چند وقتیه که سرم خیلی شلوغه. وقت سر خاروندن هم ندارم. به هر چی و هر کاری میرسی، باز هم کارهای ناتموم دیگهای داری. از کارهای کوچیک مثل تعمیر یه وسیله کوچیک برای بردن یا حتی دادنش به دوست و آشنا بگیر تا جابجایی اثاثیه منزل و اینکه آخرش چی ببریم، چی نبریم. مرتب تو این فکرم که چند تا چمدون میتونیم ببریم؟ یا اصلا وسایلی که میخواهیم ببریم، چند کیلو میشن؟ تو خیابون، ترمینال و فرودگاه آدمها رو که میبینیم، بر و بر به ساک و چمدوناشون نگاه میکنیم تا ببینیم مثلا این یکی خوبه؟ به نظرت چند کیلوئه؟ آدم میتونه تنهایی جابجاش کنه؟ چرخش نمیشکنه؟ خود چمدونه خیلی سبک نیست؟ خیلی سنگین نیست؟ آخه باید سبک باشه تا جای وزن بار مجاز رو نگیره. تو خونه داری چای میخوری، یه دفعه فکر میکنی این فنجون رو میشه برد؟ چند تا فنجون ببریم؟ 4-5 تا ببریم. باور کنید شک بین 4 و 5 هم چند دقیقه وقتمون رو میگیره! لیوان دسته دار هم یادمون باشه ببریم، چون سپیده میگفت اونجا پیدا نمیشه!
از طرفی تهیه وسایل و حتی البسهای که نیاز داری هم وقت میخواد، هم تمرکز تا بتونی چیزهایی رو که واقعا نیاز داری پیدا کنی و بخری و البته جنس خوبش رو هم بخری. هم اینکه باید ملاحظات اقتصادی رو هم فراموش نکنی و سعی کنی خیلی ولخرجی نکنی. از شما چه پنهون، وقتی هم دنبال چیز خاصی تو بازار میگردی، محاله بتونی راحت پیداش کنی و باید حداقل چند ساعت وقت صرف یافتنش کنی. تازه اونهم اگه اصلا تو یه روز پیدا بشه!
خسته و کوفته از همه اینها که میای خونه، تازه میرسی به ابراز احساسات همسر، احساسات نوستالژیک، دلتنگیهای آینده نزدیک، کل کل سر اینکه تو مدتی که من جلوتر میرم اونور آب، من دلم بیشتر برات تنگ میشه یا برعکس ... [نیم ساعت هم چیزی شبیه سکانس غمناک فیلمهای هندی، اونجاش که آرتیسته میخواد بره یه مسافرت دور] میایم یه سری خرت و پرت رو بریزیم بیرون و یه سری وسایل رو چک کنیم که اونهایی رو که به درد نمیخورن از سرمون باز کنیم، یه دفعه یه زیرخاکی پیدا میکنیم و یاد بچگی و نوجوونی و جوونیمون میفتیم....
همه اینها یک طرف، اینکه وقتی رو در طول روز به مطالعه و آپدیت کردن خودت اختصاص بدی، اینکه اگه فرصتی شد یه مقدار زبان بخونی یا از اون بهتر، راجع به فنون مصاحبه مطالعه کنی و موضوعاتی از این دست... اندک وقت باقی مونده رو میگیره. در واقع همه اینها همزمان شدنی نیست. قاعدتا باعت اولویت بندی کرد و احتمالا از خیر یه سری کارها هر چند به صورت موقتی گذشت.
خواستم این تجربیات رو براتون بنویسم تا هم خودتون رو برای کورانی از کارها و فعالیتها در این دوره که به زودی بهش میرسید آماده کنید و هم بدونید چرا کمتر مینویسم. خلاصه به بزرگواری خودتون ببخشید.
کاش میشد روزا بلندتر باشه. جدی میگم به خدا! تعارف نیست.
---
آقا مجید گل هم زحمت کشیدن دو سه هفته پیش یه سری فایل خیلی خیلی عالی از دورههای SKILLMAX برای مهاجران تازه وارد به استرالیا برام فرستادند. سعی میکنم در اسرع وقت اینها رو به همراه یه سری فایل زبان (عمومی، مکالمات تلفنی و مصاحبه شغلی) مرتب و دسته بندی کنم و رو اینترنت به اشتراک بذارم.
سلام دوستان :) اومدم بهتون سر بزنم .. من که یادتونه .. راستش نتونستم ساکت بمونم .. باید حرف ام رو می زدم ..
راستش یه سوال دارم از کسانی که معتقدند مهاجرت به نیوزلند یه رویای توخالیه ؟!! خودم هم این روزها کامنتهای زیادی می گیرم که توبیخ ام می کنند که چرا ادم ها رو منصرف نمی کنم !! من از همشون یه سوال دارم !! پس راه حل چیه ؟ یعنی چون اینجا ممکنه کار سخت پیدا شه بمونن .. دست بذارن روی دست .. هیچ کاری نکنن .. هیچ تلاشی نکنن چون فقط ممکنه بهشون سخت بگذره !!!! چون زندگی سخته ! چرا به جای منصرف کردن ادم ها و گرفتنشون از راهی که براش تصمیم جدی دارن بهشون راهنمایی نکنیم ؟! بهشون بگیم زبان بخونید که از نون شب واجب تره .. بهشون بگیم وقتتون رو تلف نکنید و تخصص هاتون رو زیاد کنید .. چرا بهشون نگیم صرفه جویی کنید چون به پولتون اینجا بیشتر احتیاج دارید .. بهشون بگیم اگر ویزای کار به اقامت می گیرد از کار ایران مرخصی ۱ ساله بگیرید که اخر اخرش چیزی رو از دست نداده باشید .. که پل های پشت سرتون رو خراب نکرده باشید ..بهشون بگیم با چشم باز مهاجرت کنید نه با احساسات و رویاها ..
اونهایی که اینجا هستند قطعا تجربه زیادی از زندگی در اینجا دارند و احترام به حرفاشون بسیار واجبه اما شما هم روزی یه ارزویی داشتید و یه امیدی .. و براش تلاش کردید .. و براش قطعا هم زمین خوردید هم پیروز شدید .. شاید امروز باید تجربه امون رو به دیگران منتقل کنیم و در کنارش برای ارزوهاشون احترام قائل بشیم .. اگر هرکسی بخواد چون رسیدن به ارزوهاش سخته ازش دست بکشه فلسفه زندگی بی معنی ترین اتفاق روی زمین می شه .. همیشه ته تلاش پیروزی نیست .. اما اگر موفق نشی اسمش رو شکست هم نمی شه گذاشت اسمش می شه تجربه .. به نظرم هرکسی که غیرت و جنبه این تجربه رو داره نباید بیکار بشینه ..
نمی شه هیچ کسی رو تشویق و یا منصرف کرد از مهاجرت .. این تصمیم ادم هاست و متعلق به خودشون .. اما می شه کسی رو که تصمیم اش رو گرفته راهنمایی کرد ..
به امید دیدار همتون اینجا
بچهها ظاهرا مجتبی هم خبرای خوبی از آفیسرش گرفته و باید خودشو برای مصاحبه آماده کنه.
هورااااااا............
جواب رومینا هم اومد و با JSV براشون موافقت شد.
مبارک باشه............
دوستانی که مدت بیشتریه این وبلاگ و به طور کلی اخبار مهاجرت به نیوزیلند رو دنبال میکنند، احتمالا به یاد دارند که در جولای سال 2011 تغییراتی در شرایط و نحوه پذیرش متقاضیان داده شد. (برای مرور این موضوع، این پست رو بخونید) بخشی از تغییرات در خصوص ویزای تحصیلی، بخشی در خصوص افراد تحت تکفل و بخشی هم در خصوص ویزای صادره برای متقاضیان ویزا از طریق SMC بود. تغییری که قرار شد برای این گروه اعمال بشه، این بود که اگه پیشنهاد کاری یا سابقه کار در نیوزیلند رو نداشته باشند، بهشون ویزای Job Search تعلق میگیره. معنی داشتن این ویزا اینه که فرد متقاضی اصلی مهاجرت دریافتش میکنه، سه ماه وقت داره که وارد نیوزیلند بشه، 9 ماه وقت داره که کار مرتبط پیدا کنه یا حداقل 3 ماه از این 9 ماه رو به کار مرتبط با تخصصش مشغول بوده باشه. در صورتیکه این شرایط احراز نشه، ویزا باطل میشه و اگر اداره مهاجرت برای تمدیدش متقاعد نشه، شخص باید به کشور خودش برگرده. در این مدت، همراهان این شخص (همسر و فرزندان) هم با دریافت ویزای گردشگری اجازه ورود به نیوزیلند رو خواهند داشت.
خوشبختانه به نظر میرسه که این تغییرات به شیوه گفته شده، در عمل هیچوقت اجرا نشد. من با یکی از موکلهای وکیلی که در ایران مورد تایید اداره مهاجرت نیوزیلند هست ارتباط داشتم و از ایشون، به نقل از وکیل مذکور شنیدم که به دلیل اعتراضاتی که از همان ابتدا به این تصمیم شد، عملا اجرا نشد. البته باورش بدون دلیل و مدرک ساده نبود؛ به خصوص که اداره مهاجرت هم هیچ خبری درباره تجدید نظر در این تجدید نظر (!) منتشر نکرد.
از طرفی، اگر قرار بود این تغییرات اعمال بشه، دلیلی نداشت کسی مثل من که پیشنهاد به کار یا سابقه کار در نیوزیلند رو نداشتم، برای سنجش دورنمای اشتغال مصاحبه بشم! یعنی با فرض اعمال قوانین جدید، باید بدون انجام هیچ مصاحبهای به من JSV تعلق میگرفت و انجام مصاحبه ناقض تغییرات مصوب بود!
القصه، ظاهرا اون تغییرات به صورتی که در وهله اول به نظر میرسید و یه مقدار هم ترسناک بود اجرایی نشده. هر چه قدر هر اینترنت، سایت اداره مهاجرت و فروم enz.org/forum رو زیر و رو کردم، اثری از این مسئله ندیدم.
من هر چه قدر گشتم، حتی نتونستم در قسمت "Latest News" سایت اداره مهاجرت خبر اعلام این تغییرات رو پیدا کنم! تا جاییکه یادمه، حدودا ماههای ژوئن یا اوایل ژوییه بود که این تغییرات اعلام شد. اما دیگه در بخش اخبار سایت اداره مهاجرت نمیتونید در این دو ماه هیچ خبری پیدا کنید؛ حتی اخبار انتخابهای هر دو هفته یکبار از pool!!!
متن انگلیسی که در پست شماره 96 میبینید (لینکش در ابتدای مطلب گذاشته شده)، سپیده خانم از سایت اداره مهاجرت کپی کرده و لینکش رو هم گذاشته، اما ....
بنابراین، میتونیم این تغییر رو منتفی بدونیم و پرونده این قضیه رو هم ببندیم و اگه کسی پیشنهاد کار نداره، به این معنی نیست که حتما JSV بهش داده میشه.
دوستان عزیز،
مطلبی رو که در ادامه میخونید، حسین برام ایمیل کرده و به اسم خودش تو وبلاگ میگذارمش. شما هم اگر مطلبی دارید که فکر میکنید میتونه برای بقیه مفید باشه، به نشانی 2migrators -at- gmail -dot- com یا نشانی 2migrators -at- outlook -dot- com بفرستید.
با تشکر از بابک عزیز که فرصت ارائه این مطلب را در اختیار من گذاشت.
اخیرا که در حال مطالعه یکی از شماره های مجله LinkZ بودم به مورد جالبی تحت عنوان Fast Facts برخورد کردم که به نظرم رسید ارزش یک پست جداگانه را داشته باشد. من در اینجا مختصری راجع به آن می نویسم و مطالعه کلیه مستندات Fast Facts را به عزیزان توصیه می کنم که در آدرس زیر قرار دارد:
http://www.dol.govt.nz/research/migration/lisnz/fastfacts.asp
در فاصله سالهای 2004-2005 مطالعه ای از طرف وزارت کار نیوزلند با استفاده از نظرسنجی و مصاحبه با بیش از 5000 مهاجر جدید تحت عنوان LisNZ انجام شده است. کلیه مصاحبه شوندگان کمتر از 3 سال از ورودشان به نیوزلند گذشته و به سه دسته با عناوین Wave1 (6ماه اقامت)، Wave2 (18 ماه اقامت) و Wave3 (36 ماه اقامت) تقسیم شده اند.
هدف از این مطالعه یافتن آمار و اطلاعات در مورد چگونگی استقرار مهاجرین در کشور نیوزلند و کمک به تصمیم گیران در راستای اتخاذ سیاست های مطلوب تر بوده است. خروجی های مطالعه، هم در قالب Fast Facts و هم در قالب گزارش هاست که در این آدرس قرار داده شده است:
http://www.dol.govt.nz/research/migration/lisnz/reports.asp
هر یک از Fast Facts ها به یکی از جنبه های استقرار از قبیل یافتن کار، زبان، سلامت و غیره پرداخته و نظر دسته های مختلف مهاجرین جدید را در غالب جداول آماری و نمودار نشان داده و با یکدیگر مقایسه کرده است. بطور مثال شکل زیر نشان دهنده میزان رضایت مهاجرین کشورها و مناطق مختلف از زندگی در نیوزلند است:
یا این شکل برداشت مهاجرین دسته های اول و دوم از وضعیت سلامت را نشان می دهد:
در مجموع و با در نظر گرفتن بقیه شواهد و اطلاعات به نظر می رسد خوشبختانه دولت نیوزلند اهتمام زیادی به استقرار موفق مهاجرین در سرزمین جدید دارد و این قوت قلبی است برای ما که امیدوار باشیم مسیر درستی را انتخاب کرده باشیم، اگرچه با سختی های فراوان همراه باشد.
نمودار کامل درخواست ویزای اقامت از طریق Skilled Migrant Category رو حسین عزیز برام فرستاده که برای مراجعات بعدی میگذارمش اینجا. اگر ایرادی داشت، بگید که با هم بیشتر بررسیاش کنیم.