اگر بخاطر داشته باشید هفته پیش قرار مصاحبه من در دقیقه 90 کنسل شد. بعد از این اتفاق مکاتباتی بین من و آفیسر رد و بدل شد که سعی می کنم در 4 سکانس خدمت دوستان عرضه کنم. امیدوارم چیزی برای یادگرفتن در این نوشته پیدا بشه:
**********************************
سکانس اول
آفیسر:
بین مدارک شغلی و سوابق بیمه تامین اجتماعی که شما تهیه کرده اید اختلافات زیادی وجود دارد. با در نظر گرفتن این اختلافات، شما قادر به اثبات سابقه بیش از 10 سال نبوده و 10 امتیاز لازمه رو دریافت نخواهید کرد. لطفا قبل از اینکه من راجع به پرونده شما تصمیم بگیرم یک جواب صادقانه به من بدهید.
من:
کلیه موارد اختلافی را ریز به ریز توضیح می دهم. توضیحاتی راجع به روال بیمه تامین اجتماعی می دهم. کلیه توضیحات در کمال صداقت و بصورت کامل (حدود 800 کلمه) و با ارجاع به فکت های موجود بیان می شود. در پایان از بابت اینکه باعث دردسر او شده ام معذرت خواهی می کنم و از وی می خواهم اگر مدرک دیگری لازم داره براش بفرستم.
**********************************
سکانس دوم
آفیسر:
چند روز اخیر مشغول بررسی پاسخ های شما بودم.
1-آیا مدرکی دال بر اینکه در دوره سربازی برای کارفرمای اول خود کار می کردید برای ارائه دارید؟ آیا این موضوع در کارت پایان خدمت منعکس شده است؟
2-آیا هیچ گواهی دریافت حقوق از دوره مورد نظر (سربازی) جهت ارائه دارید؟
3-من به محل کارهایت ایمیل زده ام و جوابی از آنها دریافت نکرده ام
من:
1-تصویر کارت پایان خدمت را برایتان می فرستم. همانطوریکه ملاحظه می کنید نامی از محل کار در آن ذکر نشده است
2-متاسفانه هیچ گواهی دریافت حقوقی از دوره مورد نظر ندارم که ارائه دهم
3-لطفا ایمیل هایی که با آنها تماس گرفته اید را اعلام کنید تا با آنها تماس بگیرم
**********************************
سکانس سوم
آفیسر:
1-آیا می توانید با کسی تماس بگیرید که همزمانی کار و دوره سربازی شما را تایید کند؟
2-آیا می توانید گواهی دریافت حقوق یا قرارداد اشتغال از محل کارهای خود ارائه دهید؟
3-ایمیل هایی که من با آنها تماس گرفته ام عبارتند از ...
من:
1-آیا ممکن است طی ایمیلی که به محل کارم می زنید راجع به دوره سربازی هم از آنها بپرسید؟
2-اگرچه من می توانم قرارداد اشتغال از محل های کار قبلی ام تهیه کنم ولی این فرایند بخاطر بوروکراسی حاکم بر آنها بسیار زمانبر خواهد بود. آخرین بار تهیه گواهی کار از آنها بیش از یکماه طول کشید
3-من از محل های کارم خواهم خواست که به ایمیل شما پاسخ دهند یا در صورت لزوم ایمیل معتبر دیگری معرفی کنند
**********************************
سکانس چهارم
آفیسر:
1-موضوع سربازی شما را هم طی ایمیل خواهم پرسید
2-در صورت دریافت پاسخ از محل کارها نیازی به تهیه مدارک بیشتر نخواهد بود
من:
1-این بسیار عالی است
2-من از محل های کارم خواهم خواست در اسرع وقت به شما پاسخ دهند
نتیجه گیری اخلاقی:
1-رستگاری و نجات در صداقت است
2-می شود با چانه زنی و کمی صبر و تامل به خواسته اصلی آفیسر پی برد
امروز برای تحویل پاسپورت ها به سفارت نیوزلند در تهران رفته بودم که بنظرم رسید چند نکته رو به اطلاع خوانندگان عزیز وبلاگ برسونم:
1-از اوایل اردیبهشت سفارت کلا ریال قبول نمی کنه و فقط یورو قبول می کنه
2-هزینه ارسال مدارک از طریق پست دیپلماتیک 20 یورو هست
3-هرگاه بخواهید مدرکی را از طریق پست دیپلماتیک ارسال کنید حتما پرینت مکاتبات خود با آفیسر یا منشی مربوطه را به همراه داشته باشید
4-پاسپورت را فقط از طریق پست دیپلماتیک (سفارت) میشه ارسال کرد که چون ابتدا به ولینگتون(فقط پنج شنبه ها) و سپس به مقصد نهایی ارسال میشه، بین 3-4 هفته طول میکشه تا به مقصد برسه. از نظر زمان و هزینه منطقیه مدارک بجز پاسپورت را از طریق شرکت های پست ارسال کرد ولی هیچکدام اطمینان پست دیپلماتیک رو ندارند(متاسفانه سابقه گم شدن مدارک وجود داره)
5-در صورتی که بخواهید مبلغی مثل هزینه لاجمنت، Migrant Levy یا ESOL رو به اداره مهاجرن بپردازید لازمه ابتدا با آفیسر یا منشی مربوطه مکاتبه کنید و از ایشان بخواهید مبلغ را به یورو به شما اعلام کنند و سپس ایمیل دریافتی را پرینت کرده و به همراه یوروها به سفارت تحویل دهید
6-سفارت صرفا روزهای یکشنبه تا پنج شنبه و از ساعت 9 تا 12 پاسخگوی امور مربوط به ویزا هست
7-در صورتی که مایل باشید هزینه را از طریق کارت اعتباری(MasterCard, VISA) پرداخت کنید معمولا روال کار به این شکله که فرمی برای شما فرستاده می شود که باید اطلاعات کارت از قبیل نام صاحب کارت، شماره یکتا، تاریخ انقضاء کارت و غیره را پر کرده، امضاء کنید و براشون بفرستید. سپس اداره مهاجرت مبلغ را از کارت برداشت کرده و رسید آنرا برای شما می فرستد
بعدا نوشت: راستی امروز رئیسم به یه ایرانی با یه اسم و فامیل سخت زنگ زد برای مصاحبه .. اصلا هم براش مهم نبود اسمش سخته .. از منم خواست چند بار اسم رو براش بخونم که یاد بگیره .. :)
------------------------------------------------------------
این روزها بعد از خیلی از مصاحبه ها برای گرفتن ویزای اقامت نیوزلند ویزاهای دیگه ای که معادل حقوق ویزای اقامت رو داره داده می شه با این تفاوت که معمولا ویزا ها مدت دار هست و شرایطی رو شامل می شه برای تبدیل به ویزای اقامت ..
درسته استرس و فشاری که روی مهاجر با گرفتن این ویزا گذاشته میشه به مراتب بیشتر و شدیدتر از زمانی هست که ویزای اقامت دائم دارید .. اما بیاید واقع بینانه تر به این موضوع نگاه کنیم .. اصولا ما ایرانی ها بسیار احساسی هستیم و کلا این احساسات نقش اساسی رو در تمام مراحل زندگی برامون بازی می کنه .. اما ادم های این سر کره خاکی شاید به جرات بشه گفت بسیار منطقی تر و واقع بینانه تر هستند .. و نمونه اش همین ویزای کار و اقامت که این روزها بحث داغ خیلی از مهاجرهاست ..
به نظر من اداره مهاجرت به این موضوع خیلی منطقی نگاه کرده .. دادن ویزای اقامت به شما این اجازه رو می ده که با هر شرایطی در کشور بمونید و زندگی کنید .. اما آیا این به صلاح شماست .. ویزای کار به شما این شرایط رو می ده که 1 سال زندگی در کشور جدید رو مزه مزه کنید و توان موندن و یا نموندن خودتون رو بسنجید ..
اگر قرار باشه به صورت متوسطه خوب شما به عنوان یک مهاجر با 20000 دلار وارد کشور بشید در هر شرایطی می تونید نهایتا در شرایط سخت مثلا 1 سال توی کشور زندگی کنید . فارق از اینکه چه نوع ویزایی دارید .. اگر توی این سال موفق به پیدا کردن کار نشید بازهم فارق از داشتن هر نوع ویزایی زندگی براتون سخت میشه و شاید ترجیح بدید برگردید .. در واقع این یک سال زمان مناسبی برای پیدا کردن کار به صورت بدبینانه است. در حالت خوش بینانه باید در زمان 3-4 ماه کار پیدا کرد. به نظرم اداره مهاجرت اینجا بازی کاملا منصفانه ای رو شروع کرده .. شرایط برنده برنده برای هر دو طرف. به شما اجازه داده مقیم کشورش باشید و به خودش اجازه داده نیروی متخصص لازم و ماهر رو به عنوان شهروند کشورش بپذیره ..
به نظرم خوبیه دیگه این قضیه اینه که با محدود شدن زمان تلاش برای رسیدن به هدف بیشتر میشه .. از هدف های غیر واقعی مثل پیدا کردن شغل های کاذب و غیر حرفه ای جلوگیری می شه و شما رو مصمم می کنه برای موفق شدن. چه انگیزه ای قوی تر از زمان محدود برای موفقیت ..
به نظرم در هر دو حالت پیش آمده یعنی با ویزای اقامت و یا ویزای کار باید در هر صورت سابقه و زندگی و حاصل یه عمر زندگی رو در ایران پشت سر گذاشت و شروع تازه ای رو امتحان کرد. در هر دو صورت باید دل کند. بعضی حتی با گرفتن ویزای اقامت از شغل های قبلی استعفا نمی دهند در صورتی که بعضی با داشتن ویزا کار زندگی رو رها می کنند و فقط به موفقیت فکر می کنند. و من برای هر دو مورد ادم های واقعی رو دیدم که با داشتن اقامت دل نکندن و به فکر بازگشت هستند و یا برعکس. پس بخشی از قضیه مثل هر چیز دیگه ای به روحیه و شخصیت و نوع نگاه اتون به قضیه بستگی داره .. شاید مثال ساده اش توی زندگی روزمره اتون بسیار اتفاق بیفته .. اینکه خونه اتون رو بفروشید به امید خرید خونه نو و بدون هیچ پیش بینی از تغییرات و تورم. اینکه از کارتون به هر دلیلی استعفا بدید برای رشد بیشتر و پیدا کردن کار بهتر..
فکر می کنم اکثر کسانی که مهاجر این روزها هستند حداقل دارای 5 الی 10 سال تجربه کاری مفید هستند و قطعا ارتباطات و شبکه کاری خودشون رو توی ایران درست کردند و بسیار بعید می دونم برگشتشون به معنی بی کاری باشه .. اما در کنار همه این حرف ها و منطق ها و توجیهات روحیه شما مهمترین عامل در موفقیت شماست.
اگر کسی با روحیه "من که می دونم کار پیدا نمی کنم" و غیره داره این مسیر رو شروع می کنه شاید بهتر باشه اصلا این همه فشار و ریسک رو به خودش نیاره .. و در کنارش روحیه بقیه رو هم خراب نکنه .. بارها گفتم برای کسانی که پا در این راه گذاشتند یک جمله مثبت و منفی می تونه شکننده و یا بازدارنده باشه پس باید گذاشت ادم ها خودشون تصمیم بگیرند ..
درست ترین برخورد با قضیه لیست کردن واقعیت ها و اطلاعات هست و تصمیم های درست و اینکه چه پل هایی رو باید پشت سر خراب کرد و یا چه پل هایی رو نگه داشت برای ادم های مختلف با شرایط مختلف فرق می کنه .. پس سعی کنید با نسخه دیگران برای خودتون نسخه نپیچید ..
راستش من به اداره مهاجرت نیوزلند کاملا حق می دم که هر شرایطی را برای پذیرش مهاجرین بذاره .. مهاجرین کشورهای دیگه هم همین شرایط رو دارند .. اشتباهی که کانادا و استرالیا کردند و عمر چندیدن ساله مهاجرین رو تلف کردند و پرونده ها رو برگردوندند اشتباهیه که نیوزلند نکرده و این به نفع مهاجرین هست.
به نظرم کانادا و استرالیا پول زیادی از این طریق دراورند و در عین حال هم ادم های زیادی رو معطل و بلاتکلیف و مایوس کردند و هم نیروی کار کشور خودشون رو از نظر داشتن امنیت کاری مضطرب کردند .. خوشحالم که حداقل نیوزلند این بازی رو با مهاجرینش نمی کنه ..
سپیده -
ویزای مجتبی هم مشخص شد و خیالش راحت شد. ایشون هم ویزای JSV گرفت. مبارک باشه آقا مجتبی.
البته چه بهتر میشد اگه ویزای Resident نصیبش میشد. اما خب، همین هم خیلی خوبه. این ویزا نسبت به ویزای اقامت 2 تا نکته داره: یکی مقدار پولیه که باید در حساب بذارید و به آفیسرتون نشون بدید. این یعنی این که الآن و قبل از دریافت ویزا باید بخشی از نقدینگیتون رو آماده کنید و در بانک قرار بدین. نکته دوم اینه که جدا شدن از خانواده برای یک بازه چند ماهه و این که تقریبا اجبار روی این وضعیت وجود داره (البته همسر و فرزندان میتونن با ویزای توریستی 6 ماه به نیوزیلند برن) یه مقدار از لحاظ روانی رو اعصابه. وگرنه، مشکل خاص دیگهای نداره.
به نظر من کار پیدا کردن در 9 ماه هم کار سختی نیست. اگه شرایط رو درست بسنجیم، یه مقدار خودمون رو بروز کنیم، رزومه مناسبی داشته باشیم و از راهنماییهایی که رو سایتهای مختلف (از سایت اداره مهاجرت و SSNZ گرفته تا سایتهای کاریابی و وبلاگها و فرومها) استفاده کنیم، زمان منطقی برای کار پیدا کردن باید یه چیزی بین 2-4 ماه باشه؛ مگر اینکه قالب رزومهمون مشکل داشته باشه، مشکل زبان داشته باشیم و از این دست مشکلات. منظورم از رزومه مناسب، داشتن تجربیات خیلی خاص و سوابق کاری پربار نیست (البته اگه این هم باشه که چه بهتر). منظور اصلیام اینه که رزومهمون از قالب مناسب برخوردار باشه و به اصطلاح یه رزومه Kiwi-style داشته باشیم.
به هر حال، برای همه بچهها آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم که زنجیره مصاحبهها و desicionها پاره نشه.
*********************
مجتبی هم فایل سوالها و پاسخهایی رو که آماده کرده بود برام فرستاد که لینکش رو اینجا میذارم.
سلام دوستان :) اومدم بهتون سر بزنم .. من که یادتونه .. راستش نتونستم ساکت بمونم .. باید حرف ام رو می زدم ..
راستش یه سوال دارم از کسانی که معتقدند مهاجرت به نیوزلند یه رویای توخالیه ؟!! خودم هم این روزها کامنتهای زیادی می گیرم که توبیخ ام می کنند که چرا ادم ها رو منصرف نمی کنم !! من از همشون یه سوال دارم !! پس راه حل چیه ؟ یعنی چون اینجا ممکنه کار سخت پیدا شه بمونن .. دست بذارن روی دست .. هیچ کاری نکنن .. هیچ تلاشی نکنن چون فقط ممکنه بهشون سخت بگذره !!!! چون زندگی سخته ! چرا به جای منصرف کردن ادم ها و گرفتنشون از راهی که براش تصمیم جدی دارن بهشون راهنمایی نکنیم ؟! بهشون بگیم زبان بخونید که از نون شب واجب تره .. بهشون بگیم وقتتون رو تلف نکنید و تخصص هاتون رو زیاد کنید .. چرا بهشون نگیم صرفه جویی کنید چون به پولتون اینجا بیشتر احتیاج دارید .. بهشون بگیم اگر ویزای کار به اقامت می گیرد از کار ایران مرخصی ۱ ساله بگیرید که اخر اخرش چیزی رو از دست نداده باشید .. که پل های پشت سرتون رو خراب نکرده باشید ..بهشون بگیم با چشم باز مهاجرت کنید نه با احساسات و رویاها ..
اونهایی که اینجا هستند قطعا تجربه زیادی از زندگی در اینجا دارند و احترام به حرفاشون بسیار واجبه اما شما هم روزی یه ارزویی داشتید و یه امیدی .. و براش تلاش کردید .. و براش قطعا هم زمین خوردید هم پیروز شدید .. شاید امروز باید تجربه امون رو به دیگران منتقل کنیم و در کنارش برای ارزوهاشون احترام قائل بشیم .. اگر هرکسی بخواد چون رسیدن به ارزوهاش سخته ازش دست بکشه فلسفه زندگی بی معنی ترین اتفاق روی زمین می شه .. همیشه ته تلاش پیروزی نیست .. اما اگر موفق نشی اسمش رو شکست هم نمی شه گذاشت اسمش می شه تجربه .. به نظرم هرکسی که غیرت و جنبه این تجربه رو داره نباید بیکار بشینه ..
نمی شه هیچ کسی رو تشویق و یا منصرف کرد از مهاجرت .. این تصمیم ادم هاست و متعلق به خودشون .. اما می شه کسی رو که تصمیم اش رو گرفته راهنمایی کرد ..
به امید دیدار همتون اینجا