اقامت دایم بدم با توجه به اینکه برادرم برام جاب آفر در همون زمان ارائه بده؟ یعنی اینکه نخوام برگردم ایران و در مدت 6 ماه دنبال کارهای اقامتم باشم از داخل نیوزیلند؟

علی 123 1392/03/08 ساعت 16:07

mahshid خانم::: شما با داشتن کار یا پیشنهاد کار حتی به اون مسافرت شش ماهه هم نیازی ندارید. فقط کافیه که آیلتس آورال 6.5 داشته باشید, Job یا Job offer بگیرید و امتیاز 100 یا بالاتر رو کسب کنید. البته گواهی پزشکی و سوء پیشینه هم لازم دارید. کارتون هم خیلی زودتر از بقیه درست میشه و مصاحبه هم ازتون نمی گیرن. اگه هم می خواید برید سر بزنید هیچ مانعی نداره.

mahshid 1392/03/08 ساعت 20:47

ممنون علی عزیز بابت جواب شما
آیلتس 6.5 دارم اما در مورد جاب آفر که تحقیق کردم دیدم برای جاب آفر شرایط سختی دارن، مثل این که باید اول چندبار برادرم برای این پست آگهی بده و اثبات کنه که نیروی کاری برای این شغل از داخل نیوزیلند ( آکلند) وجود نداشته. برای همین نمی تونم از ایران اقدام کنم. کارم در زمینه گرافیک و تبلیغات هست. 15 سال سابقه کار دارم و شرکت تبلیغاتی هم به اسمم ثبت شده. الان هم پدر و مادرم با ویزای مولتی پل 6 ماهه پیش برادرم هستن. ولی من بدون جاب آفر با معیارهای امتیاز بندی، دقیقا 100 امتیاز می گیرم ( که شانسم رو خیلی کم می کنه) از طرفی بودجه اینقدر ندارم که 6 ماه ویزیتوری برم برگردم دوباره از نو اقدام کنم. برای همین می خوام بدونم دولت نیوزیلند بعد از 6 ماه به من با وجود کار، ویزای کاری میده یا مجبورم برگردم؟ سپاسگذارم

این لینک رو با دقت بخونید:
http://www.immigration.govt.nz/NR/rdonlyres/6F4DB4F7-7154-4366-A9F9-C01CFF8F2131/0/INZ1020.pdf
به نظر میاد که ویزای ویزیتوری قابل تبدیل به ویزای کار به اون معنی که شما دنبالش هستید، نیست. /ناصر

علی 123 1392/03/08 ساعت 21:37

mahshid خانم::: اگرچه افرادی به طور غیرقانونی در نیوزیلند کار می کنن امادرصورتیکه یک کارفرما, کسی رو که قانونا اجازه کار نداره, استخدام بکنه, به شدت جریمه میشه. درسته. برادر شما باید چند بار آگهی کنه اما چه جور آگهی؟ این موضوع مهم هستش که: آگهی که برادرتون میزنه اینقدر محدود باشه که اپلیکنتهای دیگه نتونن رقابت کنن. مثلا اینکه من دنبال کسی می گردم که زبان فارسی رو بدونه, خط نستعلیق بلد باشه (جدی نگفتم) و... این همون ترفندی هستش که مهاجران هند, چین, فیجی و... می زنن. دولت نیوزیلند قوانین مهاجرتیش کاملا شفافه و شما برای کار کردن در نیوزیلند باید سیتیزن, مقیم دائم, مقیم یا دارای مجوز کار باشید و کسانی رو که می بینید On shore برای اقامت اقدام می کنن, عموما شرایطشون با شما فرق می کنه. ضمنا ممکنه این پروسه آگهی دادن زمان بر باشه پس مواظب تاریخ انقضای آیلتس باشید.

نوشکا 1392/03/09 ساعت 08:40

بابک جان خیلی خبر خوبی دادی بسیار خوشحال شدم و برات ارزوی موفقیت روزافزون دارم
بقیه بچه هایی که مصاحبه داشتن ،کسی نتیجه مصاحبه اش اومده ؟

ممنون. محبت دارید. :)
/بابک

فهیمه 1392/03/10 ساعت 07:38

با تشکر از این وبلاگ.قبلا تو یکی از پستها در مورد روزی گفته بودیدکه سفارت نیوزلند بدون poolتعدادی رو میگیره پستهای قبلی روخوندم پیداش نکردممیشه لطفا دوباره بگید ممنونم

منظورتون ویزای SilverFern هست؟
/حسین

فرخنده 1392/03/10 ساعت 09:36

سلام دوست عزیز
من بیشتر قسمت های وبلاگ تان را مطالعه کردم که مزاحم شما نشوم ولی نتوانستم جواب سوالم را بگیرم. می خواستم ببینم قبل از گرفتن مدرک آیلتس می توانم اقدام کنم و مدارک بفرستم یا حتما بایستی مدرک زبان بگیرم و بعد کارم را شروع کنم. فکر کنم تا 8 ماه آینده بتونم آیلس مورد نیاز را بگیرم. ممنونم

تی تی 1392/03/10 ساعت 12:26

سلام.
@فرخنده:
متاسفانه نه نمیشه.

نوشکا 1392/03/10 ساعت 13:19

فرخنده عزیز
شما میتونید قبل از گرفتن ایلتس ،EOI رو پر کرده و سابمیت کنید ولی زمانی که مدارک رو لاج میکنید باید حتما ایلتس رو هم بفرستید. بنظر اگر که 2 ماه توی پول بمونید و 4 ماه بعد بخواهید مدارک رو بفرستید 6 ماهی فرصت دارین

فرخنده 1392/03/10 ساعت 18:13

تی تی و نوشکای عزیز سپاسگزارم

بابک2 1392/03/11 ساعت 11:59

تا جایی که من میدونم آیلتس باید اول همه باشه موقع لاج کردن چک میکنن که تاریخ آیلتستون قیب تاریخ EOI باشه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.