دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

اقامت یا کار !!

بعدا نوشت:  راستی امروز رئیسم به یه ایرانی با یه اسم و فامیل سخت زنگ زد برای مصاحبه .. اصلا هم براش مهم نبود اسمش سخته .. از منم خواست چند بار اسم رو براش بخونم که یاد بگیره .. :) 

------------------------------------------------------------ 

این روزها بعد از خیلی از مصاحبه ها برای گرفتن ویزای اقامت نیوزلند ویزاهای دیگه ای که معادل حقوق ویزای اقامت رو داره داده می شه با این تفاوت که معمولا ویزا ها مدت دار هست و شرایطی رو شامل می شه برای تبدیل به ویزای اقامت .. 

درسته استرس و فشاری که روی مهاجر با گرفتن این ویزا گذاشته میشه به مراتب بیشتر و شدیدتر از زمانی هست که ویزای اقامت دائم دارید .. اما بیاید واقع بینانه تر به این موضوع نگاه کنیم .. اصولا ما ایرانی ها بسیار احساسی هستیم و کلا این احساسات نقش اساسی رو در تمام مراحل زندگی برامون بازی می کنه .. اما ادم های این سر کره خاکی شاید به جرات بشه گفت بسیار منطقی تر و واقع بینانه تر هستند .. و نمونه اش همین ویزای کار و اقامت که این روزها بحث داغ خیلی از مهاجرهاست .. 

به نظر من اداره مهاجرت به این موضوع خیلی منطقی نگاه کرده .. دادن ویزای اقامت به شما این اجازه رو می ده که با هر شرایطی در کشور بمونید و زندگی کنید .. اما آیا این به صلاح شماست .. ویزای کار به شما این شرایط رو می ده که 1 سال زندگی در کشور جدید رو مزه مزه کنید و توان موندن و یا نموندن خودتون رو بسنجید .. 

اگر قرار باشه به صورت متوسطه خوب شما به عنوان یک مهاجر با 20000 دلار وارد کشور بشید در هر شرایطی می تونید نهایتا در شرایط سخت مثلا 1 سال توی کشور زندگی کنید . فارق از اینکه چه نوع ویزایی دارید .. اگر توی این سال موفق به پیدا کردن کار نشید بازهم فارق از داشتن هر نوع ویزایی زندگی براتون سخت میشه و شاید ترجیح بدید برگردید .. در واقع این یک سال زمان مناسبی برای پیدا کردن کار به صورت بدبینانه است. در حالت خوش بینانه باید در زمان 3-4 ماه کار پیدا کرد. به نظرم اداره مهاجرت اینجا بازی کاملا منصفانه ای رو شروع کرده .. شرایط برنده برنده برای هر دو طرف. به شما اجازه داده مقیم کشورش باشید و به خودش اجازه داده نیروی متخصص لازم و ماهر رو به عنوان شهروند کشورش بپذیره ..  

به نظرم خوبیه دیگه این قضیه اینه که با محدود شدن زمان تلاش برای رسیدن به هدف بیشتر میشه .. از هدف های غیر واقعی مثل پیدا کردن شغل های کاذب و غیر حرفه ای جلوگیری می شه و شما رو مصمم می کنه برای موفق شدن. چه انگیزه ای قوی تر از زمان محدود برای موفقیت ..  

به نظرم در هر دو حالت پیش آمده یعنی با ویزای اقامت و یا ویزای کار باید در هر صورت سابقه و زندگی و حاصل یه عمر زندگی رو در ایران پشت سر گذاشت و شروع تازه ای رو امتحان کرد. در هر دو صورت باید دل کند. بعضی حتی با گرفتن ویزای اقامت از شغل های قبلی استعفا نمی دهند در صورتی که بعضی با داشتن ویزا کار زندگی رو رها می کنند و فقط به موفقیت فکر می کنند. و من برای هر دو مورد ادم های واقعی رو دیدم که با داشتن اقامت دل نکندن و به فکر بازگشت هستند و یا برعکس. پس بخشی از قضیه مثل هر چیز دیگه ای به روحیه و شخصیت و نوع نگاه اتون به قضیه بستگی داره .. شاید مثال ساده اش توی زندگی روزمره اتون بسیار اتفاق بیفته .. اینکه خونه اتون رو بفروشید به امید خرید خونه نو و بدون هیچ پیش بینی از تغییرات و تورم.  اینکه از کارتون به هر دلیلی استعفا بدید برای رشد بیشتر و پیدا کردن کار بهتر..  

فکر می کنم اکثر کسانی که مهاجر این روزها هستند حداقل دارای 5 الی 10 سال تجربه کاری مفید هستند و قطعا ارتباطات و شبکه کاری خودشون رو توی ایران درست کردند و بسیار بعید می دونم برگشتشون به معنی بی کاری باشه .. اما در کنار همه این حرف ها و منطق ها و توجیهات روحیه شما مهمترین عامل در موفقیت شماست.  

اگر کسی با روحیه "من که می دونم کار پیدا نمی کنم" و غیره داره این مسیر رو شروع می کنه شاید بهتر باشه اصلا این همه فشار و ریسک رو به خودش نیاره .. و در کنارش روحیه بقیه رو هم خراب نکنه .. بارها گفتم برای کسانی که پا در این راه گذاشتند یک جمله مثبت و منفی می تونه شکننده و یا بازدارنده باشه پس باید گذاشت ادم ها خودشون تصمیم بگیرند ..  

درست ترین برخورد با قضیه لیست کردن واقعیت ها و اطلاعات هست و تصمیم های درست و اینکه چه پل هایی رو باید پشت سر خراب کرد و یا چه پل هایی رو نگه داشت برای ادم های مختلف با شرایط مختلف فرق می کنه .. پس سعی کنید با نسخه دیگران برای خودتون نسخه نپیچید .. 

راستش من به اداره مهاجرت نیوزلند کاملا حق می دم که هر شرایطی را برای پذیرش مهاجرین بذاره .. مهاجرین کشورهای دیگه هم همین شرایط رو دارند .. اشتباهی که کانادا و استرالیا کردند و عمر چندیدن ساله مهاجرین رو تلف کردند و پرونده ها رو برگردوندند اشتباهیه که نیوزلند نکرده و این به نفع مهاجرین هست.  

به نظرم کانادا و استرالیا پول زیادی از این طریق دراورند و در عین حال هم ادم های زیادی رو معطل و بلاتکلیف و مایوس کردند و هم نیروی کار کشور خودشون رو از نظر داشتن امنیت کاری مضطرب کردند .. خوشحالم که حداقل نیوزلند این بازی رو با مهاجرینش نمی کنه ..

سپیده -

سال نو !!

سپیده: 

سال نو چینی ها همین چند هفته پیش بود .. درسته ملت چینی در کشورهای غریب جمعیت زیادی دارند اما فقط جمعیت نیست که سال نو اشون که می شه اینقدر به چشم میاد .. بلکه به نظرم هماهنگی و برنامه ریزی اشونه .. 

سال نو چینی درست مثل همه تقویم های دنیا در روز اول سال نو جشن گرفته می شه .. سال های چینی بر اساس حرکات قمری گویا حساب و کتاب می شه اما از خود روز سال نو که بگذریم که هر کدام ار فرقه ها و غیره برنامه های خاص خودشون دارند همه منتظرن ببینید اون سال سال کدوم عنصر یا نشانه یا .. هست .. مثل سال گذشته که سال اژدها بود و همه سعی می کردند بچه هایی در این سال به دنیا بیارن تا بچه هاشون متولد سال اژدها بشن و خصوصیات خاص داشته باشند .. بگذریم .. اما اون چه سر و صدای این مراسم رو بیشتر می کنه فستیوالی هست که هر ساله برگذار می شه و Lamtern Festival نام داره .. این فستویال درست در روز 15 اولین ماه از سال جدید برگزرار می شه و یه جورایی مثل 13 به در خودمون نشونه پایان جشن و مراسم سال نو هست و دیگه یعنی مردم برن سر کار و زندگیشون .. توی شهر ما یعنی اوکلند هرساله یکی از پارک های نه خیلی بزرگ برای مدت سه روز متعلق هست به برنامه این جشن و گروه های مختلف برنامه های متنوعی رو اجرا می کننو کیوسک های غذا برپا می شد و توی پارک کلی از انواع رقص و صنایع دستی و نمایش مبارزات و غیره نشون داده می شه .. خلاصه چینی یه سری برنامه جور می کنند و این مراسم رو برگزار می کنند .. معنی این فستیوال در واقع زمانی هست که فانوس کاغذی رو که روشنایی مثل شمع درش هست در اسمان رها می کنند و فلسفه اون رها کردن و دل کندن از گذشته و فراموش کردن اون و درخواست چیزهای نو و تازه کردن در سال جدید است .. 

حتی در این دو هفته سال نو اشون برنامه و کنسرت و شو می گذارند .. یکی از معروف ترین داستان های عاشقانه چینی رو مثلا در یکی از کنسرت ها با رقص و نمایش به تصویر کشیده بودن که واقعا جالب بود و من به شخصه لذت بردم .. 

خلاصه کسی از سال نو چینی بی اطلاع نیست و شوق و ذوق اش رو همه ملیت های دیگه هم حداقل می بینند و به خاطر می سپارند. 

سال نو هندی هم اتفاقا همین چند وقت پیش بود. اونها هم با اینکه ملت بی نظم و ترتیب تری هستند و دقت چینی ها رو ندارند اما هرساله مردم دنیا رو در کشورهای مختلف بی نسیب از برنامه هاشون نمی ذارن. هندی ها فرقه های بسیار زیادی دارند و سال نو رو در ماه های مختلف جشن می گیرند اما اکثریتشون حداقل در برنامه ریزی و راه اندازی رقص و خوراکی و غیره شریک می شن  و به همه دنیا سال نو رو نشون می دن. می دونم در سال نو مثل ما اونها هم خونه تکونی دارند و لباس های نو می پوشن و شیرینی های خاص می پزند .. اگر همکار و یا دوست هندی داشته باشید به احتمال خیلی زیاد از این شیرینی های خونگی در سال نو بی نسیب نبودید .. همین طور در ماه اخر سال جشن و رقص بر پا می کنند و همون فستیوال معروف دیوالی برگزار می شه .. که پر از رنگ و موسیقی و رقص و نشاط هست .. 

اما همه اینها رو ننوشتم که در آستانه سال نو ایرانی براتون سال نو چینی و هندی و غیره رو توضیح بدم .. اینها رو نوشتم بگم که سال نو ایرانی ها حداقل در اینجا خیلی کمرنگ و گم هست .. حتی برای یه چهارشنبه سوری و یا 13 به در برنامه هماهنگی نداریم .. اگر هم کسی برنامه ای هماهنگ کنه و یا سالنی بگیره و سعی کنه ایرانی ها رو دور هم جمع کنه اونقدر دست هم رو نمی گیریم که توی برنامه ها شراکت کنیم .. متاسفانه اکثرمون فقط دوست داریم مهمون عزیز کرده ای باشیم که جایی بریم و بشینیم و بقیه سرگرم امون کنن .. می خواستم بگم دلم می سوزه که با وجود خیلی تلاش های کم و بیش دوستان سال نو ایرانی سوت و کور تر از اونیه که فکرشو بکنید .. هرگز فراموش نمی کنم 13 به دری رو که حتی ادم ها و دوستان نزدیکمون (و یا حداقل متظاهر به نزدیک) ادرس اشتباه برای 13 به در به ما دادند که مبادا کسی در این شادی بیشتر شریک بشه .. بنابراین امروز ازتون خواهش می کنم سعی کنید توی سال جدید با هم مهربونتر باشید .. خودخواهی هامون رو کنار بذاریم و فقط به فکر خوشی خودمون نباشیم .. جایی دوری نمی ره محبت هاتون مطمئن باشید .. 

نمی دونم .. شاید بشه از جاهای ساده شروع کرد.. شیرینی برد سر کار یا دانشگاه ..به همه گفت الان در ایران داره بهار می شه .. بهشون گفت که تقویم ما از خیلی از ملت های دیگه قوی تر و غنی تره .. من خودم به شخصه ازشون می خوام بهم سال نو رو تبریک بگن و وقتی سوال می پرسن براشون توضیح بدم .. دونستن فلسفه هفت سین و ماهی و 13 به در رو .. شاید بشه 50 نفر توی یه پارک باهم یه سفره بندازن و چند مدل غذا و شیرینی ایرانی پخس کنن و یا حتی بفروشن .. لباس های رنگی و شاد بپوشن .. نمی دونم .. اما می شه یه کاری کرد .. 

حتی ساده ترینش اگر دوست های غیر ایرانی دارید توی قیس بوک و سایر شبکه هایی که عضو هستید با چند خط و یا لینک سال نو ایرانی رو توضیح بدید . 

از اینها که بگذریم حداقل: داستان سال نو و عمو فیروز و پریدن از اتیش و شکوفه و بهاره و عیدی و عید دیدنی و پول نو گرفتن و لباس نو پوشیدن و ماهی شب عید و غیره رو برای بچه ها تعریف کنید .. یه سفره ساده بندازید .. که حداقل وقتی بزرگ می شن یه خاطره هرچند کمرنگ اما شیرینی از سال نو ایرانی تو ذهنشون زنده شه .. 

شاید سخت باشه توی نیمکره جنوبی براشون بگیم داره بهار می شه .. یا بگیم امروز روز اول سال ه اما یه چیزی رو مطمئنم و اون اینکه بچه ها خیلی بیشتر از اونچیزی که ما فکر می کنیم متوجه می شن، می فهمن و یادشون می مونه .. 

امیدوارم سال جدید برای همتون پر از شادی و موفقیت و ویزا و مصاحبه و بلیط و سفر به اینجا باشه .. دعای ما یادتون نره ..  

سال نو مبارک ..

------------------------

 از همه اینها که بگذریم می دونم یکی دو تا از رستوران های ایرانی هرسال برنامه می گذارند .. مسلما تعداد مهمان هایی که می توانند بپذیرند محدود هست اما خوب تلاششان قابل تقدیر هست. دوستان دانشجو سعی می کنند در دانشگاه گردهم جمع شود و سال نو رو جشن بگیرند .. می تونید امار برنامه رو با تماس به رستوران ها و همون طور مغازه هایی که مواد غذایی ایرانی می فروشند پیدا کنید .. برای برنامه 13 به در هم ایرانی ها معمولا پارک های بزرگ و مختلفی میرن بازهم می تونید از مغازه های ایرانی بپرسید .. خیلی از ایرانی ها رو دیدم که در اوکلند به پارک معروف Long Bay که در حدود 30 دقیقه و یا کمتر از مرکز شهر اوکلند هست می رن .. 

امیدوارم با اومدن ایرانی های بیشتر و با دوستی های قوی تر بتونیم در سال های آینده برنامه های خوبی برای این روزها در سال ایرانی داشته باشیم .. 

از دوستان سایر شهرها خواهش می کنم اگر برنامه خاصی هست به بقیه دوستان هم از اینجا اطلاع رسانی کنید .. 

امیدوارم به همتون خوش بگذره ..

یه سوال یه جواب ..

سلام دوستان :)‌ اومدم بهتون سر بزنم .. من که یادتونه .. راستش نتونستم ساکت بمونم .. باید حرف ام رو می زدم .. 

راستش یه سوال دارم از کسانی که معتقدند مهاجرت به نیوزلند یه رویای توخالیه ؟!! خودم هم این روزها کامنتهای زیادی می گیرم که توبیخ ام می کنند که چرا ادم ها رو منصرف نمی کنم !! من از همشون یه سوال دارم !! پس راه حل چیه ؟ یعنی چون اینجا ممکنه کار سخت پیدا شه بمونن .. دست بذارن روی دست .. هیچ کاری نکنن .. هیچ تلاشی نکنن چون فقط ممکنه بهشون سخت بگذره !!!! چون زندگی سخته ! چرا به جای منصرف کردن ادم ها و گرفتنشون از راهی که براش تصمیم جدی دارن بهشون راهنمایی نکنیم ؟! بهشون بگیم زبان بخونید که از نون شب واجب تره .. بهشون بگیم وقتتون رو تلف نکنید و تخصص هاتون رو زیاد کنید .. چرا بهشون نگیم صرفه جویی کنید چون به پولتون اینجا بیشتر احتیاج دارید .. بهشون بگیم اگر ویزای کار به اقامت می گیرد از کار ایران مرخصی ۱ ساله بگیرید که اخر اخرش چیزی رو از دست نداده باشید ..  که پل های پشت سرتون رو خراب نکرده باشید ..بهشون بگیم با چشم باز مهاجرت کنید نه با احساسات و رویاها ..

اونهایی که اینجا هستند قطعا تجربه زیادی از زندگی در اینجا دارند و احترام به حرفاشون بسیار واجبه اما شما هم روزی یه ارزویی داشتید و یه امیدی .. و براش تلاش کردید .. و براش قطعا هم زمین خوردید هم پیروز شدید .. شاید امروز باید تجربه امون رو به دیگران منتقل کنیم و در کنارش برای ارزوهاشون احترام قائل بشیم .. اگر هرکسی بخواد چون رسیدن به ارزوهاش سخته ازش دست بکشه فلسفه زندگی بی معنی ترین اتفاق روی زمین می شه .. همیشه ته تلاش پیروزی نیست .. اما اگر موفق نشی اسمش رو شکست هم نمی شه گذاشت اسمش می شه تجربه .. به نظرم هرکسی که غیرت و جنبه این تجربه رو داره نباید بیکار بشینه ..   

نمی شه هیچ کسی رو تشویق و یا منصرف کرد از مهاجرت .. این تصمیم ادم هاست و متعلق به خودشون .. اما می شه کسی رو که تصمیم اش رو گرفته راهنمایی کرد ..

به امید دیدار همتون اینجا 

سپیده http://www.korushade.com/

بی هیچ منتی ...

داشتم خاطراتم را با این وبلاگ ورق می زدم .. اولین بار بهمن سال 89 بود که نوشتم .. پست های کوتاه .. سرراست .. حتی گاهی کوتاه تر از پاسخ کامنت های این اواخر بود پست ها .. کامنت هایمان نهایتا 8 تا بود و شاید متوسط 4-5 تا .. وقتی پست مشهور "20 دلیل برای اینکه به نیوزلند مهاجرت نکنیم" رو ناصر نوشت و جوابیه "20 دلیل برای اینکه به نیوزلند مهاجرت کنیم" در جواب نوشته شد فکر کنم خواننده هامون دیگه نتونستن بیان و برن و کامنت نذارن و نوشته های بعدی رو دنبال نکنند ..   

یادم نمی ره چقدر به در و دیوار خوردم تا یه منبع برای سوالات مصاحبه پیدا کردم .. چقدر فروم ثبت نام کردم و چقدر مزخرف خوندم تا چند تا خط به درد بخور از توش در اومد .. جدول درست کردم که پروسه مهاجرت برای همه شفاف شه .. کسی اگر دیر جواب گرفته بره پیگیری کنه .. کسی اگر چیزی می دونه دست یکی دیگه رو هم بگیره . . شایدم جدول برامون مثل یه تشویق بود .. یه دلگرمی که وقتی نگاه می کردیم و میدیدم یه مرحله رفتیم جلو از این همه راه رفته و انتظار خسته نشیم .. بگذریم که حالا شده جدول قدیم .. 

اونقدر هرچی به ذهنم رسیده بود و تجربه کرده بودم سریع منتقل کردم توی سایت که شاید این اواخر موضوع کم میاوردم .. هر موضوع جدیدی که پیدا می کردم مثل بچه ها ذوق می کردم که می تونم یه کلمه دیگه با بقیه به اشتراک بگذارم ..  

همیشه می دونستم یه قسمت سخت قضیه اینه که شاید خیلی ها که هنوز توی مسیر هستند و نرسیدن اینجا .. فکر کنن خیلی از اطلاعات تا وقتی نرسیدن دونستنش براشون لازم نیست اما همیشه اعتقاد داشتم همیشه قسمتی از رسیدن به هدف؛ چشم برنداشتن از اونه .. اگر بدونی چی منتظرته ..اگر تجسم کنی زندگی جدیدت رو .. اگر تاریکی ها ,ندونستن ها, ترس ها و شک ها بریزه اونوقت قدم ها سریع تر برداشته می شه , راه ها هموارتر می شه .. و چون مطمئن بودم همتون یه روز می رسید به خط اخر پروسه مهاجرت و پا می ذارید تو دنیای جدید غربت سعی کردم کم نذارم و هرچی تجربه کرده بودم رو خط به خط منتقل کنم ..  

خیلی جاها خودم سرم به سنگ خورد گفتم شما این بلا سرتون نیاد.. خیلی روزها خودم هیچ جوابی برای بعضی سوالهام نداشتم گفتم شما بی جواب نمونید .. خیلی وقت ها تنها موندم گفتم شما تنها نمونید .. نمی دونم .. برای من اینجا فقط یه صفحه نبود برای نوشتن و برای پرکردن وقت های خالی ام ..جایی بود برای ارتباط با ادم هایی که شاید یه روز بهترین دوستت بشن .. و همیشه امیدوار بودم برای اونها هم همین طور باشه ..  

حالا هم نمی خوام بگم نیستم .. دستتون رو نمی گیرم .. اگر سوال کنید جواب نمی دم .. اما واقعیتش حسی دارم که خوب نیست .. قابل توصیف نیست اما دلسرد کننده است .. یه حس تنهاییه .. یه حس انگار که هر روز تو گوشم می گه: خوب ! نوشتی که نوشتی .. دستت نکرده .. که چی !! می خواستم فقط بگم من بی دریغ نوشتم .. بی هیچ منتی .. همین ..  

و در اخر اینکه قول نمی دم بازم بنویسم .. باور کنید این جمله رو با بغض نوشتم .. اما با یه نفس عمیق قورتش دادم .. 

دوستتون دارم .. موفق باشید

سپیده

آمار رفت و امد از مرزهای نیوزلند

به جای ساعت آب و هوا و ساعت رو گذاشتم اگر باعث می شه بلاگ کند شه یا مشکل دارید لطفا بگید .. مرسی :)  

 ------------------------------------------------------

اول که بگم که عاشق هیجان و دوستیی هستم که اینجا داریم .. خیلی جالبه ..وقتی یکی یه مرحله ای پیش می ره و یا مشکلی ازش حل می شه خوشحالی و گرمی که بین همه هست واقعا دوست داشتنی هست و همینطور وقتی کسی مشکلی داره اینکه همه هرچی می دونیم می ذاریم کنار هم تا شاید راهی براش پیدا کنیم واقعا ستودنی هست .. این روزها که ادم ها فقط به فکر خودشون هستند و اصولا پاشون رو می ذارن روسر بقیه که بالا برن داشتن یه همچنین دوستانی حتی که هنوز هم دیگرو رو در رو نمی شناسیم مثل معجزه است .. امیدوارم قدر هم دیگه رو بدونیم .. و وقتی رسیدید به اونچه داریم براش تلاش می کنیم همچنان هم رو فراموش نکنیم .. راستش بعد از مدتی دوستان در غربت می شن خانواده و کسانی که جایی ندارند در این جمع  کم کم خودشون فیلتر می شن و جا می مونند .. بگذریم ..  

نمی دونم تاحالا این اخبار و امار رو دیدید یا نه .. برای من خیلی جالب بود .. گفتم برای شما هم بذارم اینجا :  

 

تعداد اپلیکیشن های ویزیت در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ تا حالا از کشورهای مختلف به تعداد زیر بوده:  

ایران: ۸۵۵ بوده که یه تعداد متوسط و رو به پایین تقریبا هست در مقابل بقیه .. مثلا کشور چین ۱۵۵۴۳۲ تا اپلیکیشن داشته که خودتون می بینید چرا همه جا پر از چشم بادومیه .. و یا مثلا هند ۳۳۱۲۳ تا اپلیکیشن داشته اند که در مقایسه با بقیه کشورها و بدون در نظر گرفتن چین که رقمش نجومیه تعداد فوق العاده بالاییه .. البته این از کشور هند هست و هندی های جزایر مختلف رو شامل نمی شه و اونها خودشون امار فوق العاده بالایی دارند ..   بعد از این کشورها بالاترین ها و اعداد ۴ رقمی مال امریکا تایلند اندونزی فیلیپین افریقا جنوبی و جزایر اطراف هستند ..   

 

در یک سال گذشته بیشترین تعداد اپلیکیشن هایی که تونستند کار بگیرند و به همراهش ویزای کار به ترتیب در مناطق زیر بوده : 

 

Auckland
Canterbury
Wellington
Otago
Waikato
Bay Of Plenty
Marlborough
Hawkes Bay
 

و کلا در حدود ۹۸۰۰۰ نفر از این طریق در سال گذشته وارد کشور شدند.  

 

اما در مورد ویزای کاری داده شده که لزوما آفر کار نداشته اند و در موردشون تصمیم گیری شده امار زیر رو ببینید :  

انگلیس و هند و چین بالاترین درخواست رو داشتند در حدود ۱۷۰۰۰ نفر و بعد از اون امریکا و المان و فیلیپین در حدود ۶ تا ۸ هزار نفر و در این میان عدد ایران ۳۵۲ نفر بوده .. 

 

این خیلی جالبه .. 

در ۱ سال گذشته یعنی از اواسط ۲۰۱۱ تا حالا که می شه حدود ۱ سال تعداد کسانی که وارد کشور شدند به شرح زیر هست:  

برای اقامت حدود سیصدهزار نفر ۳۰۰۰۰۰ 

برای تحصیل حدود ۶۴ هزار نفر  

و از استرالیا حدود ۷۴۱۰۰۰ نفر  

و برای کار حدود صدهزار نفر ... بعنی حدود  

یعنی اگر فقط دانشجو و مقیم و کار رو در نظر بگیرید در سال گذشته باید حدود ۴۰۰ هزار تا حدودا به جمعیت نیوزلند اضافه شده باشه ولی جمعیت نیوزلند حدود ۱۰ ساله که تغییر زیادی نداشته و کماکان ۴ میلیون نفره ..  

به نظر من این نشون می ده نیوزلند یه جورایی شاه راه شده .. مردم میان اقامت می گیرند و یا شهروند می شند و بعد می رن .. خیلی ساده ..    

 

می دونید ایران توی قسمت این امار بالاترین امتیاز رو اورده !! حدس اش شاید سخت نباشه .. توی پناهندگی .. بعد از چین و تایلند با بیشترین تعداد پناهنده در سالهای گذشته ایران هست البته با رقابت نزدیک ..  اما همین روند هم رو به تنزل بوده .. جدول زیر رو ببینید :  

تعداد پناهنده های ایرانی در طول سال ها زیر:  

 

Iran1997/981998/991999/002000/012001/022002/032003/042004/05
15710111013111013310565
2005/062006/072007/082008/092009/102010/112011/12Total
313222283044311,130

 

و اخرین نکته ای که خیلی مربوط به شما می شه : در حال حاضر یعنی همین الان حدود ۳۱۸۰۷یعنی نزدیک سی و یک هزار تا اپلیکیشن از سراسر دنیا دستشونه و در حال بررسی هست و از این تعداد فقط ۴۷۶ ایش از ایرانه :) که خوب واقعا زیاد نیست  ...

خلاصه ایشالا کار همه زود راه بیفته .. دیدید این افیسر ها خیلی هم بنده خداها تنبل نیستند ..گناه دارند خوب

حتما این لینک رو در صورتی که دوست داشتید برای اطلاعات بیشتر ببینید .. جالبه  

 سپیده