ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
متن زیر تجربه ای است که هادی عزیز داشته و آنرا به زبان اصلی نوشته و بابک-گلی عزیز هم به زبان فرعی ترجمه کرده که جهت اطلاع عزیزان بدون کم و کاست منتشر می کنم. لازم بذکر است این مصاحبه یک تجربه از مصاحبه تلفنی جهت گرفتن پیشنهاد کاری است و لزوما کلیه نکات آن به کلیه مصاحبه های تلفنی و حضوری در نیوزلند قابل تعمیم نیست.
مایلم که مصاحبه کاریم با یکی از استخدام کننده های نیوزلندی رو که با اسکایپ بود رو بازگو کنم
در شروع مصاحبه کننده در رابطه با مدارک اخذ شده مرتبط من با شغل مورد نظر سوال کرد و من گفتم که من مدرکی ندارم بخاطر اینکه ما در ایران به مراکز مربوطه دسترسی نداریم و ایشون هم چیزی در خصوص سابقه تحصیلی من نپرسید
بعدش ایشون سوال کرد که آیا من تجربه پیاده سازی سیستم با اون سیستم خاص(احتمالا SAP) رو بصورت شروع از اول (from the scratch) رو داشتم تا بحال که من جواب دادم بله و ایشون در موردگی چگونگی شروعش پرسید و دنبال این بود که بدونه آِا من متدولوژی استاندارد پیاده سازیشو میدونم یا نه
بعدش سوالات جزئی تر شروع شد و چیزی که جالب بود این بود که اصلا در خصوص تجربه های قبلی من سوال نکرد و ناگهان شروع کرد به پرسیدن سواالت تخصصی. من متوجه یه روال مشخص در خصوص روند سوالاتش شدم : سوالات ابتدا در رابطه با مواردی بود که در حیطه تجربیات ذکر شده در رزومه من بود . مشخص بودش که رزومه و کاور لتر من رو کامل و با دقت خونده که بتونه مهارته های منو ارزیابی کنه. در هر مهارتی ابتدا سوالاتی رو مطرح میکرد که ببینه دانش تجمیع اون مهارت ( در رابطه با شرایط و دیگر مهارت ها) من چطوریه و از طرف دیگه سوال میکرد که ببینه چطور این مهارت در نتیجه کار و دیگر دپارتمان ها مخصوصا از نظر مالی تاثیر داشته .
بعد از پرسیدن هر سوال و شنیدن جواب من اون یا اونو تایید میکرد یا بیان میکرد که انتظار داشته چه جوابی بشنوه. و منم بعد از شنیدن این موارد به مواردی که اشاره ای نکرده بودم توضیح کوچیکی میدادم. در واقع من فکر میکنم که ایشون بصورت عمدی منو به جایی راهنمایی میکرد که توضیحات بیشتری بدم تا اینکه ببینه من میتونم تو مسائل مقاوم باشم و اینکه یه مسئله را از جهان مختلف شرح بدم یا نه
به نظر من بیشتر سوالاتی که کرد شبیه سوالات تستای استاندارد بین المللی بود که ممکنه به این دلیل باشه که ایشون میخواس ببینه من مناسب گرفتن اون مدارک هستم یا نه. پس اگه شما در یه رشته ای کار میکنید که دوره های بین المللی وجود داره در رابطش و اون مدارک رو شما ندارید بهتره که اون امتحانات و مدارک رو بصورت ریز بررسی کنید تا جایی که با ترمینولوژی های استاندارد در اون حیطه آشنایی پیدا کنید .
تو ایران در بیشتر شرایط یکم که از شروع یک مصاحبه میگذره ما میتونیم مصاحبرو اون جوری که میخوایم به سمتی هدایت کنیم که بره به سمته تخصصای خودمون. اما اینجا این غیر ممکن بود. به این معنی که اونها سوالات را گذشته از اونکه شما چی جواب بدی میپرسن و بعد از سوال به شما اجازه نمیدن که مسیر مصاحبه رو به اون چیزی که دلت میخواد تغییر بدی بنابراین سعی کنید روی سوال تمرکز کنید و از ارائه توضیحات نامربوط بپرهیزید اونها اینو میفهمن و کاملا حرفه ای مانع این میشن که این کارو بکنید.
در پایان ایشون اشاره کرد که همه سوالات که میخواسترو پرسیده و از من پرسید که سوالی ندارم؟. سوالی که من پرسیدم این بود که مرحله بعدی چیه و ایسون گفتن که نامه ارزیابی رو مینویسن و به مدیرشون میدن . بر خلاف ایران اونها اگه حتی نیازاشونو برآورده نکنید بهتون بازخورد میدن.
در کل فکر نمیکنم در این مورد من برای ادامه دادن شانس خاصی داشته باشم.از اونجایی که اصلا با این جور مصاحبه عادت نداشتم و شروعش که همراه با سوالات جزئی بود منو شوکه کرد ولی تجربه خوبی برای ارزیابی خودم بود.
ضمنا من بر عکس ایشون در هنگام مصاحبه هیچ مشکل اتصال به اینترتی نداشتم و دوبار در زمان مصاحبه ارتباط از طرف ایشون قطع شد . ایشون بی تاب بودن چون همون موقع ایمیل زدن به من و گفتن که میخوان به شماره تلفن من زنگ بزنن برای اینکه مصاحبه رو ادامه بدن. برای همین صفحه ایمیلتون رو هم هنگام مصاحبه باز نگه دارید برای همچین شرایطی.
در انتها مایلم که با این نکات بحثو جمع بندی کنم:
شاعر شهیر در این جور مواقع میگه:
یکی به دادم برسه واویلا .....یه دل دارم هزار و صدتا سودا
مسعود.ک جان::: مطلقا نگرانی و استرس نداشته باش. سعی کن تا می تونی مطلب حاضر کنی, مصاحبه آزمایشی هم خواستی من هم ازت می گیرم. سایت NewZealandNow رو حتما حتما ببین و عباراتش رو توی مصاحیه Rephrase کن.
علی جان گل دستت درد نکنه ممنون از راهنماییتون حتما مزاحم میشم
از صبح که بیدار شدم این شعره تو مخم بود .
بیت دومشم اینه : سوار من بجای دل تو سینش ....انگار خدا گذاشته سنگه خارا
مصاحبه کننده راحتتر از سوار نداریم. لهجه نداره، تند حرف نمی زنه، سئوالات روتین می پرسه. دیگه چی میخوای
/حسین
@مسعود.ک : با همین روحیه مصاحبه رو پیش ببر حتما موفق میشی این فایل LivingGuide_all.pdf هم کمک میکنه مرور کنی. این هم NZSettlementStrategy.pdf بد نیست آخرش سایتهای مفید رو گفته .اگر سوار رفرنس ازت خواست از این سایتها میتونی اسم ببری
آزاده خانم + حسین آقا + آقا بابک + سپیده خانم + آقاناصر::: یه پست جدید بنویسین لطفا، دل آدم می گیره.
F5 Please
/حسین