دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

پاسپورت نیوزیلند

هر شهروند مقیم نیوزیلند 16 سال به بالا می تواند برای دریافت پاسپورت نیوزیلندی اقدام کند. کلا 4 نوع پاسپورت وجود دارد:

1- پاسپورت معمولی (با جلد سیاه) در شکل زیر

2- پاسپورت دیپلماتیک (با جلد قرمز)

3- پاسپورت رسمی (Official passport) برای نمایندگان بازرگانی نیوزیلند (جلد سبز)

4- مدرک مسافرت اضطراری (جلد سیاه)



عکس سرخس (flora) معروف نیوزیلندی در رو و پشت جلد پاسپورت، اونو از پاسپورت خیلی از کشورها متمایز می کنه. علاوه بر اون پشت جلد نقشه کشور نیوزیلند هم به تصویر کشیده شده و همین طور روی جلد نشان دولتی نیوزیلند به چشم می خوره. کلا جای خالی رو و پشت جلد دیده نمیشه و طراح همه جا رو پر کرده! ;)


در نشان دولتی هم که شکل اون رو در زیر می بینید، نمادی از تاج پادشاهی بریتانیا، یک زن اروپایی، یک رئیس قبیله مائوری و چیزای دیگه دیده میشه. تا قبل از استقلال نیوزیلند از بریتانیا در سال 1907، از نماد دولت بریتانیا استفاده میشده. روی جلد پاسپورت به زبان انگلیسی و مائوری عبارت "پاسپورت نیوزیلند" نوشته شده. 


مراکز صدور پاسپورت در شهرهای اوکلند، کرایسچرچ و ولینگتون واقع شدن. علاوه بر اون دفاتری در لندن و سیدنی (استرالیا) هم کار صدور پاسپورت رو انجام می دن. پاسپورت نیوزیلندی برای 5 سال صادر میشه و میتونه برای 5 سال تمدید بشه. 


برای مهاجرین نیوزیلند پاسپورت نیوزیلندی بعد از 5 سال صادر میشه به شرط اینکه:

1- 1350 روز در طی این 5 سال نیوزیلند زندگی کرده باشید و در ضمن در هر سال از این 5 سال، 240 روز را در نیوزیلند حضور داشته باشید. 

2- قصد این را داشته باشید که به زندگی خود در نیوزیلند ادامه دهید.

3- دانستن زبان انگلیسی (آفیسر مربوطه با توجه به تحصیلات، سابقه و نوع کار و همچنین مصاحبه حضوری نسبت به برآورده شدن این شرط اطمینان حاصل می کند).

4- نداشتن سو پیشینه


با داشتن پاسپورت نیوزیلندی برای مسافرت به چه کشورهایی نیاز به ویزا ندارید؟

نقشه زیر همه این کشورها رو نشون میده. کشورهایی که با رنگ آبی پر رنگ مشخص شدن، کشورهایی هستند که با داشتن پاسپورت نیوزیلندی نیاز به ویزا برای ورود به این کشورها ندارید. کشورهایی که با رنگ آبی آسمانی مشخص شده اند هم کشورهایی هستند که در بدو ورود ویزا برایتان صادر میشود. کشورهایی هم که با رنگ خاکستری مشخص شدن کشورهایی هستند که برای ورود به انها نیاز به ویزا دارید. در واقع پاسپورت نیوزیلندی یکی از معتبرترین پاسپورت هاست که در رده حدود 20 دنیاست و با داشتن اون می تونید به 163 کشور دنیا بدون ویزا سفر کنید.



/ناصر

Partnership در مهاجرت به نیوزیلند

اثبات Partnership یکی از مواردیه که پس از پذیرفته شدن EOI باید ارائه شود. خوب شاید برای خیلی ها جای سوال پیش بیاد که ما که ماشاالله یه 12-10 سالی از ازدواجمون گذشته و یه بچه هم که داریم، پس همین کفایت می کنه. ولی  خیلی ها با این که سند ازدواجشون رو ارائه کردن باز هم ایمیل یا نامه هایی دریافت می کنند که باید شریک زندگیشون رو اثبات کنند. در واقع سند ازدواج به منزله اثبات Partnership نیست. این قضیه می تونه با ارائه مدارک زیر حل بشه:


1- ارائه یه مدرک مبنی بر سرمایه گذاری مشترک مثل سند آپارتمان، قولنامه آپارتمان (اجاره یا خرید). (بهتره که اگه قولنامه اجاره آپارتمان ارائه می کنید، تعداد نفرات یا امضا هر دو طرف پای قولنامه درج شده باشه). 

2- هر گونه سند دیگری مبنی بر مالکیت مشترک (زمین، ماشین و ...)

3- مسلما سند ازدواج مهمترین سنده، ولی فراموش نکنید اگه بچه دارید، شناسنامه بچه ها رو هم ضمیمه کنید.

4- یکی از مهمترین مدارکی که می تونه مشکل اثبات Partnership رو حل کنه، ارائه حساب بانکی مشترکه.این مدرک ساده ترین مدرکیه که میشه با تبدیل یه حساب تک نفره به دو نفره تهیه کرد.

5- ارائه مدرکی دال بر ارتباط پیوسته دو نفر. این مدرک می تونه بلیط یه مسافرت باشه یا پرینت تلفن های شخصی، اس ام اس ها و ...

6- توی یه مورد و برای یه زوج که چند ماه از ازدواجشون گذشته بود، دیدم که عکس های مشترک در میهمانی و در جاهای مختلف و معروف مشکل رو حل کرد. 

7- ارائه یه تاریخچه از رابطتون به صورت یه نامه ضمیمه.


این مهمه که اگه دو نفر به دلایلی مدتی رو جدا از هم زندگی کردن، زمان این مدت، دلیل و اینکه به چه شکل رابطشون رو تو اون مدت حفظ کردن ارائه کنن. مدرک می تونه ایمیل، پرینت تلفن، بلیط یه مسافرت مشترک، هزینه های هتل، عکس و ... باشه. 


از نظر INZ،  تعریف Partner به صورت زیر است: 

Partners’ as either currently residing together permanently, or have recently done 

so, and are in a genuine and stable relationship


و دست آخر شکل های زیر، چگونگی دریافت ویزا از طریق پارتنری که در نیوزیلند زندگی می کنه رو نشون میده. اگه پارتنر شهروند یا مقیم دائم باشه، شکل اول رو ببینید و اگه پارتنر تو نیوزیلند ویزای کار داره، شکل دوم رو ببینید.



شکل اول: اگه پارتنر شهروند یا مقیم نیوزیلند باشه (بالا)




شکل دوم: اگه پارتنر ویزای کار نیوزیلند داشته باشه (بالا).


/ناصر

ایرانی های خارج ! ایرانی ها داخل !

راستش از روزی که اومدم این موضوع هم زیاد به گوشم می خورد و هم برام جالب بود و هم جای سوال داشت.. شاید شما هم باهاش زیاد برخورد داشتید یا حداقل شنیدید. هرکی از ایران می ره خیلی می شنوه البته از خود هموطنان که با ایرانی ها زیاد رفت و ادم نکنید .. و هیچ کسی هیچ جوابی نمی ده خوب چرا ؟!! منم راستش هنوز جواب قاطعی پیدا نکردم اما خوب یه سری دلایلی که باهاش خودم رو گول زدم شاید منطقی باشه .. و البته هنوز دنبال جواب هستم .. 

 

وقتی از ایران می ریم حداقل اکثر ماها ممکنه فامیل و یا دوستی که خیلی باهاش صمیمی بوده باشیم در کشور مذکور نداشته باشیم .  و در واقع از همین نقطه است که غربت معنی پیدا می کنه.. بنابر دوستی هایی رو که شروع می کنیم در واقع جایگزین خانواده و فامیل و رفاقت های صمیمی قبلی امون می کنیم ناخوداگاه .. نه جایگزین بلکه در واقع خالی بودن جای اونها رو با این دوستی های جدید پر میکنیم ولی در واقع رابطه ای که ایجاد می شه رابطه به اون نزدیکی نیست ولی توقع ذهنی یه همچین رابطه ای هست بنابر این ناخوداگاه رابطه رو دچار یه سری تضادهایی می کنه ..  

از طرفی ما ایرانی ها اصولا تعارفی و توقعی هستیم .. هرچی هم که بگیم نیستم ..نه ما تعارفی نیستیم و غیره می دونیم که درست نیست .. حالا توی جامعه ای کوچکتری قرار گرفتیم با همون اخلاق های گند قبلی .. تعداد روابط کمتر هست .. تعداد تماس های تلفنی و بیرون رفتن های دسته جمعی و مسیج های جوک و غیره همه به میزان قابل توجهی پایین می یاد و حالا اون توقع از ارتبطاتی که مثلا درجه اش در ایران ۱۰۰ بوده و بین ۵۰ تا دوست پخش می شده حالا با همون درجه بین ۱۰ تا دوست و اشنا پخش می شه و خوب قطعا راحت تر و در بازه های زمانی کوتاه تری باعث دلخوری می شه .. 

وقتی پامون رو می ذاریم بیرون خیلی هامون سعی می کنیم کمی خارجی بیشتر و رک باشیم و تعارفی نباشیم و غیره .. اما ایا امادگی دریافت یه رفتار متقابل اینچنینی رو از یک ایرانی که اونم سعی کرده خارجی بشه و رک باشه و تعارفی نباشه رو داریم ؟! فکر نکنم .. در واقع ما فقط یک طرف قضیه رو درست می کنیم و خودمون رو رک نشون می دیم اما طرف دیگه قضیه اینه که اگر کسی با شما رک بود باید طاقتش رو داشته باشید که فکر نکنم داشته باشیم ..  

 

 اتفاق دیگه ای که می افته اینه که به دلیل محیط جدید و شرایط جدید بعضی اخلاق های جدید پیدا می کنیم .. مثلا شاید قبلا ادم خیلی موفقی بوده فردی و وقتی اومده اینجا هنوز به اون موفقیت نرسیده و یا اصلا توقعاتی که از پیشرفتش داشته هنوز اتفاق نیافتاده و این باعث می شه احساس کنه عقب مونده و یا دیگران در موردش اشتباه فکر می کنند و یا دچار خلاصه عدم اعتماد به نفس بشه .. این باعث می شه توی محاوره های روزانه بابت هر مکالمه ای با هر موضوعی مرتب از خودش تعریف کنه و موفقیت های قبلی اش رو بگه و یا شاید غلو کنه و حتی دورغ بگه .. اخلاقی که قبلا نداشته .. اما غافل از اینکه این کم کم به یه عادت و اخلاق روزمره تبدیل می شه و باعث می شه دیگران از هم صحبتی و یا معاشرت با طرف لذت نبردند .. و حتی در موارد نادر دیده شده کسانی رو که از خودش موفقیت تر هستند جلوی چشم دیگران بد نشون بده و غیره .. و حتی کارهای فجیع تر کنه .. که حالا من نمی گم اینجا بده .. 

 

پایبند نبودن به قانون کشور جدید از اونجاییکه ایران کشور بی قانونی هست و یه جورایی زیرابی رفتن و دودره کردن دلیل دیگه ای می شه که ایرانی ها اخلاق های خوبی در برخورد باهم نداشته باشند .. یه نصیحتی که همیشه اینور اب می شنوید این هست که با ایرانی ها معامله نکنید .. چرا .. چون هنوز اخلاقهای به هم انداختن و غیره رو یدک می کشیم ..  واجبه در این مورد یه داستان خیلی خیلی جالب براتون تعریف می کنم اون پایین صفحه.  

  


یه دلیل دیگه هم شاید اینه که تیپ ادم هایی که مهاجرت می کنند و یا پناهنده می شن و یا .. خوب متفاوت هست و اینکه ما معمولا دوستان ایرانی رو در دانشگاه و مدرسه و محل کار پیدا می کنیم و یا افرادی هستند که با ما همفکر هستند و یا علایق مشترکی داریم و خوب این باعث می شه راحت تر کنار بیایم ولی اینجا معمولا ایرانی ها رو توی جمع ها و مهمونی ها و غیره باهاشون اشنا می شیم و خوب پیدا کردن کسی که هم تیپ و سلیقه باشه کار مشکل تری میشه ..


ولی از این قضایا که بگذریم ایرانی ها باید یه کم از خود گذشته تر یه کم با فکر تر و یه کم مهربونتر باشند اینجا تا بشه گفت با ایرانی رفت و امد کنید .. البته خدا رو شکر من واقعا دوستان خوب ایرانی اینجا دارم و همشون از همین مهربون ها هستند .. حالا ایشالا شما هم به جمعشون اضافه بشید ..

 در کل من اصلا موافق این جمله نیستم که بگیم با ایرانی ها معاشرت نکنید .. چون این خودمون هستیم که می تونیم رابطه موفق بسازیم و یا کسانی رو که رابطه موفقی باهاشون نداریم حذف کنیم .. اونها که حذف می شند حتما دوستان خوبی برای بعضی دیگه از ادم ها هستند اما نه لزوما برای ما و شاید ما هم برای اونها دوستان خوبی نباشیم .. 


به امید پیدا کردن دوستان خوب برای همتون که اصلا هیچ وقت معنی غربت رو نفهمید :)


--------------------------------------------

داستان:: 


یه فرش فروشی ایرانی اینجا بود که اتفاقا شدیدا هم حراج کرده بود و واقعا فرش ها قشنگی داشت. ما هم خیلی تازه وارد بودیم رفتیم اونجا و یه  اقای ایرانی که صاحب اونجا بود شروع کرد تعریف و غیره  .. خلاصه کلام اینکه گفت می تونید هر فرشی دوست داشتید ببرید و تا یک هفته داشته باشید و اگر به مبلمان نمی اید و یا دوست ندارید پس بیارید .. همه اینجا همین کار رو می کنند و این جملات رو به وضوح و چندیدن ن ن بار گفت و ما چندین بار پرسیدیم باید حتما اگر برگردوندیم تعویض کنیم و یا پس می گیرید و با کلی اب و تاب تعریف کرد که نه پس می گیریم .. اصلا مشکلی نیست .. و ما کلی گفتیم اخه ما مطمئن نیستیم و غیره و خلاصه با زبان بسیار چربی به ما یه فرش فروخت .. و در اخر هم گفت اگر دوست نداشتید حتما بیاریدش ها .. و در ضمن با ایرانی ها اینجا رفت و امد نکنید .. 


ما رفتیم خونه و از شانس بدمون رنگ فرش و رنگ مبل ها کنار هم تقریبا زار می زندند و همون روز .. دقت کنید همون روز شاید به فاصله یکی دو ساعت فرش رو براش بردیم و با کلی معذرت خواهی گفتیم اره مجبوریم پس بدیم .. و داستان شروع شد .. نه ما پس نمی گیریم .. ما حراج کردیم قیمت هامون خیلی پایینه واسه همین دیگه پس نمی گیریم و  ... بعد از دقیقا 1 ساعت از خر شیطون اومد پایین و گفت باشه پس می گیریم .. بعد رفت سراغ دم و دستگاه اشون که پولمون رو بده گفت نه دیگه نمی تونیم اصلا پس بدیم .. فکر کنم نقطه جوش ما رو گذرونده بود واقعا . ننه ات خوب بابات خوب چرا نمی تونی ؟ اخه شما با کردیت کارت پول دادید دیگه الان رفته به حساب .. و وقتی رفت به حساب دیگه که نمی شه برگرده .. فک کنم فکر کرده ما از پشت کوه اومدیم یا تازه واردیم و نبفهمیم .. الانم که تعریف می کنم یه هفت هشت تا فحشی دلم می خواد بهش بدم .. اخه ادم عاقل روز تعطیل هیچ Transaction کردیت کارتی اونم تو دو ساعت نمی ره به حساب تو .. تازشم که رفته باشه مثل اب خورد می شه برش گردون .. خلاصه کش نمی دم قضیه رو ما فرش رو پس دادیم اما درسی گرفتیم بس محکم از این حکایت .. 

در مورد معامله با هندی ها و عرب ها هم همین حکایت هست البته .. 

سپیده 

بیمارستان

ایشالا که کارتون هرگز به بیمارستان و دوا دکتر نرسه .. البته دکتر رفتن برای فرستادن مدارک پزشکی مهاجرت خوبه  .. راستش این چند وقت کارمون یه مقداری کشیده بود به بیمارستان .. البته همه چیز به خیر و خوبی گذشت اما به این نتیجه رسیدم توی این چند وقته که اینجا بودم هیچی در مورد بیمارستان نمی دونستم و خیلی خوبه که ادم در این موارد به هرحال اگاهی داشته باشه .. کلا اوکلند بیمارستان دولتی فکر کنم یه چند تایی داشته باشه و بیمارستان های خصوصی ریز ریز زیاد .. بیمارستان های دولتی بزرگترین خوبیش اینه که کاملا مجانی هستند .. چیزی که ما اول نمی دونستیم و هی منتظر بودیم یکی یه قبض ۲ -۳ هزار دلاری بذاره جلومون .. اگر اقامت داشته باشید و یا شهروند باشید این بیمارستان ها مجانی هستند .. راستش اول که می ری اصلا باورت نمی شه وارد بیمارستان دولتی شدی اونقدر که تمیزه و همه چیز برق می زنه و اصلا اون احساس زجر اور بیمارستان های ایران رو نمی ده .. در و دیوار ها هم اصلا سبز و ابی و زشت و بد رنگ و بی روح نیست .. این سری که پر از تزئینات کریسمس هم بود تازه .. اونقدر اونجا رو نظافت می کنند که حس می کنه از خونه هم تمیز تره .. رفتار پرستارهای بیمارستان برام غیر قابل باور بود .. کنار ما یه پیر مرد خیلی پیری بود .. هر پرستاری که می اومد (ما تقریبا نزدیک ۲۰ تا پرستار مختلف در شیفت های مختلف دیدیم) اونقدر رفتارش خوب بود که واقعا حس می کردم ادمها گاهی با پدر و مادرشون اینقدر خوب رفتار نمی کنند که این پرستار ها هستند. اونقدر بهش عزیزم و فدات شم می گفتند که نگو ..  

هر بیماری که وارد می شه اول اسم و ادرس رو می پرسند و من بعدا فهمیدن که با اداره مهاجرت چک می کنند و اگر اقامت داشته باشه همه چیز مجانی هست .. و البته برای بعضی شهروند های کشورهایی استرالیا و انگلیس و .. هم مجانی هست ..  

دور دست مریض یه مچ بند با تمام مشخصات می بندد و هر بار که می خوان قرص بدن و یا تزریق کنند و یا خون بگیرند و یا هرچی ازت اسم و مشخصاتت رو و تاریخ تولدت رو می پرسند .. بعد دست بند رو چک می کنند و بعد لیبل روی دارو رو که شامل همه مشخصات مریضه و بعد بهت دارو می دن یا تزریق می کنند و یا خون می گیرند حتی اگر فاصله زمانی داروهات هر ۲ دقیقه یک بار باشه باز هم وظیفه دارند این لیبل ها رو چک کنند. در واقع درصد دادن داروی اشتباه به فردی به صفر می رسه .. (چقدر توی ایران متاسفانه از تزریق و یا دادن داروی اشتباه ادم ها فوت کردند..) ..  

برای غذا هم بهت منو می دهند که برای هر روزت خودت انتخاب کنی چی می خوری و اگر نباشی و یا ازمایش ناشتا داشته باشی حتما برات غذا کنار می ذارن ..  

یه بار ما فقط یه سوال کردیم این قرص جدید مثلا چیه ؟ یه متخصص دارو ساز برامون اوردند و تقریبا حدود ۱ ساعت در مورد تمام دارو هایی که باید استفاده می شد و تاثیراتش و غیره توضیح داد ... اونقدر من توی این چند روز چیز یاد گرفتم که دیگه خودم یه پا متخصص قلب شدم ..  برای وارد شدن و خارج شدن از بخش ها به هیچ وجه هیچ نگهبانی وجود نداره و مجبور نیستید صد تا کلک سوار کنید تا به دیدن مریض اتون برید .. و حتی توی اتاق CCU اجازه اینکه همراه بمونه دارید چون درک می کنند شما نگران مریض اتون هستید .. و احتیاج دارید کنارش باشید. ..  

راستی خیلی از تخت ها تلویزیون دارند و یه کمد هست که می تونی برای برای مریض حوله و لباس بیمارستان تمیز و سایز مناسب بیارید ..  یه جورایی تو مایه های هتل دیگه ... 

البته حس مریض بودن و نگرانی هاش رو من از این پست فاکتور گرفتم .. و فقط حس خوبش رو منتقل کردم .. چون واقعا اون استرس هایی که یه مریض توی بیمارستان فقط به خاطر محیط و رفتار ادم های دور و برش می بینه اصلا وجود نداشت ...

خلاصه اینکه این جوریا بود تعطیلات امسال کریسمس ما ولی واقعا اون احساس بد بیمارستان رو از ذهنم پاک کردند ...

حقوق و درامد در نیوزلند

(یه چند خط دیگه اخر این پست اضافه کردم که دونستش بد نیست

خیلی ها در این مورد چه به صورت خصوصی و چه توی کامنت ها سوال داشتند. اینکه درامد فردی که میاد نیوزلند چقدر هست. خلاصه دخل و خرج به هم می خونه یا نه. راستش یه کم برای من جواب دادن این سوال اسون نیست. من از درامد های شخصی مثلا اینکه اگر خودتون شرکت داشته باشید چقدر خواهد بود خبر ندارم چون یه عمر حقوق بگیر بودم و کارمند بیچاره .. و همین طور در مورد همه رشته ها هم اطلاعی زیاد ندارم چون همه دور و بری هام تقریبا هم رشته خودم هستند و در ضمن هیچ وقت هیچ کسی از هیچ کسی نمی پرسه حقوقت چقدره .. به نظر من واقعا حرکت قشنگی نیست. بگذریم .. اما مثل همیشه با به در و دیوار زدن یه اماری براتون پیدا کردم که شاید میزان حقوق رو تا حدودی نشون بده.   

لازمه بگم کلا همه جای دنیا حقوق رو به سال حساب می کنند مثلا وقتی می خواهید قرارداد ببندید بهتون می گن سالی مثلا ۶۰ هزار دلار بهتون می دن. و مبنای محاسبه ماه و غیره نداره. میزان مالیاتی هم به حقوق شما تعلق می گیره بستگی داره به همین درامد سالانه.   البته وقتی مثلا دو نفر با یه نوع کار می خوان حقوق هاشون رو مقایسه کنند معمولا بر اساس درامد ساعتی این کار رو می کنند. حالا جدول های زیر تقریبا این اطلاعات رو واضح تر نشون می ده.

یه نکته خیلی خیلی مهم: معمولا سال اقتصادی از مارچ هست. و از طرفی مالیات به کل حقوق شما بسته می شه. مثلا ۳۰ درصد از ۶۰ هزار تا. حالا اگر از وسط سال شروع به کار کرده باشید یعنی ماهی غیر از مارچ در واقع درامد اون سال مالی شما قسمتی از سال هست ولی مالیات به کل می خوره. واسه همین بعد از سال اول حتما و حتما می تونید از اداره مالیات درخواست کنید مالیات اضافی رو که بابت کل سال گرفته اما شما از وسط سال شروع کردید رو بهتون پس بده. یعنی چی. مثلا شما از سپتامبر کار رو شروع کردید و حقوق سالیانه اتون تقریبا نصف هست. از سپتامبر تا مارچ تقریبا ۶ ماه هست. یعنی درامد شما ۶۰ هزار تا نبوده بلکه حدود ۳۰ هزار تا بوده. پس میزان مالیات یه کم باید کم بشه. اما اداره مالیات همون ۳۰ درصد رو کم می کنه ولی شما در انتهای سال می تونید ازشون درخواست کنید که بررسی مجدد کنند و اضافه مالیات رو بهتون برگردونند.   

 

هر سال مالی از ۱ اپریل هر سال هست تا ۳۱ مارچ سال بعد.

 

بریم سراغ درامد ها:  

 

این دو تا جدول میزان درامد ساعتی و سالانه رو برای شغل های حرفه ای و غیر حرفه ای مقایسه کرده.  

 

Employment$/Hour - 2011
Accommodation and food services$16.40
Retail$17.66
Arts and recreation services$26.21
Construction$23.73
Manufacturing$24.51
Transport / postal / warehousing$23.78
Renting / hiring / real estate services$25.70
Forestry and mining$25.68
Wholesale trade$26.45
Health care and social assistance$27.04
Professional / scientific / technical services$29.40
Electricity, gas and water$31.63
Education and training$31.05
Public admin. and safety$32.00
Information / media / telecommunications$32.88
Finance and insurance$36.63
 

 

ProfessionAverage Annual Earnings
Accounting Technician    $45,000 - $80,000
Auditor    $55,000 - $100,000+
Bank Manager    $55,000 - $100,000+
Financial Planners    $35,000 - $100,000+
Loss Adjustors    $35,000 - $100,000+
Management Accountant    $40,000 - $100,000+
Teacher    $40,000 - $70,000
Educational Psychologist    $40,000 - $100,000+
Engineer (Chem./Elect.)    $40,000 - $100,000+
Environmental Engineer    $40,000 - $100,000
Road Engineer    $40,000 - $90,000
Elect. Engineer Technician    $40,000 - $90,000
Environmental Scientist    $40,000 - $85,000
Forestry Scientist    $40,000 - $55,000
Industrial Chemist    $45,000 - $100,000+
Computing Services Manager    $50,000 - $150,000+
Systems Analyst    $50,000 - $100,000+
Computer Helpdesk Operator    $30,000 - $60,000
Warehouse Manager    $30,000 - $55,000
Solicitor    $50,000 - $200,000+
Registered Hospital Nurse    $51,000 - $64,000
  

یه اطلاعاتی دیگه ای که دونستنش واقعا می تونه برای برنامه ریزی روی درامد اتون تاثیر بذاره اینه که با چه حقوقی چقدر مالیات می دید.

  

این لینک با گرفتن میزان درامد سالانه شما و اینکه چه سالی می خواهید مالیات رو حساب کنید این اطلاعات رو به شما می ده ... کافیه درامدتون رو بزنید. این لینک مربوط به خود سایت IRD نیوزلند هست و کاملا معتبره. 

 

NZ Tax Calculator  

 

اگر سوالی داشتید در خدمتیم :)   

 

این چند خط رو هم اضافه کردم برای بعضی دوستان که سوال داشتند:  

 

این جا روزهای کاری مثل همه جای دنیا ۵ روز در هفته است. اگر کارهای فروش و رستوران و غیره باشه که حتما روزهای اخر هفته رو هم شاملش می شه . یعنی مثلا ممکنه ۴ روز در هفته و ۱ روز اخر هفته کار کنید و یا بعضی جاها چرخشی هست. اگر کارهای دفتری و معمولی باشه که همون روزهای معمولی هفته. اکثر شرکت ها ساعت کاری های مشخصی دارند. معمولا از ۹ تا ۵ و معمولا کسی بیشتر نمی مونه. اضافه کار خیلی معنی نمی ده مگر اینکه مثلا کسی از همکاران بخواد مرخصی بگیره و شما شیفتش رو پر کنید و یا کلا کارهای شیفتی که نیرو کم داشته باشند. حجم کار معمولا خیلی مناسب و متعادل با نیروی کار هست. ۳ ماه اول هر قراردادی ازمایشی هست و بعد دائم می شه. معمولا ۵ روز در سال مرخصی بیماری یا Sick Leave  دارید علاوه بر مرخصی ۱ ماه در سال که این ۵ روز بعد از اینکه یه جا ۶ ماه کار کردید بهتون داده می شه. مرخصی بارداری به مادر یا پدر داده می شه. مدت زمانش ۲ الی ۳ ماه با حقوق هست و تا ۱ سال بدون حقوق و فقط بعد از ۱ سال می تونید برگردید سرکارتون و کارتون رو از دست نمی دید. خیلی از شرکت ها که براشون فرقی نمی کنه شروع و پایان ساعت کاری یعنی براشون بیشتر انجام کار مهم هست توی ساعت کاری انعطاف بیشتری دارند. یعنی شما می تونید صبح ها زودتر و یا دیرتر بیاید و بعد از ۸ ساعت کاری محل کار رو ترک کنید. معمولا ۱ ساعت وقت ناهار دارید. معمولا سالی یک بار مدیرتون و یا مدیر هاتون عملکرد سالانه شما رو بررسی می کنند و خیلی جدی توی جلسه در موردش بحث می کنید. اخراج کردن اتفاقی نیست که خیلی بعید باشه البته ایشالا هیچ وقت باهاش برخورد نداشته باشید اما اگر استانداردهای شرکت رو رعایت نکنید اتفاق می افته.. چه توی کار و یا چه برخورد با مشتری و غیره .. اینکه بهتون پارکینگ و موبایل و سیم کارت و کردیت کارت شرکت داده بشه کاملا به نوع سمت اتون و شرکت بستگی داره و چیزی هست که حتما توی قرارداد ذکر می شه. نوع لباسی که باید سرکار بپوشید توی قرارداد گفته می شه و یا حتما بپرسید. اگر کار فروش و رستوران و غیره باشه حتما لباس فرم داره. 

 خلاصه به صورت MP3 همین ها اصل کاری  هاست که باید بدونید بقیه اش همه به جا افتادنتون ربط داره تا ریزه کاری ها دستتون بیاد. 

سپیده