اخیرا تعداد عزیزانی که عازم سرزمین جدید هستند رو به ازدیاد گذاشته و سئوالاتی زیادی درباره پرواز، کیفیت، مراحل و احیانا مشکلات آن پرسیده می شود. با توجه به این که من شخصا این مسیر را تجربه نکرده ام، سعی کردم با استفاده از تجربیات زیادی که دوستان سفر کرده بصورت پراکنده در گوشه و کنار وبلاگ مطرح کرده اند مرجع نسبتا کاملی راجع به پرواز جمع آوری کنم.
این نوشته به آمادگی های قبل از پرواز یا قدم های بعد از پرواز نمی پردازد و انشالله هر کدام از آن مراحل در پست های و صفحات جداگانه ای ذکر خواهند شد. محتویات این پست در صفحه ای با همین عنوان نیز آمده است.
چند وقت پیش پستی در مورد تهیه رزومه نوشتم. بعد از نوشتن و در دست داشتن یه رزومه خوب باید یه استراتژی روشن و دقیق برای کاریابی داشته باشیم. البته قبل از اون، چند نکته در خصوص رزومه:
1. رزومه از لحاظ نگارشی و انتخاب فونت و شمایل باید هوشمندانه طراحی شده باشه. هر اشتباهی میتونه القاء کننده این نکته به خواننده باشه که صاحب رزومه آدم دقیق و نکته بینی نیست.
2. صفحه اول رزومه، ویترین رزومه شماست. فضای ارزشمندش رو با جملات یا اطلاعات غیرضروری هدر ندین.
3. تحقیقات چند موسسه در نیوزیلند نشون میده که در بررسی اولیه، روی هر رزومه چیزی بین 5 تا 20 ثانیه وقت گذاشته میشه. بنابراین first impression خیلی مهمه و به همین دلیله که رعایت نکاتی جزیی مثل موارد فوق میتونه تاثیرگذار باشه.
---
برای تمام دوستانی که در شرف اومدن به نیوزیلند هستن، یکی از بزرگترین مشغلهها اینه که هر چه سریعتر بعد از رسیدن، کارهای ضروری اولیه رو انجام بدن و فرایند کاریابی رو به جریان بندازن و با تمام توان شروع به جستجوی کار کنن. احتمالا در روزهای آخر حضور در ایران هم به این موضوع فکر میکنن که کاریابی در نیوزیلند رو چه طور باید شروع کنن. باید تو روزنامهها دنبال کار بگردن؟ باید تو سایتها و پورتالهایی مثل seek دنبال کار بگردن؟ تماس با کاریابیها؟ تماس با چند تا کاریابی خوبه؟ اصلا اونها قابل اطمینان هستن؟ دوستانی که تو نیوزیلند دارم، میتونن کمکم کنن؟ سر زدن به فضاهای آکادمیک و انجمنهای تخصصی چطور؟ از هر کدوم از این گزینهها چطور باید استفاده کنم؟ انرژیام رو چطور باید بینشون تقسیم کنم؟
خودم هم وقتی رسیدم نیوزیلند، همین سوالها رو داشتم. شاید پررنگترین و البته تنها گزینهها تماس با خود شرکتها و جستجوی سایتشون و احتمالا فرستادن رزومه از طریق ایمیل، و جستجوی آگهیهای تبلیغ شده روی seek بود. اما بعد از یکی دو هفته، از چند تا شرکت کاریابی که باهاشون تماس تلفنی و ایمیلی داشتم جوابهای دلگرم کنندهای نگرفتم و از طرفی این سوال فلسفی تو ذهنم به وجود اومد که این روش ها رو که از ایران و از هزاران کیلومتر اونطرفتر هم میشد در پیش گرفت. پس ارزش افزوده و امتیاز حضور در نیوزیلند چیه؟ فقط درج یه آدرس local تو رزومه؟ یعنی فقط باید هر روز بشینم پشت لپ تاپ و تا عصر تو آگهیهای seek بگردم و رزومه بفرستم؟ نکته دقیقا همینجاست. باید بدونید با چه افراد و شرکتهایی و از چه مسیرهایی باید تماس بگیرید. شاید نشه دقیق این موضوع رو به صورت یک فرمول قابل استفاده برای همه در آورد. چرا که ماهیت این داستان کاملا آماریه. اما من در ادامه یه سری از مسیرهای ممکن برای کاریابی رو براتون فهرست میکنم. و بعد از اون میگم که چه میزان انرژی و وقت براشون باید صرف کنید:
1. عضویت در انجمنهای عمومی (غیرتخصصی) و اجتماعی و شرکت در جلسات و همایشهاشون. این انجمن نوعی میتونه شامل طیفی وسیع، از «مرکز اسلامی شهر» گرفته تا انجمن طرفدارای اسنوکر [و البته اونورتر ] باشه. اتفاقا هر چه غیرتخصصیتر، بهتر. برای اینکه بهتون این امکان رو میده که با افراد مختلف از طبقات مختلف اجتماع و اصناف آشنا بشید. نیوزیلندیها جامعهای کوچیک و بازاری کوچیک دارن. بنابراین، خیلی علاقمندن که از طریق دوست و آشنا یه نیروی جدید رو به جمعشون اضافه کنن. یه دلیلش اینه که تو محیط کار ارتباط شخصی هم بین همکارا برقرار میشه (برعکس آمریکا که حتی بیرون محیط کار ممکنه جواب سلام هم رو هم ندن) و دوست دارن کسی که میاد تو شرکت شناس باشه و یه جورایی به پشتوانه اینکه نیروی جدید توسط یک دوست معرفی میشه که سازمان و رفتار سازمان رو میشناسه، با خیال راحتتر جذبش میکنن. در حالتی که نیروی جدید از طریق آگهی و مصاحبه و ... جذب بشه، احتمال بیشتری وجود داره که بعد از یه مدت توافق دوطرفه حاصل نشه و به هر دلیل شخص تازه استخدام شده، شرکت رو ترک کنه و شرکت باید دوباره 3-4 ماه درگیر باشه تا نیروی جدیدی رو جذب کنه. پس هر چی دوست کیوی پیدا کنید، به نفعتونه. خودشون به این میگن networking. (همون پارتی بازی خودمونه البته با در نظر گرفتن منافع سازمان، نه منافع خاله و عمه مدیر عامل!) برای شروع بد نیست به سایت meetup.com سری بزنین و عضو چند تا انجمن دلخواه تو اوکلند یا هر شهر دیگه نیوزیلند که ممکنه برید بشید. در ادامه میگم براتون که 90 درصد فرصتهای کاری هرگز آگهی نمیشن. پس، پیدا کردن دوستان بیشتر میتونه کمکتون کنه یکی از این فرصتهای ناب پنهان رو پیدا کنید.
توی جلسات و گردهماییهای این گروهها میتونید خیلی راحت و با اعتماد به نفس بگید که دنبال کار می گردین و تازه به نیوزیلند اومدین. خودتون رو علاقمند و باانگیزه نشون بدین و نشون بدین که قصد دارید برای مدتی نسبتا طولانی نیوزیلند بمونید.
2. کار داوطلبانه. کار داوطلبانه میتونه نسبتا به تخصصتون مرتبط باشه یا کاملا غیرمرتبط باشه. اما در هر حالت، کمکتون میکنه که دوستای کیوی پیدا کنید، زبانتون رو تقویت کنید و به خودتون انرژی مثبت بدین. سایتهای خوبی در این خصوص میشه پیدا کرد. SSNZ و ARMS هم کمکتون میکنن که بتونین کار داوطلبانه پیدا کنین.
3. جستجو در آگهیهای کاری و سایتهای seek، trademe و nzherald و اپلای کردن از طریق ارسال رزومه با ایمیل و .... اینو که همگی توش استادین.
4. تهیه لیستی از شرکتهای مستقر در نیوزیلند (اعم از کیوی و غیرکیوی)، جستجوی سایتهاشون و تماس تلفنی/ایمیلی. تحقیقات نشون میده که نزدیک به 90 درصد از فرصتهای کاری هرگز تبلیغ نمیشن. بنابراین تماس مستقیم با شرکتها، باز کردن باب گفتگو و کسب آگاهی از اینکه آیا به نیرویی با تخصص شما نیاز دارن یا نه میتونه منجر به پیدا کردن کار بشه. اصلا هم احتمال این اتفاق رو دستکم نگیرید. البته برای اینکار هم باید استراتژی دقیقی داشت که cold calling میتونه نقطه شروع باشه. cold calling یعنی تماس تلفنی با شرکت صرفا جهت کسب اطلاع از وضعیت و محصولاتش و یه جورایی معرفی خودتون. (در این مرحله نباید از اینکه دنبال کار هستین، حرفی به میون بیارین)
5. تماس با سایتها و شرکتهای کاریابی. طبق تجربه من، شرکتها و کارشناسهای کاریابی هم مثل دکترها خوب و بد دارن. اشتباه من این بود که با چند تا تماس دلسردکننده در روزهای اول، دورشون رو خط کشیدم و قدرتشون رو مدتی نادیده گرفتم. راستش، کاریابیها معایب و محاسن خاص خودشون رو دارن.
»»» مزایا:
1. با کار پیدا کردن شما اونها هم به سود میرسن، پس دوست دارن که براتون کار پیدا کنن.
2. راههای پختن کارفرما رو خیلی خیلی بهتر از بنده و شما میدونن. پس یه جاهایی میتونن معجزه کنن و یه فرصت مرده رو براتون زنده کنن.
3. از اونجاییکه کمیسیون دریافتیشون تابعی از میزان حقوق توافق شده بین شما و کارفرما خواهد بود، میتونن از طرف شما چونه بزنن و این کار رو به خوبی بلدن و از پسش بر میان. به خصوص که ماها به عنوان افراد تازه وارد، نمیتونیم خیلی چونه بزنیم و اصولا نفس کار پیدا کردن برامون مهمتره تا حقوقش. بنابراین، اونها میتونن این ضعف رو برای ماها جبران کنن.
»»» معایب:
1. بعضیاشون، به خصوص اونهایی که تو شرکتهای کاریابی بزرگتر کار میکنن، رزومههای بیشتری تو دستشون دارن. بنابراین، ممکنه خیلی عطش کار پیدا کردن برای شما نداشته باشن. مثل دکترایی که مریضای زیادی دارن؛ حس دلسوزیشون و تمایلشون به جلب رضایت بیمار کمتر میشه.
2. بعضی وقتها اصلا کارهایی که تبلیغ میکنن واقعی نیست. فقط با آگهی کردن کار سعی میکنن شرکت خودشون رو تو پورتالهایی مثل seek تبلیغ کنن و البته یه چند تا رزومه هم از میون رزومههای ارسالی گلچین کنن که بتونن ازشون استفاده کنن. البته من این مورد رو بالشخصه ندیدم. ولی با تحت نظر گرفتن متوالی seek آگهیهایی میدیدم که با مشخصات دقیقا یکسان، اما در تاریخهای مختلف بازنشر میشد و یه مقدار مشکوک میزد و توجیه خاصی نمیتونست داشته باشه.
3. کاریابیهای هرگز جای شما رو نمیگیرن. اونها معمولا به اندازه شما دلسوز نیستن و به هر حال دنبال منافع خودشون هستن. تو کار اونها، مشتری کارفرماست و کالایی که تو ویترینشون میذارن ما هستیم. اگه با کاریابیها در ارتباط هستین و ازشون وعده و وعید میشنوید، دلیل نمیشه که خودتون دست از تلاش بکشید و منتظر بشید اونها براتون کار پیدا کنن.
اصولا بزرگان توصیه میکنن که با دو-سه تا کارشناس کاریابی ارتباط داشته باشین و یه جورایی طرح دوستی بریزین. هر از گاهی باهاشون تماس بگیرین و حال و احوال کنین. با تماسهای تلفنی و پیگیریهاتون کاری کنید که اسمتون تو ذهنشون بمونه. برای اونها مهم اینه که فردی رو در پوزیشن خالیای که به دستشون میرسه قرار بدن. چرا اون فرد شما نباشید؟ سعی کنید از این 2-3 نفر، یکیشون کارمند یکی از کاریابیهای بزرگ و معتبر باشه. چون اینا احتمالا با شرکتهای معظم حوزه شما در ارتباطن و میتونن شما رو تو این شرکتها جا بدن؛ حتی برای پوزیشنهایی که آگهی نمیشن! یکی از این کارشناسا هم خوبه که کارمند یک شرکت کاریابی نوپا باشه. چون این شرکتها هم برای پیدا کردن سری میان سرها در بازار، خیلی با جدیت و تعصب بیشتری کار میکنن و ممکنه خیلی انرژی خوبی برای شما بذارن و واقعا کمک ارزشمندی بهتون بکنن.
6. شرکت در کارگاههای Chamber of Commerce و ARMS و ....
7. عضویت در انجمنهای مرتبط با حوزه تخصصی خودتون. مثلا من وقتی در انجمن عمومی سالیانه IITP شرکت کردم، چند تا کارشناس کاریابی از شرکتهای معتبر کاریابی اومده بودن و تعداد زیادی از استادان دانشگاه و مدیران عامل شرکتهای معتبر صنعتی آی تی حضور داشتن و فرصت خوبی بود که باهاشون ارتباط برقرار کنم.
شمارههای بالا لزوما ترتیب اهمیت یا اولویت هر روش رو نشون نمیده. نکته جالبی که دوست دارم بهتون بگم اینه که باید 20 درصد از وقتتون رو صرف جستجو در اینترنت و اپلای کردن برای کارها از روی آگهیهایی بکنید که روی سایتهای مختلف میبینید. 80 درصد از وقتتون رو باید صرف فعالیتهای اجتماعی، تماس با دوستان، کار داوطلبانه، پیگیری اپلیکیشنهای قبلی و تماس با کارشناس کاریابی از 2-3 شرکت کاریابیای بکنید که تونستین باهاشون دوست بشین.
استراحت رو هم فراموش نکنین. این کار رو مثل یه کار تمام وقت در نظر بگیرین. از ساعت 8 تا 4 بعد از ظهر روش وقت بذارید. شبها و آخر هفته واسه خودتون باشین و سعی کنید خودتون رو برای یه روز و یه هفته کاری دیگه آماده کنین. یادتون باشه که مثبت باشین. مشکل اصلا سطح توانایی های فنیتون نیست. فقط باید راه نمایش دادن خودتون و فروختن خودتون رو پیدا کنین.
8. پیگیری تماسها و اپلیکیشنهای قبلی. بعد از 2-3، با شرکتی که براش اپلیکیشین فرستادین تماس بگیرین و پیگیری پیشرفت کار و بررسی احتمالی رزومهتون بشین. اینجوری ثابت میکنین که یه آدم راس راسی دنبال کار میگرده و با جدیت داره اپلیکیشینش رو پیگیری میکنه. اغراق نیست اگه بگم برای هر آگهی تو فیلد آی تی بین 200 تا 400 رزومه (بسته به سطح آگهی) ارسال میشه. شما با یه تماس تلفنی و پیگیری روند بررسی رزومهها میتونید از این گروه 400تایی به گروه 20تایی رزومههایی که بررسی دقیقتر میشن صعود کنید! حتی پیگیریهای بعدی و نوع ارتباطتون میتونه باعث بشه که به گروه 5 نفره برای دعوت به مصاحبه صعود کنید و الی آخر. بنابراین، یادداشت دقیق رزومههای ارسالی به همراه جزییات آگهی و ... و برنامه ریزی برای پیگیری اپلیکیشینها خودش بخش بسیار بسیار مهمی از فرایند کاریابی هست.
/بابک
اگر بخاطر داشته باشید هفته پیش قرار مصاحبه من در دقیقه 90 کنسل شد. بعد از این اتفاق مکاتباتی بین من و آفیسر رد و بدل شد که سعی می کنم در 4 سکانس خدمت دوستان عرضه کنم. امیدوارم چیزی برای یادگرفتن در این نوشته پیدا بشه:
**********************************
سکانس اول
آفیسر:
بین مدارک شغلی و سوابق بیمه تامین اجتماعی که شما تهیه کرده اید اختلافات زیادی وجود دارد. با در نظر گرفتن این اختلافات، شما قادر به اثبات سابقه بیش از 10 سال نبوده و 10 امتیاز لازمه رو دریافت نخواهید کرد. لطفا قبل از اینکه من راجع به پرونده شما تصمیم بگیرم یک جواب صادقانه به من بدهید.
من:
کلیه موارد اختلافی را ریز به ریز توضیح می دهم. توضیحاتی راجع به روال بیمه تامین اجتماعی می دهم. کلیه توضیحات در کمال صداقت و بصورت کامل (حدود 800 کلمه) و با ارجاع به فکت های موجود بیان می شود. در پایان از بابت اینکه باعث دردسر او شده ام معذرت خواهی می کنم و از وی می خواهم اگر مدرک دیگری لازم داره براش بفرستم.
**********************************
سکانس دوم
آفیسر:
چند روز اخیر مشغول بررسی پاسخ های شما بودم.
1-آیا مدرکی دال بر اینکه در دوره سربازی برای کارفرمای اول خود کار می کردید برای ارائه دارید؟ آیا این موضوع در کارت پایان خدمت منعکس شده است؟
2-آیا هیچ گواهی دریافت حقوق از دوره مورد نظر (سربازی) جهت ارائه دارید؟
3-من به محل کارهایت ایمیل زده ام و جوابی از آنها دریافت نکرده ام
من:
1-تصویر کارت پایان خدمت را برایتان می فرستم. همانطوریکه ملاحظه می کنید نامی از محل کار در آن ذکر نشده است
2-متاسفانه هیچ گواهی دریافت حقوقی از دوره مورد نظر ندارم که ارائه دهم
3-لطفا ایمیل هایی که با آنها تماس گرفته اید را اعلام کنید تا با آنها تماس بگیرم
**********************************
سکانس سوم
آفیسر:
1-آیا می توانید با کسی تماس بگیرید که همزمانی کار و دوره سربازی شما را تایید کند؟
2-آیا می توانید گواهی دریافت حقوق یا قرارداد اشتغال از محل کارهای خود ارائه دهید؟
3-ایمیل هایی که من با آنها تماس گرفته ام عبارتند از ...
من:
1-آیا ممکن است طی ایمیلی که به محل کارم می زنید راجع به دوره سربازی هم از آنها بپرسید؟
2-اگرچه من می توانم قرارداد اشتغال از محل های کار قبلی ام تهیه کنم ولی این فرایند بخاطر بوروکراسی حاکم بر آنها بسیار زمانبر خواهد بود. آخرین بار تهیه گواهی کار از آنها بیش از یکماه طول کشید
3-من از محل های کارم خواهم خواست که به ایمیل شما پاسخ دهند یا در صورت لزوم ایمیل معتبر دیگری معرفی کنند
**********************************
سکانس چهارم
آفیسر:
1-موضوع سربازی شما را هم طی ایمیل خواهم پرسید
2-در صورت دریافت پاسخ از محل کارها نیازی به تهیه مدارک بیشتر نخواهد بود
من:
1-این بسیار عالی است
2-من از محل های کارم خواهم خواست در اسرع وقت به شما پاسخ دهند
نتیجه گیری اخلاقی:
1-رستگاری و نجات در صداقت است
2-می شود با چانه زنی و کمی صبر و تامل به خواسته اصلی آفیسر پی برد