دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

میشه هر روز، 32 ساعت باشه؟

چند وقتیه که سرم خیلی شلوغه. وقت سر خاروندن هم ندارم.  به هر چی و هر کاری می‌رسی، باز هم کارهای ناتموم دیگه‌ای داری. از کارهای کوچیک مثل تعمیر یه وسیله کوچیک برای بردن یا حتی دادنش به دوست و آشنا بگیر تا جابجایی اثاثیه منزل و اینکه آخرش چی ببریم، چی نبریم. مرتب تو این فکرم که چند تا چمدون می‌تونیم ببریم؟ یا اصلا وسایلی که می‌خواهیم ببریم، چند کیلو می‌شن؟ تو خیابون، ترمینال و فرودگاه آدمها رو که می‌بینیم، بر و بر به ساک و چمدوناشون نگاه می‌کنیم تا ببینیم مثلا این یکی خوبه؟ به نظرت چند کیلوئه؟ آدم می‌تونه تنهایی جابجاش کنه؟ چرخش نمی‌شکنه؟ خود چمدونه خیلی سبک نیست؟ خیلی سنگین نیست؟ آخه باید سبک باشه تا جای وزن بار مجاز رو نگیره. تو خونه داری چای می‌خوری، یه دفعه فکر می‌کنی این فنجون رو میشه برد؟ چند تا فنجون ببریم؟ 4-5 تا ببریم. باور کنید شک بین 4 و 5 هم چند دقیقه وقتمون رو می‌گیره! لیوان دسته دار هم یادمون باشه ببریم، چون سپیده می‌گفت اونجا پیدا نمیشه! 

از طرفی تهیه وسایل و حتی البسه‌ای که نیاز داری هم وقت می‌خواد، هم تمرکز تا بتونی چیزهایی رو که واقعا نیاز داری پیدا کنی و بخری و البته جنس خوبش رو هم بخری. هم اینکه باید ملاحظات اقتصادی رو هم فراموش نکنی و سعی کنی خیلی ولخرجی نکنی. از شما چه پنهون، وقتی هم دنبال چیز خاصی تو بازار می‌گردی، محاله بتونی راحت پیداش کنی و باید حداقل چند ساعت وقت صرف یافتنش کنی. تازه اونهم اگه اصلا تو یه روز پیدا بشه! 

خسته و کوفته از همه اینها که میای خونه، تازه می‌رسی به ابراز احساسات همسر، احساسات نوستالژیک، دلتنگی‌های آینده نزدیک، کل کل سر اینکه تو مدتی که من جلوتر می‌رم اونور آب، من دلم بیشتر برات تنگ میشه یا برعکس ... [نیم ساعت هم چیزی شبیه سکانس غمناک فیلم‌های هندی، اونجاش که آرتیسته می‌خواد بره یه مسافرت دور] میایم یه سری خرت و پرت رو بریزیم بیرون و یه سری  وسایل رو چک کنیم که اونهایی رو که به درد نمی‌خورن از سرمون باز کنیم، یه دفعه یه زیرخاکی پیدا می‌کنیم و یاد بچگی و نوجوونی و جوونی‌مون میفتیم.... 

همه اینها یک طرف، اینکه وقتی رو در طول روز به مطالعه و آپدیت کردن خودت اختصاص بدی، اینکه اگه فرصتی شد یه مقدار زبان بخونی یا از اون بهتر، راجع به فنون مصاحبه مطالعه کنی و موضوعاتی از این دست... اندک وقت باقی مونده رو می‌گیره. در واقع همه اینها همزمان شدنی نیست. قاعدتا باعت اولویت بندی کرد و احتمالا از خیر یه سری کارها هر چند به صورت موقتی گذشت. 

خواستم این تجربیات رو براتون بنویسم تا هم خودتون رو برای کورانی از کارها و فعالیت‌ها در این دوره که به زودی بهش می‌رسید آماده کنید و هم بدونید چرا کمتر می‌نویسم. خلاصه به بزرگواری خودتون ببخشید. 


کاش می‌شد روزا بلندتر باشه. جدی میگم به خدا! تعارف نیست. 

---

آقا مجید گل هم زحمت کشیدن دو سه هفته پیش یه سری فایل خیلی خیلی عالی از دوره‌های SKILLMAX برای مهاجران تازه وارد به استرالیا برام فرستادند. سعی می‌کنم در اسرع وقت اینها رو به همراه یه سری فایل زبان (عمومی، مکالمات تلفنی و مصاحبه شغلی) مرتب و دسته بندی کنم و رو اینترنت به اشتراک بذارم. 

نظرات 26 + ارسال نظر
مجید 1391/09/13 ساعت 07:26

آقا بابک
خدا قوت
واقعاً با این همه مشغله موندم چجوری وقت می زاری و جواب تک تک دوستان رو می دی .درود بر تو .مطمئن باش با نیت پاک و صداقتی که داری خداوند همیشه کاراتو جفت و جور میکنه و آینده ای بسیار زیبا و سبز در انتظار تو و خانواده محترمت خواهد بود.
موفق باشی

ممنون. لطف دارید.

علی 123 1391/09/13 ساعت 07:58

بابک جان من هرچی به این سایتهایی که توی نیوزیلند طراحی شده نگاه می کنم می بینم چیز خاصی نداره که آدم نتونه عین اونها کار کنه، حتی گاهی زیادی ابتدایی به نظر میرسن. اما نمی دونم چرا اینقدر برای استخدام کردن نیروی کار رزومه های عجیب غریب می خوان تا اونجا که گاهی حتی اسم بعضی تکنولوژیهای مورد نیازشون رو هم نشنیدم! یعنی واقعا طراحهای اون وب سایتها اینقدر حرفه ای بودن؟ موفق باشی به روزهای خوب آینده فکر کن، بهت انرژی میده.

حق با شماست. البته یکی از معضلات کارفرماها هم اینه که به دام این شرح وظایف پیچیده گرفتار میشن. در صورتیکه وظایف کلیدی که در واقع نیاز دارند، اونچنان عجیب و غریب نیست.

قربانت علی جان. حتما همین کارو می‌کنم. :)

ماهی 1391/09/13 ساعت 08:24

به, به این اقا بابک که اینقدر احساسات به خرج می دن .عزیزم زیاد خودتو اذیت نکن من همه کارو واست می کنم . برو خیالت راحت
ارامش بهترین چیزه عزیزم

مجید 1391/09/13 ساعت 09:23

علی جون بابا تعطیلن !
ایشالله میریم اونجارو آباد می کنیم.

حسین 1391/09/13 ساعت 09:36

بابک جان

چک لیست یادت نره. و مهم تر از اون تیک زدن چک لیسته که هم به آدم آرامش میده و هم اطمینان از اینکه چیزی از قلم نیفتاده.
حتی میتونی از همین الان چمدونهات رو بزاری دم دست و به مرور چیزهایی رو که باید ببری و این روزها بهش نیاز نداری رو بزاری داخلش. این طوری تخمین بهتری از وزن بارهای همراه رو بدست میاری

حسین جان، ممنون از توصیه‌هات. من چک لیستم رو از سال 2010 درست کردم و مرتب هم روش version میخوره.

salnooshka 1391/09/13 ساعت 09:43

خوب و بد ، سخت و آسون اینا همش میگذره . به روزی فکر کنید که تمام این هفت خوانو پشت سر گذاشتین، پاتونو انداختین رو پاتون و به گذشته که فکر میکنید بخاطر تحمل همه اینها و کم نیاوردن یه لبخند از سر رضایت ناخودآگاه میشینه رو لبتون. اینه که ارزششو داره واقعا
ایشالا روزی ما ...

ناهید 1391/09/13 ساعت 13:40

خسته نباشی بابک جان
شما زمان خوبی این استرسات شروع شده و خیلی هم خوبه .با این اوضاع اقتصادی ما داریم 3 برابر از مغزمون کار می کشیم.

من از 2/5 پیش که شروع کردم به این پروسه , همش در حال همین حساب کتاب ها بودم ( از تهیه رزومه بگیر تا نگه داشتن یک سری وسایل و نخریدن یک سری چیزها).
الان دیگه به خودم قول دادم تا وقتی کارم قطعی نشه به جز در مورد زبان در مورد هیچی جدی نباشم .

امیدوارم اونجا هم موفق باشی

ممنون.

مهتاب 1391/09/13 ساعت 18:19

سلام دوستان
آقا بابک کمکی از دست ما برمیاد خواهشا بگوها :) حداقل کاری که می تونم بکنم اینه که براتون دعا کنم با دل شاد اونجا زندگی کنید. به امید شنیدن خبرهای خوب ...

ممنون. لطف دارید.

داریوش 1391/09/13 ساعت 19:53

بابک جان خدا قوت

باید روزای شیرین و در عین حال غریبی باشه.
اگه کاری هست که من میتونم کمکی باشم ما رو هم دوست خودت بدون وبگو .با کمال میل انجامش میدم.

ممنون داریوش جان. لطف دارید.

سوسن-شهاب 1391/09/14 ساعت 06:42

سلام به همه عزیزان
به حسین :
بچه ها باید student visa داشته باشن و در براساس نزدیکی به آدرس محل سکونت و سن بچه ثبت نام ودر کلاس مورد نظر می ره وسه روز در هفته معلم زبان خواهند داشت و جالب اینه که خیلی زود راه می افتن .جای هیچ نگرانی نیست .
در مورد تجربه کار خیلی مفصل تر سر فرصت می نویسم .
فقط اینو بگم که خیلی باید حوصله کنید خسته وناامید نشین وتلاش کنید حتما موفق می شید
به رومینا :
اول اینکه در مورد گفته آفیسر که ماهی 1000 تا کافیه باید بگم 1000 تا در حد min زندگی در اینجاست فقط خوراک واجاره واینترنت .
اینجوری بگم : یک خونه 2 خوابه با تمام وسایل در مرکز شهر که به همه جا نزدیکه هفتگی 430 دلار نیوزلند
اینترنت همراه تلفن خونه80 دلار در ماه
هزینه برق 120 دلار در ماه
هزینه خورد وخوراک با کمترین اصراف وبیشترین قناعت 1200دلار در ماه
این رقمها برای خانواده سه نفری ماست می تونه کم وزیاد هم بشه .
باتشکر ازهمه

سوسن-شهاب 1391/09/14 ساعت 06:48

رومینا جان در مورد ورود وبقیه بقول شما داستان حتما خواهم نوشت چون واقعا داستانی برا خودش .
سوسن

بابک جان فکر کردن به موقعیت تو، هم حس خوب داره و هم حس نگرانی و ترس.
همه بخوبی می دونیم که تغییر هر نوع اینرسی ،کار سختیه.حتی وقتی می خواهیم کارمونو عوض کنیم کلی احساس منفی داریم، چه برسه به کشور.

مطمئن هسنم تو و همسرت دارین با برنامه این همه سختی را قبول می کنید و دنبال هدفاتون هستین. فقط به اونا فکر کنید تا سختی هاش که در آینده خاطره میشه براتون کمی راحتر بشه.

:)

حتما.

سعید.م 1391/09/14 ساعت 07:22

سلام به آقا بابک و دوستان مهاجر، اللخصوص آقا ناصر و سپیده گرامی

بعد از مدت طولانی موفق شدم به وبلاگ دو مهاجر سر بزنم.
خیلی خوشهالم که می بینم تعداد زیادی از دوستان با راهنمایی دوستان پیشکسوت موفق به طی مسیر مهاجرت شدند.
یه خسته نباشید به بابک عزیز، که امیدوارم موفق باشه.
بابک خان میدونم چه احساسی داری آقا از این کیسه های وکیوم قافل نشو که خوب چیزیه _ از طرفی نمیدونم اطلاع دارید یا نه اکثریت شرکتهای هوایی برای بار همراه مسافر محدودیت های قایل شدند از لحاظ وزنی (البته اینه که میگم مشاهده خودم در سفر اخیر بوده) بنابراین زیاد نگران اضافه وزن بار همراهت نباش نهایت آخرش یه مبلغی بابت اضافه وزن پرداخت می کنی.
چک لیستی که تهیه کردید بسیار کار جالبیه. امیدوارم موفق و پیروز باشی

ممنون از توصیه‌هاتون. :)

هما 1391/09/14 ساعت 08:59

آقا بابک
امیدوارم همیشه موفق باشید و هرچه زودتر همه کارا درست بشه و همراه خوانواده برید و اونجا هم همه چی به خوبی پیش بره.برای ما ها هم دعا کنید.امیدوارم هممون کارمون درست بشه و بتونیم به اون چیزی که می خوایم برسیم.به امید روزهای خوب

ممنون. با صبر و حوصله همه کارا درست میشه.

کریم 59 1391/09/14 ساعت 13:37

سلام
من در حال انجام فرایند مهاجرت هستم و تازه دیروز لاج شدم. امروز برام فرمی را ارسال کردند که بایستی پر کنم و دوباره بفرستم. من سربازیم را خرید خدمت انجام دادم. با گذراندن دوره ی آموزشی 20 روزه. کسی از دوستان اطلاع دارد که برای این هم مدارکی برای اثبات میخواهند یا خیر البته به جز ترجمه ی کارت پایان خدمتم......
ممنونم

بهه جمع ما خوش اومدین.
همون کارت پایان خدمت کفایت می کنه.

کتایون 1391/09/14 ساعت 18:18

مسیو بابک برای شما و خانواده محترمتون آرزوی موفقیت روز افزون دارم و همچنان از مطالب مفیدتون استفاده میبرم و از این بابت سپاسگزارم... اگر هم صدام این روزها در نمیاد به این خاطر هست که از من مدرک زبان فرانسه برای کبک خواستند و دارم مثل فیل درس میخونم برای بقیه دوستان من جمله رومینای عزیز و آقا مجتبی و ... هم آرزوی موفقیت در کارهاشون دارم...

Bonne chance.

ناهید 1391/09/14 ساعت 21:12

دوستان::
من بلیط داخلی و نامه های که به ادرس منزل اومده رو بردم برای ترجمه , دارالترجمه قبول نکرد و میگه اینها قابل ترجمه نیستند...
دوسانی که برای اثبات زندگی با همسر این مدارک رو ارائه کردند چه جوری ترجمه کردند؟؟

به مترجم ربطی نداره که چیو میخواهید ترجمه کنید. از دست بعضی مترجما!
اتفاقا هیچ مشکلی برای این کار وجود نداره. البته شاید منظورش این بوده که نمی‌شه مهر وزارت خارجه و دادگستری رو زد روش. اگه به مترجم توضیح بدید که برای چی اینا رو می‌خواهید، نباید مشکلی باشه. مترجم من این کار رو خیلی راحت انجام داد. اتفاقا چیزایی هم که براش برده بودم خیلی عجیب و غریب بود. مثل یک تکه از کارتن بسته پستی که برای خانمم اومده بود و اسم خانمم و آدرس و مهر پست روش بود و من به مترجم گفتم که تاکیدم روی این سه آیتمه و تو ترجمه روی اینها دقت داشته باشه. مترجم هم اینجور چیزا رو که ترجمه می‌کنه، اولش می‌نویسه: "As seen". یعنی اون چیزی رو که دیده، ترجمه کرده.

اگه باز هم مشکلی بود، با دارالترجمه دریا تو خیابون ستارخان تماس بگیرید. این هم شماره‌اش: 66555730- 66502602

پگاه 1391/09/15 ساعت 06:31

با سلام با جستجوهایی که من کردم بنظر میاد بازار کار .net از php در نیوزلند بهتر است. آیا کسی از دوستان میتواند راهنمایی کند .

ناهید 1391/09/15 ساعت 12:20

ممنون بابک جان..
می رم پش یکی دوتا مترجم دیگه پس..چون توضیح دادم براش و قبول نکرد..اگه برای شما انجام دادند پس می تونند..مرسی.

به پگاه::پگاه جان تنها جایی که php بهتر از dotnet هست کشورهای اروپایی هست .بقیه جاهای دنیا دات نت بهتر از پی اچ پی و از همه بهتر همه جا جاوا هست..

من هم تا جایی که تو سایتهای کاریابی دیده‌ام، کیوی‌ها با محصولات مایکروسافت در همه زمینه‌ها میونه خوبی دارند؛ به خصوص شیرپونت، Microsoft Dynamics، BizTalk و .... بنابراین برنامه‌نویسهای مایکروسافت هم باید کار و بارشون بهتر باشه.

علی 123 1391/09/15 ساعت 13:25

بابک جان::: راستی یادت نره که یه جلد قرآن هم با خودت ببری. گاهی آدم که دلش می گیره و کسی نیست که باهاش صحبت کنه, معجزه می کنه.
ناهید خانم::: مترجم رسمی براتون باید ترجمه کنه و مهر بزنه قاعدتا و از این راه نتیجه میگیرین. اما اگه انجام ندادند بدین مترجمهای ناتی.
پگاه خانم::: چه دات نت و چه پی اچ پی هردو مورد نیازشون هست اما دات نت بیشتر. مشکل اصلی اینه که اکثرا رزومه ای میخوان که آخرین تکنولوژیهای مرتبط توش باشه. مثلا Entity framework, MVC, MVVM, , Silverligh, NHibernate, WPF, WCF و JQuery و جدیدا Node.JS و هرچی که اسمش رو تازه شنیدن یا کسی اسمشو توی اتوبوس آورده رو هم میخوان!!! ضمنا توی مصاحبه هم اینجوری که معلومه هرچی حروف اختصاری توی دات نت هست از آدم می پرسن!!! اما وقتی سایتهاشونو می بینی و یا حتی با Developerها توی اینترنت صحبت می کنی متوجه میشی که همون ASP.NET کلاسیک رو هم به زور طراحی کردن و کمتر پیش می آد که از یه WPF Browser application یا یه MVC ساده استفاده کرده باشن که هیچ یک SQL statement ساده رو هم روش هفته ها فکر کردن! و این جای تعجب داره. چیزی که من دستگیرم شده اینه که برای جاوا خیلی خوب پول میدن. با همه اینها اعتماد به نفس آدم رو صفر می کنن. خدا به دادمون برسه با این بازار کار کامپیوترشون. حالا به قول آقا مجید ببینیم آبادش می کنیم؟...

حسین 2 1391/09/15 ساعت 14:48

آقا بابک آرزوی پروازی راحت " یک شبانه روز " رو جلو جلو برات دارم
ظاهرا میخوای اول خودت تنها بری، اما میگما یهو بکن از اینجا با زن وبچه همه وسایل رو وردار ببری خیلی احساس غربت و دلتنگی کمتره ها
راستی نسبت به افتتاح حساب بانکی از اینجا فک کردی؟ ظاهرا اگه ویزا تو پاست باشه میشه این کاررو کرد ، بهرحال همراه بردن پول نقد اونم تو حجم بالا برات خطرناکه ها ، از ما گفتن

ممنون. و ممنون از توصیه‌هات. :) البته من به هر حال اول باید تنها برم. کریستف کلمب هم اگه می‌خواست با اهل بیتش بره آمریکا، سر 3 ماه برمی‌گشت!

تی تی 1391/09/18 ساعت 22:35

سلام دوستای خوب.اولا ممنونم چون واقعا وبلاگ خوبی دارین.وبعد هم تبریک به دوستایی که کارهاشون انجام شده و التماس دعا واسه ماها.
راستش ما اواخر سپتامبر لاج شدیم والان منتظریم.چند تا سوال داشتم بخشید اگه تکراری بود.
اول اینکه قاعدتا چقد طول میکشه تا آفیسر تعیین شه؟ما با ۱۴۰ امتیاز اومدیم.
کی شروع میکنن به ایمیل زدن به محل کار و...
آیا زنگ هم میزنن یا فقط ایمیل؟
آیاسکیوریتی چک و ... بعد از مرحله تعیین آفیسر انجام میشه؟
آیا اگه ویزای دایم بدن پارتنر میتونه کار بکنه اونجا یا نه؟
اگه مدرک دیپلم ریاضی داشته باشی اونجا میشه تو رشته های پزشکی درس خوند یا نه؟از هزینه هاش کسی اطلاع داره؟
کسی اطلاعی درباره شغل معلم بچه های زیر 5 سال داره؟چه مدارکی لازم داره؟
ممنونم.

ممنون. :) خوش اومدین.

- با شرایط فعلی روی 6-7 ماه حساب کنید.
- معمولا یکی از اولین کارهای آفیسر، گرفتن تاییدیه از برخی یا همه جاهایی هست که شما کار کردید.
- اصولا فقط ایمیل می‌زنن. اما حتی حق بازدید حضوری رو هم برای خودشون محفوظ نگه داشتند.
- بله. security check هم بعد از تعیین آفیسر انجام میشه.
- کسی که ویزای اقامت داره مجازه که به صورت فول تایم، هر کار قانونی‌ای انجام بده.
- در خصوص ادامه تحصیل اطلاع دقیقی ندارم، اما به نظر می‌رسه که مشکلی نباشه.

سالار 1391/09/21 ساعت 12:18

سلام به همه دوستان
راستش من یه تاییدیه از مسجد محل با تایید و مهر کلانتری گرفتم مبنی بر اینکه من با اهل بیتم در فلان ادرس با هم زندگی میکنیم. مدرک خوب و قابل ترجمه ای هستش

بد نیست. :) اما به فکر چند تا مدرک دیگه هم باش. :)

با سلام.
با توجه به باردار بودن همسرم، برای تولد فرزندمان، در ماه های آخر بارداری به کدامیک از کشورهای : سوئیس، دانمارک، ژاپن، هلند، اتریش، نروژ و یا کانادا سفر کنیم تا فرزندمان شهروند(تبعه) آن کشور شناخته شود؟
با سپاس فراوان از پاسخ شما.
اگر مقدور است نسخه ای از پاسخ و یا لینک آن را برای این حقیر ایمیل کنید.
archiran@chmail.ir

فرزاد 1392/01/17 ساعت 15:26

با سلام و تشکر از مطالب مفید وزیبای شما در وبلاگتان
بنده فرزاد مهندس عمران هستم و در حال حاضر پیشنهاد خوبی از یک شرکت کوچک مهندسی در کرایستچرچ دارم که احتمالا بتوان بعد از 2 سال آنرا به اقامت دائم تبدیل کرد.ولی نمیدانم که بعد از زلزله وضعیت این شهر چگونه است؟ آیا امکانات شهری مثل مدارس خوب ، پارک ها و محل های تفریحی بخصوص برای بچه ها ، بیمارستان ها و وضعیت بهداشت شهری (نظافت خیابانها و اماکن عمومی و جمع آوری زباله) و به ویژه روحیه و جو روانی مردم بعد از چند زلزله ویرانگر چگونه است؟
خواهشمندم در این خصوص راهنمایی بفرمایید

با تشکر
فرزاد

اینجا رو بخونید:
e-hadieh.blogfa.com

فرزاد 1392/02/13 ساعت 16:54

سلام بابک جان

این فایل های مربوط به زبان رو که توی این پست گفتی تونستی آپلودکنی؟ لطفا آدرس بده.

مرسی

آقا فرزاد، اگه زحمتت نیست، کامنتهاتو در پست آخر بزار. جواب به سوالهات ممکنه، جواب به سوالهای یه نفر دیگه هم باشه. ممنون از لطفی که می کنی. فکر می کنم لینکی که می گی رو بابک یه جایی آپلود کرده. /ناصر

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.