دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

آمار رفت و امد از مرزهای نیوزلند

به جای ساعت آب و هوا و ساعت رو گذاشتم اگر باعث می شه بلاگ کند شه یا مشکل دارید لطفا بگید .. مرسی :)  

 ------------------------------------------------------

اول که بگم که عاشق هیجان و دوستیی هستم که اینجا داریم .. خیلی جالبه ..وقتی یکی یه مرحله ای پیش می ره و یا مشکلی ازش حل می شه خوشحالی و گرمی که بین همه هست واقعا دوست داشتنی هست و همینطور وقتی کسی مشکلی داره اینکه همه هرچی می دونیم می ذاریم کنار هم تا شاید راهی براش پیدا کنیم واقعا ستودنی هست .. این روزها که ادم ها فقط به فکر خودشون هستند و اصولا پاشون رو می ذارن روسر بقیه که بالا برن داشتن یه همچنین دوستانی حتی که هنوز هم دیگرو رو در رو نمی شناسیم مثل معجزه است .. امیدوارم قدر هم دیگه رو بدونیم .. و وقتی رسیدید به اونچه داریم براش تلاش می کنیم همچنان هم رو فراموش نکنیم .. راستش بعد از مدتی دوستان در غربت می شن خانواده و کسانی که جایی ندارند در این جمع  کم کم خودشون فیلتر می شن و جا می مونند .. بگذریم ..  

نمی دونم تاحالا این اخبار و امار رو دیدید یا نه .. برای من خیلی جالب بود .. گفتم برای شما هم بذارم اینجا :  

 

تعداد اپلیکیشن های ویزیت در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ تا حالا از کشورهای مختلف به تعداد زیر بوده:  

ایران: ۸۵۵ بوده که یه تعداد متوسط و رو به پایین تقریبا هست در مقابل بقیه .. مثلا کشور چین ۱۵۵۴۳۲ تا اپلیکیشن داشته که خودتون می بینید چرا همه جا پر از چشم بادومیه .. و یا مثلا هند ۳۳۱۲۳ تا اپلیکیشن داشته اند که در مقایسه با بقیه کشورها و بدون در نظر گرفتن چین که رقمش نجومیه تعداد فوق العاده بالاییه .. البته این از کشور هند هست و هندی های جزایر مختلف رو شامل نمی شه و اونها خودشون امار فوق العاده بالایی دارند ..   بعد از این کشورها بالاترین ها و اعداد ۴ رقمی مال امریکا تایلند اندونزی فیلیپین افریقا جنوبی و جزایر اطراف هستند ..   

 

در یک سال گذشته بیشترین تعداد اپلیکیشن هایی که تونستند کار بگیرند و به همراهش ویزای کار به ترتیب در مناطق زیر بوده : 

 

Auckland
Canterbury
Wellington
Otago
Waikato
Bay Of Plenty
Marlborough
Hawkes Bay
 

و کلا در حدود ۹۸۰۰۰ نفر از این طریق در سال گذشته وارد کشور شدند.  

 

اما در مورد ویزای کاری داده شده که لزوما آفر کار نداشته اند و در موردشون تصمیم گیری شده امار زیر رو ببینید :  

انگلیس و هند و چین بالاترین درخواست رو داشتند در حدود ۱۷۰۰۰ نفر و بعد از اون امریکا و المان و فیلیپین در حدود ۶ تا ۸ هزار نفر و در این میان عدد ایران ۳۵۲ نفر بوده .. 

 

این خیلی جالبه .. 

در ۱ سال گذشته یعنی از اواسط ۲۰۱۱ تا حالا که می شه حدود ۱ سال تعداد کسانی که وارد کشور شدند به شرح زیر هست:  

برای اقامت حدود سیصدهزار نفر ۳۰۰۰۰۰ 

برای تحصیل حدود ۶۴ هزار نفر  

و از استرالیا حدود ۷۴۱۰۰۰ نفر  

و برای کار حدود صدهزار نفر ... بعنی حدود  

یعنی اگر فقط دانشجو و مقیم و کار رو در نظر بگیرید در سال گذشته باید حدود ۴۰۰ هزار تا حدودا به جمعیت نیوزلند اضافه شده باشه ولی جمعیت نیوزلند حدود ۱۰ ساله که تغییر زیادی نداشته و کماکان ۴ میلیون نفره ..  

به نظر من این نشون می ده نیوزلند یه جورایی شاه راه شده .. مردم میان اقامت می گیرند و یا شهروند می شند و بعد می رن .. خیلی ساده ..    

 

می دونید ایران توی قسمت این امار بالاترین امتیاز رو اورده !! حدس اش شاید سخت نباشه .. توی پناهندگی .. بعد از چین و تایلند با بیشترین تعداد پناهنده در سالهای گذشته ایران هست البته با رقابت نزدیک ..  اما همین روند هم رو به تنزل بوده .. جدول زیر رو ببینید :  

تعداد پناهنده های ایرانی در طول سال ها زیر:  

 

Iran1997/981998/991999/002000/012001/022002/032003/042004/05
15710111013111013310565
2005/062006/072007/082008/092009/102010/112011/12Total
313222283044311,130

 

و اخرین نکته ای که خیلی مربوط به شما می شه : در حال حاضر یعنی همین الان حدود ۳۱۸۰۷یعنی نزدیک سی و یک هزار تا اپلیکیشن از سراسر دنیا دستشونه و در حال بررسی هست و از این تعداد فقط ۴۷۶ ایش از ایرانه :) که خوب واقعا زیاد نیست  ...

خلاصه ایشالا کار همه زود راه بیفته .. دیدید این افیسر ها خیلی هم بنده خداها تنبل نیستند ..گناه دارند خوب

حتما این لینک رو در صورتی که دوست داشتید برای اطلاعات بیشتر ببینید .. جالبه  

 سپیده

کمک ک ک ک ..

فکر کنم من و اقا ناصر یه کمی سرمون شلوغ شده دوستان .. یه کمی هوای هم رو داشته باشید تا ما بیایم :)‌ فکر کنم باید یه مبصر انتخاب کنیم  

مرسی .. سپیده

یادآوری! ویزای Silver Fern Job Search!!!


آخرین خبر: زمان اقدام برای ویزای سیلورفرن به دلیل مشکلات سایت ۴ می ساعت ۱۰ صبح به وقت نیوزلند است. (لینک


><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><><>


این پست برای یادآوری به اوناییه که دنبال راههای سریع و سیر برای نیوزلند می گردن. Silver Fern Job Search visa جمعه این هفته ساعت 10 به وقت نیوزلند (ساعت 2:30 صبح به وقت تهران)، باز میشه. مثل پارسال 300 نفر هم بیشتر ظرفیت نداره و در واقع یه موقعیت خیلی خوب برای مجرد هاست. 


شرایط گرفتن این نوع ویزا هم ایناست:

1- سن بین 35-20

2- موقعی که برای این ویزا اقدام می کنید خارج نیوزیلند باشید

3- حداقل مدرک لیسانس و داشتن 2 سال سابقه کار مرتبط با رشته تحصیلی

4- مدرک آیلتس 6.5

5- مبلغ 4200 دلار نیوزیلند به عنوان هزینه زندگی موقعی که در نیوزیلند هستید. 

6- ویزای Silver Fern Job Search visa یکبار برای هر کسی صادر می شود و قبلا نباید این ویزا اقدام کرده باشید.

7- همه مراحل تایید مدرک تحصیلی و تاییدیه شغلی شامل این ویزا هم میشه.


دارندگان ویزای Silver Fern Job Search visa که موفق به پیدا کردن کار تخصصی بشن، می تونن برای یه ویزای 2 ساله اقدام کنن و ...اطلاعات بیشتر رو می تونید تو این لینک بخونید. 


برای اقدام برای این ویزا هم از این آدرس استفاده کنید. بد نیست شانستون رو امتحان کنید!


منبع: NZ immigration


ناصر


پی نوشت: لیست long term از 10 آوریل آپدیت شده، اگه جدیدا میخواین اقدام کنید توصیه می کنم حتما این لیست رو یه چک بکنید. لینکش کنار صفحه هست. 

چرا دکترا؟

راستش قرار بوده که من اینجا راجع به این که چطوری میشه برای پی اچ دی پذیرش گرفت، بنویسم. اما هر چی فکر کردم که یه راست برم سراغ قضیه، نتونستم خودم رو راضی کنم. در واقع سوال اصلی و مهم تر از پذیرش  دکترا گرفتن اینه که چرا دکترا؟ چرا باید پی اچ دی بخونیم؟ چرا باید رنج درس خوندن در 5-4 سال رو به جونمون بخریم و دوباره درس بخونیم؟ 


راستشو بخواین به نظر من، توی جامعه ایرانی و حتی جامعه ایرانی خارج از کشور، دکترا خوندن یه جورایی ارزش شده و مثل خیلی از چیزهایی که ما جماعت وارد فرهنگمون می کنیم و کلا یه تغییر اساسی بهش دادیم، این قضیه هم رنگ عوض کرده. بودن دانشجوی دکترا و یا داشتن مدرک دکترا یه برتری اجتماعی محسوب میشه و این قضیه اون رو از هدف اصلیش دور می کنه. 


امروز با چند تا از دوستان که صحبت می کردم، راجع به این قضیه صحبت می کردیم که چقدر دانشجوهای ایرانی زیاد شده اند. حتی سن های بالا مثلا 45-40 سال که عمری در ایران کار کرده اند رو می تونی به عنوان دانشجوی فوق لیسانس ببینی. حداقل هر چی که باشه، نشونه خوبی برای یه مملکت نیست این قضیه. به همین نسبت تقاضا برای دوره های دکترا هم زیاد شده. برای یه موقعیت دکترا در سوئد شما بدون شک، تقاضای خیلی زیادی از ایران می بینید که به نحو چشمگیری بیشتر از قبل شده. اینقدر این قضیه چشمگیر بوده که حتی کشورهایی مثل نروژ محدودیت هایی رو برای دانشجوهای ایرانی قائل شده اند که این هم نشونه خوبی نیست. بگذریم..... 


در واقع با داشتن مدرک دکترا شما به یک تولید کننده دانش تبدیل میشید و خوب مسلما متفاوته با یه نفر که از دانش استفاده می کنه. تحصیل در مقطع دکترا در خارج از ایران، یک کار محسوب میشه. کاری که در کنارش چیزهای زیادی هم یاد می گیرید. تفاوتش هم با کار اینه که درسته که روی کاغذ ساعت مشخصی باید کار کنید، اما در عمل معمولا بیشتر از ساعت معمول کار می کنید. از طرف دیگه ساعت های کاری هم انعطاف بیشتری داره. در دوره دکترا علاوه بر اون معمولا خودتون تعریف می کنید که چه کاری انجام بدید و این یه مقدار متفاوت از کار معمولیه که به شما میگن که شما چی کار بکنین. در طی این مدت هم مسلما ایده پردازی شما قوی تر میشه و یه جورایی هم پوستتون کلفت تر میشه!! در واقع مجبورید خودتون صورت مسئله طرح کنید و خودتون هم راه حل پیشنهاد بدید و بارها انجام دادن این کار، توانایی هاتون رو در جهت حل مسائل مختلف بیشتر میکنه. یه جورایی کار جنبه فردی بیشتری داره تا کار در شرکت ها و کمپانی های مختلف.


داشتن مدرک دکترا مسلما یه راههایی رو برای شما باز می کنه و یه درهایی رو هم به روتون می بنده. با گرفتن مدرک دکترا، کار پیدا کردن رو برای خودتون محدود می کنید. دلیلش هم معلومه. اولا خودتون حاضر نیستید هر کاری انجام بدید و از طرف دیگه شرکت های مختلف هم هر کاری رو به شما نمیدن! این در واقع به این معنیه که کارهایی که به تحصیلات و تجربه شما بر می گرده تعدادشون خیلی کمتر میشه و اگر هم برای کارهایی که به تحصیلات و تجربه پایین تر نیاز دارن اقدام کنید، به راحتی به دلیل over qualify بودن ردتون می کنن. چون انگیزه لازم برای انجام اون کار رو ندارین. موقعیت های کاری شما محدود به مراکز تحقیقاتی و شرکت هایی که بخش های تحقیق و توسعه دارن میشه. همه شرکت ها هم مرکز تحقیق و توسعه الزاما ندارن.


یه سوال که خیلی ها از خودشون می پرسن اینه: من اینقدر باهوش هستم که دکترا بخونم؟ جوابش اینه: سوال کلا اشتباست. از خودتون بپرسید اینقدر اشتیاق دارین که دکترا بخونین؟! از خودتون بپرسین حاضرین روزهایی از آخر هفته هاتون رو برای کاری که بهتون معمولا اضافه هم چیزی پرداخت نمیشه ، بزارین؟ یا مثلا حاضرین بیشتر از ساعت های کاری معمول کار کنید؟ قضیه اینجاست که در مقایسه با کارهای معمول و یا مثلا تحصیل در مقطع فوق لیسانس، سختکوشی و پشتکار خیلی بیشتری لازم دارین. 

 

یه چیزی هم که ممکنه باعث سو تفاهم بشه اینه که با تحصیل در مقطع دکترا، مدیر خوبی میشیم و یا کار آفرین خوبی میشم. در صورتی که همونطور که در بالا گفتم، هدف تربیت محقق است و بس. برای مدیریت و کارآفرینی رشته های خیلی خوبی مثل MBA و یا Entrepreneurship هستند که با خوندن این رشته ها مسلما وضع بهتری چه از لحاظ مالی و چه کاری خواهید داشت. 


همونطور که قبلا گفتم، تحصیل در مقطع دکترا آسون نیست و فشارها و استرس های خیلی زیادی رو باید متحمل بشید. ناامید شدن و به بن بست رسیدن چیزیه که در این مقطع زیاد اتفاق میافته. خیلی مهمه که به کاری که دارین می کنین علاقه خیلی زیادی داشته باشین. بالشخصه خیلی ها رو دیدم که این دوره رو نیمه کاره ول کردن و ادامه ندادن. پس قبل از تصمیم به اقدام خوب راجع بهش فکر کنین. درسته که این روزها روزهای خوبی برای خیلی از ماها نیست، ولی بهتره قبل از انجام کاری که به هیچ وجه آسون نیست، روش بهتر و بیشتر فکر کنیم. با علاقه دنبالش کنیم و به صرف گرفتن مدرک و یا مهاجرت، سراغ PhD نریم. برای مهاجرت از طریق تحصیل راههای مناسب تری هم هست...


در قسمتهای بعدی راجع به پذیرش گرفتن دکترا می نویسم....فعلا تا بعد...


/ناصر



پی نوشت 1: این نوشته ربطی به تحصیل در مقطع دکترا در ایران نداره که بحث دیگه ای رو می طلبه. راستشو بخواین من اطالاعات درست و حسابی هم ازش ندارم.

پی نوشت 2: متاسفانه این روزها سر من خیلی شلوغه و فرصت درست و حسابی برای جواب دادن به کامنت ها رو ندارم و اکثرا سپیده عزیز زحمتشو کشیده.

پی نوشت 3: سوال ها و کامنت هایی این روزها می بینم که بارها و بارها بهشون جواب داده شده. با تول باری که بالای صفحه می تونین منحصرا داخل بلاگ جستجو کنید. من دوباره خواهش می کنم قبل از پرسیدن سوال، وبلاگ و سوال های جواب داده شده و گفتگو های انجام شده بین دوستان رو مطالعه کنید. 

بهبود بازار کار و انتقال صنایع از استرالیا به نیوزیلند

سلام دوستان... یکی از دوستان خوبمون که از خواننده های خوب امون هم هستند و الان در نیوزلند اقامت دارند زحمت کشیدند و این پست رو برامون نوشتند .. برای خود من هم جالب بود ..  از ایشون هم خیلی خیلی تشکر می کنم ..   

سپیده

--------------------

 

بهبود بازار کار و انتقال صنایع از استرالیا به نیوزیلند

هزاران فرصت شغلی‌ در پی‌ انتقال صنایع و بازار کار استرلیا به نیوزیلند در حال ایجاد شدن هستند. روزنامه سیدنی مورنینگ هرالد چاپ استرالیا  روز چهارشنبه (۱۸ آوریل) در مقاله‌ای نوشت که به دلیل پایین‌تر بودن دستمزد‌ها در نیوزیلند صنایع و شرکتهای استرالیایی در حال انتقال تمام یا بخشی از فعالیت‌های خود به همسایه جنوبی خود هستند. این روزنامه کارخانه‌‌ دخانیات Imperial Tobacco رو مثال زده که در حال منتقل کردن خط تولید سیگار خودش به نیوزیلند است. نمونه دیگه فروشگاه‌های زنجیره‌ای Woolworth هست که ۴۰ تا مرکز خدمات و تماسش رو به اوکلند منتقل کرده. صنایع غذایی‌ استرلیا هم از این قافله عقب نیستند، شرکت مواد غذایی‌ Heinz با ایجاد کارخانه بزرگ در هیستینگز (نیوزیلند) ۳۰۰ تا فرصت شغلی‌ رو از ۳ ایالت استرلیا به نیوزیلند آورده. صنایع غذایی McCain  مثال دیگه‌ای هست که با انتقال خط تولیدش به نیوزیلند تونست از رقیب قدیمیش Simplot Australia جلو بیفته.

همونطور که گفت شد دلیل اصلی‌ پایین‌تر بودن دستمزد‌ها در نیوزیلند است. طبق آمار سازمان جهانی‌ کار، در سال ۲۰۰۸ میزان دستمزد در بخش تولید در استرلیا و نیوزیلند به ترتیب ۳۵ دلار و کمتر از ۲۰ دلار در ساعت بوده است. وزیر اقتصاد نیوزیلند، Bill English, عامل دیگه‌ای رو هم دخیل میدونه و اون انعطاف پذیری بیشتر صنعت و ثابت بودن بهای انرژی در نیوزیلند نسبت به همسایه شمالی‌اش است.

اما حزب کارگر نیوزیلند چندان با این داستان موافق نیست و میگه که سیگار و مرکز خدمات آینده‌ای نیست که ما به دنبالشیم و ما نمی‌خواهیم که مکزیک استرالیا بشیم. وزیر اقتصاد هم بجای اینکه انرژیش رو صرف استفاده غلط از مزیت پایین بودن دستمزد بکنه بهتره که ایده بهتری برای رونق بخشیدن به اقتصاد کشور پیدا کنه. مثل اینکه این حزب کارگر غرغرو خبر نداره که کشورهایی مثل چین، تایلند، مالزی،... با این روش تونستند اقتصادشون رو متحول کنند. به هر حال این انتقال صنایع هیچ خوبی نداشته باشه برای مهاجرین و تازه واردین که خیلی‌ خوبه.

منابع:
http://www.smh.com.au
http://www.labour.org.nz