پیش نوشت: بعد از یکبار تلاش ناموفق و بعد از مدتها انتظار بالاخره ویزای مریم عزیز هم اوکی شد. هورااااااااااااااااااااااا
پست زیر را روزبه عزیز جهت انتشار در وبلاگ در اختیار من گذاشته است که عینا آنرا بازگو می کنم. جهت مشاهده متن اصلی به این آدرس مراجعه فرمایید:
آماری در نوامبر 2012 منتشر شد مبنی براینکه 300 هزار جوان جویای کار در برابرتنها 15 هزار کار وجود داشتند که اکثر داوطلبان از رشته های آی تی و مهندسی بودند. خوشبختانه در سال 2013 این مقدار کاهش پیدا کرده که این مقاله جزئیات آن را بررسی کند.
آمار جدید بیکاری در نیوزیلند از 6.8 درصد به 6.2 درصد کاهش پیدا کرده است که نشان از کاهش 15 هزار نفری بیکاران دارد. در پایان ماه مارچ 2013 از بیکاران 15 تا 24 سال 10500 نفر و از بیکاران 20 تا 24 سال 11200 نفر کم شدند در صورتی که معمولا در دوره مشابه سالهای قبل تعداد بیکاران این سنین بیشتر می شده اند. این ارقام نشان از کاهش 4.1 درصدی بیکاران 20 تا 24 سال است که بیشترین میزان طی یک دوره 3 ماهه از سپتامبر 2009 است.
مهمترین بخش این مقاله که مربوط به دوره سنی ما است مربوط می شود به فرصتهای شغلی تبیلغ شده در اینترنت. فرصتهای آی تی تبلیغ شده در سایت seek از ماه مه تا ژوئیه 7 درصد رشد داشته است هرچند که این میزان 13 درصد کمتر از میزان مشابه سال گذشته است. درکل فرصتهای شغلی آی تی از ژانویه 2013 تا جولای 2013 60 درصد رشد داشته است که از مدت مشابه سال قبل 7.6 درصد کمتر است. این عدد برای سایت trademe 63 درصد است. خوشبختانه برای سومین ماه متوالی فرصتهای تبلیغ شده افزایش داشته اند.
نمودار زیر افزایش ماه جولای را به تفکیک شهرها نشان میدهد
نمودار زیر هم تعداد فرصتهای پست شده تا ماه جولای 2013 به تفکیک شهرهاست که نشان از افزایش 46 درصدی در ولینگتون و 65.8 درصدی در استان کانتربری می باشد.
نتیجه گیری:
در کل این مقاله نشان میدهد که وضعیت کاریابی اگرچه روند مثبتی دارد ولی آهنگ کندتری نسبت به سال گذشته دارد. از این آمار می شود نتیجه گرفت افزایش آگهی های شغلی در ماههای فوریه و جولای نسبت به ماههای دیگه بیشتر است. پس برای زمانبندی رفتنتون بیشتر تحقیق کنید.
این آمار رو هم خودم برای مصاحبم درست کرده بودم که اینجا خالی از لطف نیست. اینها تعداد کل کارهایی است که در سایت Seek ایجاد شده است و فقط مختص به آی تی نیست.
2013
2012
2011
2010
پی نوشت 1: بعد از دوره کوتاهی فترت و بی خبری، ویزای WTR فرزاد هم اومد و کلی خوشحال شدیم. با آرزوی موفقیت و سلامتی.
پی نوشت 2: همینک خبردار شدم روزبه و شری هم رزیدنت گرفتند و ما را محظوظ کردند. بشتابید تا سرد نشده
.
اخیرا که داشتم مطالب
وبلاگ را مطالعه می کردم تا ببینم راجع به چه موضوعی بنویسم به این حقیقت شیرین
رسیدم که وبلاگ در حال حاضر حاوی مجموعه ای غنی از مطالب مرتبط با مهاجرت به
نیوزلند شده است که عمدتا توسط ناصر خان گرامی و سپیده عزیز و به میزان کمتر توسط
بابک نازنین و خود من تهیه شده است. لذا به این نتیجه رسیدم که چه چیزی می تواند
بهتر از یک فهرست باشد که هر کس به فراخور حال خود و با توجه به وضعیت کنونی و
اشتیاق خود بتواند از محتوای وبلاگ استفاده کند. در ادامه خوانندگان وبلاگ را به
چند دسته اصلی، از کسانی که هنوز تصمیم به مهاجرت نگرفته اند تا کسانی که در حال
پیمودن گام های اولیه هستند و نهایتا کسانی که ویزا را گرفته و وارد خاک پر مهر
نیوزلند شده اند
، تقسیم کرده و برای هر دسته لینک پست های مفید را آورده ام. بدیهی
است برخی از پست ها ممکن است برای بیش از یک دسته آورده شده باشد.
نکته ای که باید به آن توجه کرد تاریخ نگارش پست با توجه به محتوای آن است. ممکن است برخی قوانین یا شرایط ذکر شده در یک پست با توجه به گذشت زمان تغییر کرده باشد، اگرچه در زمان حاضر این موضوع خیلی پیش نمیاد. هم چنین لینک های هر دسته به همان ترتیب نوشته شدن آورده شده اند تا سیر زمانی آنها حفظ شود. محتویات این پست در صفحه ای با همین عنوان نیز آمده است:
ادامه مطلب ...
چند وقت پیش پستی در مورد تهیه رزومه نوشتم. بعد از نوشتن و در دست داشتن یه رزومه خوب باید یه استراتژی روشن و دقیق برای کاریابی داشته باشیم. البته قبل از اون، چند نکته در خصوص رزومه:
1. رزومه از لحاظ نگارشی و انتخاب فونت و شمایل باید هوشمندانه طراحی شده باشه. هر اشتباهی میتونه القاء کننده این نکته به خواننده باشه که صاحب رزومه آدم دقیق و نکته بینی نیست.
2. صفحه اول رزومه، ویترین رزومه شماست. فضای ارزشمندش رو با جملات یا اطلاعات غیرضروری هدر ندین.
3. تحقیقات چند موسسه در نیوزیلند نشون میده که در بررسی اولیه، روی هر رزومه چیزی بین 5 تا 20 ثانیه وقت گذاشته میشه. بنابراین first impression خیلی مهمه و به همین دلیله که رعایت نکاتی جزیی مثل موارد فوق میتونه تاثیرگذار باشه.
---
برای تمام دوستانی که در شرف اومدن به نیوزیلند هستن، یکی از بزرگترین مشغلهها اینه که هر چه سریعتر بعد از رسیدن، کارهای ضروری اولیه رو انجام بدن و فرایند کاریابی رو به جریان بندازن و با تمام توان شروع به جستجوی کار کنن. احتمالا در روزهای آخر حضور در ایران هم به این موضوع فکر میکنن که کاریابی در نیوزیلند رو چه طور باید شروع کنن. باید تو روزنامهها دنبال کار بگردن؟ باید تو سایتها و پورتالهایی مثل seek دنبال کار بگردن؟ تماس با کاریابیها؟ تماس با چند تا کاریابی خوبه؟ اصلا اونها قابل اطمینان هستن؟ دوستانی که تو نیوزیلند دارم، میتونن کمکم کنن؟ سر زدن به فضاهای آکادمیک و انجمنهای تخصصی چطور؟ از هر کدوم از این گزینهها چطور باید استفاده کنم؟ انرژیام رو چطور باید بینشون تقسیم کنم؟
خودم هم وقتی رسیدم نیوزیلند، همین سوالها رو داشتم. شاید پررنگترین و البته تنها گزینهها تماس با خود شرکتها و جستجوی سایتشون و احتمالا فرستادن رزومه از طریق ایمیل، و جستجوی آگهیهای تبلیغ شده روی seek بود. اما بعد از یکی دو هفته، از چند تا شرکت کاریابی که باهاشون تماس تلفنی و ایمیلی داشتم جوابهای دلگرم کنندهای نگرفتم و از طرفی این سوال فلسفی تو ذهنم به وجود اومد که این روش ها رو که از ایران و از هزاران کیلومتر اونطرفتر هم میشد در پیش گرفت. پس ارزش افزوده و امتیاز حضور در نیوزیلند چیه؟ فقط درج یه آدرس local تو رزومه؟ یعنی فقط باید هر روز بشینم پشت لپ تاپ و تا عصر تو آگهیهای seek بگردم و رزومه بفرستم؟ نکته دقیقا همینجاست. باید بدونید با چه افراد و شرکتهایی و از چه مسیرهایی باید تماس بگیرید. شاید نشه دقیق این موضوع رو به صورت یک فرمول قابل استفاده برای همه در آورد. چرا که ماهیت این داستان کاملا آماریه. اما من در ادامه یه سری از مسیرهای ممکن برای کاریابی رو براتون فهرست میکنم. و بعد از اون میگم که چه میزان انرژی و وقت براشون باید صرف کنید:
1. عضویت در انجمنهای عمومی (غیرتخصصی) و اجتماعی و شرکت در جلسات و همایشهاشون. این انجمن نوعی میتونه شامل طیفی وسیع، از «مرکز اسلامی شهر» گرفته تا انجمن طرفدارای اسنوکر [و البته اونورتر ] باشه. اتفاقا هر چه غیرتخصصیتر، بهتر. برای اینکه بهتون این امکان رو میده که با افراد مختلف از طبقات مختلف اجتماع و اصناف آشنا بشید. نیوزیلندیها جامعهای کوچیک و بازاری کوچیک دارن. بنابراین، خیلی علاقمندن که از طریق دوست و آشنا یه نیروی جدید رو به جمعشون اضافه کنن. یه دلیلش اینه که تو محیط کار ارتباط شخصی هم بین همکارا برقرار میشه (برعکس آمریکا که حتی بیرون محیط کار ممکنه جواب سلام هم رو هم ندن) و دوست دارن کسی که میاد تو شرکت شناس باشه و یه جورایی به پشتوانه اینکه نیروی جدید توسط یک دوست معرفی میشه که سازمان و رفتار سازمان رو میشناسه، با خیال راحتتر جذبش میکنن. در حالتی که نیروی جدید از طریق آگهی و مصاحبه و ... جذب بشه، احتمال بیشتری وجود داره که بعد از یه مدت توافق دوطرفه حاصل نشه و به هر دلیل شخص تازه استخدام شده، شرکت رو ترک کنه و شرکت باید دوباره 3-4 ماه درگیر باشه تا نیروی جدیدی رو جذب کنه. پس هر چی دوست کیوی پیدا کنید، به نفعتونه. خودشون به این میگن networking. (همون پارتی بازی خودمونه البته با در نظر گرفتن منافع سازمان، نه منافع خاله و عمه مدیر عامل!) برای شروع بد نیست به سایت meetup.com سری بزنین و عضو چند تا انجمن دلخواه تو اوکلند یا هر شهر دیگه نیوزیلند که ممکنه برید بشید. در ادامه میگم براتون که 90 درصد فرصتهای کاری هرگز آگهی نمیشن. پس، پیدا کردن دوستان بیشتر میتونه کمکتون کنه یکی از این فرصتهای ناب پنهان رو پیدا کنید.
توی جلسات و گردهماییهای این گروهها میتونید خیلی راحت و با اعتماد به نفس بگید که دنبال کار می گردین و تازه به نیوزیلند اومدین. خودتون رو علاقمند و باانگیزه نشون بدین و نشون بدین که قصد دارید برای مدتی نسبتا طولانی نیوزیلند بمونید.
2. کار داوطلبانه. کار داوطلبانه میتونه نسبتا به تخصصتون مرتبط باشه یا کاملا غیرمرتبط باشه. اما در هر حالت، کمکتون میکنه که دوستای کیوی پیدا کنید، زبانتون رو تقویت کنید و به خودتون انرژی مثبت بدین. سایتهای خوبی در این خصوص میشه پیدا کرد. SSNZ و ARMS هم کمکتون میکنن که بتونین کار داوطلبانه پیدا کنین.
3. جستجو در آگهیهای کاری و سایتهای seek، trademe و nzherald و اپلای کردن از طریق ارسال رزومه با ایمیل و .... اینو که همگی توش استادین.
4. تهیه لیستی از شرکتهای مستقر در نیوزیلند (اعم از کیوی و غیرکیوی)، جستجوی سایتهاشون و تماس تلفنی/ایمیلی. تحقیقات نشون میده که نزدیک به 90 درصد از فرصتهای کاری هرگز تبلیغ نمیشن. بنابراین تماس مستقیم با شرکتها، باز کردن باب گفتگو و کسب آگاهی از اینکه آیا به نیرویی با تخصص شما نیاز دارن یا نه میتونه منجر به پیدا کردن کار بشه. اصلا هم احتمال این اتفاق رو دستکم نگیرید. البته برای اینکار هم باید استراتژی دقیقی داشت که cold calling میتونه نقطه شروع باشه. cold calling یعنی تماس تلفنی با شرکت صرفا جهت کسب اطلاع از وضعیت و محصولاتش و یه جورایی معرفی خودتون. (در این مرحله نباید از اینکه دنبال کار هستین، حرفی به میون بیارین)
5. تماس با سایتها و شرکتهای کاریابی. طبق تجربه من، شرکتها و کارشناسهای کاریابی هم مثل دکترها خوب و بد دارن. اشتباه من این بود که با چند تا تماس دلسردکننده در روزهای اول، دورشون رو خط کشیدم و قدرتشون رو مدتی نادیده گرفتم. راستش، کاریابیها معایب و محاسن خاص خودشون رو دارن.
»»» مزایا:
1. با کار پیدا کردن شما اونها هم به سود میرسن، پس دوست دارن که براتون کار پیدا کنن.
2. راههای پختن کارفرما رو خیلی خیلی بهتر از بنده و شما میدونن. پس یه جاهایی میتونن معجزه کنن و یه فرصت مرده رو براتون زنده کنن.
3. از اونجاییکه کمیسیون دریافتیشون تابعی از میزان حقوق توافق شده بین شما و کارفرما خواهد بود، میتونن از طرف شما چونه بزنن و این کار رو به خوبی بلدن و از پسش بر میان. به خصوص که ماها به عنوان افراد تازه وارد، نمیتونیم خیلی چونه بزنیم و اصولا نفس کار پیدا کردن برامون مهمتره تا حقوقش. بنابراین، اونها میتونن این ضعف رو برای ماها جبران کنن.
»»» معایب:
1. بعضیاشون، به خصوص اونهایی که تو شرکتهای کاریابی بزرگتر کار میکنن، رزومههای بیشتری تو دستشون دارن. بنابراین، ممکنه خیلی عطش کار پیدا کردن برای شما نداشته باشن. مثل دکترایی که مریضای زیادی دارن؛ حس دلسوزیشون و تمایلشون به جلب رضایت بیمار کمتر میشه.
2. بعضی وقتها اصلا کارهایی که تبلیغ میکنن واقعی نیست. فقط با آگهی کردن کار سعی میکنن شرکت خودشون رو تو پورتالهایی مثل seek تبلیغ کنن و البته یه چند تا رزومه هم از میون رزومههای ارسالی گلچین کنن که بتونن ازشون استفاده کنن. البته من این مورد رو بالشخصه ندیدم. ولی با تحت نظر گرفتن متوالی seek آگهیهایی میدیدم که با مشخصات دقیقا یکسان، اما در تاریخهای مختلف بازنشر میشد و یه مقدار مشکوک میزد و توجیه خاصی نمیتونست داشته باشه.
3. کاریابیهای هرگز جای شما رو نمیگیرن. اونها معمولا به اندازه شما دلسوز نیستن و به هر حال دنبال منافع خودشون هستن. تو کار اونها، مشتری کارفرماست و کالایی که تو ویترینشون میذارن ما هستیم. اگه با کاریابیها در ارتباط هستین و ازشون وعده و وعید میشنوید، دلیل نمیشه که خودتون دست از تلاش بکشید و منتظر بشید اونها براتون کار پیدا کنن.
اصولا بزرگان توصیه میکنن که با دو-سه تا کارشناس کاریابی ارتباط داشته باشین و یه جورایی طرح دوستی بریزین. هر از گاهی باهاشون تماس بگیرین و حال و احوال کنین. با تماسهای تلفنی و پیگیریهاتون کاری کنید که اسمتون تو ذهنشون بمونه. برای اونها مهم اینه که فردی رو در پوزیشن خالیای که به دستشون میرسه قرار بدن. چرا اون فرد شما نباشید؟ سعی کنید از این 2-3 نفر، یکیشون کارمند یکی از کاریابیهای بزرگ و معتبر باشه. چون اینا احتمالا با شرکتهای معظم حوزه شما در ارتباطن و میتونن شما رو تو این شرکتها جا بدن؛ حتی برای پوزیشنهایی که آگهی نمیشن! یکی از این کارشناسا هم خوبه که کارمند یک شرکت کاریابی نوپا باشه. چون این شرکتها هم برای پیدا کردن سری میان سرها در بازار، خیلی با جدیت و تعصب بیشتری کار میکنن و ممکنه خیلی انرژی خوبی برای شما بذارن و واقعا کمک ارزشمندی بهتون بکنن.
6. شرکت در کارگاههای Chamber of Commerce و ARMS و ....
7. عضویت در انجمنهای مرتبط با حوزه تخصصی خودتون. مثلا من وقتی در انجمن عمومی سالیانه IITP شرکت کردم، چند تا کارشناس کاریابی از شرکتهای معتبر کاریابی اومده بودن و تعداد زیادی از استادان دانشگاه و مدیران عامل شرکتهای معتبر صنعتی آی تی حضور داشتن و فرصت خوبی بود که باهاشون ارتباط برقرار کنم.
شمارههای بالا لزوما ترتیب اهمیت یا اولویت هر روش رو نشون نمیده. نکته جالبی که دوست دارم بهتون بگم اینه که باید 20 درصد از وقتتون رو صرف جستجو در اینترنت و اپلای کردن برای کارها از روی آگهیهایی بکنید که روی سایتهای مختلف میبینید. 80 درصد از وقتتون رو باید صرف فعالیتهای اجتماعی، تماس با دوستان، کار داوطلبانه، پیگیری اپلیکیشنهای قبلی و تماس با کارشناس کاریابی از 2-3 شرکت کاریابیای بکنید که تونستین باهاشون دوست بشین.
استراحت رو هم فراموش نکنین. این کار رو مثل یه کار تمام وقت در نظر بگیرین. از ساعت 8 تا 4 بعد از ظهر روش وقت بذارید. شبها و آخر هفته واسه خودتون باشین و سعی کنید خودتون رو برای یه روز و یه هفته کاری دیگه آماده کنین. یادتون باشه که مثبت باشین. مشکل اصلا سطح توانایی های فنیتون نیست. فقط باید راه نمایش دادن خودتون و فروختن خودتون رو پیدا کنین.
8. پیگیری تماسها و اپلیکیشنهای قبلی. بعد از 2-3، با شرکتی که براش اپلیکیشین فرستادین تماس بگیرین و پیگیری پیشرفت کار و بررسی احتمالی رزومهتون بشین. اینجوری ثابت میکنین که یه آدم راس راسی دنبال کار میگرده و با جدیت داره اپلیکیشینش رو پیگیری میکنه. اغراق نیست اگه بگم برای هر آگهی تو فیلد آی تی بین 200 تا 400 رزومه (بسته به سطح آگهی) ارسال میشه. شما با یه تماس تلفنی و پیگیری روند بررسی رزومهها میتونید از این گروه 400تایی به گروه 20تایی رزومههایی که بررسی دقیقتر میشن صعود کنید! حتی پیگیریهای بعدی و نوع ارتباطتون میتونه باعث بشه که به گروه 5 نفره برای دعوت به مصاحبه صعود کنید و الی آخر. بنابراین، یادداشت دقیق رزومههای ارسالی به همراه جزییات آگهی و ... و برنامه ریزی برای پیگیری اپلیکیشینها خودش بخش بسیار بسیار مهمی از فرایند کاریابی هست.
/بابک
ذکر نکات و حواشی رزومهنویسی یک «مثنوی هفتاد من» میشه که شاید من وقتش رو داشته باشم، ولی مطمئنا در حوصله شما نمیگنجه.
یکی از کارهایی که میتونید برای بروزرسانی رزومهتون و شبیهتر کردنش به رزومه نیوزیلندی انجام بدین، مطالعه نکاتیه که تو بیشتر سایتهای کاریابی نیوزیلندی قید شده. بعضی از سایتهایی که مطالبشون دقیقتر و بهتر هست، سایتهای newkiwis.co.nz و careers.govt.nz هست.
برای اینکه 100% رزومهتون اصلاح بشه و اون چیزی که «باید» بشه، بهتره 2-3 هفتهای تو ایران روش وقت بگذارید. اما زیاد زحمت نکشید. خیلی وسواس به خرج بدید و خیلی نکته بین باشید، باز هم دستکم 20% تفاوت با فرم ایدهآل خواهد داشت.
حتما حتما قبل از ورود به نیوزیلند از زمانبندی کارگاه New Kiwis Job Search Strategy که توسط Auckland Chamber of Commerce برگزار میشه اطلاع حاصل کنید و برای رزور اسمتون تو این کارگاه در اولین زمان ممکن اقدام کنید. البته احتمالا به دلیل حجم بالای متقاضیان، قبل از ورود به نیوزیلند ثبت نامتون نمیکنن. اما به هر حال، از دستش ندید و در اسرع وقت تو این کارگاه دو روز و نیمه شرکت کنید.
طبق آماری که Chamber ارائه کرده، تمام کسایی که تو این دورهها شرکت میکنن و به طور جدی دنبال کار هستن، بعد از سه ماه پس از گذرون دوره کار پیدا میکنن. یعنی تو تمام دورههای قبلی اینطور بوده.
قابل توجه دوستانی که مقصدشون اوکلنده، یکی دیگه از موسساتی که تو نوشتن رزومه و استراتژی کاریابی کمکتون میکنه، Auckland Regional Migrants Services با اسم اختصاری ARMS هست که در واقع شعبه Settlement Support New Zealand در اوکلند هست. این موسسه هم کارگاهی یک روزه برای استراتژی کاریابی و البته معرفی بخشهایی از فعالیت این سازمان برای تطابق بهتر و سریعتر مهاجران تازه وارد با محیط و آشنایی با قوانین و مواردی از قبیل قوانین آموزشی، بیمه و غیره برگزار میکنه. البته کار به همینجا ختم نمیشه.
هم Chamber و هم ARMS دورههای کوتاه و یک یا دو روزه دیگری نیز پس از دوره اصلی برگزار میکنن که معمولا زمانشون با فاصله زمانی 2-3 هفته از طریق ایمیل به اطلاعتون میرسه و میتونید در صورت تمایل (بخوانید «حتما») ثبت نام کنید؛ مثلا یه کلاس یک روزه در خصوص پیگیری، یک دوره یک روزه در خصوص cold calling و ....
توصیه اکید میکنم که در این دورهها شرکت کنید و در اولین فرصت با هر دو موسسه در تماس باشید. البته SSNZ در تمامی نیوزیلند شعبه داره که قطعا کلاسهای مشابهی برگزار میکنند و میتونید با تماس باهاشون از زمان و سایر جزییات مطلع بشید.
در مورد اصلاح رزومه و راهنماییهای بیشتر، دوستانی که دو هفته یا کمتر به ورودشون به نیوزیلند مونده میتونن رزومهشون رو برام بفرستن تا با هم بتونیم بیشتر روش کار کنیم. میتونید روی من حساب کنید.
/بابک
پی نوشت: دوستان عنایت داشته باشند طبق اطلاع سایت بلاک اسکای از سه شنبه مورخ 14 خرداد به مدت 2-3 روز گذاشتن نظر و کامنت غیر فعال خواهد بود و فقط می تونید از دیدن نوشته هاو نظرهای قبلی لذت ببرید.
خبر آمد خبری در راه است
سر خوش آن دل که از آن آگاه است
....
سلام دوستان.
مدتی در سکوت رادیویی بودم. البته تو یه فرکانس دیگه بدجوری سرم شلوغ بود و حسابی درگیر بودم.
خبر خوب اینه که بالاخره کار پیدا کردم. :) نیازی به توضیح نیست که چه قدر خوشحالم. به خصوص که با ملحق شدن خانواده در اوایل اردیبهشت ماه، کم کم اوضاع داشت پیچیده میشد. (بالاخره طاقت آدمای دل گنده هم حدی داره!) بعد از مدتها امشب اولین شبی خواهد بود که با خیال راحت سرم رو روی بالش میگذارم و قصد ندارم زودتر از ساعت 7 بیدار شم. میگم ساعت 7، چون باید بیدار شم و پسرم رو برای مدرسه آماده کنم. وگرنه عمرا زودتر از ساعت 11 بیدار نمیشدم.
از زمانی که وارد نیوزیلند شدم، تقریبا سه ماه و نیم گذشت تا بالاخره تونستم کار پیدا کنم. پیشبینی خودم برای کاریابی یه بازه زمانی دو تا چهار ماهه بود. در واقع این زمان داشت به اتمام میرسید و کم کم استرس و آدرنالین خونم داشت سر به فلک میکشید.
تو این مدت تجربههای زیادی کسب کردم که بعضیهاشون نیاز به یه پست جداگانه دارند. قول میدم که حتما به همه این موارد پرداخته بشه. سعی میکنم در مورد هر موضوع یه استراتژی مختصر طرح کنم که برای بقیه دوستان هم که در آینده میان اینجا مفید باشه. البته تجربهها، نیازها و موضوعات مورد لحاظ برای هر کس متفاوته؛ چون هر کس از لحاظ شغل، رشته تحصیلی، پشتوانه مالی، شرایط خانوادگی و ... شرایط منحصر به فردی داره. اما به هر حال، بعضی از موارد مشترکه و ممکنه برای شما جالب باشه.
مواردی که الآن به ذهنم میرسه اینهاست:
1. رزومه
2. کاریابی و روش آن
3. اقامت و کرایه خانه و سرپناه
4. certificate؛ آری یا خیر؟
5. خرید از جاهای ارزان
6. تقویت زبان انگلیسی خودم و خانوادهام
7. خرید لوازم منزل
8. مدرسه فرزندان
اینا رو نوشتم که بعدا یادم نره. فعلا برم یه ذره استراحت کنم .... از همه دوستانی که این مدت با دعای خیر و ارسال مقادیر متنابهی از انرژی مثبت به بنده قوت قلب دادن صمیمانه سپاسگزارم. :)
@کتایون خانم: شما با خانم مارپل نسبتی ندارین؟
/بابک