دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

فهرست مطالب وبلاگ


پی نوشت 1: بعد از دوره کوتاهی فترت و بی خبری، ویزای WTR فرزاد هم اومد و کلی خوشحال شدیم. با آرزوی موفقیت و سلامتی.
پی نوشت 2: همینک خبردار شدم روزبه و شری هم رزیدنت گرفتند و ما را محظوظ کردند. بشتابید تا سرد نشده.


اخیرا که داشتم مطالب وبلاگ را مطالعه می کردم تا ببینم راجع به چه موضوعی بنویسم به این حقیقت شیرین رسیدم که وبلاگ در حال حاضر حاوی مجموعه ای غنی از مطالب مرتبط با مهاجرت به نیوزلند شده است که عمدتا توسط ناصر خان گرامی و سپیده عزیز و به میزان کمتر توسط بابک نازنین و خود من تهیه شده است. لذا به این نتیجه رسیدم که چه چیزی می تواند بهتر از یک فهرست باشد که هر کس به فراخور حال خود و با توجه به وضعیت کنونی و اشتیاق خود بتواند از محتوای وبلاگ استفاده کند. در ادامه خوانندگان وبلاگ را به چند دسته اصلی، از کسانی که هنوز تصمیم به مهاجرت نگرفته اند تا کسانی که در حال پیمودن گام های اولیه هستند و نهایتا کسانی که ویزا را گرفته و وارد خاک پر مهر نیوزلند شده اند، تقسیم کرده و برای هر دسته لینک پست های مفید را آورده ام. بدیهی است برخی از پست ها ممکن است برای بیش از یک دسته آورده شده باشد.

نکته ای که باید به آن توجه کرد تاریخ نگارش پست با توجه به محتوای آن است. ممکن است برخی قوانین یا شرایط ذکر شده در یک پست با توجه به گذشت زمان تغییر کرده باشد، اگرچه در زمان حاضر این موضوع خیلی پیش نمیاد. هم چنین لینک های هر دسته به همان ترتیب نوشته شدن آورده شده اند تا سیر زمانی آنها حفظ شود. محتویات این پست در صفحه ای با همین عنوان نیز آمده است:

  

ادامه مطلب ...

زندگی دانشجویی و تحریم

روزنامه گاردین چند وقت پیش مقاله ای نوشته بود راجع به مشکلات دانشجوهای ایرانی در خارج از کشور. مقاله به نظر مقاله خوبی به نظر می رسید و چون من ندیدم جای دیگه ای ازش ذکر شده باشه، اینجا برداشتی آزاد از اون رو میارم. مقاله جالبیه که به گوشه ای از مشکلات ناشی از تحریم ها بر دانشجوهای ایرانی که خارج از کشور تحصیل می کنند اشاره می کنه. متن انگلیسی ساده نوشته شده و برای تمرین بد نیست اصلش رو هم بخونید..



مهمترین مشکلاتی که گاردین اشاره می کنه، مسدود شدن حساب ها، عدم پرداخت وام دانشجویی و رد شدن اپلیکیشن هاست. مثال های زیادی از کیس های مختلف ذکر شده که بیشتر اونها هم برمی گرده به پایین اومدن ارزش ریال که خوب همه ما راجع به این موردها شنیدیم و دیدیم. مثلا رضا که یه دانشجوی پزشکی تو مجارستانه، کار انتقال پول برای شهریش رو خودش انجام میده. به این صورت که حداقل سالی یه بار میره ایران و حدود 20،000 دلار پول رو از ایران به مجارستان میاره و این پول رو تو لباس زیرش قایم می کنه! احتمالا هم همه می دونید که سقف خروج پول از ایران 5000 دلاره و هر کسی هم تواناییش رو نداره که خودش کار انتقال پول رو انجام بده و یا شاید هم جراتش؟ 


یه مورد دیگه تو دانشگاه آرهوس دانمارک اتفاق افتاده که یه آقا یا خانمی که آزمون بورس تحصیلی خارج از کشور قبول شده بوده، به دلیل همین بورس دولت ایران بودن، درخواست پذیرش دکتراش رد میشه که البته بعدا با اعتراض دوباره مورد قبول واقع میشه. 


یه مورد دیگه ای که همه ما می دونیم، تحصیل تو زمینه های خاصه که مدت مدیدیه که برای ایرانیها محدودیت های زیادی گذاشته اند. محدودیت اصلی هم برای رشته هاییه که به نوعی برای ساخت سلاحهای کشتار جمعی یا به نحوی سلاحهای هسته ای مورد استفاده می تونن واقع بشن. یه جورایی این تعریف هم راستشو بخواین واضح نیست و مسخره است. یعنی خیلی وقتها برای بعضی از رشته ها و پروژه ها قضیه بیشتر حساس شدن بی مورد آفیسرهای مهاجرت و یا دانشگاههاست. ولی خوب بعضی از رشته ها هم بی خطرن دیگه.... رشته های علوم انسانی، کشاورزی و ...از این جمله ان..


به عنوان یه نمونه دیگه در آمریکا، 22 دانشجوی ایرانی دانشگاه مینه سوتا حسابهاشون بررسی شده و انتقال پول های مشکوک داشتند و قراره که حسابهاشون بسته بشه. امیر که یه دانشجوی دکترای همین دانشگاست، براش نامه اومده و ازش راجع به حسابش ازش سوال شده و میگه که نشنیده که برای سایر دانشجوها از ملیتهای دیگه این اتفاق افتاده باشه. در جای دیگه هم نسبت به این قضیه اعتراض شده که مشخص شده بعضی از دانشجوها معاملات بین المللی نداشته اند و همه دانشجوها تو یه روز این نامه رو دریافت کرده اند. 


شاید یه مورد بد، مورد پرستو از دانشگاه بوستون باشه که در نوامبر 2012، درخواست وام به دانشگاه می کنه و به دلیل تحریم ها، درخواست وامش رد میشه و در نهایت با اعتراض و پیگیری با 2000 دلار از وامش موافقت میشه. 


در انگلیس، برای محسن که یه دانشجوی دکترای مهندسی مکانیکه و در سال 2008 به دانشگاه لیدز اومده، بدون اعلام قبلی، حسابش بسته میشه و هیچ توضیحی هم بهش داده نمیشه. 


یه موردی که بارها و بارها به خصوص برای ایرانی های مقیم انگلیس و آمریکا اتفاق افتاده، بسته شدن اتوماتیک حسابهاییه که با آی پی از ایران چک میشه. به این ترتیب که در صورت مسافرت به ایران بهتره که کارهای بانکی (حسابهای معمولی، پی پال و غیره) رو قبلا در کشور محل زندگیتون انجام بدید. 


اگه حوصلشو داشتین، کامنتهای پایین متن اصلی رو هم بخونین یا شاید نخونین. چون هیچ ربطی به متن اصلی نداره...:)


یه چیزی هم راجع به پست قبلی بگم، هدف از این جور متن ها (همونطور که بابک هم بهش اشاره هایی کرد)، نگاه کردن از ابعاد مختلف به یه مسئله است. بارها تو همین وبلاگ برای روش های کاریابی توضیحات مفصلی داده شده، ولی چقدر به موانع اون اشاره شده و چقدر راجع به اونا بحث شده؟ مثلا به جای اینکه فکر کنید چه جوری کار پیدا کنید، بیاید فکر کنید چه موانعی بر سر کار پیدا کردن شماست؟ قبول کنیم که نگاه کردن به مسائل از زوایای مختلف دیدومون رو بازتر میکنه. 


باز توضیح آخر اینکه هدف از این متن این نیست که یه موقع برای تحصیل اقدام نکنید. هدف اینه که مشکلات احتمالی رو هم تو این مسئله ببینیم. 

بورسیه تحصیلی اراسموس اروپا

برنامه "Erasmus Mundus" اسم یک برنامه تحصیلی است که به دانشجویان سایر نقاط جهان این فرصت داده میشود که با دریافت کمک هزینه تحصیلی مناسب به تحصیل در دانشگاههای اروپا مشغول بشوند. این دوره برای کلیه رشته های تحصیلی دانشگاهی و برای سه دوره تحصیلی لیسانس، فوق لیسانس و دکترا برگزار میشود. 



این برنامه که قدمتش به سال 2004 برمی گردد، هدفش فارغ التحصیلی از دو دانشگاه اروپایی به طور همزمان است. اسم این برنامه هم از اسم دانشمند قرن 15 میلادی، اراسموس گرفته شده است که در جاهای مختلفی در اروپا تحصیل کرده است. موندوس هم کلمه ای لاتین به معنی جهان (World) است که نشان دهنده جهانی بودن این برنامه است. در واقع این برنامه فرصتی است برای دانشجویان غیر اروپایی برای تحصیل در دانشگاههای اروپا.


برای سه کشور ایران، عراق و یمن این برنامه اسم دیگری دارد: "سلام".  


دانشگاهها و تعدادشان در هر سال متفاوت است. برای سال 2013 این دانشگاهها در این طرح شرکت می کنند:


1- دانشگاه ورشو، لهستان

2- دانشگاه لیله، فرانسه

3- دانشگاه گوتینگن، آلمان

4- دانشگاه آلگاروه، پرتغال

5- دانشگاه توستو، اسپانیا

6- دانشگاه لوند، سوئد

7- دانشگاه تونته، هلند


مقدار بورس هم مطابق لیست زیر است و مقطع به مقطع متفاوت است. اما در همه مقاطع، یکبار بلیط رفت و برگشت به کشور مبدا در سال داده می شود و البته هزینه ویزا هم همینطور. بیمه هم شامل دانشجو می شود.


لیسانس: 1000 یورو در ماه (برای 10 ماه)

فوق لیسانس: 1000 یورو در ماه (برای 10 یا 22 ماه)

دکترا: 1500  یورو در ماه (برای 10 یا 36 ماه)

پست دکترا: 1500  یورو در ماه (برای 6 ماه)


تعداد متفاوت ماهها به خاطر این است که گرفتن این بورس به دو صورت است. از دانشگاه مبدا شما یا به صورت مستقیم از طریق اقدام شخصی. چند تا از دانشگاههای ایران در این طرح شرکت دارند و امکان فرستادن دانشجویان را به صورت محدود (مثلا برای دانشجویان لیسانس، 10 ماه) دارند.


ثبت نام به صورت آنلاین و از طریق این لینک انجام می شود. تا سه رشته، سه دانشگاه و یا سه طول دوره حق انتخاب دارید. آخرین زمان ثبت نام هم، هفتم فوریه 2013 است. لیست کلیه رشته ها و دانشگاهها و پیش نیاز ها را هم در این لینک می توانید پیدا کنید. 


مدارک لازم هم اگر به صورت مستقل اقدام می کنید، اینهاست:

1- کپی پاسپورت

2- مدارک فارغ التحصیلی از دانشگاههای ایران

3- رزومه

4- مدرک زبان انگلیسی IELTS or TOEFL

5- پروپزال (برای دکترا)

6- رفرنس (optional)


دست آخر اینکه نیاز به هیچ هزینه ای برای اقدام نیست و هیچ مدرکی هم با پست ارسال نمیشود. همه مدارک در طی پروسه ثبت نام الکترونیکی به فرم الکترونیکی ضمیمه می شود. 


, و این لینک هم به بورس های سفارت فرانسه در ایران هدایتتون می کنه که آخرین فرصتش 15 آوریل 2013 است. 


موفق باشید.../ناصر

دکترا در نیوزلند

یه قولی من قبلا داده بودم که راجع به پذیرش دکترا در نیوزلند بنویسم..خوب خدا رو شکر یه وقتی این وسط مسطا پیدا شد و این هم نتیجش..امیدوارم که مقبول نظر دوستان علاقه مند به ادامه تحصیل بیافتد..:)


توی پست قبلی راجع به این که چرا باید دکترا بخونیم و یا نخونیم نوشتم...اگه اون پست رو هنوز نخوندید، بد نیست یه نگاهی هم به اون پست بندازید..


اگه بخوام پروسه کار رو توی چند تا مرحله توضیح بدم ایناست:


1- پیدا کردن موضوع

2- ارتباط با اساتید و ارسال روزمه و نمرات

3- تهیه پروپوزال

3- جلب موافقت استاد 

4- ارسال مدارک برای دانشگاه و اقدام برای اسکولارشیپ

5- گرفتن نامه تاییدیه دانشگاه

6- اقدام برای گرفتن ویزا


کل مراحل اصلی همین مراحل بالاست. منتهی جزئیاتی هم هست که بعضا خیلی مهمند. هر دانشگاهی سیستم پذیرش دانشجوی خودش رو داره. به همین خاطر خیلی سخته که به یه توضیح واحد از همه دانشگاهها رسید. اما من تو این نوشته باز سعی کردم گریزی هم به دانشگاه اوکلند تو جاهای مختلف بزنم...


توضیح دیگه اینکه دوره های دکترا در نیوزلند By Research هستند نه By Course. تا اونجایی هم که من اطلاع دارم، وزارت علوم ایران با دکترای By Research مشکل داره. باز اونایی که اطلاعی راجع به این قضیه دارن بگن.


1- پیدا کردن موضوع

ایده موضوع یکی از مهمترین هاست..نیوزلند دانشگاههای محدودی داره و مثلا مثل آمریکا نیست که شما هر ایده ای که به ذهنتون برسه یا کار کرده باشید رو بالاخره بتونید یه استاد براش پیدا کنید...اگه بخواین کار دکتراتون رو ادامه کار فوق لیسانستون قرار بدید، باید یه مقدار خوش شانس باشید و البته شاید بتونید با یه سری تغییرات اون رو به عنوان موضوع کار قرار بدید.


بعضی از دانشگاهها هم مثل دانشکده مهندسی دانشگاه کنتربری (کرایسچرچ)، پروژه های دکترا رو توی وبسایت گذاشتن..یه سر اینجا بزنید..اما این معول نیست و معمولا اساتید پروژه هاشون رو به این ترتیب اعلام نمی کنند.


در کل پروفایل استاد رو خوب بخونید و سعی کنید که موضوع رو بر اساس کارهایی که استاد قبلا کرده انتخاب کنید.


2- ارتباط با اساتید و ارسال روزمه و نمرات

یکی از مشکلات بعضی از دانشجوهای دکترا اینه که استادشون از موضوعی که کار می کنن اطلاع نداره و معمولا اینجور دانشجوها مشکلاتشون خیلی بیشتر از دانشجوهای دیگه است. به همین خاطر انتخاب استاد رو جدی بگیرید و یکی از ملاکهاتون برای انتخاب استاد رو این قرار بدید.


معملا اساتید سرشون شلوغه و هر روز کلی ایمیل از همه جای دنیا دریافت می کنند که الزاما همه اونا جواب داده نمیشه. به همین خاطر به هیچوجه ایمیل جنرال نفرستید. به هیچ وجه یک ایمیل رو برای اساتید دیگه نفرستید و لطفا برای گرفتن جواب ایمیل صبر داشته باشید.....!! انتظار این رو هم نداشته باشید که یک یا دو روزه جواب بگیرید...


اگه جواب نگرفتید، ایمیل پیگیری بزنید. به هر حال، به همراه ایمیلتون رزومه و ریز نمراتتون رو بفرستید و به نقاط قوتتون توی ایمیل اشاره کنید. علاوه بر اون راجع به موضوعی که می خواید کار کنید، مختصر توضیح بدید و سعی کنید که با جملات و کلمات درست، توجه استاد رو جلب کنید. اگه مقاله بین المللی هم دارید، خیلی می تونه تو جلب نظر استاد مهم باشه. اگه آدرس ایمیل رسمی داشته باشین تاثیر بیشتری داره، ولی الزامی نیست. دست آخر اگر هم هیچ جوابی نگرفتید ، ناامید نشید. جواب ندادن ایمیل می تونه هر دلیلی داشته باشه. چه منطقی و چه غیر منطقی. خیلی هم غیر طبیعی نیست! مهم اینه که شما امیدتون رو از دست ندید. 


یه چیزی که توی دانشگاه اوکلند هست اینه که می تونید ارتباط با استاد رو بزارید بعد بررسی دانشگاه. برای اینکار یه فرم EOI رو پر می کنید و اساتیدی که مد نظرتون هست رو می نویسید و بعدا خود دانشگاه، ادعاهای شما رو بررسی می کنه و بهتون میگه که چی کار بکنید. ولی توصیه من اینه که از استاد شروع کنید.

 

3- تهیه پروپوزال

تهیه پروپوزال کار وقتگیر و فرمت خودش رو داره. پروپوزال معمولا بین 5 تا 10 صفحه است و توضیح کاملی از هدف پروژه، چگونگی انجام پروژه و موارد دیگه است که توضیح بیشترش در اینجا هدف این نوشته نیست...ولی یه توصیه اینه که حتما پروپزال رو تو فرمت صحیحش بنویسید، در Writing خیلی دقت کنید و سعی کنید براش وقت و زمان بزارید و قبل از فرستادن برای استاد با یکی دو نفر چکش کنید. 


نمونه های مختلف رو به راحتی می تونید تو اینترنت پیدا کنید. بعد از نوشتن پروپوزال، این پروپوزال باید به تایید استاد برسه و بعد هم بورد مربوطه. به احتمال خیلی زیاد پروپوزالتون قبل از ارسال به بورد، چند بار به کمک استادتون تغییر داده میشه.


3- جلب موافقت استاد 

چیزای زیادی تو این قضیه تاثیر داره. مثلا سعی کنید که با استاد در تماس باشید. سعی کنید پروپوزال رو خوب تهیه کنید و خودتون رو مشتاق نشون بدید. ایمیل هاتون رو با دقت تهیه کنید و کلا وقت بزارید. ممکنه که کارتون به مصاحبه تلفنی هم برسه که سعی کنید برای مصاحبه هم اطلاعات لازم رو جمع آوری کنید.


4- ارسال مدارک برای دانشگاه و اقدام برای اسکولارشیپ

یه چیزی که همیشه در گرفتن اسکولارشیپ هست، تعداد خیلی بالای تقاضاهاست. چه بخواین و چه نخواین این قضیه رقابتیه. مثلا فرض کنید که برای یک پزیشن دکترا 200-100 نفر اقدام می کنند. به همین خاطر، اونایی که پروفایل بهتری دارند، بیشتر در معرض انتخاب شدند. برای دانشگاههای نیوزلند نمرات مقاطع قبلی خیلی مهمن و معیار اصلی انتخاب هستن. اگه معدل و نمرات خوبی ندارین، شانستون پایین تر میاد. ولی ممکنه که با یه معدل متوسط و رزومه کاری خوب و یا مقاله معتبر شانستون رو برای اسکولارشیپ بالا ببرید.


بورس ها در نیوزلند مثل اکثر دانشگاهها از منابع مختلف تامین میشه. از دولت گرفته تا صنعت و سازمان های مختلف. ولی اقدام برای اونها از وبسایت خود دانشگاه انجام میشه و برای هر کدوم هم باید جداگانه اقدام کنید. مثلا برای دانشگاه اوکلند به اینجا برید. هر دانشگاهی قوانین مخصوص به خودش رو داره. البته بعد از جلب موافقت استاد، راهنماییهای بیشتر هم می تونید از اون بگیرید. برای جستجو در مورد فاند در یه رشته در دانشگاه اوکلند به این لینک برید. 


چیز دیگه ای که مهمه اینه که الزاما نباید از سال اول بورس بگیرید. یعنی مثلا یه راه اینه که اگه نتونستید از سال اول بورس بگیرید، می تونید سال دوم برای بورس اقدام کنید که البته باید تو سال اول خوب کار کنید و حمایت استاد رو جلب کنید. البته یه مقدار بستگی به ریسک پذیریتون هم داره..


توصیه نامه از اساتید قبلیتون همیشه جزو مدارک اقدام برای دکترا هستش. پس حتما حداقل 2 تا توصیه نامه قوی از اساتیدتون داشته باشید. اینجا من تاکید می کنم که سعی کنید توصیه نامه هایی که می گیرید قوی باشه تا تاثیر مناسب داشته باشه. گرفتن توصیه نامه از اساتیدی که باهاشون کار نکردید و یه چیزی تو مایه های اینکه این دانشجو نمره خوبی گرفته و ...توصیه نامه محسوب نمیشه.


5- گرفتن نامه تاییدیه دانشگاه

وقتی که تاییدیه اولیه از استاد رو گرفتید، مرحله ثبت نام می رسید. یا مثلا در دانشگاه اوکلند وقتی EOI مورد تایید قرار گرفت، باید در دانشگاه ثبت نام کنید و تاییدیه نهایی رو بگیرید. در این مرحله است که نامه برای ویزا رو از دانشگاه می گیرید. 


6- اقدام برای گرفتن ویزا

این مرحله رو من قبلا توی پستهای مختلف توضیح دادم. به لینک زیر برای اطلاعات بیشتر برید. معمولا زمان انتظار برای ویزا به رشته ای که دارین هم بستگی داره. معمولا از یکی دو هفته و بعضی موارد تا یکسال هم طول میکشه.


اقدام برای تحصیل در نیوزیلند (شماره 8)


/ناصر


پی نوشت 1: من باید از بابک عزیز که دعوت این وبلاگ رو قبول کرد و به ما پیوست، تشکر کنم و خلاصه براش دعا کنیم که ایشالا کاراش زودتر ردیف شه.


پی نوشت 2: برای جریانات IPENZ و ... که توی 2 تا پست قبل صحبتش شد، داریم بررسی می کنیم. دوستان عزیزی که اطلاعات جدید می گیرند لطفا اطلاعاتشون رو دقیق بزارند. فعلا سعید موفق شده از طریق اسسمنت استرالیاش، نامه اسسمنت رو از IPENZ بگیره. بعد از جمع شدن نظرات و بررسی های لازم یه جمع بندی با هم انجام میدیم.

پی نوشت 3: از سپیده هم یه خبر بگیرین بد نیست! ;)



لینک: مراحل مختلف اقدام برای PhD در دانشگاه اوکلند


----------------------------------------------------

دوستان، به «جدول ما!!» چند ستون اضافه کردم. امیدوارم اینجوری مفیدتر باشه. هر کس علاقمنده که اطلاعاتش تو جدول بروزرسانی بشه، می‌تونه برامون ارسال کنه. 

/بابک

----------------------------------------------------

فقط چند خط: 

من حالم خوبه .. شاید فقط کمتر بنویسم و اونقدر نگران کامنت ها هم نیستم چون با وجود اقا بابک همشون به موقع و سریع تائید می شن .. خواهش می کنم شایعه هم درست نکنید .. چون واقعا من رو اذیت می کنه .. ممنون .. سپیده  

---------------------------------------------------- 

چرا دکترا؟

راستش قرار بوده که من اینجا راجع به این که چطوری میشه برای پی اچ دی پذیرش گرفت، بنویسم. اما هر چی فکر کردم که یه راست برم سراغ قضیه، نتونستم خودم رو راضی کنم. در واقع سوال اصلی و مهم تر از پذیرش  دکترا گرفتن اینه که چرا دکترا؟ چرا باید پی اچ دی بخونیم؟ چرا باید رنج درس خوندن در 5-4 سال رو به جونمون بخریم و دوباره درس بخونیم؟ 


راستشو بخواین به نظر من، توی جامعه ایرانی و حتی جامعه ایرانی خارج از کشور، دکترا خوندن یه جورایی ارزش شده و مثل خیلی از چیزهایی که ما جماعت وارد فرهنگمون می کنیم و کلا یه تغییر اساسی بهش دادیم، این قضیه هم رنگ عوض کرده. بودن دانشجوی دکترا و یا داشتن مدرک دکترا یه برتری اجتماعی محسوب میشه و این قضیه اون رو از هدف اصلیش دور می کنه. 


امروز با چند تا از دوستان که صحبت می کردم، راجع به این قضیه صحبت می کردیم که چقدر دانشجوهای ایرانی زیاد شده اند. حتی سن های بالا مثلا 45-40 سال که عمری در ایران کار کرده اند رو می تونی به عنوان دانشجوی فوق لیسانس ببینی. حداقل هر چی که باشه، نشونه خوبی برای یه مملکت نیست این قضیه. به همین نسبت تقاضا برای دوره های دکترا هم زیاد شده. برای یه موقعیت دکترا در سوئد شما بدون شک، تقاضای خیلی زیادی از ایران می بینید که به نحو چشمگیری بیشتر از قبل شده. اینقدر این قضیه چشمگیر بوده که حتی کشورهایی مثل نروژ محدودیت هایی رو برای دانشجوهای ایرانی قائل شده اند که این هم نشونه خوبی نیست. بگذریم..... 


در واقع با داشتن مدرک دکترا شما به یک تولید کننده دانش تبدیل میشید و خوب مسلما متفاوته با یه نفر که از دانش استفاده می کنه. تحصیل در مقطع دکترا در خارج از ایران، یک کار محسوب میشه. کاری که در کنارش چیزهای زیادی هم یاد می گیرید. تفاوتش هم با کار اینه که درسته که روی کاغذ ساعت مشخصی باید کار کنید، اما در عمل معمولا بیشتر از ساعت معمول کار می کنید. از طرف دیگه ساعت های کاری هم انعطاف بیشتری داره. در دوره دکترا علاوه بر اون معمولا خودتون تعریف می کنید که چه کاری انجام بدید و این یه مقدار متفاوت از کار معمولیه که به شما میگن که شما چی کار بکنین. در طی این مدت هم مسلما ایده پردازی شما قوی تر میشه و یه جورایی هم پوستتون کلفت تر میشه!! در واقع مجبورید خودتون صورت مسئله طرح کنید و خودتون هم راه حل پیشنهاد بدید و بارها انجام دادن این کار، توانایی هاتون رو در جهت حل مسائل مختلف بیشتر میکنه. یه جورایی کار جنبه فردی بیشتری داره تا کار در شرکت ها و کمپانی های مختلف.


داشتن مدرک دکترا مسلما یه راههایی رو برای شما باز می کنه و یه درهایی رو هم به روتون می بنده. با گرفتن مدرک دکترا، کار پیدا کردن رو برای خودتون محدود می کنید. دلیلش هم معلومه. اولا خودتون حاضر نیستید هر کاری انجام بدید و از طرف دیگه شرکت های مختلف هم هر کاری رو به شما نمیدن! این در واقع به این معنیه که کارهایی که به تحصیلات و تجربه شما بر می گرده تعدادشون خیلی کمتر میشه و اگر هم برای کارهایی که به تحصیلات و تجربه پایین تر نیاز دارن اقدام کنید، به راحتی به دلیل over qualify بودن ردتون می کنن. چون انگیزه لازم برای انجام اون کار رو ندارین. موقعیت های کاری شما محدود به مراکز تحقیقاتی و شرکت هایی که بخش های تحقیق و توسعه دارن میشه. همه شرکت ها هم مرکز تحقیق و توسعه الزاما ندارن.


یه سوال که خیلی ها از خودشون می پرسن اینه: من اینقدر باهوش هستم که دکترا بخونم؟ جوابش اینه: سوال کلا اشتباست. از خودتون بپرسید اینقدر اشتیاق دارین که دکترا بخونین؟! از خودتون بپرسین حاضرین روزهایی از آخر هفته هاتون رو برای کاری که بهتون معمولا اضافه هم چیزی پرداخت نمیشه ، بزارین؟ یا مثلا حاضرین بیشتر از ساعت های کاری معمول کار کنید؟ قضیه اینجاست که در مقایسه با کارهای معمول و یا مثلا تحصیل در مقطع فوق لیسانس، سختکوشی و پشتکار خیلی بیشتری لازم دارین. 

 

یه چیزی هم که ممکنه باعث سو تفاهم بشه اینه که با تحصیل در مقطع دکترا، مدیر خوبی میشیم و یا کار آفرین خوبی میشم. در صورتی که همونطور که در بالا گفتم، هدف تربیت محقق است و بس. برای مدیریت و کارآفرینی رشته های خیلی خوبی مثل MBA و یا Entrepreneurship هستند که با خوندن این رشته ها مسلما وضع بهتری چه از لحاظ مالی و چه کاری خواهید داشت. 


همونطور که قبلا گفتم، تحصیل در مقطع دکترا آسون نیست و فشارها و استرس های خیلی زیادی رو باید متحمل بشید. ناامید شدن و به بن بست رسیدن چیزیه که در این مقطع زیاد اتفاق میافته. خیلی مهمه که به کاری که دارین می کنین علاقه خیلی زیادی داشته باشین. بالشخصه خیلی ها رو دیدم که این دوره رو نیمه کاره ول کردن و ادامه ندادن. پس قبل از تصمیم به اقدام خوب راجع بهش فکر کنین. درسته که این روزها روزهای خوبی برای خیلی از ماها نیست، ولی بهتره قبل از انجام کاری که به هیچ وجه آسون نیست، روش بهتر و بیشتر فکر کنیم. با علاقه دنبالش کنیم و به صرف گرفتن مدرک و یا مهاجرت، سراغ PhD نریم. برای مهاجرت از طریق تحصیل راههای مناسب تری هم هست...


در قسمتهای بعدی راجع به پذیرش گرفتن دکترا می نویسم....فعلا تا بعد...


/ناصر



پی نوشت 1: این نوشته ربطی به تحصیل در مقطع دکترا در ایران نداره که بحث دیگه ای رو می طلبه. راستشو بخواین من اطالاعات درست و حسابی هم ازش ندارم.

پی نوشت 2: متاسفانه این روزها سر من خیلی شلوغه و فرصت درست و حسابی برای جواب دادن به کامنت ها رو ندارم و اکثرا سپیده عزیز زحمتشو کشیده.

پی نوشت 3: سوال ها و کامنت هایی این روزها می بینم که بارها و بارها بهشون جواب داده شده. با تول باری که بالای صفحه می تونین منحصرا داخل بلاگ جستجو کنید. من دوباره خواهش می کنم قبل از پرسیدن سوال، وبلاگ و سوال های جواب داده شده و گفتگو های انجام شده بین دوستان رو مطالعه کنید.