دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

وضعیت بازار کار نیوزیلند

مروری بر بازار کار نیوزیلند


خروج تدریجی بازار اشتغال نیوزیلند از حالت رکود پس از بحران جهانی

 

تحقیقات نشان می‌دهد که اکنون زمان خوبی برای جستجوی کار در نیوزیلند است.

میزان اشتغال در سال 2011، سه و یک دهم درصد بیش از مقدار اندازه گیری شده در سپتامبر 2009 بوده است. و نرخ بیکاری به شش و سه دهم درصد رسیده است که فاصله معنی‌داری با میانگین هشت و دو دهم درصدی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) دارد؛ هرچند نرخ بیکاری در نیوزیلند در بیش از یک دهه اخیر پایینتر از میانگین نرخ بیکاری OECDبوده است.

 

دولت پیش‌بینی می‌کند که رشد اشتغال در سال 2013 با ادامه بازسازی کرایستچرچ و نیاز مناطق بازسازی شده به نیروی کار، سرعت بیشتری پیدا کند. پیش‌بینی این است که این روند با نرخ رشد نه چندان بالای یک تا یک و نیم درصد، تا سال 2015 ادامه پیدا کرده و نرخ بیکاری تا مارس 2016 به حدود چهار و هفت دهم درصد برسد.

 

 

مشاغل مورد نیاز

 

در کشور نیوزیلند موقعیت‌های شغلی متفاوت و متنوعی وجود دارند. اما برخی از مهارتها بیشتر مورد نیاز هستند. عناوین مشاغل مورد نیاز در سایت اداره مهاجرت نیوزیلند قابل مشاهده است.

در منطقه کانتربری نیز که در حال بازسازی پس از زلزله‌های ماههای پیش است، مشاغل خاصی به شدت مورد نیاز هستند. در جدول زیر به طور خلاصه مشاغل مورد نیاز در کوتاه مدت، بلندمدت و در منطقه کانتربری را مشاهده می‌کنید. 

  



منبع: newzealandnow.govt.nz

پست آخر ...

یه روزی تو بیشتر از 2 سال پیش این وبلاگ شروع به کار کرد...اون موقع ها یادم میاد که تازه برای کانادا اقدام کرده بودم و هدفم این بود که با بر و بچه های مهاجر کانادا بیشتر آشنا بشم.. اون پرونده کانادا هنوز هم بازه و اون جور که معلومه مدیکال های کانادا داره میاد. اما نه من حوصله کانادا رفتن رو دارم و نه فکر می کنم دیگه عملیه. به هر حال اون موقع ها قرار بود که ویزای کانادا یکساله بیاد و اونایی که دستاندرکار کانادان دیدن که این یکسال خیلی بیشتر از اینها طول کشیده...

 

قبل اون برای نیوزلند اقدام کرده بودم، منتها ویزای تحصیلی و اون موقع هنوز کمتر کسی اسم نیوزلند رو شنیده بود. دیگه خودتون دیدین که چه پروسه پیچیده ای داره نیوزلند و هنوز یادم نمیره که چه دردسرایی کشیدیم سر تفسیر مدارک نیوزلند. فکر کنم 6 ماه طول کشید تا فهمیدم چی به چیه مدارک نیوزلند. به موازاتش برای مهاجرت هم می خوندم و کم کم دیگه حرفه ای شده بودم.... یادم نمیره که باید پول زیادی رو به عنوان وثیقه به دانشگاه پرداخت کردیم و بعد منصرف شدن پس گرفتیم و تو همین رفت و آمد، ما ضرر که نکردیم هیچ، کلی هم سود کردیم!

 

بماند...از همون موقع ها که تو پروسه مهاجرت افتاده بودم، گرفته بودم این داستان رو که ما چقدر اطلاعات رو از هم دریغ می کنیم و میدیدم دوستانی رو که چقدر بی دریغ اطلاعاتشون رو در اختیار بقیه میزارن..از امیر (پانیذ) و علی مهدی پور (زیر آسمان سوئد) بیشتر از همه  تاثیر گرفتم و همیشه دوست داشتم که من هم سهمی داشته باشم در گسترش فرهنگ کمک کردن و اطلاع رسانی

 

بعد از اینکه به سوئد اومدم، من بودم و کلی اطلاعات از پروسه مهاجرت به نیوزلند و بهانه خوبی بود تا کمکی باشم در شکستن این فرهنگ غلط پنهان کاری های ما جماعت.

 

بماند که این وبلاگ هم از ابتدا دو نفری بود و مهاجر دیگر هم همانی بود که هنوز هم هست و خواهد بود، ولی یک پست بیشتر ننوشت...

 

 یادم میاد که اوایل خواننده ها کم بودند و 90-80 تا خواننده در روز بیشتر نبود ولی کم کم زیاد شدند و با آمدن سپیده عزیز و پست 20 دلیل ... وبلاگ شکل جدی تری گرفت...

 

دوستی مثال جالبی میزد، می گفت پایت را که از کشورت که بیرون میگذاری مثل سنگی هستی که از بالای کوهی پرت شده ای...معلوم نیست کی و کجا آرام می گیری...ولی بالاخره آرام می گیری...ما هم همین جماعت مهاجر بودیم و هستیم و هر کداممان هم مثل همان سنگ ها از یک جایی پرت شده ایم..یکی از بالاتر پرت شده است و یکی از پایین تر...

 

به آمار ماهانه وبلاگ اگه نگاه کنید، حداقل هفته ای یک پست رو داشتیم..توی همه این هفته ها هم الزاما حال ما خوب نبوده و الزاما هم تو زندگی ما همه چی سر جاش نبوده..اما نوشتیم و هر کاری چه از دست من و چه از دست سپیده عزیز و این اواخر بابک انجام دادیم...برای من خیلی پیش اومد که همه چیم به هم ریخته و در هم و برهم بود و با جواب یک کامنت و راه افتادن کار یکی و یه تشکر کوچیک همه چیم رو فراموش کردم و دوباره روز از نو بود و روزی از نو....این کمک های کوچیک رو از هم دریغ نکنیم و بزاریم که این انرژی های مثبت به چرخه خودشون ادامه مسیر بدن...یه روزی دوباره به خودمون برمی گردن...

 

من کاری که از دستم بر میومد رو انجام دادم و فکر نمی کنم که دیگه جایی برای نوشتن من مونده باشه..هر اومدنی یه رفتنی هم داره..متاسفانه من برای مهاجرت به نیوزلند اقدام نکردم و قصدی هم براش ندارم. ولی خیلی دوست دارم که یه روز بیام و قشنگترین جای زمین رو ببینم.. چند وقت پیش سوئیس بودم و میدونین که میگن سوئیس دومین جای زیبای دنیا بعد نیوزلنده. جای فوق العاده قشنگیه که آدم دائما احساس می کنه که توی کارت پستال ها و کارتون هاست و نه واقعیت. برام جالب بود و اون موقع که با خودم میگفتم اگه اینجا اینقدر قشنگه که آدم اینقدر مات و مبهوت میشه، پس نیوزلند کجاست؟!!

 

خلاصه اینکه مطمئنا روزی نیوزلند هم میام و امیدوارم که همه شما رو که برای مهاجرت به این سرزمین زیبا اقدام کردید، از نزدیک ببینم...:)

 

 خوشحالم از اینکه رویه این وبلاگ در اطلاع رسانی، در بیشتر وبلاگ های دوستان نیوزلند نشین دیده میشه هر کسی سعی در داشتن سهم در این اطلاع رسونی داره. به نظرم جو دوستانه ای که در وبلاگ ها دیده میشه قابل تحسینه. نمیتونم خوشحالی قلبی خودم رو از این قضیه پنهان کنم که تونستم هر چند کم در دوستی شما با هم تاثیر گذار باشم . این به اندازه کافی راضیم می کنه که به کم و کاستی ها و حرف و حدیث ها توجهی نکنم

 

حرف دیگه ای نمونده غیر از اینکه دعا کنم که روزی پیش بیاد که هیچ کسی نخواد از سرزمین پدریش رو برگردونه و همه به ایران خدمت کنیم نه جای دیگه. من هم هستم، اما نه راجع به مهاجرت خواهم نوشت و نه نیوزلند.

 

به امید دیدار همتون تو ایران، روزی که هممون برگردیم..

 

/ناصر 

 

پ.ن. 1- این وبلاگ تا شما هستین، هست و به عنوان منبعی برای اطلاعات باقی خواهد موند. البته امیدوارم که بابک عزیز این راه رو ادامه بده و این وبلاگ و شما رو تنها نزاره. 

         2- این وبلاگ هم توسط سپیده عزیز راه اندازی شده و مطمئنا جای خوبی خواهد بود برای بقا دوستیهاتون.


چند نکته برای موفقیت در پیدا کردن کار

قبلا مطالب مختلفی در مورد کار پیدا کردن در نیوزیلند و نوشتن رزومه نوشته شده. اما شاید بهتر باشه یه مقدار دقیقتر به موضوع نگاه کنیم و ببینیم برای کار پیدا کردن تو نیوزیلند باید چه کار کنیم. چه کارهایی هست که از همین حالا و پیش از رفتن به اونجا بتونیم انجام بدیم؟ چه ابعادی وجود دارند که نیاز به سرمایه گذاری (صرف وقت و هزینه) دارند و ما بتونیم از هیمن الآن به فکرشون باشیم و یه مقدار آینده‌نگری کنیم؟

احتمالا شما هم با من هم‌عقیده‌اید که نگران این موضوعات نبودن و همه چیز رو به زمان رسیدن به نیوزیلند رها کردن، چندان عاقلانه نیست. ما ایرانی‌ها به چند دلیل در اوایل مهاجرت مشغله خیلی زیادی پیدا می‌کنیم و هر کاری که بتونیم همینجا تا حد امکان انجام بدیم یا دستکم بهش فکر کنیم و خودمون رو براش آماده کنیم، در مقصد دغدغه کمتری خواهیم داشت. دلایل مشغله زیاد هم می‌تونه عدم تسلط به زبان انگلیسی، عدم آشنایی با قوانین از همه جهت، شوک فرهنگی، شوک تکنولوژی یا شوک آزادی باشه.

هدف این متن دقیق شدن روی موارد طرح شده و صحبت از جزییات نیست. بلکه ایجاد چارچوب ذهنی دقیق و ترسیم یک نقشه راهه که در آینده هم بتونید بهش رجوع کنید؛ انشاء اله. شاید در آینده بتونیم به هر کدوم از موارد ذیل هم نگاه جداگانه‌ای داشته باشیم. اما در اینجا، در هر مورد به توضیحات کوتاه در حد یک یا دو پاراگراف بسنده می‌کنم تا فقط مسیر مشخص بشه. 

 

1) تقویت زبان انگلیسی (آمادگی برای مصاحبه و مکالمات تلفنی- job hunting و telephoning)- زبان انگلیسی اگر بیشتر از مدارک آکادمیک، سوابق شغلی و تجربیات تخصصی به کارتون نیاد، کمتر هم بکار نخواهد اومد. دوستانی که علاقمندند، می‌تونن از بسته‌های آموزشی زیر برای تقویت زبان انگلیسی استفاده کنن:

  • زبان عمومی:‌Englishpod  و منابع آنلاینی مثل radionz، tvnz و listen-to-english.com.
  • زبان مخصوص مکالمات تلفنی: Cambridge Telephoning in English
  • زبان مخصوص انجام مصاحبه‌های شغلی: Cambridge English for Job-hunting

 2) بررسی بازار و شناسایی مهارتهای مورد نیاز در فیلد تخصصی شما- حتما از همین حالا که هنوز نرفتید، بازار رو زیر نظر بگیرید و ببینید در رشته تخصصی شما چه مهارتهایی بیشتر مورد علاقه و نیاز بازار هستند. باید فهرستی از مهارتهای hot بازار اونجا درست کنید و مهارتهای خودتون رو هم کنارش بگذارید. اونوقت مقایسه کنید و ببینید چند تا از اون مهارتها رو دارید. در این صورت، می‌تونید نسبت به خودتون و شانس اشتغالتون نگاه واقع‌بینانه‌تری داشته باشید.


3) کسب یا ارتقای مهارت‌های مورد نیاز بازار- طبق فهرستی که در مرحله قبلی درست کردید، مهارتها یا تجربیات کاری که بهتره قبل از رفتن کسب کنید رو مشخص کنید و برای حمله بهشون برنامه ریزی کنید. فقط مواظب باشید با چشم نزنید تو مشتش! ;)


4) نوشتن رزومه با قالب مناسب- رزومه خودتون رو با قالب استاندارد بنویسید. تو نیوزیلند معمولا کارفرماها از متقاضیان CV و cover letter می‌خواهند. در مورد رزومه نویسی و روش متداول اون در نیوزیلند مطالب زیادی در اینترنت هست. در این باب، می‌تونید به seek.co.nz سر بزنید.


5) تغییر و بروزرسانی رزومه برای هر موقعیت کاری- توجه داشته باشید که ارسال یک رزومه برای تمامی موقعیتهای شغلی کار صحیحی نیست. برای هر موقعیت ممکنه لازم باشه که مهارتهای خاصی رو پررنگتر نشون بدید و بعضی مهارتها و تجربیات رو اصلا حذف کنید. بنابراین رزومه‌های مختلف بر اساس موقعیت‌های کاری مختلف درست کنید و اگر تونستید با استفاده از کلمات کلیدی یا یه روش کدگذاری مخصوص خودتون، نشون بدید که هر رزومه مخصوص چه موقعیت شغلی بوده تا در آینده رجوع بهشون راحت باشه و از دوباره کاری برای موقعیتهای مشابه اجتناب کنید.

 

6) مرتب کردن و ثبت دقیق تمامی موارد ارسال رزومه و درخواست استخدام- خب، یکی از کارهایی که باید بکنید، ثبت تمامی درخواستهای ارسالی، تاریخ ارسال، نام شغل مورد تقاضا و اطلاعات کارفرماست. این کار به مرتب کردن فعالیتهای انجام شده، تسهیل مرور اونها و پیدا کردن نقاط قوت و ضعف احتمالی کمک می‌کنه. یکی از کارهایی که با این اطلاعات میشه کرد اینه که مرورشون کنید و اونهایی رو که منجر به تماس از طرف کارفرما و استخدام نشده بررسی کنید. شاید مهارتهای خاصی درشون مشترک باشه که شما فاقد اونها هستید. اگر این طور باشه، می‌تونید با مطالعه یا شرکت در کلاسهایی خودتون رو بروز کنید. یکی دیگه از کارها اینه که با کارفرماهایی که با شما تماس نگرفتند، تماس بگیرید و بهشون توضیح بدید که تازه مهاجر هستید و .... ازشون بخواید که در صورت امکان دلیل عدم انتخاب شما رو توضیح بدن تا در موارد بعدی بتونید نقاط ضعفتون رو جبران کنید. اگر از 10 کارفرما، یکی‌شون هم همچین لطفی به ما بکنه، اتفاق خیلی خوب و مثبتی محسوب میشه. :)


7) عدم صرفنظر از موقعیتهای پروژه‌ای و نیمه‌وقت- هیچ دلیلی نداره از موقعیتهای پروژه‌ای و پاره وقت صرفنظر کنید. چند مزیت غیرقابل انکار در پیدا کردن همچین شغلی وجود داره:

  • به شما فرصتی می‌ده تا با محیط‌های کاری و فرهنگ سازمانی اونجا آشنا بشید.
  • تقویت زبان انگلیسی.
  • فرصت تبدیل این موقعیت به یه کار ثابت.
  • آشنایی با افراد جدید (networking) و احتمال خلق فرصتهای جدید کاری و اجتماعی (settlement and contribution).

 

8) تخصیص وقت مناسب برای این کار (5 روز در هفته به صورت تمام وقت)- دنبال کار گشتن، پیگیری مکاتبات و درخواستهای استخدام پیشین، تصحیح، تغییر و بروزرسانی رزومه و ... وقت زیادی می‌خواد که اساسا خودش یه جور شغله. یعنی بدون اغراق ممکنه زمانی که دنبال کار هستید، روزی 7-8 ساعت وقتتون رو بگیره. تخصیص این زمان به این کار کاملا درسته. فکر نکنید که دارید وسواس بیش از حد به خرج می‌دید. 


9) استراحت کافی- خب، داشتن یه همچین شغلی خستگی‌های خودش رو هم داره. آخر هفته خودش رو هم باید داشته باشه دیگه. در هفته 5 روز کار کنید؛‌ یعنی 5 روز مشغول کار «به دنبال کار گشتن» باشید. آخر هفته مال خودتون باشید و بذارید یه هوایی به سرتون بخوره. تو این دو روز، به خودتون انرژی مثبت بدید و با بالا بردن اعتماد به نفس خودتون رو برای هفته کاری بعد آماده کنید.


10) داشتن امید- از دست ندادن روحیه، یکی از مهمترین ارکان موفقیت در کشور جدیده. با توجه به مطلب قبلی این وبلاگ، دیدید که چطوری نداشتن روحیه باعث میشه با یه بلیط یکطرفه، برگردیم سر جایی که الآن هستیم (بلا به دور!). بنابراین، باید به خودتون روحیه بدین. اگر تقاضاهای مکرر شما برای استخدام تا مدتی به نتیجه نمی‌رسه، تقصیر شما نیست. سعی کنید از دید کارفرما هم به این قضیه نگاه کنید و بهشون در انتخاب حق بدین.

 

11) انجام کار داوطلبانه- در پست‌های قبلی ازش صحبت شده. از مزایای اون می‌تونه کمک به حضور در اجتماع، تقویت زبان، آشنایی با فرهنگ مردم و فرهنگ کارشون و شاید پیدا کردن کار واقعی باشه. 


12) ایجاد اکانت و رزومه در LinkedIn- داشتن یه اکانت در LinkedIn علاوه بر اینکه شما رو با دوستای فعلی‌تون مرتبط نگه میداره، بهتون اجازه می‌ده دوستای جدید پیدا کنید، آگهی‌های استخدام جدیدی رو ببینید و ارتباطاتتون رو گسترش بدین (networking). من فکر می‌کنم حتی ارتقای اکانت به یه اکانت پولی هم روی این سایت بد نباشه. 


*****

مطالب قبلی مرتبط با پیدا کردن کار در نیوزیلند:

پیدا کردن کار در نیوزیلند: http://2migrators.blogsky.com/1390/11/26/post-150/

 

مشاغل داغ بازار، نوشتن رزومه و ...: http://2migrators.blogsky.com/1390/09/01/post-130/

 

کار پیدا کردن در نیوزیلند: http://2migrators.blogsky.com/1390/05/12/post-101/

 

مراحل جذب شدن در کشور جدید

پیرو مطالب پست‌های قبلی، برای اینکه تصور دقیقتری از مستقر شدن در نیوزیلند داشته باشیم، بد ندیدم مطلبی رو که ssnz.govt.nz در مورد مراحل استقرار یا سکنی گزیدن (settlement) تو یه کشور جدید نوشته، ترجمه کنم. این مطلب رو در ادامه می‌خونید: 


***


مهاجرت به کشوری جدید برای بسیاری از افراد و خانواده‌های آنها موضوعی چالش برانگیز است. برخی افراد خیلی زود با محیط خو می‌گیرند. برای برخی دیگر، این اتفاق به مقداری زمان نیاز دارد. 


حمایت در زمان ورود

بیشتر افراد وقتی در کشور جدیدی سکنی می‌گزینند، شش مرحله مختلف را تجربه می‌کنند. این مراحل را می‌توان در منحنی زیر که به منحنی استقرار مشهور است، مشاهده کرد: 





دوراندیشی (Forethought): در این دوره برای مهاجرت و اسبابکشی به نیوزیلند برنامه‌ریزی می‌کنید. ایندوره از این بابت مهم است که انتظاراتی واقعبینانه برای خود در کشور جدیدتان تعریف نمایید. 


جذابیت (Fun): در این دوره فرد مجذوب و شیفته آشنایی با افراد و مکانهای جدید می‌شود. در این دوره، مهاجران برداشت کاملا مثبتی درباره خانه جدید خود دارند. 


ترس (Fright): بالاخره -معمولا با یک حادثه بد- زمانی می‌رسد که از وضعیتی که در آن قرار گرفته‌اید ناخرسند و احتمالا خسته می‌شوید. 


پرواز (ّFlight): در این مرحله، اگر حوادثی رخ دهد و فرد مهاجر یا خانواده  وی دوست نزدیک یا خویشاوند قابل اتکایی نداشته باشند، ممکن است به فکر بازگشت به موطن اصلی خود بیفتند.  


مبارزه (Fight): در این مرحله، اگر فرد تازه مهاجر دوام بیاورد و با توجه به دید واقعبینانه‌تری که پیدا کرده، آگاهانه تصمیم به ماندن بگیرد، مجددا روند تحولات مثبت می‌شود. 


تطابق با محیط (Fit): تا این مرحله، بیشتر چالشهای پیش رو مربوط به موارد روتین و روزمره هستند، نه لزوما در مورد بودن در کشوری جدید. اما در این مرحله، فرد تازه واره تصمیم گرفته که در نیوزیلند بماند و به نوعی حس تطابق با محیط می‌رسد. در این مرحله، از تصمیم خود برای مهاجرت و تحمل مشکلات در این ماهها یا سالها احساس رضایت می‌کند. 


تقریبا هر کسی که وارد نیوزیلند می‌شود، این مراحل را در هجده تا بیست و چهار ماه اولیه ورود، پشت سر می‌گذارد. 

نکته مهم این است که شما و حتی کارفرمایتان بدانید که مواجه شدن با فراز و نشیبهای فوق کاملا طبیعی است. ضمنا این نکته نیز مهم است که بدانید در هر کجا که هستید، می‌توانید از خدمات و مشاوره Settlement Support New Zealand استفاده نمایید. 


لینک منبع:

http://www.ssnz.govt.nz/living-in-new-zealand/moving-to-new-zealand/about-settling-in.asp

سقف پیشرفت در سرزمین جدید (1.5)

آقا ناصر زحمت کشید و تو چند پاراگراف، سوالات مهمی رو مطرح کرد که متاسفانه خیلی از کسانی که به دنبال ترک کشور خودشون هستن، بهش بی‌توجهند یا اصولا این سوالات تو ذهنشون شکل نگرفته. هرچند، خوشبختانه دوستانی که تو این جمع هستن، به صورت قریب به اتفاق دلایل قوی برای رفتن دارند. 

به نظر من خیلی مهمه که معنای مهاجرت برای ما صرف «فرار» نباشه. وقتی فرار می‌کنیم، مهم نیست که به کجا می‌ریم. فقط می‌خوایم که اینجایی که الآن هستیم نباشیم. اما داشتن چنین ایده‌ایی برای مهاجرت، اصلا جالب نیست. حداقل یه فرد تحصیل کرده که توانایی‌ها و تجربیات خاصی داره که ممکنه در کشورهای دیگه طرفدارایی داشته باشه، می تونه مهاجرت رو به صورت بهتری معنی کنه. 

کسی که برای رفتن فقط «دلایلی برای نماندن»‌ داره، بهتره مواظب باشه؛ چون احتمالا در فکر فراره. و اینجوری زیاد خوب نیست. آخر آخرش، ته تهش، بعد از مهاجرت و چند سال زندگی تو کشور مقصد و به ثبات رسوندن شرایط، می‌بینیم که اونجا هم مشکلات خودش رو داره. لازم نیست که بگم چه مشکلاتی. حدس زدنش هم چندان سخت نیست و قصد ندارم به اونها بپردازم. می‌خوام بگم که در نهایت امر و با مرور چندباره دلایل مهاجرت، به نقطه‌ای می‌رسیم که تفاوت دو کفه ترازوی «ماندن» یا «رفتن» آنقدر کم و جزییست که اولا، تبدیل به تصمیمی کاملا شخصی می‌شه؛ ثانیا، باید دلایل محکم برای رفتن داشت و از تصمیمات احساسی اکیدا اجتناب کرد؛ ثالثا، برای رفتن باید برنامه‌ای حساب شده داشت. 

برای پیش‌بینی مشکلات و چالش‌های احتمالی و برای تعریف یه برنامه معقول، ناصر سوالات بسیار بجایی رو حول محور کاریابی و اشتغال طرح کرد. که شاید بشه عناوین زیر رو بهشون داد:


1.   گزینش‌های نژادی و ارتقای شغلی

2. انطباق مهارتها با نیازهای بازار در کشور مقصد

3. نحوه تهیه رزومه و CV و مشکلات مرتبط با اون


سوالات فوق، دریچه‌ای رو به واقعیاتی به روی همه ما باز می‌کنه که شاید چندان خوشایند نباشند، اما غیرقابل انکارند. از جنس جبر و تقدیر نیستن، اما به هر حال وجود دارند و برای تغییر دادنشون باید مقدماتی رو فراهم کرد و تدابیری اندیشید. 

البته اینکه بیشتر مهاجرا در استرالیا، کانادا یا نیوزیلند به رده‌های بالای شغلی نمی‌رسن، دلایل دیگری هم در کنار تبعیض نژادی مستتر در جامعه داره. اما به هر حال بد نیست کمی هم با این مباحث به ذهن خودمون قلقلکی بدیم. ;)

درباره آیتم اول، قبلا یه مقاله با موضوع name discrimination خونده بودم که گشتم تو اینترنت پیداش کردم. برای مطالعه این مقاله، لینکش رو اینجا گذاشتم. فکر کنم جالب باشه. جالب که نه؛ اما در خور تامل. 


ارسال نظر برای این مطلب بسته شده تا در مطلب قبلی بحث رو ادامه بدیم. :)


تو دو-سه مطلب قبلی بهاره لطف کرده بود و به مطلبی اشاره کرده بود که مدت موندن EOI توی pool رو سه ماه نشون میداد؛ در صورتیکه توی سایر صفحات سایت immigration و دستورالعملهای موجود، این مدت شش ماه ذکر شده بود. 

پیرو این تناقض عجیب و غریب، من یه ایمیل به اداره مهاجرت زدم و پیگیر ماجرا شدم. عین سوال و جواب طرح شده رو در ادامه می‌خونین:

-------------------

Q:

Hello, 

I thought that a submitted EOI will remain in the pool for 6 months. And, as far as I know, this was the case before. Has this period been changed to three months? I am completely mixed up! 

here I can read that this period is six months and here it is three months. 

Would you please let me know that which page contains the latest rules about this issue?

Thanks in advance,
Babak
------------------
A:
Dear Babak,

Thank you for contacting us.

I have informed the relevant team to have the link correct, as the three month timeframe is incorrect. I have attached the correct information directly from our Immigration Operations Manual.


SM3.20 Currency of an Expression of Interest

An EOI is current for a period of six months from the date of initial submission to the Pool unless no Pool selection of Expressions of Interest has occurred within that six-month period. Where this is the case, the Expression of Interest is current until such time as a selection from the Pool of Expressions of Interest has occurred.
An EOI that is no longer current will be withdrawn from the Pool.
An EOI will also be withdrawn from the pool if it is rejected after selection because it does not meet prerequisites for entry to the Pool and as a result no invitation to apply has been issued.




Please contact us if you require further assistance.

Kind regards

Caroline
Customer Service Officer
Immigration Contact Centre
P O Box 3773, Shortland Street | Auckland | New Zealand
Tel: +64 9 9144100 or 0508 55 88 55| Fax: +64 9 914 4119


/بابک