مهاجرت ... اتفاق عجیبیه که این روزها داره گریبان همه رو می گیره. نمی دونم این جمله بار منفی داره یا مثبت. درست مثل مهاجرت که در نهایت هیچ کسی نمی تونه بگه خوبه یا بده.
هرکسی با شرایط خاص و ویژه خودش مهاجرت می کنه و هرکسی هدفی داره. اما یه چیزی برای همه مشترک هستش و اون فراز و نشیب های مهاجرته. توی زندگی معمولی هم فراز و نشیب هست اما در واقعه در پدیده مهاجرت شیب این اتفاقات خیلی بیشتر هستش. با پیدا کردن کار .. یه دوست جدید ... یه تفریح و یا فعالیت جدید زندگی مهاجر تغییرات اساسی می کنه ...
زندگی عادی مثل قطارهای معمولی می مونه که توی مسیر می ره و گاهی با بالا و پایین شدن سطح زمین اونم یه تکون هایی می خوره و یا سربالایی و سرپایینی می ره. اما قطار زندگی در مهاجرت در حداقل ۵-۶ سال اول مثل قطار شهر بازی می مونه. گاهی یه موج اش یهو ته دلت رو خالی می کنه و گاهی با یه اوجش فکر می کنی رفتی تا آسمون.
تنها چیزی که بین همه این اتفاق ها مهمه اینه که «اعتماد به نفس خودتون رو از دست ندید.» و دست از تلاش برندارید. خیلی زود متوجه می شید دنیا همون دنیاست و زندگی همون زندگی و ادم ها همون ادم ها.
وقتی که ایران زندگی می کردم، تنها ورزشی که من را طی هفته سرحال نگه می داشت، کوهنوردی بود. در بدترین حالت دو هفته یکبار بود. اصطلاحی هست بین کوهنوردها که می گویند کوهنوردها اعتیاد به کوه دارند و من هم داشتم! اگر سر زمان مشخصش کوه نمی رفتم، آن هفته ام خراب بود و انگار چیزی کم داشتم. بماند....در وبلاگ خاطراتی از مهاجرت، مطلبی نوشته شده بود در باره شباهت کوهنوردی و مهاجرت و انصافا دیدم که چقدر دقیق به شباهت این دو اشاره کرده است. فکر می کنم ارزش چند بار خواندن را داشته باشد. نکاتی است که هر مهاجری باید در طی راهش همیشه مد نظر داشته باشد.
......
1- آسان ترین و مطمئن ترین راه را برای رسیدن به بالا پیدا کن.
با یک نگاه سریع باید بتوانی شرایط پیش روی را بررسی کنی و راه بهتر را انتخاب نمایی. بعضی چیزها به نظر ساده و مطمئن می آیند ولی اگر به جزئیات اطرافش دقت کنی می بینی که آن راه می تواند ریسک بیشتری برای تو و گروه داشته باشد.
در مهاجرت هم همین است. ما باید از قبل راه خودمان را مشخص کنیم و مثلا بدانیم که آیا می خواهیم درس بخوانیم یا کار کنیم و یا اینکه فقط گرین کارت خود را بگیریم و برگردیم.
2- سریع تصمیم بگیر.
هیچوقت یک راه را بیش از دو بار بررسی نکن و یاد بگیر که در نگاه دوم تصمیم خودت را بگیری زیرا بدن تو و دیگران سرد می شود و احساسات بد به آنها راه پیدا می کند.
در مهاجرت نیز این پند بسیار کارآمد است و ما باید نسبت به راههایی که در پیش روی داریم خیلی سریع و قبل از اتمام پولمان و یا افسرده شدن تصمیم نهایی خود را بگیریم. با معطل کردن و بررسی ده باره یک روش فقط توان ما تحلیل می رود.
3- با اعتماد به نفس انتخاب خودت را اعلام کن.
وقتی راه را انتخاب کردی به اشاره عصا به دیگران اعلام کن که از این راه خواهیم رفت. آنها باید مطمئن باشند که تو در انتخاب بهترین راه مصمم بوده ای و در تصمیم خود شک نداری.
در مهاجرت نیز باید با اعتماد به نفس به خودمان و یا دیگران بگوییم که من این کار را می کنم و به گرفتن نتیجه مثبت آن مطمئن هستم. مثلا من تصمیم گرفتم که از کار تکنسینی شروع کنم و از فردای آن روز با اعتماد به نفس به دنبال آن کار گشتم.
4- برای جای دست و پای خود برنامه ریزی کن.
قبل از اینکه بخواهی بالا بروی باید جای دست و پای خودت را تا جایی که می توانی مشخص کنی و مسیر خودت را از قبل بیابی.
در مهاجرت نیز باید تقریبا بدانیم که می خواهیم چکار کنیم و مثلا بدانیم که در چند ماه اول کارهای اداری مهاجرت را می کنیم در چند ماه دوم برای کار اقدام می کنیم و غیره.
5- هرگز پایت نلرزد.
وقتی که پایت را درون یک فرورفتگی صخره می گذاری و خودت را بالا می کشی هرگز نباید پایت بلرزد. اجازه نده که فکرهای اضافه در مغز تو وارد شود و تو را بترساند و یا مایوس کند.
در مهاجرت هم اوضاع به همین گونه است و ما نباید اجازه دهیم که ترس و یاس بر ما مسلط شود. اگر پایمان بلرزد حتی توجه دیگران را هم به خودمان جلب می کنیم و باعث می شود که ما به راحتی خودمان را ببازیم.
6- زور دست و پای تو خیلی بیشتر از آن چیزی است که فکر می کنی.
وقتی که از جایی آویزان هستی و خودت را با دستها و یا یک پا نگه داشته ای هرگز فکر نکن که زور آنها در حال اتمام است. فقط به این فکر کن که حرکت بعدی تو چه چیزی خواهد بود و اقدام کن. اگر به این فکر کنی که دست و پای تو رها خواهد شد و تو به دره سقوط خواهی کرد, در واقع قبل از سقوط کردن مرده ای.
در مهاجرت این نصیحت خیلی به درد می خورد. ما گمان می کنیم که مشکلات ما بیش از آن چیزی است که در توان ما باشد تا بتوانیم خودمان را از شر آنها رها کنیم. مسلط نبودن بر زبان, نداشتن امکانات, فرهنگ جدید و خیلی از چیزهای دیگر ما را به سمت دره می کشد و ما باید اعتقاد داشته باشیم که دست و پای ما به اندازه کافی زور دارد که ما را به بالا بکشد.
7- فقط به فکر بالا رفتن باش
او می گفت وقتی که تو داری از جایی بالا می روی فقط باید به فکر بالا رفتن باشی نه برگشتن. برنامه ریزی برای برگشتن باید قبل از حرکت انجام گرفته باشد.
در مهاجرت هم وقتی که داریم برای کاری اقدام می کنیم نباید به برگشتن فکر کنیم و فقط باید به این فکر کنیم که چگونه آن راه را به بهترین نحو ممکن طی کنیم.
8- سنگ از زیر پایت نلغزد و به دیگران آسیبی نزند.
وقتی که یک نفر به دنبال تو می آید باید مواظب باشی که سنگی از زیر پای تو نلغزد و به او اصابت نکند. تو برای بالا رفتن نباید به دیگران آسیب برسانی.
در مهاجرت هم ما باید مواظب باشیم که به کسانی که به ما کمک می کنند و یا کسانی که به دنبال ما می آیند آسیبی نرسد. در واقع بالا رفتن ما نباید به قیمت آسیب دیگران باشد.
9- به نفر بعدی اطلاع رسانی کن
اگر می بینی که سنگی شل شده است و یا می لغزد حتما باید به کسی که پس از تو می آید هشدار لازم را در مورد آن بدهی. در واقع اگر تو از آنجا به سلامت گذشتی مسئولیت تو تمام نمی شود.
در مهاجرت هم این پند کارآمد است و ما اگر چیزی را تجربه کردیم, باید آن را به دیگران بگوییم تا بدانند که در چه جایی پای خود را می گذارند.
10- هر نفر نسبت به بعدی و قبلی خودش مسئول است.
تو نسبت به کسی که بعد و قبل از تو است مسئول هستی و باید تا جایی که می توانی به آنها کمک کنی که از صخره بالا بروند. مهم نیست که آیا آن فرد در گروه تو است یا خیر.
ما در مهاجرت نسبت به کسی که به ما کمک می کند مسئول هستیم و در ضمن نسبت به کسی هم که بعد از ما می آید مسئول هستیم و باید به او کمک کنیم. این یک باید است نه یک لطف و احسان. در غیر اینصورت ما یکی از زنجیره های کمک به دیگران را پاره کرده ایم و نه به یک نفربلکه به صدها نفر از کسانی که بعد از آن فرد در آن زنجیره قرار دارند آسیب رسانیده ایم.
11- همیشه انتظار یک واقعه غیر منتظره را داشته باش.
تو در عین حالی که با اعتماد به نفس و با قدرت پایت را می گذاری و تلاش می کنی که بالا بروی باید انتظار داشته باشی که هر لحظه سنگ زیر پایت بلغزد و یا سنگی از بالای صخره به سمت تو بیاید.
در مهاجرت هم ما باید همواره انتظار این را داشته باشیم که کارها بر طبق برنامه پیش نرود و ما درگیر مشکلات بیشتری بشویم. ممکن است کار خوب پیدا نکنیم و یا اتفاق های دیگری در زندگی ما روی دهد.
12- همیشه بر دست و پای خودت تکیه کن.
وقتی که از صخره بالا می روی هیچگاه فکر نکن که اگر از آن بالا رها شدی کسی تو را می گیرد. بلکه همیشه فکر کن که نه تنها باید خودت را نگه داری بلکه باید از سقوط دیگران نیز جلوگیری کنی.
در مهاجرت هم همین است و ما باید بدانیم که فقط خودمان می توانیم به بالا رفتن و عبور از مشکلات کمک کنیم. این فکر که دیگران به ما کمک می کنند و کارهای ما را انجام می دهند و یا از سقوط ما جلوگیری می کنند, باعث خواهد شد که ما به اندازه کافی آنچه را که در توانمان وجود دارد برای هدف خود مصرف نکنیم و نتوانیم بر داشته های خودمان تکیه کنیم.
موفق باشید.
اصل مطلب را می توانید اینجا پیدا کنید.
فکر می کنم با توجه به پست هایی که نویسنده دیگر این وبلاگ، خانوم سپیده در چند هفته اخیر زحمت کشیدند و وقت گذاشتند و نوشتند و در ضمن به سوالات جواب دادند، اطلاعات مناسبی راجع به نیوزیلند در این وبلاگ جمع آوری شده است. من بالشخصه نمی دانم چگونه از لطف ایشان تشکر کنم. به هر حال کمک ایشان باعث شد که نکات مبهم زیادی برطرف شود. من سعی می کنم که این روال را ادامه دهم و به نوشتن جزئیات دیگری از پروسه مهاجرت به نیوزیلند بپردازم و امیدوارم که ایشان باز هم فرصت داشته باشند تا در اینجا بنویسند.......با آرزوی موفقیت برای همه.
پی نوشت 1: بد نیست خوانندگانی که در حال طی کردن این پروسه هستند، تجربیاتشان را بیشتر در اختیار بقیه قرار دهند.
پی نوشت 2: در پست بعدی به طریقه واریز پول برای مهاجرت می پردازم و از سیستم بانکداری خارج از کشور و راههای پرداخت هزینه مهاجرت می نویسم.
همان طور که در نمودار پست قبل هم اشاره شد، ارسال فرم 1100 یا به صورت آنلاین آن فرم Expression of Interest اولین مرحله از مراحل اقدام برای مهاجرت به نیوزیلند است، اما بیایید از زاوبه دیگری به این قضیه نگاه کنیم.
اولین مرحله در هر مهاجرتی ارزیابی اولیه خود شخص مهاجر از شرایط خود است و اینکه آیا شرایط شما با شرایط درخواستی منطبق است یا نه. تمامی مهاجرت ها طوری طراحی شده اند که یکسری افراد با مشخصاتی که آنها را برای شرایط متمایزتر از افراد دیگر می کند قابلیت اقدام برای مهاجرت را داشته باشند. امروزه تا جایی که من اطلاع دارم، برای مهاجرت به کانادا و نیوزیلند تا وقتی که شرایط خاصی را احراز نکرده باشید، اجازه ارسال مدارک داده نمی شود. برای مهاجرت به نیوزیلند را نمی دانم، اما برای مهاجرت به کانادا از تیرماه امسال، قوانین تغییر پیدا کرد. به عبارت دیگر شما برای اقدام برای مهاجرت به کانادا تا مدرک زبان نداشته باشید نمی توانید اقدام کنید، در صورتی که قبل از آن شما کافی بود در فرمها اشاره می کردید که نمره لازم را بدست می اورید و حتی بعد Accept اولیه اگر نمره ادعایی شما با نمره ای که کسب کرده بودید همخوانی نداشت، در صورتی که امتیاز شما پایینتر از حدنصاب نمی رسید مشکلی پیش نمی آمد. اما همانطور که گفتم الان اینچنین نیست.
اینها مقدمه ای بود برای اینکه بگویم متاسفانه چنین چیزی برای نیوزیلند هم صدق می کند. یعنی تا قبل از ارسال فرم 1100 یا همان اینترنتی آن Expression of Interest شما نیاز است که شرایط لازم را احراز کرده باشید. این شرایط عبارتند از: مدرک زبان و ثبت شغلی در صورت نیاز (این پست را ببینید برای اینکه ببینید شغل شما جزو کارهایی است که نیاز به ثبت دارند یا نه؟)
به هر حال همانطور که خانوم سپیده در پستهایشان اشاره کردند برای اقدام برای پر کردن این فرم به این لینک بروید. پس از ثبت مشخصات اولیه و انتخاب username و password و وارد کردن ایمیل و ارسال فرم اولیه، برای شما لحظاتی بعد لینکی فرستاده می شود که با کلیک کردن روی آن صفحه شما فعال می شود و از این به بعد شما می توانید مرحله به مرحله پیش بروید و مشخصات خود و همسر و فرزندان را مرحله به مرحله پر کنید.
مساله ای که مهم است این است که این سیستم طوری طراحی شده است که دوباره امتیازات را چک می کند و اگر امتیازات شما حدنصاب 100 را نیاورد به شما اجازه ارسال را نمی دهد. یعنی امتیاز شما در هر مرحله در نواری بالای صفحه نشان داده می شود.
مثلا در قسمت آیلتس از شما خواسته می شود که تاریخ امتحان، شماره داوطلبی و نمره اتخاذ شده را در کادری که با * مشخص شده و نشان دهنده اجباری پر کردن آن است وارد کنید و اگر بر فرض شما نمره خود را 6 وارد کنید، سیستم به صورت خودکار به شما نشان می دهد که شما واجد شرایط ارسال فرم نیستید. در این پست هدفم با جزئیات توضیح دادن این فرم نیست، در پست دیگری بیشتر با جزئیات این فرم را در صورت نیاز توضیح خواهم داد.
موارد دیگری که در طی پر کردن فرم از شما خواسته می شود عبارتند از نتیجه برآورد مدرک تحصیلی و ثبت شغل شما در سازمان مربوطه . این موارد با جزئیات از شما درخواست می شود مثل شماره نامه و ...
یک نکته دیگر اینکه شاید در پستهایی که تا به حال گذاشته ایم فراموش شده است این است که اگر متاهل هستید، برای اقدام به مهاجرت، همسرتان باید حدنصاب نمره 5 را کسب کند و اگر می خواهید که از مدرک تحصیلی همسرتان استفاده کنید، مدرک ایشان هم باید ارزیابی شود (البته اگر نیاز دارد، این پست را ببینید برای اطلاعات بیشتر) و اگر همسرتان پیشنهاد کاری از نیوزیلند دارد در صورت نیاز به ثبت شغل ایشان در سازمان مربوطه بایستی این کار را انجام دهید.
موفق باشید
نوشته شده توسط Newwishes.persianblog.ir