موضوع پست قبلی، تلویحا به عنوان hidden name discrimination مورد بررسی قرار میگیره. یعنی دیدن اسامی ناآشنا، خودبخود یک نوع فوبیا در کارفرما ایجاد میکنه. در واقع پیش خودش فکر میکنه این آدم میتونه اینجا زود با ما اخت بشه و برعکس؟ میتونه کارا رو انجام بده و سریع نیازهای ما رو درک کنه و وارد تعامل بشه؟
تحقیقی در سالهای قبل در آمریکا انجام شده که تقریبا به همون نرخ 50 درصد تحقیق انجام شده در سوئد ختم شده. لینکش رو برای مطالعه بیشتر دوستان اینجا میذارم. من قبلا این مطلب رو خونده بودم که با این پست آقا ناصر، رفتم گشتم پیداش کردم:
در نیوزیلند هم این موضوع هست. چند روز پیش با دوستی افریقایی صحبت میکردم که از استاد دانشگاهش که اهل آفریقای جنوبیه تعریف میکرد که برای کار پیدا کردن مجبور شد اسمش رو عوض کنه؛ علیرغم اینکه سوابق کاری و علمی پر و پیمونی هم داشت. البته این صرفا نقل قوله. نمیدونم چقدر دقیقه. ایرانی هایی رو هم اینجا میشناسم که برای کار پیدا کردن ترجیح دادن از اسم مستعار استفاده کنن؛ هر چند نه با ذهنیت یا تجربه تبعیض. بیشتر تصورشون این بود که شاید خوندن اسمشون برای کیویا سخت باشه.
یه نکته دیگه هم اینه که first impression رزومه شما که در 10-20 ثانیه اول رویت رزومه اتفاق میفته، شامل نحوه ارتباط برقرار کردن طرف مقابل با اسم شما هم میشه. بنابراین......
البته فکر نکنم درست باشه که این موضوع را وارد حیطه نژادپرستی بکنیم. اینجا خیلی از افرادی که مدعی هستن نیوزیلندیها نژادپرست هستن، میپرسن «تا حالا کارمند فروش یه شرکت یا مسئول پاسخگویی به ارباب رجوع رو دیدی که یه کیوی خوش تیپ نباشه؟» در پاسخ من هم یه سوال دارم: «تا حالا در ایران رفتین به یه آژانس مسافرتی که مسئول فروشش یه خانم خوش تیپ نباشه؟»
سوال آقا ناصر هم جالب بود. اگه ما تو ایران رزومه افرادی رو از کشورهای دیگه دریافت کنیم، قضاوت یا برداشت اولیهمون چه خواهد بود؟ آیا حاضریم در شرایط برابر، متقاضی ویتنامی، لبنانی، یا اوگاندایی رو به جای متقضای ایرانی استخدام کنیم؟ تصور من اینه که حتی اگه متقاضی ایرانی رزومه ضعیفتری داشته باشه، به متقاضیای خارجی ترجیحش بدیم. فکر میکنم منظور آقا ناصر هم این بود که از زاویه مخالف هم به این مسئله نگاه کنیم و ببینیم این موضوع تا حدودی ناخودآگاهه و تاحدودی به روانشناسی برمیگرده، نه تبعیض نژادی.
چند وقت پیش یه تحقیقی در یکی از دانشگاههای سوئد در مورد مشکلات داشتن اسم عربی برای پیدا کردن کار انجام شد که بد ندیدم که اینجا خلاصه اش رو بیارم.
داستان از این قراره که یه دانشجوی دکترای سوئدی یه تحقیقی کرده که چقدر داشتن اسم عربی روی پیدا کردن کار تاثیر داره. یه نتیجه کلیش هم این بوده که اونایی که اسم سوئدی دارن 50% درصد بیشتر شانس پیدا کردن کار دارن. تحقیقش رو هم اینجوری انجام داده که 5500 تا CV و Cover letter رو به صورت رندم درست کرده و به آگهی های کار مختلف فرستاده. دلیل استفاده از اسمهای عربی هم به این خاطر بوده که داشتن اسم عربی بدترین تاثیر رو در پیدا کردن کار داراست.
نتیجه هم همونطور که در بالا گفتم این بود که 50% از رزومه هایی که اسم سوئدی داشتن به مصاحبه کاری دعوت شدن. شاید قسمت جالب ماجرا این باشه که داشتن اسم عربی به همون اندازه شانس کار پیدا کردن رو پایین میاره که داشتن کاورلتر ضعیف سوئدی!
توصیه ای که محقق داستان ما میکنه اینه که سعی کنید که در نوشتن نامه هاتون دقت کنید و توضیح بدین که کی هستین و مثلا در اوقات فراغتتون چی کار می کنین و ...
این پایان ماجرای ما توی سوئد بود. یه سرچ توی نیوزلند و یا هر کشور دیگه ای بزنید موارد مشابه رو پیدا می کنید و کم هم نیست متاسفانه. مثلا توی اینجا می تونید داستان یه دانشجوی چینی رو در نیوزلند ببینید که مشاور کاریابی بهش توصیه میکنه که اسمش رو به یه اسم انگلوساکسون تغییر بده تا بتونه کار پیدا کنه. یه سری تحقیقات رو هم می تونید در همین جا بخونید که نتیجه کلیش، بودن تبعیض در مورد آسیایی ها در نیوزلنده که البته منظورش رو از آسیایی ها دقیقا مشخص نکرده که کدوم آسیایی ها؟!
یه سوال کلی اینه که آیا برای پیدا کردن کار در جامعه هایی غیر از جامعه خودمون باید به این قضیه توجه کنیم یا کلا باید فرض کنیم که چنین چیزی وجود خارجی نداره؟ اگه چنین مسائلی وجود داره، راه حلش چیه؟! یه سوال دیگه اینه که اگه برای خود ما در ایران به عنوان یه صاحبکار رزومه هایی با اسمهای نه چندان معمول بیاد عکس العمل ما چیه؟
پی نوشت: قصد این نوشته، مقایسه جوامع متفاوت نیست.
سلام به همگی.
تو این مدت مقداری از وقت و انرژیام صرف پیدا کردن محل اسکان موقت (البته نه به موقتی اولی؛ اسکان میانمدت) شد و البته بعدش هم چند روزی طول کشید تا راه و روش بهتر جستجو برای کار رو پیدا کنم و روش تمرکز کنم. خب، شاید زودتر هم میشد برنامه ریزی بهتری داشت، اما مگه یه مهاجر عیالوار چند تا دست داره؟
همینجور که سایتها رو میگشتم تا براشون رزومه بفرستم و مکاتبه داشته باشم، یه سایتی دیدم که مربوط به یه شرکت تولیدکننده محصولات زراعی بود؛ تولید کود و بذر و .... در قسمت دعوت به همکاری، خلاصهای از فرایند جذب نیرو رو نوشته بود که برای اینکه دیدمون نسبت به این مسئله بازتر بشه، عین اون مطلب رو در ادامه براتون میگذارم.
فرایند استخدام:
1. ما یک فرصت کاری داریم،
2. شما آگهی ما رو میبینید، [توضیح مترجم: این دیگه خیلی رفته از اولش. خوب شد از اونجا که صبح بیدار میشیم دست و رومون رو میشوریم شروع نکرد!]
3. از طریق وبسایت یا ایمیل تقاضای استخدام میفرستید.
4. بلافاصله پس از ارسال، ایمیلی جهت تایید دریافت درخواستتون دریافت میکنید،
5. ظرف 5 روز کاری پس از تاریخ اعلام شده برای بسته شدن آگهی، متقاضیان بررسی و گروهی که حائز شرایط بهتری باشند انتخاب میشوند،
6. ظرف 5 روز کاری پس از تاریخ بستن آگهی، با ارسال ایمیلی، از متقاضیانی که انتخاب نشدهاند عذرخواهی میشود،
7. ظرف 7 روز کاری پس از تاریخ بستن آگهی، با کاندیداهای انتخاب شده مصاحبه تلفنی صورت میگیرد،
8. یک انتخاب دیگر بین افراد مصاحبه شده صورت میپذیرد تا کاندیداهای نهایی مشخص شوند،
9. از کاندیداهای نهایی تست هوش، روانشناسی، توانایی های فیزیکی و شخصیتشناسی گرفته میشود.
10. مصاحبه نهایی با مدیر امور استخدامی و یک نماینده از واحد منابع انسانی انجام میشود،
11. با معرفهای کاندیداهای نهایی تماس گرفته میشود،
12. پیشنهاد همکاری به کاندیدای مورد تایید داده میشود.
در انتها هم قید شده که تلاش میشود ظرف 3-6 هفته کلیه مراحل فوق طی شود و استخدام صورت پذیرد.
قبلا مطالب مختلفی در مورد کار پیدا کردن در نیوزیلند و نوشتن رزومه نوشته شده. اما شاید بهتر باشه یه مقدار دقیقتر به موضوع نگاه کنیم و ببینیم برای کار پیدا کردن تو نیوزیلند باید چه کار کنیم. چه کارهایی هست که از همین حالا و پیش از رفتن به اونجا بتونیم انجام بدیم؟ چه ابعادی وجود دارند که نیاز به سرمایه گذاری (صرف وقت و هزینه) دارند و ما بتونیم از هیمن الآن به فکرشون باشیم و یه مقدار آیندهنگری کنیم؟
احتمالا شما هم با من همعقیدهاید که نگران این موضوعات نبودن و همه چیز رو به زمان رسیدن به نیوزیلند رها کردن، چندان عاقلانه نیست. ما ایرانیها به چند دلیل در اوایل مهاجرت مشغله خیلی زیادی پیدا میکنیم و هر کاری که بتونیم همینجا تا حد امکان انجام بدیم یا دستکم بهش فکر کنیم و خودمون رو براش آماده کنیم، در مقصد دغدغه کمتری خواهیم داشت. دلایل مشغله زیاد هم میتونه عدم تسلط به زبان انگلیسی، عدم آشنایی با قوانین از همه جهت، شوک فرهنگی، شوک تکنولوژی یا شوک آزادی باشه.
هدف این متن دقیق شدن روی موارد طرح شده و صحبت از جزییات نیست. بلکه ایجاد چارچوب ذهنی دقیق و ترسیم یک نقشه راهه که در آینده هم بتونید بهش رجوع کنید؛ انشاء اله. شاید در آینده بتونیم به هر کدوم از موارد ذیل هم نگاه جداگانهای داشته باشیم. اما در اینجا، در هر مورد به توضیحات کوتاه در حد یک یا دو پاراگراف بسنده میکنم تا فقط مسیر مشخص بشه.
1) تقویت زبان انگلیسی (آمادگی برای مصاحبه و مکالمات تلفنی- job hunting و telephoning)- زبان انگلیسی اگر بیشتر از مدارک آکادمیک، سوابق شغلی و تجربیات تخصصی به کارتون نیاد، کمتر هم بکار نخواهد اومد. دوستانی که علاقمندند، میتونن از بستههای آموزشی زیر برای تقویت زبان انگلیسی استفاده کنن:
2) بررسی بازار و شناسایی مهارتهای مورد نیاز در فیلد تخصصی شما- حتما از همین حالا که هنوز نرفتید، بازار رو زیر نظر بگیرید و ببینید در رشته تخصصی شما چه مهارتهایی بیشتر مورد علاقه و نیاز بازار هستند. باید فهرستی از مهارتهای hot بازار اونجا درست کنید و مهارتهای خودتون رو هم کنارش بگذارید. اونوقت مقایسه کنید و ببینید چند تا از اون مهارتها رو دارید. در این صورت، میتونید نسبت به خودتون و شانس اشتغالتون نگاه واقعبینانهتری داشته باشید.
3) کسب یا ارتقای مهارتهای مورد نیاز بازار- طبق فهرستی که در مرحله قبلی درست کردید، مهارتها یا تجربیات کاری که بهتره قبل از رفتن کسب کنید رو مشخص کنید و برای حمله بهشون برنامه ریزی کنید. فقط مواظب باشید با چشم نزنید تو مشتش! ;)
4) نوشتن رزومه با قالب مناسب- رزومه خودتون رو با قالب استاندارد بنویسید. تو نیوزیلند معمولا کارفرماها از متقاضیان CV و cover letter میخواهند. در مورد رزومه نویسی و روش متداول اون در نیوزیلند مطالب زیادی در اینترنت هست. در این باب، میتونید به seek.co.nz سر بزنید.
5) تغییر و بروزرسانی رزومه برای هر موقعیت کاری- توجه داشته باشید که ارسال یک رزومه برای تمامی موقعیتهای شغلی کار صحیحی نیست. برای هر موقعیت ممکنه لازم باشه که مهارتهای خاصی رو پررنگتر نشون بدید و بعضی مهارتها و تجربیات رو اصلا حذف کنید. بنابراین رزومههای مختلف بر اساس موقعیتهای کاری مختلف درست کنید و اگر تونستید با استفاده از کلمات کلیدی یا یه روش کدگذاری مخصوص خودتون، نشون بدید که هر رزومه مخصوص چه موقعیت شغلی بوده تا در آینده رجوع بهشون راحت باشه و از دوباره کاری برای موقعیتهای مشابه اجتناب کنید.
6) مرتب کردن و ثبت دقیق تمامی موارد ارسال رزومه و درخواست استخدام- خب، یکی از کارهایی که باید بکنید، ثبت تمامی درخواستهای ارسالی، تاریخ ارسال، نام شغل مورد تقاضا و اطلاعات کارفرماست. این کار به مرتب کردن فعالیتهای انجام شده، تسهیل مرور اونها و پیدا کردن نقاط قوت و ضعف احتمالی کمک میکنه. یکی از کارهایی که با این اطلاعات میشه کرد اینه که مرورشون کنید و اونهایی رو که منجر به تماس از طرف کارفرما و استخدام نشده بررسی کنید. شاید مهارتهای خاصی درشون مشترک باشه که شما فاقد اونها هستید. اگر این طور باشه، میتونید با مطالعه یا شرکت در کلاسهایی خودتون رو بروز کنید. یکی دیگه از کارها اینه که با کارفرماهایی که با شما تماس نگرفتند، تماس بگیرید و بهشون توضیح بدید که تازه مهاجر هستید و .... ازشون بخواید که در صورت امکان دلیل عدم انتخاب شما رو توضیح بدن تا در موارد بعدی بتونید نقاط ضعفتون رو جبران کنید. اگر از 10 کارفرما، یکیشون هم همچین لطفی به ما بکنه، اتفاق خیلی خوب و مثبتی محسوب میشه. :)
7) عدم صرفنظر از موقعیتهای پروژهای و نیمهوقت- هیچ دلیلی نداره از موقعیتهای پروژهای و پاره وقت صرفنظر کنید. چند مزیت غیرقابل انکار در پیدا کردن همچین شغلی وجود داره:
8) تخصیص وقت مناسب برای این کار (5 روز در هفته به صورت تمام وقت)- دنبال کار گشتن، پیگیری مکاتبات و درخواستهای استخدام پیشین، تصحیح، تغییر و بروزرسانی رزومه و ... وقت زیادی میخواد که اساسا خودش یه جور شغله. یعنی بدون اغراق ممکنه زمانی که دنبال کار هستید، روزی 7-8 ساعت وقتتون رو بگیره. تخصیص این زمان به این کار کاملا درسته. فکر نکنید که دارید وسواس بیش از حد به خرج میدید.
9) استراحت کافی- خب، داشتن یه همچین شغلی خستگیهای خودش رو هم داره. آخر هفته خودش رو هم باید داشته باشه دیگه. در هفته 5 روز کار کنید؛ یعنی 5 روز مشغول کار «به دنبال کار گشتن» باشید. آخر هفته مال خودتون باشید و بذارید یه هوایی به سرتون بخوره. تو این دو روز، به خودتون انرژی مثبت بدید و با بالا بردن اعتماد به نفس خودتون رو برای هفته کاری بعد آماده کنید.
10) داشتن امید- از دست ندادن روحیه، یکی از مهمترین ارکان موفقیت در کشور جدیده. با توجه به مطلب قبلی این وبلاگ، دیدید که چطوری نداشتن روحیه باعث میشه با یه بلیط یکطرفه، برگردیم سر جایی که الآن هستیم (بلا به دور!). بنابراین، باید به خودتون روحیه بدین. اگر تقاضاهای مکرر شما برای استخدام تا مدتی به نتیجه نمیرسه، تقصیر شما نیست. سعی کنید از دید کارفرما هم به این قضیه نگاه کنید و بهشون در انتخاب حق بدین.
11) انجام کار داوطلبانه- در پستهای قبلی ازش صحبت شده. از مزایای اون میتونه کمک به حضور در اجتماع، تقویت زبان، آشنایی با فرهنگ مردم و فرهنگ کارشون و شاید پیدا کردن کار واقعی باشه.
12) ایجاد اکانت و رزومه در LinkedIn- داشتن یه اکانت در LinkedIn علاوه بر اینکه شما رو با دوستای فعلیتون مرتبط نگه میداره، بهتون اجازه میده دوستای جدید پیدا کنید، آگهیهای استخدام جدیدی رو ببینید و ارتباطاتتون رو گسترش بدین (networking). من فکر میکنم حتی ارتقای اکانت به یه اکانت پولی هم روی این سایت بد نباشه.
*****
مطالب قبلی مرتبط با پیدا کردن کار در نیوزیلند:
پیدا کردن کار در نیوزیلند: http://2migrators.blogsky.com/1390/11/26/post-150/
مشاغل داغ بازار، نوشتن رزومه و ...: http://2migrators.blogsky.com/1390/09/01/post-130/
کار پیدا کردن در نیوزیلند: http://2migrators.blogsky.com/1390/05/12/post-101/