بچهها ظاهرا مجتبی هم خبرای خوبی از آفیسرش گرفته و باید خودشو برای مصاحبه آماده کنه. هورااااااا............
جواب رومینا هم اومد و با JSV براشون موافقت شد. مبارک باشه............
دوستانی که مدت بیشتریه این وبلاگ و به طور کلی اخبار مهاجرت به نیوزیلند رو دنبال میکنند، احتمالا به یاد دارند که در جولای سال 2011 تغییراتی در شرایط و نحوه پذیرش متقاضیان داده شد. (برای مرور این موضوع، این پست رو بخونید) بخشی از تغییرات در خصوص ویزای تحصیلی، بخشی در خصوص افراد تحت تکفل و بخشی هم در خصوص ویزای صادره برای متقاضیان ویزا از طریق SMC بود. تغییری که قرار شد برای این گروه اعمال بشه، این بود که اگه پیشنهاد کاری یا سابقه کار در نیوزیلند رو نداشته باشند، بهشون ویزای Job Search تعلق میگیره. معنی داشتن این ویزا اینه که فرد متقاضی اصلی مهاجرت دریافتش میکنه، سه ماه وقت داره که وارد نیوزیلند بشه، 9 ماه وقت داره که کار مرتبط پیدا کنه یا حداقل 3 ماه از این 9 ماه رو به کار مرتبط با تخصصش مشغول بوده باشه. در صورتیکه این شرایط احراز نشه، ویزا باطل میشه و اگر اداره مهاجرت برای تمدیدش متقاعد نشه، شخص باید به کشور خودش برگرده. در این مدت، همراهان این شخص (همسر و فرزندان) هم با دریافت ویزای گردشگری اجازه ورود به نیوزیلند رو خواهند داشت.
خوشبختانه به نظر میرسه که این تغییرات به شیوه گفته شده، در عمل هیچوقت اجرا نشد. من با یکی از موکلهای وکیلی که در ایران مورد تایید اداره مهاجرت نیوزیلند هست ارتباط داشتم و از ایشون، به نقل از وکیل مذکور شنیدم که به دلیل اعتراضاتی که از همان ابتدا به این تصمیم شد، عملا اجرا نشد. البته باورش بدون دلیل و مدرک ساده نبود؛ به خصوص که اداره مهاجرت هم هیچ خبری درباره تجدید نظر در این تجدید نظر (!) منتشر نکرد.
از طرفی، اگر قرار بود این تغییرات اعمال بشه، دلیلی نداشت کسی مثل من که پیشنهاد به کار یا سابقه کار در نیوزیلند رو نداشتم، برای سنجش دورنمای اشتغال مصاحبه بشم! یعنی با فرض اعمال قوانین جدید، باید بدون انجام هیچ مصاحبهای به من JSV تعلق میگرفت و انجام مصاحبه ناقض تغییرات مصوب بود!
القصه، ظاهرا اون تغییرات به صورتی که در وهله اول به نظر میرسید و یه مقدار هم ترسناک بود اجرایی نشده. هر چه قدر هر اینترنت، سایت اداره مهاجرت و فروم enz.org/forum رو زیر و رو کردم، اثری از این مسئله ندیدم.
من هر چه قدر گشتم، حتی نتونستم در قسمت "Latest News" سایت اداره مهاجرت خبر اعلام این تغییرات رو پیدا کنم! تا جاییکه یادمه، حدودا ماههای ژوئن یا اوایل ژوییه بود که این تغییرات اعلام شد. اما دیگه در بخش اخبار سایت اداره مهاجرت نمیتونید در این دو ماه هیچ خبری پیدا کنید؛ حتی اخبار انتخابهای هر دو هفته یکبار از pool!!!
متن انگلیسی که در پست شماره 96 میبینید (لینکش در ابتدای مطلب گذاشته شده)، سپیده خانم از سایت اداره مهاجرت کپی کرده و لینکش رو هم گذاشته، اما ....
بنابراین، میتونیم این تغییر رو منتفی بدونیم و پرونده این قضیه رو هم ببندیم و اگه کسی پیشنهاد کار نداره، به این معنی نیست که حتما JSV بهش داده میشه.
دوستان عزیز،
مطلبی رو که در ادامه میخونید، حسین برام ایمیل کرده و به اسم خودش تو وبلاگ میگذارمش. شما هم اگر مطلبی دارید که فکر میکنید میتونه برای بقیه مفید باشه، به نشانی 2migrators -at- gmail -dot- com یا نشانی 2migrators -at- outlook -dot- com بفرستید.
با تشکر از بابک عزیز که فرصت ارائه این مطلب را در اختیار من گذاشت.
اخیرا که در حال مطالعه یکی از شماره های مجله LinkZ بودم به مورد جالبی تحت عنوان Fast Facts برخورد کردم که به نظرم رسید ارزش یک پست جداگانه را داشته باشد. من در اینجا مختصری راجع به آن می نویسم و مطالعه کلیه مستندات Fast Facts را به عزیزان توصیه می کنم که در آدرس زیر قرار دارد:
http://www.dol.govt.nz/research/migration/lisnz/fastfacts.asp
در فاصله سالهای 2004-2005 مطالعه ای از طرف وزارت کار نیوزلند با استفاده از نظرسنجی و مصاحبه با بیش از 5000 مهاجر جدید تحت عنوان LisNZ انجام شده است. کلیه مصاحبه شوندگان کمتر از 3 سال از ورودشان به نیوزلند گذشته و به سه دسته با عناوین Wave1 (6ماه اقامت)، Wave2 (18 ماه اقامت) و Wave3 (36 ماه اقامت) تقسیم شده اند.
هدف از این مطالعه یافتن آمار و اطلاعات در مورد چگونگی استقرار مهاجرین در کشور نیوزلند و کمک به تصمیم گیران در راستای اتخاذ سیاست های مطلوب تر بوده است. خروجی های مطالعه، هم در قالب Fast Facts و هم در قالب گزارش هاست که در این آدرس قرار داده شده است:
http://www.dol.govt.nz/research/migration/lisnz/reports.asp
هر یک از Fast Facts ها به یکی از جنبه های استقرار از قبیل یافتن کار، زبان، سلامت و غیره پرداخته و نظر دسته های مختلف مهاجرین جدید را در غالب جداول آماری و نمودار نشان داده و با یکدیگر مقایسه کرده است. بطور مثال شکل زیر نشان دهنده میزان رضایت مهاجرین کشورها و مناطق مختلف از زندگی در نیوزلند است:
یا این شکل برداشت مهاجرین دسته های اول و دوم از وضعیت سلامت را نشان می دهد:
در مجموع و با در نظر گرفتن بقیه شواهد و اطلاعات به نظر می رسد خوشبختانه دولت نیوزلند اهتمام زیادی به استقرار موفق مهاجرین در سرزمین جدید دارد و این قوت قلبی است برای ما که امیدوار باشیم مسیر درستی را انتخاب کرده باشیم، اگرچه با سختی های فراوان همراه باشد.
هورااااااااااااااااا
درخواست من تایید شد. Status : APPROVED
20 سپتامبر: مصاحبه،
1 اکتبر: اعلام نتیجه.
بچهها ولی اصلا معلوم نیست باید بعدش چیکار کنم. فعلا ولش .....
============
بعدنوشت 1: ظاهرا باید یه ایمیل رسمی از طرف مسئول پرونده دریافت کنم که توش نوشته شده باید چی کار کنم. اینطور که روز مصاحبه میگفت، از روزی که از من درخواست میشه برای صدور ویزا اقدام کنم، 6 ماه وقت دارم تا مدارک لازم رو به سفارت نیوزیلند تو تهران ارائه بدم. :)
بعدنوشت 2: خانم کتایون در مورد رمز موفقیت پرسیدند. بر این سوال چند پاسخ مترتب است :
1. موفقیت: خودم هم از اینکه بیش از دو سال برنامهریزی، دلهره، بیم و امید و انواع هزینههای مادی و معنوی به نتیجه رسید خیلی خوشحالم و خداوند رو شاکرم. اما اگر یه مقدار عقبتر بایستیم و از دور نگاه جامعتری به فرایند مهاجرت داشته باشیم، میبینیم که این اول راهه و دلهره اصلی از حالا شروع میشه. درسته که این نقطه، خط پایان مرحلهای از زندگیمونه. اما قطعا نقطه شروع ادامهای پرفراز و نشیبه که ممکنه در خلالش هر اتفاقی بیفته.
یه قهرمان المپیک میتونه به قهرمانی خودش بگه موفقیت. چون مدالی که بهش رسیده تقریبا غایت تلاشیه که کرده و به قول معروف endشه. اما در مسیر زندگی، همه چیز نسبیه. فقط میتونم بگم از مرحله pending رسیدم به مرحله approved. از اینکه دوستان خوبی دارم که خودشون رو در شادی من شریک میدونن، خیلی خوشحالم.
2. رمز: از شما چه پنهون، چند وقتیه که کم و بیش درگیر مستندسازی یه پروژه مدیریت دانش و ممیزی مدیریت دانش شرکت خودمون بر اساس مدل MAKE هستم. اونجا ما فانوس گرفتهایم دستمون و داریم در به در دنبال نمونههای قابل ذکر مدیریت دانش، پایگاههای دانشی و ... میگردیم. غافل از اینکه این وبلاگ یکی از بهترین و موفقترین نمونههای یک پایگاه دانشی موفق و یه اتاق فکر قوی و پویاست. قطعا اگر رمزی برای طی کردن موفقیتآمیز این مسیر وجود داشته باشه، فضای به اشتراکگذاری دانش (knowledge sharing) و تعاملیه (collaboration) که اینجا به بهترین نحو بین بچهها وجود داره.
*** از کمکهای ویژه حسین و رومینا هم صمیمانه سپاسگزارم که وقتشون رو به من دادند. :)
-----------------------------
نامه تاییدیه هم از طرف آفیسرم اومد.
هدف از نوشتن پست ماقبل آخر در خصوص دورههای زبان بیشتر روشن کردن این موضوع بود که به بهانه گذراندن دوره زبان نمیشه رفت به نیوزیلند و ویزای کار/ مجوز کار یا اقامت دریافت کرد. اگر کامنتهای ارسال شده رو هم دنبال میکردید، یکی دو نفر از هموطنانمون از نیوزیلند این موضوع رو تایید میکردند. بنابراین، خواهش میکنم کسانی که قصد ادامه تحصیل یا مهاجرت به نیوزیلند رو دارند، با چشم باز عمل کنند و به دنبال اطلاعات، منابع و افراد مطمئن باشند.
امروز ایمیلی به دستم رسید که با توجه به اطلاعات قبلی من پربیراه نیست و به نحوی وظیفه خودم دونستم که اینجا منعکس کنم. پیام رو در ادامه میخونید که البته بخشهای غیرمرتبط، بدون لطمه وارد کردن به کلیت موضوع حذف شده:
«سلام ...
همانطور که احتمالأ جنابعالی در جریان هستید در کشور نیوزیلند امکان دریافت اقامت از طریق خرید ملک وجود ندارد و جاب آفر نیز باید حداقل 50000 دلار در سال برای کار تمام وقت که در لیست مشاغل بلند مدتباشد که پس از کسر مالیات 42000 تا 45000 دلار که میشود 25 درصد بالاتر از نرخ خط فقر نیوزیلند( 36000 دلار) باشد. من از شما خواهش میکنم که با دادن آگاهی به مردم توسط این وبلاگ جلوی فعالیت چنین افرادی را بگیرید.
متشکرم.
***
لازم به ذکره که این شخص صفحهای هم در فیس بوک با نام ...IRA ایجاد کرده و مشغول تبلیغاته. خواهش میکنم که دنبال راههای آسون نباشید. کلیه قوانین و راههای دریافت ویزای نیوزیلند در سایت اداره مهاجرت این کشور مشخصا ذکر شده. هر منبع دیگری غیر از این غیرقابل اطمینان هست.
یه روزی تو بیشتر از 2 سال پیش این وبلاگ شروع به کار کرد...اون موقع ها یادم میاد که تازه برای کانادا اقدام کرده بودم و هدفم این بود که با بر و بچه های مهاجر کانادا بیشتر آشنا بشم.. اون پرونده کانادا هنوز هم بازه و اون جور که معلومه مدیکال های کانادا داره میاد. اما نه من حوصله کانادا رفتن رو دارم و نه فکر می کنم دیگه عملیه. به هر حال اون موقع ها قرار بود که ویزای کانادا یکساله بیاد و اونایی که دستاندرکار کانادان دیدن که این یکسال خیلی بیشتر از اینها طول کشیده...
قبل اون برای نیوزلند اقدام کرده بودم، منتها ویزای تحصیلی و اون موقع هنوز کمتر کسی اسم نیوزلند رو شنیده بود. دیگه خودتون دیدین که چه پروسه پیچیده ای داره نیوزلند و هنوز یادم نمیره که چه دردسرایی کشیدیم سر تفسیر مدارک نیوزلند. فکر کنم 6 ماه طول کشید تا فهمیدم چی به چیه مدارک نیوزلند. به موازاتش برای مهاجرت هم می خوندم و کم کم دیگه حرفه ای شده بودم.... یادم نمیره که باید پول زیادی رو به عنوان وثیقه به دانشگاه پرداخت کردیم و بعد منصرف شدن پس گرفتیم و تو همین رفت و آمد، ما ضرر که نکردیم هیچ، کلی هم سود کردیم!
بماند...از همون موقع ها که تو پروسه مهاجرت افتاده بودم، گرفته بودم این داستان رو که ما چقدر اطلاعات رو از هم دریغ می کنیم و میدیدم دوستانی رو که چقدر بی دریغ اطلاعاتشون رو در اختیار بقیه میزارن..از امیر (پانیذ) و علی مهدی پور (زیر آسمان سوئد) بیشتر از همه تاثیر گرفتم و همیشه دوست داشتم که من هم سهمی داشته باشم در گسترش فرهنگ کمک کردن و اطلاع رسانی.
بعد از اینکه به سوئد اومدم، من بودم و کلی اطلاعات از پروسه مهاجرت به نیوزلند و بهانه خوبی بود تا کمکی باشم در شکستن این فرهنگ غلط پنهان کاری های ما جماعت.
بماند که این وبلاگ هم از ابتدا دو نفری بود و مهاجر دیگر هم همانی بود که هنوز هم هست و خواهد بود، ولی یک پست بیشتر ننوشت...
یادم میاد که اوایل خواننده ها کم بودند و 90-80 تا خواننده در روز بیشتر نبود ولی کم کم زیاد شدند و با آمدن سپیده عزیز و پست 20 دلیل ... وبلاگ شکل جدی تری گرفت...
دوستی مثال جالبی میزد، می گفت پایت را که از کشورت که بیرون میگذاری مثل سنگی هستی که از بالای کوهی پرت شده ای...معلوم نیست کی و کجا آرام می گیری...ولی بالاخره آرام می گیری...ما هم همین جماعت مهاجر بودیم و هستیم و هر کداممان هم مثل همان سنگ ها از یک جایی پرت شده ایم..یکی از بالاتر پرت شده است و یکی از پایین تر...
به آمار ماهانه وبلاگ اگه نگاه کنید، حداقل هفته ای یک پست رو داشتیم..توی همه این هفته ها هم الزاما حال ما خوب نبوده و الزاما هم تو زندگی ما همه چی سر جاش نبوده..اما نوشتیم و هر کاری چه از دست من و چه از دست سپیده عزیز و این اواخر بابک انجام دادیم...برای من خیلی پیش اومد که همه چیم به هم ریخته و در هم و برهم بود و با جواب یک کامنت و راه افتادن کار یکی و یه تشکر کوچیک همه چیم رو فراموش کردم و دوباره روز از نو بود و روزی از نو....این کمک های کوچیک رو از هم دریغ نکنیم و بزاریم که این انرژی های مثبت به چرخه خودشون ادامه مسیر بدن...یه روزی دوباره به خودمون برمی گردن...
من کاری که از دستم بر میومد رو انجام دادم و فکر نمی کنم که دیگه جایی برای نوشتن من مونده باشه..هر اومدنی یه رفتنی هم داره..متاسفانه من برای مهاجرت به نیوزلند اقدام نکردم و قصدی هم براش ندارم. ولی خیلی دوست دارم که یه روز بیام و قشنگترین جای زمین رو ببینم.. چند وقت پیش سوئیس بودم و میدونین که میگن سوئیس دومین جای زیبای دنیا بعد نیوزلنده. جای فوق العاده قشنگیه که آدم دائما احساس می کنه که توی کارت پستال ها و کارتون هاست و نه واقعیت. برام جالب بود و اون موقع که با خودم میگفتم اگه اینجا اینقدر قشنگه که آدم اینقدر مات و مبهوت میشه، پس نیوزلند کجاست؟!!
خلاصه اینکه مطمئنا روزی نیوزلند هم میام و امیدوارم که همه شما رو که برای مهاجرت به این سرزمین زیبا اقدام کردید، از نزدیک ببینم...:)
خوشحالم از اینکه رویه این وبلاگ در اطلاع رسانی، در بیشتر وبلاگ های دوستان نیوزلند نشین دیده میشه هر کسی سعی در داشتن سهم در این اطلاع رسونی داره. به نظرم جو دوستانه ای که در وبلاگ ها دیده میشه قابل تحسینه. نمیتونم خوشحالی قلبی خودم رو از این قضیه پنهان کنم که تونستم هر چند کم در دوستی شما با هم تاثیر گذار باشم . این به اندازه کافی راضیم می کنه که به کم و کاستی ها و حرف و حدیث ها توجهی نکنم.
حرف دیگه ای نمونده غیر از اینکه دعا کنم که روزی پیش بیاد که هیچ کسی نخواد از سرزمین پدریش رو برگردونه و همه به ایران خدمت کنیم نه جای دیگه. من هم هستم، اما نه راجع به مهاجرت خواهم نوشت و نه نیوزلند.
به امید دیدار همتون تو ایران، روزی که هممون برگردیم..
/ناصر
پ.ن. 1- این وبلاگ تا شما هستین، هست و به عنوان منبعی برای اطلاعات باقی خواهد موند. البته امیدوارم که بابک عزیز این راه رو ادامه بده و این وبلاگ و شما رو تنها نزاره.
2- این وبلاگ هم توسط سپیده عزیز راه اندازی شده و مطمئنا جای خوبی خواهد بود برای بقا دوستیهاتون.