دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

تقویت شبکه دوستان و آشنایان یا Networking

در باب اهمیت تقویت شبکه دوستان و آشنایان (Networking) قبلا صحبت کردیم. در این گفتار سعی می کنم این موضوع را بیشتر بشکافم و انواع روشهای آنرا بررسی کنم. ناگفته نماند روشهای تقویت شبکه محدود به موارد ذیل نبوده و قطعا افراد مختلف بسته به تجربه و حوزه دانستنیهای خود می توانند موارد دیگری را نیز به اضافه کنند.

 

برخی نکات مهم

  •          تقویت شبکه صرفا مربوط به دوره کاریابی نیست و بعد از آن هم باید ادامه داشته باشد. با توجه به کوچک بودن کشور نیوزلند این موضوع اهمیت فراوانی دارد
  •          تقویت شبکه محدود به جنسیت (زن یا مرد)؛ ملیت (ایرانی یا غیر ایرانی)، مذهب (مسلمان و غیر آن)، سن (پیر و جوان) و غیر آن نیست و لازم است بتوان با افراد مختلف با پیش زمینه های مختلف طرح دوستی ریخت و ارتباط انسانی خوبی برقرار کرد
  •          تقویت شبکه بدون داشتن یک مسیر ارتباطی میسر نیست پس حتما آمادگی داشته باشید که بطریقی با طرف مقابل مرتبط شوید، از طریق دادن کارت، گرفتن آدرس ایمیل یا تلفن، مرتبط شدن از طریق لینکدین و فیسبوک و ...

 

روشهای تقویت شبکه

  •          شرکت کنندگان و مدرسین کارگاه های کاریابی
  •          شرکت کنندگان و مدرسین کلاس های زبان
  •          شرکت کنندگان و ارائه کنندگان meetup ها
  •          رکرویترها
  •          افرادی از شرکت ها که با شما مصاحبه کرده اند و جواب مثبت یا منفی به شما داده اند
  •          همکاران محلی که در آنجا استخدام شده اید
  •          کسانی که در گروه های مورد علاقه شما در لینکدین عضو و فعال هستند
  •          همسایه های محلی که در آن سکونت دارید
  •          ایرانی هایی که هم رشته شما هستند و در نیوزلند سابقه زندگی و کار دارند. یک روش برای پیدا کردن این افراد جستجو در لینکدین یا جستجو در لیست افرادی است که عضو گروه های خاص در لینکدین یا فیسبوک و شبکه های اجتماعی مشابه هستند
  •          شرکت کنندگان در برنامه های عمومی و رخدادهای کتابخانه های عمومی بخصوص برای خانم ها
  •          افراد شاغل در محلی که کار داوطلبانه می کنید
  •          کارمندان و معلمین مدرسه ای که بچه تان را در آنجا ثبت نام می کنید
  •          حضور فعال در وبلاگ و عضو شدن در گروه 2مهاجر در لینکدین
  •          عضویت در گروه های مخصوص تقویت شبکه از قبیل A few quit yarns و حضور در برنامه های آنها
  •          دوستان دوستانتان که در مهمانی ها و مناسبت ها ملاقاتشان می کنید
  •          استفاده از ویژگی های غیر رایگان لینکدین جهت یافتن ارتباطات بیشتر

مصاحبه شغلی بدون ترس - قسمت آخر (نمونه هایی از مصاحبه های شغلی)

پی نوشت: تبریک به آقا رضا و نازی-سعید عزیز بابت اپروو شدن. مبارک باشه


شما نمی توانید انتخاب کنید که چگونه و در چه زمانی بمیرید ولی قادرید چگونه زیستن را بر گزینید (Joan Baez)

نمونه هایی از مصاحبه های شغلی

 

حال وقتشه که همه آنچه تاکنون درباره مصاحبه شغلی آموخته اید رو در یک مصاحبه کامل ببینید و بررسی کنید. این فصل شامل 3 نمونه کامل است که به آنها می پردازیم. نمونه اول و دوم موارد نرمال و با حداقلی از نکات توضیحی هستند که به یک مذاکره مستقیم درباره حقوق ختم می شود. در متن مصاحبه سوم نکات فراوانی (با رنگ آبی) ذکر شده که نشان می دهد چرا مصاحبه شونده تاکتیک بخصوصی را انتخاب کرده است. این نمونه همچنین بحث مفصلتری راجع به حقوق دارد.

وقتی متن مصاحبه را می خوانید بجای اینکه تحلیل دقیقی از صحبت های رد و بدل شده داشته باشید تلاش کنید جریان و ریتم مصاحبه را حس و درک کنید:

  1.        جری آرونسون یک مدیر بازاریابی است. متن مصاحبه اش را از اینجا بخوانید
  2.        سارا آشانسکی یک مهندس کامپیوتر است. متن مصاحبه اش را از اینجا بخوانید
  3.        کی سوتو، هماهنگ کننده عملیات پرتاب است. متن مصاحبه اش را از اینجا بخوانید

لیستی از سئوالات مصاحبه که بد نیست به عنوان تمرین به اونها پاسخ بدید رو از اینجا پیدا کنید.

 

این آخرین قسمت از فصل های مصاحبه شغلی بدون ترس است. امیدوارم با خواندن فصل های این کتاب و بخصوص با انجام تمرینات لازم، اعتماد بنفس و انرژی و اشتیاق لازم برای یک مصاحبه عالی رو بدست آورده یا بیارید. با آرزوی اینکه بزودی در جایگاه شغلی مورد علاقه خودتون قرار بگیرید 

یکبار برای همیشه. از ایران چی بیاریم

اخیرا که تعداد بیشتری از عزیزان عازم سرزمین آرزوها هستند، این سئوال به کرات پرسیده می شود که چی بیاریم و چی نیاریم. یا اینکه من قصد خرید فلان وسیله را دارم، آیا از ایران بخرم یا صبر کنم و بعدا در نیوزلند بخرم. آیا تفاوت قیمت ها جدی است و سئوالاتی از این دست.

قبل از اینکه از ایران بیاییم بسیار می شنیدم که قیمت های اینجا وحشتناک است و هر چه می توانید از ایران بیارید و ... تصور من این بود که علی القاعده اکثر اجناس چینی است و قیمتها هم جهانی است و فاصله چین با ایران و نیوزلند هم تقریبا مساوی است (و لذا هزینه حمل هم یکسان است)، پس نباید اینطور باشد ولی چون تجربه نداشتم موافقت می کردم. در طول این 100 روزی که از ایران آمده ایم من در پاسخ به این سئوال که چه چیزی از ایران بخریم سکوت می کردم چون هنوز جواب دقیقی برای آن نداشتم. از آنجایی که با خانواده آمدیم و خانه ای هم که اجاره کردیم مبله نبود، لذا مجبور بودیم از طیف وسیعی از کالاها و خدمات خرید داشته باشیم و لذا نتیجه گیری که الان خدمت شما ارائه میدم میتونه با تقریب زیادی به واقعیت نزدیک باشه.

بطور خلاصه اینجا همه کالایی پیدا میشه و میتوان تقریبا همه کالاها (و نه خدمات) را با 10 درصد اختلاف (بالاتر یا پایین تر) نسبت به قیمت های ایران تهیه کرد. پس نتیجه اینکه با 30 کیلو باری که مجاز هستید، آن چیزهایی را بیاورید که شخصی است، مربوط به خاطرات است، روزهای اول نیاز است و خلاصه اینکه اولویت بالایی برای شما دارد.

نتیجه گیری فوق نیاز به کمی تشریح داره بخصوص که ممکنه برخی دوستانی که اینجا هستند با همه یا بخشی از آن موافق نباشند و لذا در ادامه سعی می کنم به دلایل آن بپردازم و تبصره های آنرا نیز بازگو کنم. یک نکته اساسی و مهم اینکه تفاوت قیمت برای یک کالای خاص در زمان ها و مکان های مختلف زیاد است و لذا ممکن است مثلا یک تلویزیون را از یک فروشگاه به قیمت 500 دلار و همان تلویزیون را از فروشگاه دیگر 700 دلار بخرید. همچنین ممکن است همان تلویزیون را از فروشگاه اول به قیمت 350 دلار (در مواقع حراج که زیاد هم اتفاق میفته) خرید کرد. پس ضروریه که قبل از خرید بررسی لازمه را انجام داد و کمترین قیمت را پیدا کرد. با فرض اینکه اینکار را انجام خواهیم داد کالاها را به چند دسته تقسیم می کنم:

لوازم خانگی برقی: قیمت این اجناس قطعا پایین تر از ایران است و با توجه به تنوع زیاد، اطمینان از مارک های موجود و نیز امکان استفاده از گارانتی می توان با طیب خاطر خرید کرد

لوازم الکترونیک: قیمت های اینجا تا حدودی پایین تر از ایران است و اهمیت گارانتی هم که به جای خود باقی است

مواد غذایی: بطور میانگین قیمت مواد غذایی با ایران برابر است با این تفاوت که مزه برخی مواد غذایی با سلیقه ما ایرانیها متفاوت است. این هم دور از ذهن نیست که برخی مواد غذایی فقط در فروشگاههای ایرانی و افغانی پیدا میشه و بواسطه هزینه حمل قیمت بالاتری از ایران دارند

پوشاک: اگر بخواهید با سلیقه ایران لباس بپوشید احتمالا باید هزینه بیشتری از ایران بپردازید در غیر این صورت تفاوت قیمت چندانی با ایران وجود ندارد

ابزار آلات متفرقه: قیمت ها خیلی متفاوت است. اگر بتوانید جنس با کیفیتی از فروشگاه های چینی پیدا کنید ارزانتر از ایران و در غیر این صورت گرانتر از ایران خواهد بود

تبصره: برخی اجناس خاص از قبیل فرش دستی ایران هستند که ممکنه اینجا پیدا نشه یا به قیمت گزاف پیدا بشه

 

نتیجه گیری

فلسفه من در مورد خوراک و پوشاک (و بطور کلی شیوه زندگی یا لایف استایل) این است که وقتی ما تصمیم به زندگی در کشوری دیگر گرفته ایم و پذیرفته ایم که در این فضا و فرهنگ تنفس کنیم، چرا  اصرار بر سلایق قبلی خود داشته باشیم و سعی در همنوا شدن با  فرهنگ جدید نداشته باشیم. در این صورت هم در هزینه خرید، هم در هزینه انرژی و هم در دسترسی و وفور و امکان خرید راحتی بیشتری حاصل خواهد شد.

کاریابی به مثابه یک شغل

در ابتدا بر خود فرض می دانم از همه عزیزانی که کار جدید من را تبریک گفته و از راه دور و نزدیک ابراز لطف و محبت کرده اند تشکر کنم و برای همه جویندگان کار آرزوی موفقیت هر چه زودتر کنم.

در باب کاریابی صحبت بسیار گفته شده ولی ناگفته ها هم بسیار است. به نقل قولی از فیلم مارمولک، تعداد راه های کاریابی به عدد آدمهاست. به جرات می شود گفت هر کسی در اینجا که کار پیدا کرده، تجربه کاریابی نسبتا متفاوت یا کاملا متفاوتی داشته است. این بدین معنی نیست که نتوان از تجربیات دیگران استفاده کرد ولی در عین حال بر یافتن راه های جدید و کشف مسیرهای منحصر بفرد تاکید دارد.

در این گفتار من نکات مرتبط با کاریابی را به 2 دسته اصلی تقسیم می کنم. یک دسته آنهایی است که مستقیما به امر کاریابی مرتبط است و دسته دوم آنهایی است که نقش محافظ و پشتیبان شما را در مسیر کاریابی به عهده دارند. هر یک از دو دسته فوق العاده مهمند و نمی توان هیچکدام را فروگذاشت.

 

نکات مستقیم

  •          شرکت در ورک شاپ های کاریابی: شرکت در ورک شاپ های رایگان کاریابی ARMS و Chamber of Commerce از اوجب واجبات است. با توجه به اینکه ممکن است چند هفته ای طول بکشد تا نوبت شما برسد بهتر است بعد از ورود به خاک نیوزلند، هر چه سریعتر از طریق آدرس ایمیل هایی که در پی نوشت گذاشتم با ایشان مکاتبه کرده و ثبت نام کنید.
  •          عمل به گفته ها: هر آنچه در ورک شاپ ها یا از تجربیات مفید دیگران می شنوید را هر چند سخت به نظر برسد، به آنها عمل کنید. اینها نکات فانتزی نیستند و شما نمی دانید که ممکن است به کاربستن کدام دسته از همین نکات شما را به کار برساند.
  •          تقویت شبکه دوستان و آشنایان (Networking): هر چه تعداد آشنایان بیشتری داشته باشید، احتمال اینکه یکی از همین آشنایان کار خوبی را به شما پیشنهاد کنند بیشتر است. پس با هر کس طرح دوستی و آشنایی ریختید بلافاصله با وی در لینکدین مرتبط شوید. تنها بخشی از کاریابی که در روزهای تعطیل نباید متوقف شود، همین بخش است. فرقی نمی کند در چه موقعیتی باشید یا طرف چکاره باشد. مثل تاکسی ها که هر آدم توی خیابان را به چشم کرایه می بینند، شما هم همه آدم هایی را که با آنها آشنا می شوید به چشم منبع کاریابی ببینید.
  •          پیگیری تلفنی (Follow up): تا زمانی که تماس نگیرید و شغل هایی که برای آنها اپلای کرده اید را پیگیری نکنید، می توانید تصور کنید که هیچ کار نکرده اید. مهمترین نکته ای که شما را از هزاران کسی که خارج از نیوزلند برای مشاغل اپلای می کنند و ایمیل می فرستند، همین زنگ زدن شماست. وقتی تماس تلفنی می گیرید یعنی اینکه اولا وجود خارجی دارید و ثانیا در نیوزلند حضور دارید. در اوایل، کار راحتی نیست ولی به مرور برای شما آسانتر میشه.
  •          خلاق باشید: اگرچه لازم است اصول کاریابی را بکار بندید ولی هیچ بعید نیست شما از مسیری به کار دلخواهتون برسید که تا بحال هیچ کس مشابه آن را تجربه نکرده باشد. پس از اینکه به روش های عجیب و بعضا غیر متعارف فکر یا عمل کنید، ابایی نداشته باشید. خدا را چه دیدید، شاید یکی از همین ایده های ناب به بار نشست.
  •          بیزینس کارت شخصی: اگر چه حرف باد هوا نیست، ولی اگر کارت بیزینس شخصی که حاوی اطلاعات تماس و مهارت های کاری شما باشد، داشته باشید به سرعت و راحتی می توانید ردپایی از خود باقی بگذارید. دادن بیزینس کارت بهترین روش برای گرفتن اطلاعات تماس از طرف متقابل است، بالاخره از هر دستی بدهید از همان دست می گیرید.
  •          انباشت تجربه: هر تجربه ناموفق در طول مسیر کاریابی را به چشم تجربه ای ناب و ارزشمند بنگرید و نه عاملی برای تضعیف روحیه و کاهش اعتماد بنفس. حتما تحلیل درستی از تجربیان منفی خود داشته باشید تا بتوانید آنرا به فرصتی برای موفقیت های آینده تبدیل کنید. این تحلیل می تواند با فکر کردن، مشورت کردن با مربی ورک شاپ، مشورت کردن با بقیه کاریابان یا کاریافتگان و مهمتر از همه با کمک رکروتر یا شرکت مورد نظر بدست آید.

 

نکات محافظ و پشتیبان

  •          تجدید قوای اولیه: وقتی از ایران به نیوزلند وارد می شوید احتمالا خیلی خسته اید. پس اگر محدودیت زمانی و مالی ندارید، بهتر است مدت زمان محدودی را به استراحت و تفریح بگذرانید بدون اینکه بخواهید نگران کار یا هر چیز دیگری باشید. این رفع خستگی و فان اولیه انرژی خیلی خوبی به شما میده تا بتونید مسیر سخت و ناهموار کاریابی را با قدرت و انرژی بالا بپیمایید. در این بازه زمانی فرصت خواهید داشت نیازهای اولیه و وسایل مورد نیاز را تامین کرده و بعد از آن بدون دغدغه بر امر کاریابی متمرکز شوید.
  •          چشم بر هدف: همانند هر هدف بزرگی لازم است چشم بر هدف باشد و نه بر ناهمواری ها و سنگلاخ های طول مسیر. اگر روح و روان و انرژی خود را درگیر مشکلات، سختی ها، جواب های منفی، مصاحبه های ناموفق و از این قبیل کنید علاوه بر گم کردن هدف، خسته شده و اعتماد بنفس خودتون رو از دست میدید. پس لازم است ناهمواری ها را بخشی از مسیر بدانید کما اینکه تاکنون و در مسیر مهاجرت اینگونه بوده است، و با دلی شاد، لبی خندان، ضمیری امیدوار، پر انرژی و با اشتیاق بسوی هدف قدم بردارید.
  •          خوشگذرانی به میزان لازم: کاریابی ممکن است ماهها به طول انجامد، لذا لازم است انرژی خود را در طول زمان حفظ کنید. بهترین کار این است که روزهای کاری را بصورت تمام وقت به کاریابی بپردازید و تعطیلات را هم کاملا به تفریح و سرگرمی بگذرانید. در این روزها تصور کنید که هیچ مشکلی وجود ندارد و ریلکس و راحت از زندگی در نیوزلند زیبا لذت ببرید بدون اینکه بخواهید به کار و کاریابی فکر کنید.
  •          بدون چشمداشت به دیگران کمک کنید: اگر مشکل بزرگی دارید و مایلید هر چه زودتر مشکل شما حل شود، پس هر چه بیشتر و بدون انتظار بازگشت به دیگران کمک کنید. کمک به دیگران، حتی آنهایی که در ظاهر رقیب شما در کار پیدا کردن محسوب می شوند، درهای رحمت و انرژی را به سوی شما باز می کند و شادی دو سویه ای را به شما ارزانی می کند.
  •          قبل از آمدن بیشتر بدانید: قبل از اینکه پا به سرزمین نیوزلند بگذارید، هر چه بیشتر تحقیق کنید و از سبک و سیاق زندگی در نیوزلند بدانید، شروع بهتر و راحت تری خواهید داشت. همه چیز را موکول به آمدن نکنید. اگر روزهای اول همراه با انبوهی از مشکلات و سختی ها باشد، می تواند تاثیر منفی روانی به مدت طولانی باقی گذارد. پس قدر اینترنت و دوستان خوب خود را بدانید و سلونی قبل از تفقدونی.


پی نوشت 1: ایمیل ثبت نام در ورک شاپ کاریابی چمبر:  programmesupport@chamber.co.nz

پی نوشت 2: ایمیل ثبت نام در ورک شاپ کاریابی آرمز : reception@arms-mrc.org.nz

مصاحبه شغلی بدون ترس - قسمت دهم (تردستی با چندین پیشنهاد شغلی)

پی نوشت1 : دوستان عزیز،  محمد MSY  عزیز هم  APPROVED شدن!!!! مبارکشون باشه 

پی نوشت2 : حالا نوبت منه که خبر خوب بدم. امروز آفر گرفتم. دقیقا 3 ماه از ورودمان به نیوزلند. انشالله به زودی درباره تجربه خودم در کار پیدا کردن و حواشی آن خواهم نوشت (حسین)


بگذارید یک راز رو با شما در میون بذارم: قدرت من در سر سختی و سماجت منه (لویی پاستور)

تردستی با چندین پیشنهاد شغلی

 

نامه های متمرکز

به قول یکی از دوستان الان شما در بهترین موقعیت ممکن هستید و پیشنهاد شغلی دارید. ولی هنوز کار تمام نشده و پیشنهاد نهایی نشده است. یک قلم و کاغذ بردارید و یک نامه بنویسید که بهش میگیم نامه متمرکز. این نامه صرف یک تشکر خشک و خالی نیست، بلکه می خواهد به کارفرما نشان دهد که در انتخاب شما اشتباه نکرده است. اگرچه نامه جلوه ای از تشکر بابت مصاحبه و وقت گذاشتن شرکت دارد ولی هدف پنهان آن نشان دادن درک با بصیرت شما از وضعیت شرکت و نقش آتی شما در حل مشکلات شرکت است.

 

اجزای تشکیل دهنده یک نامه متمرکز

شخصی را تصور کنید که قرار است عهده دار معاون بازاریابی یک شرکت نرم افزاری شود. ببینیم نامه او چه چیزی را باید در بر داشته باشد:

  1.        مشکلی که شرکت با استخدام نیروی جدید درصدد حل آنست را شناسایی کند. برخی مثال ها از انواع اشتراتژی های حل مشکل در این لینک آورده شده است.
  2.        با توجه به مهارت های خود یکی دو تا از استراتژی را انتخاب کرده و خطبه غرایی J در باب توانمندی خود در حل مشکل شرکت در قالب گزاره Q ایراد کنید.

 

قالب نامه متمرکز

ابتدا به نمونه ای از نامه متمرکز در این آدرس عنایت بفرمایید. قبل از ارسال نامه از باب نداشتن هر گونه غلط املایی و نیز عنوان طرف مقابل مطمئن شوید و نامه رو حداکثر تا 24 ساعت بعد از مصاحبه بفرستید:

  •          پاراگراف اول: تشکر و ابراز خوشوقتی نسبتا رسمی از بابت وقتی که برای مصاحبه با شما گذاشته اند
  •          پاراگراف دوم (و احتمالا سوم): مشکل رو مطح کنید و تجربیات خود در حل مشکلان مشابه رو گوشزد کنید. یادآور بشید که در صورت استخدام شدن به حل چنین مشکلاتی اهتمام خواهید داشت
  •          پاراگراف آخر: یک تشکر آبدار و دیپلماتیک از طرف بکنید. بد نیست بنویسید که طی 2-3 روز آینده نتیجه را جویا خواهید شد

 

تماس های پیگیری

در پایان مصاحبه با مصاحبه کننده قرار بذارید که طی 3 روز آینده نتیجه رو ازش جویا بشید. اگر بار اول زنگ زدید و خبری نشد، از تماس های بعدی ابایی نداشته باشید. مورد داشتیم یک نفر 6 بار پیگیر نتیجه شده و اصلا بخاطر همین پشتکار (که تعبیر به اشتیاق شده و نه سیریش بودن J) استخدام شده است. هفته ای 1-2 بار زنگ زدن هم زیادی نیست.

 

چند پیشنهاد همزمان

من و این همه خوشبختی محاله . آقا نخند 

اگر چند پیشنهاد کاری همزمان داشتید هیچ اشکالی نداره که اجازه بدید هر کدوم از پیشنهاد خوب اون یکی مطلع بشه. اینطوری می تونید بصورت نا محسوس کارفرماها رو به دادن پیشنهاد بهتر و گرفتن تصمیم سریعتر ترغیب کنید.

بهر حال هر پیشنهاد کاری مزایا و معایب خودش رو داره ولی شما اونی رو انتخاب کنید که باهاش خوشحال ترید و بیشتر حال می کنید . بهر حال اگر باز هم مردد بودید، یک روش دقیق اینه که آیتم های این لیست رو بترتیب اولویت از 1 تا 22 نمره بدید. سپس 9 تای مهمترش رو انتخاب کنید و ببینید کدومیک از پیشنهادهای کاری تعداد بیشتری از این 9 اولویت رو پوشش میدن. بهر حال قبل از اینکه تصمیم نهایی رو بگیرید و اجراییش کنید بد نیست چند مصاحبه نمونه که در فصل بعد معرفی خواهد شد رو بخونید.