دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

SFIA

اگر در رشته IT تحصیل کرده و مشغول بکار هستید احتمالا متوجه شده اید که این رشته زیر شاخه ها و مهارت های مختلف و متنوعی را داراست. از طرف دیگر از آنجایی که بازار کار ایران جزو بازارهای کار رقابتی یا Comparable Labor Market محسوب نمی شود، به تبع عناوین و مهارت های شناخته شده در زمینه IT نیز از استاندارد خاصی تبعیت نکرده و بسته به سازمان/شرکت محل کار بعضا عناوین مختلفی برای یک موقعیت شغلی واحد بکار برده می شود. ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که در سایت های کاریابی یا شرکت های نیوزلندی در حال جستجوی شغل بوده و با عناوین بعضا نا آشنایی برخورد کرده باشید که اطلاع نداشته باشید که فارغ از تکنولوژی مورد استفاده چه مهارت ها و توانایی های حرفه ای و غیر آنرا نیاز دارید. چارچوب مهارتها برای عصر اطلاعات یا SFIA (Skills Framework for the Information Age) نام بنیادی است که به منظور شناسایی و فهم یکسان از مهارت های متنوع صنعت IT بوجود آمده است و کمک می کند تا درک بهتری از توانایی های مورد نیاز و وظایف و مسئولیت های یک شغل تبلیغ شده و مورد نیاز داشته باشیم.

 

مقدمه

SFIA یک بنیاد غیر انتفاعی است که در سال 2003 با هدف تعریف و تبیین یکپارچه از مهارت های متنوع صنعت ICT ایجاد شده است. خروجی کار این بنیاد دستورالعملی با همین نام است که هم اکنون به نسخه 5 رسیده و در حدود 100 کشور دنیا به رسمیت شناخته شده و مورد استفاده قرار می گیرد. گروه هدف و بهره مندان اصلی SFIA را چهار گروه متخصصین IT/ICT، کارفرمایان و استخدام کنندگان، مراکز آموزشی و دولت تشکلیل می دهند. محتوای SFIA بصورت پیوسته و با استفاده از نظرات کارشناسان و مدیران حوزه IT در حال اصلاح و بروزرسانی است.

 

گروه های اصلی مهارتی

مهارت هایی که تاکنون شناسایی شده اند 96 تا هستند که در 6 دسته اصلی قرار می گیرند که عبارتند از:

·         استراتژی و معماری

·         تغییر بیزینس

·         توسعه و پیاده سازی محصولات

·         مدیریت خدمات

·         پشتیبانی مدیریت و خرید

·         واسط مشتریان

هر یک از گروه های 6 گانه فوق الذکر خود می تواند به زیر گروه هایی تقسیم شود.

 

سطوح مهارت

بصورت عمومی 7 سطح یا رتبه برای مهارت ها پیش بینی شده است که از سطح 1 تا 7 بالا رفته و به ترتیب ابتدایی تا پیشرفته با نام های زیر شناخته می شود:

1.       دنبال کننده follow))

2.       کمک کار (assist)

3.       اعمال کننده (apply)

4.       قادر ساز (enable)

5.       توصیه دهنده (ensure, advise)

6.       دارای حوزه نفوذ (initiate, influence)

7.       استراتژیست (set strategy, inspire, mobilize)

 

هم چنین هر یک از مهارت های 7 گانه با 4 شاخص از مهارت های دیگر متمایز می شود که به آن می پردازیم (بدیهی است هر چه سطح یا رتبه مهارت بالاتر باشد از جایگاه بالاتری در میان شاخص ها برخوردار خواهد بود):

·         خودمختاری (Autonomy): میزان قدرت و مسئولیت

·         نفوذ (Influence): حوزه نفوذ و گستره تصمیم گیری

·         پیچیدگی (Complexity): میزان و شدت پیچیدگی بسته به میزان درگیری در حوزه های عملیاتی، مدیریتی، رهبری و نیاز به شناخت از صنعت

·         مهارت های مرتبط با کسب و کار (Business Skills): میزان تسلط در ارتباط با افراد متخصص در IT و خبره در کسب و کار

 

شرح مهارت ها

هر یک از مهارت های 96 گانه یک یا چند تا از مهارت های 7 گانه را پوشش می دهند. برای هر مهارت یک عنوان کامل، یک نام اختصاری و برای هر یک از سطوحی که در آن فعال است یک شرح مختصری در SFIA وجود دارد. بطور مثال مهارت Programming/Software development با نام اختصاری PROG شناخته شده و سطوح 2 تا 5 را داراست. شرحی برای خود مهارت و شرحی برای هر یک از سطوح 2تا 5 نیز برای این مهارت وجود دارد.

 

ترکیب مهارتی

هر فرد برای استخدام در یک شرکت یا سازمان و نیل به موفقیت نیاز به 3 دسته از مهارت ها و توانمندی ها دارد:

1.       مهارت های حرفه ای (Professional Skills): هر یک از مهارت های 96 گانه که در SFIA راجع به آنها بحث می شود در این دسته می گنجند

2.       مهارت های رفتاری (Behavioral Skills): آنچه از هنجارهای رفتاری و کاری است که در یک سازمان شناخته شده و از کلیه کارکنان توقع می رود که آنها را رعایت کنند. بدیهی است ممکن است این مهارت ها کشور به کشور و سازمان به سازمان متفاوت باشد

3.       دانش (Knowledge): تکنولوژی ها، محصولات، سیستم های داخلی، خدمات، فرآیندها، روش ها و حتی قوانین مثالهایی از این دسته هستند که لازم است افراد بسته به شرایط و موقعیت از آنها آگاهی داشته یا بر آنها تسلط داشته باشد

 

مراجع

سایت رسمی بنیاد SFIA: http://www.sfia-online.org/

لیست دسته بندی شده و کامل مهارت ها به همراه شرح کاملی از آنها:

https://www.sfia-online.org/skillfinder/SFIA_skillfinder_v5.htm

 

توصیف کاملی از SFIA شامل ساختار اصلی، سطوح 7 گانه مهارت ها و غیره (لازم است قبلا در سایت رجیستر شده باشید):

https://www.sfia-online.org/framework/framework1/

 

مستندات SFIA شامل:

·         کلیه مهارت ها در یک نگاه

·         مرجع کامل SFIA

·         یادآور مهارت های SFIA

·         تغییرات نسخه 5 نسبت به نسخه های قبلی

·         آشنایی و چگونگی استفاده از SFIA

http://hayatbakhsh.persiangig.com/2Migrators/SFIA.zip


پی نوشت: ایها الناس چه نشسته اید که آزاده عزیز هم به مصاحبه دعوت شد و مصاحبه داد. همزمانی این خبر خوش هسته ای با ادمین شدن ایشون رو به فال نیک می گیریم و آرزوی یک ویزای تپل مپل براشون داریم

یک تجربه از مصاحبه کاری تلفنی با نیوزلند

متن زیر تجربه ای است که هادی عزیز داشته و آنرا به زبان اصلی نوشته و بابک-گلی عزیز هم به زبان فرعی ترجمه کرده که جهت اطلاع عزیزان بدون کم و کاست منتشر می کنم. لازم بذکر است این مصاحبه یک تجربه از مصاحبه تلفنی جهت گرفتن پیشنهاد کاری است و لزوما کلیه نکات آن به کلیه مصاحبه های تلفنی و حضوری در نیوزلند قابل تعمیم نیست.


مایلم که مصاحبه کاریم با یکی از استخدام کننده های نیوزلندی رو که با اسکایپ بود رو بازگو کنم

در شروع مصاحبه کننده در رابطه با  مدارک اخذ شده مرتبط من با شغل مورد نظر سوال کرد و من گفتم که من مدرکی ندارم بخاطر اینکه ما در ایران به مراکز مربوطه دسترسی نداریم و ایشون هم چیزی در خصوص سابقه تحصیلی من نپرسید

بعدش ایشون سوال کرد که آیا من تجربه پیاده سازی سیستم با اون سیستم خاص(احتمالا SAP) رو بصورت شروع از اول (from the scratch) رو داشتم تا بحال که من جواب دادم بله و ایشون در موردگی چگونگی شروعش پرسید و دنبال این بود که بدونه آِا من متدولوژی استاندارد پیاده سازیشو میدونم یا نه

بعدش سوالات جزئی تر شروع شد و چیزی که جالب بود این بود  که اصلا در خصوص تجربه های قبلی من سوال نکرد و ناگهان شروع کرد به پرسیدن سواالت  تخصصی. من متوجه یه روال مشخص در خصوص روند سوالاتش شدم : سوالات ابتدا در رابطه با مواردی بود که در حیطه تجربیات ذکر شده در رزومه من بود . مشخص بودش که رزومه و کاور لتر من رو کامل و با دقت خونده که بتونه مهارته های منو ارزیابی کنه. در هر مهارتی ابتدا سوالاتی رو مطرح میکرد که ببینه دانش تجمیع اون مهارت ( در رابطه با شرایط و دیگر مهارت ها) من چطوریه و از طرف دیگه سوال میکرد که ببینه چطور این مهارت در نتیجه کار و دیگر دپارتمان ها مخصوصا از نظر مالی تاثیر داشته .

بعد از پرسیدن هر سوال و شنیدن جواب من اون یا اونو تایید میکرد یا بیان میکرد که انتظار داشته چه جوابی بشنوه. و منم بعد از شنیدن این موارد به مواردی که اشاره ای نکرده بودم توضیح کوچیکی میدادم. در واقع من فکر میکنم که ایشون بصورت عمدی منو به جایی راهنمایی میکرد که توضیحات بیشتری بدم تا اینکه ببینه من میتونم تو مسائل مقاوم باشم و اینکه یه مسئله را از جهان مختلف شرح بدم یا نه

به نظر من بیشتر سوالاتی که کرد شبیه  سوالات تستای استاندارد بین المللی بود که ممکنه به این دلیل باشه که ایشون میخواس ببینه من مناسب گرفتن اون مدارک هستم یا نه. پس اگه شما در یه رشته ای کار میکنید که دوره های بین المللی وجود داره در رابطش و اون مدارک رو شما ندارید بهتره که  اون امتحانات و مدارک رو بصورت ریز بررسی کنید تا جایی که با ترمینولوژی های استاندارد در اون حیطه آشنایی پیدا کنید .

تو ایران در بیشتر شرایط یکم که از شروع یک مصاحبه میگذره  ما میتونیم مصاحبرو اون جوری که میخوایم به سمتی هدایت کنیم که بره به سمته تخصصای خودمون. اما اینجا این غیر ممکن بود. به این معنی که اونها سوالات را گذشته از اونکه شما چی جواب بدی  میپرسن و بعد از سوال به شما اجازه نمیدن که مسیر مصاحبه رو به اون چیزی که دلت میخواد تغییر بدی بنابراین سعی کنید روی سوال تمرکز کنید و از ارائه توضیحات نامربوط بپرهیزید اونها اینو میفهمن و  کاملا حرفه ای مانع این میشن که این کارو بکنید.

در پایان ایشون اشاره کرد که همه سوالات که میخواسترو پرسیده و از من پرسید که سوالی ندارم؟. سوالی که من پرسیدم این بود که مرحله بعدی چیه و ایسون گفتن که نامه ارزیابی رو مینویسن و به مدیرشون میدن . بر خلاف ایران اونها اگه حتی نیازاشونو برآورده نکنید بهتون بازخورد میدن.

در کل فکر نمیکنم در این مورد من برای ادامه دادن شانس خاصی داشته باشم.از اونجایی که اصلا با این جور مصاحبه عادت نداشتم و شروعش که همراه با سوالات جزئی بود منو شوکه کرد ولی تجربه خوبی برای ارزیابی خودم بود.

ضمنا من بر عکس ایشون در هنگام مصاحبه  هیچ مشکل اتصال به اینترتی نداشتم و دوبار در زمان مصاحبه ارتباط از طرف ایشون قطع شد . ایشون بی تاب بودن چون همون موقع ایمیل زدن به من و گفتن که میخوان به شماره تلفن من زنگ بزنن برای اینکه مصاحبه رو ادامه بدن. برای همین صفحه ایمیلتون رو هم هنگام مصاحبه باز نگه دارید برای همچین شرایطی.

در انتها مایلم که با این نکات بحثو جمع بندی کنم:

  •    بجای اینکه خودتونو آماده سوالاتی در مورد تحصیلات یا سوابقتون کنید منتظر سوالات تخصصی در مورد کار با محیط واقعی باشید
  •         اگر واقعا ماهر نیستید در مورد مهارتاتون اغراق نکنید . مصاحبه کننده ممکنه از شما در مورد یه مهارتی بپرسه و اولش شما فکر کنید که چون ساده میپرسه خیلی ماهرید ولی در آخر با سوالات کاملا جزئی و تخصصی شما را کاملا گیج کنه
  •     من از هدست موبایلم استفاده کردم که باعث شد صدای کاملا شفافی داشته باشم. من هدست موبایل رو بجای هدست کامپیوتر بشدت توصیه میکنم
  •           اونا خیلی به  مدارک اهمیت میدن اگه شما مدارکی دارید مطمئن بشید که هنوز اعتبار دارن
  •         اگه مورد کاریتون مربوط به حرفها ی میشه که رد اون زمینه مدارک بینالمللی وجود داره سوالان اون امتحانا رو مرور کنید.
  •           اجازه بدید مصاحبه کننده بحث رو پیش ببره و سعی در جهت دادن بحث نکنید.
  •           شماره مستقیم مصاحبه کننده رو داشته باشید در مواردی که ارتباط اینترنتی قطع میشه به درد میخوره

ورزش و فعالیت بدنی (عمرا!)

چند روز ‍پیش یکی از شلوارهام رو که روزهای آخر از ایران خریده بودم ‍پوشیدم و رفتم سر کار. راستش اون روز یه مقدار توش ناراحت بودم و احساس می‌کردم که انگار نمی‌تونم زیاد توش وول بخورم. به نظر یه کم تنگ شده بود واسه‌ام. یه خرده که فکر کردم یادم افتاد که این شلوار موقعی که خریدمش برام یه مقدار گشاد هم بود. طوری که وقتی کمربند رو سفت می‌کردم تقریبا مثل شلوار کردی چین می‌خورد دور کمرم! البته نه اینقدر فاجعه- اما به هر حال باید حتما کمربند می‌بستم تا از ‍پام نیفته!

بزنیم به تخته بعد از دوره ۴-۵ ماهه اولیه که ریاضت می کشیدم و چون ماشین هم نداشتم راهپیمایی زیادی می کردم همینطور داره به وزنم اضافه میشه. مشکل اصلی اینجا اینه که به دلیل استفاده از اتومبیل شخصی برای بیشتر کارهای خارج از منزل میزان فعالیت بدنی و پیاده‌روی فرد به میزان قابل ملاحظه‌ای افت می‌کنه و اغراق نیست اگه بگم به صفر می‌رسه.

رسما باید اقرار کنم که طولانی‌ترین مسیری که من این روزها طی می‌کنم مسیر میز کارم تا آبدارخونه شرکته که اون هم اگه باعث سوزاندن ۲-۳ کالری بشه در عوض به دلیل نفس عمل و هدفش (رسیدن به خوردنی) در نهایت باعث جذب چندین کیلوکالری انرژی میشه.

شیوه متداول زندگی در نیوزیلند امکان داشتن فعالیت بدنی در طی روز رو از شما می‌گیره. عمده دلیلش هم اینه که ناچارید از وسیله نقلیه شخصی استفاده کنید. تقریبا تمامی کارهای اداری هم که از طریق اینترنت و تلفن قابل انجامه. (اصلا من تازه فهمیدم که تو ایران این ادارات چه قدر به فکر سلامتی ما بودن که وادارمون می‌کردن حضوری بریم سروقتشون تا بلکه چند کالری انرژی بسوزونیم!) اگه اهل خانه و خانواده و این حرفا هم هستین فکر دوچرخه سواری تا محل کار و از این قلم آرتیست بازی‌ها رو هم از سرتون بیرون کنین. مگر اینکه سایر کارهای خانواده مثل خرید و رسوندن بچه ها به مدرسه و ... رو همسرتون انجام بده. (فرض کمی تا قسمتی محال) اینجا مثل شهرهای ایران نیست که مثلا تا سر کوچه قدم بزنین و برید از بقالی چیزی بخرید. اگه هم نزدیک باشه احتمالا قیمتاش اونقدر منطقی نیست که به جز در مواقع ضروری این کار رو بکنین. شخصا وقتی تهران بودم به طور میانگین روزی 45-50 دقیقه پیاده روی می کردم تا از محل کار یا منزل به ایستگاه بی آر تی برسم. اما اینجا حتی این سناریو هم چندان محتمل نیست چون اگه مقصدتون جز سیتی جای دیگه‌ای باشه استفاده از سیستم حمل و نقل عمومی محلی از اعراب نداره.

بنابراین خیلی زود به این نتیجه می‌رسید که باید ورزش رو با جدیت تو برنامه هفتگی‌تون جا بدین. وگرنه بعد از چند وقت شلوار که هیچ کیسه خواب هم براتون تنگ میشه!

اینجا با توجه به جمعیت افراد زیادی رو می‌بینید که به صورت منظم ورزش می ‌کنن- یا تو باشگاه‌های ورزشی یا تو خیابونا مشغول دویدن و دوچرخه سواری. اما کاری که می‌کنن فقط براشون جنبه تفریح نداره. بیشتر به نظر می رسه که یه نیاز جدی و یه برنامه پیشگیرانه برای مبارزه با عوارض تنبلی و افزایش وزن باشه. پس شما هم حتما برای ورزش روزانه یا هفتگی وقتی رو در نظر بگیرین و سعی کنید خودتون رو بهش ملزم و متعهد کنید.

داستان وبلاگ ما!

قصه مهاجرت بس دراز است و کوشنده به آن همواره در سوز و ساز است و اگر به مقصد رسد پیش در و همسایه بسیار سرفراز. هر آن کو در این میانه دستگیر نشد، چه بسا شود بزودی دکلاین اگر چه بود همیشه آنلاین. آنان که مرارت ها دیدند و اسقامت ورزیدند و از مشورت دیگران بهره مند گردیدند، نصیب آنها گردد ویزایی تپل اگرچه قد آنها بود کُل یا که لب و لوچه شان در آرزوی سفر آویزان و کمی شل.

الغرض در این دریای پر طوفان، مردی آمد از خطه سویدان، بود اسمش ناصر خان؛ رویاهای بزرگ داشت و اراده سترگ داشت. از آنجا که در نوشتن بی باک بود و نیتش پاک بود و بعد از مدتها بالا و پایین شدن بر زمین نهاده آنچه ساک بود؛ طرحی نو در انداخت و وبلاگی نو به میانه انداخت در احوالات نمی دونم چی چی لند، آهان نیوزیلند، متشکل از نورث لند و ساوت لند و یک دونه اوک لند.

وبلاگ سفره ای است رنگین و گرداندان آن تلاشی می طلبد نسبتا سنگین و نوشتن در آن بر نیاید از یک انسان غمگین، گرچه می نگارند خوانندگان آن نظراتی کم و بیش وزین. ولکن ناصر در سودای گرفتن یار بود اگر چه او را افکار بلند و پربار بود. در این زمان سپیده عزیز، او را گفت لبیک و بدون ذکر حتی یک خبر فیک، نوشت پست های مفید پی در پی و یک به یک.

در آن اثنا که درخت وبلاگ بارور شد، ناصر و سپیده را خیال قلم بر زمین گذاشتن در سر شد و گرداندن آن به نوعی خود دردسر شد و خوانندگان را از غصه آن خاک بر سر شد. ناگهان از میان خوانندگانی که نبود گمنام، بیرقی افراشته شد توسط پهلوانی بابک نام. اگر چه مثل دیگران دنبال یک لقمه نان بود ولی همواره در پی کمک به این و آن بود و نهایتا کار او به سامان بود و پریسا برای فرزند کیویش یک نازنین مامان بود.

همین که بابک به آنور آب پرید، ناگهان برق از کله همه پرید. باز این چه شورش است که در خلق وبلاگ است، باز این چه نوحه است که قلم ناصر را در لاگ است. ولکن آنکه طیبه را بود نور دو عین و بود اسمش حسین، تنور را داغ کرد و گل های "مرجع کامل" در باغ کرد و از افتخار این عمل بادی در دماغ کرد. در آن دوران وی یافت عزیزانی بس شفیق که از لطف و مرحمت بودند یکایک وی را رفیق.

از دعای دوستان، انرژی مثبت وبلاگ را در نوردید و ادمین جدید هم همچو بسیاری دیگر نهایتا روی ماه ویزا را دید و از شادی به هر لپی که رسید وی بوسید. همین که موعد رفتن رسید، انبوهی از کارها از در رسید و او بنگاشت تجربیات بابک را جملگی در یک سررسید. اگرچه اوایل رفتن همه چیز فان است ولکن بعد از مدتی نه باقی قضایا مثل آن است. خوانده بود او از نمودار فایو اف، که کمرها به زیر آن گشته خمیده و دلهای مهاجران به موجب آن تفتیده و جویندگان کار کلا بریده و پارک جنگلی فیوردلند در جزیره جنوبی را فقط علی 123 در فیسبوک دیده و امید راد حسرتزده آنرا نیوشیده.

القصه حسین در اندیشه رفتن بود ولیک ذهن او درگیر نبشتن بود و به فکر یار گرفتن بود که ناگهان او را ندا آمد از یک نویسنده قدر که دائم بود در سفر و تورهای جهانگردی همه از دست او دربدر. در این زمان که هست قلم من خسته، نام ادمین جدید هست یک راز سر بسته ...


پی نوشت: آزاده وارد می شود

از صفر تا صد فریت بار

مطلب زیر را مریم عزیز زحمت کشیده و تهیه کرده که جهت اطلاع دوستان بدون هیچ گونه تغییری بازگو می کنم.

 

می دونم که خیلی از شما در این مدت ویزاها را گرفتید و تعدادی زیادی هم برای ژانویه و فوریه عازم سرزمین ابر سفید هستید، از این جهت بد ندونستم برای یک بار دیگه و با مرور نکته های بیشتر، بحث «فریت» را باز کنم تا اون دسته از دوستان مهاجری که شک و تردید و یا سوالی در این زمینه دارند بتونن با خیال نسبتا راحت تصمیم بگیرند. معمولا بعد از اینکه کارهای مهاجرت را یکی پس از دیگری انجام می دید و انتظارهای زیاد را پشت سر می گذارید تا چشمتون به دیدن ویزا روشن بشه ، کم کم باید به فکر جمع و جور کردن و بستن بار سفر باشید. اینجای کار که می رسید که خب چند تا گزینه جلوی چشمتون می یاد.

یا شما از اون دسته افرادی هستید که قصد دارید سبک سفر کنید و در عین حال زندگی جدیدتون را از نو بسازید و همه وسایل را از ابتدا خریداری کنید که قطعا برای این کار تمام پیش بینی ها را انجام دادید و به همین دلیل تصمیم می گیرید خونه و زندگی را همه را یک جا بفروشید  و بیاید یا بر عکس بذارید تو ایران بمونه تا هر وقت سفر می کنید ازش استفاده کنید و یا نه مثل ما وابستگی بس عمیق به وسایلتون دارید و هر چی بالا پایین می کنید می بینید چه بهتر بود اگر وسایل را هم می تونستید ببرید که البته می تونید. خب اگر شما توی این دسته آخر جا می گیرید که هیچ مشکلی ندارید و می تونید از این مطلب استفاده کنید و یکی از خواننده های این تجربه باشید.

اساسا وقتی بحث «فریت» بار پیش میاد، علاوه بر تقسیم بندی بالا شما باید به چند تا نکته توجه داشته باشید که من سعی می کنم توی تقسیم بندی  های مجزا آنها را باز کنم،  اما در عین حال تقاضا دارم قبل از اون مطالب زیر را هم به درستی مطالعه کنید:

http://www.korushade.com/2013/02/frieght.html

http://www.korushade.com/2013/02/blog-post.html

 

چی ببریم و چی نبریم؟

پیش از این جواب به این سوال را «سپیده» عزیز در این لینک (http://2migrators.blogsky.com/1390/03/03/post-82/  ) طی دو مطلب مفصل برای شما نوشته است. اما علاوه بر نکات ذکر شده فکر می کنم توجه به این نکته هم لازم و در عین حال ضروری باشه که وقتی مهاجرت می کنید و هنوز کاری ندارید و باید با دلاری که از ریال ایران تهیه کردید زندگی را بگذرونید، قطعا کمی اوضاع سخت تر خواهد بود و هزینه ها بالا میره و احتمال داره اگر کمی غفلت کنید به زودی پولی که توشه راه کردید را از دست بدید. این نکته به ویژه شامل دوستانی میشه که با خانواده میان و نسبت به یک فرد مجرد هزینه های بالاتری دارند.

از طرف دیگر با یک نگاه اجمالی به سایت های فروش کالا قیمت اجناس دستتون می یاد و باید گفت که اینجا همه چی پیدا میشه اما قیمت خورده ریزه های زندگی کمی بالاست و در برخی موارد کیفیت و تنوع اجناسی که شما در ایران داشتید را نداره....مثلا اینجا سرویس های غذاخوری معمولا چهار نفره است و توی فروشگاه های عمومی که قیمت های نسبتا مناسب تری دارند بیشترین جنسی که گیرتون میاد سرویس های سرامیکی و سنگینه .

حالا در این مورد پیشنهاد من به شما اینه که اگر تازه زندگی تون را در ایران تشکیل داید یا به تازگی همه وسایلتون را عوض کردید و یا حتی فکر می کنید اسباب زندگیتون نو به درد بخور هست و از طرفی خیلی تو فکر یک شروع کاملا نو با وسایل کاملا جدید نیستید، داستان « فریت »را حتما مرور کنید. من خودم تازه سه سال از زندگی مشترکم در ایران می گذشت و تمام وسایلم نو بود و خیلی هاش حتی از کارتن بیرون هم نیومده بود به خاطر همین ترجیح دادم سختی های فریت را به جان بخرم و هر آنچه دارم بیارم...البته این شامل تیر و تخته نمی شد چون اونا دیگه واقعا ارزش نداره و گویا مبلمان چوبی ایران خیلی هم به وضعیت آب و هوایی اوکلند سازگار نیست.

اما وسایلی مثل پتو،ملحفه، بالشت، تمام وسایل آشپزخانه ( به ویژه سرویس های قابلمه، تفلون و ..) ، کفش(به ویژه کفش های چرم و مارکدار) ، وسایل تزیینی و فرش ارزش آوردن دارد. در مورد مواد خوراکی هم باید این نکته را بگم که اینجا توی اوکلند مغازه های ایرانی، افغانی ،هندی و عربی هستند و میشه همه چی توشون پیدا کرد:  زعفران، نبات، آجیل ،کشک، رشته آش، سبزی خشک، کنسروهای مختلف و ... که البته نسبت به اون چیزی که شما در ایران تهیه می کنید شاید کمی بالاتر باشد اما در عین حال می تونه کار شما را راحت کنه. من خودم انواع سبزی خشک،نبات ،زرشک ، آجیل و زعفران به اندازه مصرف یک سال و نیم آوردم اما اگر هم نیاورده بودم اینجا به راحتی پیدا می شد. در فروشگاه های اوکلند همه جور مواد خوراکی به غیر از شنبیلیه و تره (قابل توجه علاقه مندان به قورمه سبزی) پیدا می شه اما کلا قیمت سبزیجات و میوه به نسبت بالا هست اما کیفیت هیچ ایرادی نداره...

 

برای فریت بار از کجا شروع کنیم؟

مهمترین نکته برای «فریت» کردن بارتون بعد از انتخاب وسایلی که قصد بردن آنها را  دارید ، نحوه بسته بندی است. توجه دقیق به این نکته به شما کمک می کنه تا استرس کمتری داشته باشید و ضمانت بارتون را تضمین کنید.خب برای این امر بهترین کار استفاده از کارتن های 5 لایه است که یا از خیابان مولوی و یا از افرادی مثل اسحاق ریکی می تونید تهیه کنید که فکر می کنم بارها تو مطالب مختلف شماره تماس های این افراد و ادرس هاشون آمده است. من خودم آذر ماه سال 91 به دلیل اسباب کشی که داشتم مجبور شدم بارم را تو کارتن های سه لایه اداره پست بسته بندی کنم ، اما بعدا فهمیدم زخامت این کارتن ها خیلی مناسب کار فریت نیست ،به همین دلیل هم زمان ارسال بارها آنها را روی پالت بسته بندی مجدد کردم تا هنگام بارگیری پالت ها با دستگاه لیفتراک جا به جا بشه و آسیبی نبینه.

وقتی از بسته بندی درست حرف می زنم باید توجه شما را به این نکته جلب کنم که از زمان جا به جا کردن بارتون و قرار دادن وسایل در وانت و ...تا زمانی که مراحل کارهای اداری فریت در فرودگاه امام انجام میشه ، چندین بار این بسته ها از روی دست کارکنان و کارگران واحد باربری دست به دست می شه و اگر کمی غفلت کنید احتمال داره حتی بارتون پرتاب بشه و آسیب ببینه ، پس حتما حتما از بسته بندی درست بارتون مطمئن باشید. در این مرحله سعی کنید علاوه بر خرید کارتن های پنج لایه که خیلی محکم هستند، داخل اونها را کیسه هم بذارین تا احیانا خیس نشه.( در ضمن از کارتن های میوه مثل کارتن موز هم استفاده نکنید....یا از کارتن های مواد محترقه و ... استفاده نکنید ...این و از این جهت گفتم که هر کارتنی را دیدید برندارید و توش وسیله جا بدیدن حتما آرم و مشخصات کارتن را چک کنید) در عین حال تمام وسایل شکستنی یا وسایل آسیب پذیر را با سلفون های حباب دارد بسته بندی کنید تا در فشاری که موقع بسته بندی و قرار گرفتن کارتن ها کنار هم پیش میاد کمترین آسیب را ببینند.( دقت داشته باشین که بعد از تحویل بار حداقل طی یک هفته محموله به دستتون میرسه و طبق گفته کارکنان فریت بار، بدترین اتفاق ها در دوبی می تونه بیافته)

نکته مهم دیگر برای بسته بندی بار اینه که ترجیحا از کارتن هایی با ابعاد متوسط استفاده کنید که نهایتا 20 کیلو بار توش جا بشه...این نکته را از این جهت گفتم که وقتی کارتن ها سنگین میشه به راحتی پرتشون می کنن و اصلا هم دلشون نمی سوزه که چه اتفاقی برای بارتون می افته. در عین حال جابه جایی یک کارتن کوچیک تر و جا دادن اون تو ماشین خیلی راحت تره ، چون در نهایت قراره این بار را در فرودگاه اوکلند تحویل بگیرید و جا به جا کنید. ( البته این نکته را هم در پرانتز بگم که خودم یه بار برای بسته بندی به آقای ریکی مراجعه کردم و توضیح دادم که همه وسایلم توی کارتن های شماره 6 و 7 پست بسته بندی شده و می خوام کارتن های محکم تری خریداری کنم و ایشان هم کارتن های بسیار محکمی را معرفی کرد که از بسته بندی چوبی هم ایمن تر بود و حداکثر تا 100 کیلو بار را پوشش میداد و بعد از بسته بندی با گونی و سلفون پیچیده میشد ...اما قیمت هر کدومش اون موقع 35 هزار تومن بود که یه جوری خیلی گرون در میآمد.)

همچنین ترجیحا ابعاد کارتن هاتون خیلی با هم تفاوت نداشته باشه تا بعدا اگر تصمیم به پالت بندی بار گرفتید به مشکل نخورید. این نکته را هم در نظر داشته باشید که همیشه برای فریت بار طول، عرض و ارتفاع کارتن ها را در هم ضرب کنید و عدد به دست آمده را تقسیم بر 6000 کنید . عددی که به دست میاد وزن مناسب برای کارتن را نشون می ده و به هیچ وجه نباید وزن کارتن از این عدد کمتر باشه چون در این صورت بارتون حجمی حساب میشه و براتون گرون تر در میاد.( برای من البته این کار را نکردن اما در نهایت ابعاد هر سه پالت را شامل طول و عرض و ارتفاع تحویل مسوول امارات دادم ، به همین خاطر شما نهایت توجه را بکنید که بعدا در این مورد بی خود به مشکل برنخورین) توصیه من به شما اینه که اگر وزن بارتون زیاده و تعداد جعبه ها هم زیاد شده روی یک پالت بسته بندی کنید. معمولا هزینه یک پالت پلاستیکی ( نیوزیلند و استرالیا برای پالت های چوبی باید مجوز بدن که به دردسرش نمی ارزه) در ابعاد  120×120 حدود 80 هزار تومن هست و حدود 16 تا کارتن متوسط را پوشش میده اما به صرف این هزینه نهایتا خیال شما راحته که بار دست به دست پرتاب نمیشه و فقط دستگاه می تونه اون و جابه جا کنه.

 

بارهای بسته بندی شده را چه کنیم و کجا ببریم؟

مرحله بسته بندی که تمام میشه و خیالتون از همه بارها راحت شده باید به این فکر بیافتید که برای بردن بار به بخش باربری و گمرک فرودگاه امام هماهنگ کنید. من خودم ترجیح دادم از قبل با یکی از مسولان «پرشین کارگو » که با باربری پروازهای امارات همکاری می کنه هماهنگ کنم و ازش مشاوره بگیرم. این افراد از قبل برای شما نوبت می گیرن و فرم ها را پر می کنن و اگر مشکلی بود براتون حل می کنن، اما این به این معنا نیست که خودتون نمی تونید این مراحل را انجام بدید.

شما به راحتی می تونید  یه هفته قبل از پرواز به سمت اوکلند بارتون را به فرودگاه ببرید و همون جا شخصا تمام مراحل را که خیلی ساده هست انجام بدید. بخش گمرک و باربری شبیه بانک با باجه هایی هست که به یکی از اونها مراجعه می کنید و فرم های مربوط را تحویل گرفته و مشخصات فردی را پر می کنید و در کنارش محتویات بار را هم خیلی کلی اعلام می کنید. برای انجام سریع و راحت تر این بخش حتما حتما با خودتون اصل پاسپورت و کپی آن را همراه با یه نسخه از بلیت همراه داشته باشید که بابت گرفتن یک کپی در به در نشین.

همچنین توجه داشته باشید که ارسال «فرش دستی» توی بار فریت ممنوعه ، اما خودم وقتی با دفتر امارات تماس گرفتم و گفتم فرش می خوام ببرم گفت مشکلی نداره شما 50 هزار تومن بدید ما رد می کنیم، اما مسوول پرشین کارگو برای رد کردن فرش و همچنین باز نشدن کارتن ها ازم 30 هزار تومن گرفت.

همین جا باید این نکته را بگم که معمولا وقتی کارهای اداری انجام و فرم های مربوط پر و امضا میشه شما به قسمت حراست فرستاده می شید و اونجا ازتون مقصد و زمان سفر و سوالاتی از این دست پرسیده میشه و بعدش مسوول حراست و چک کردن بارتون اعلام میشه که زیر برگه اسمش نوشته می شه. این فرد معمولا چک نهایی بار را انجام میده و اگر آدم بد قلقی باشه حتما چند تا از کارتن ها را باز می کنه...باز هم طبق گفته کارمندهای بخش فریت فردی به اسم «ق» هست که حتما حتما چند تا کارتن و باز میکنه و خوشبختانه در مورد بار خودم با وجود اینکه اسم این آقا اومده بود اما کارمند پرشین کارگو برام این فرد را تغییر داد و به جاش آقایی اومد که وقتی لیست کالاهای من ودید و از محتویات یکی دو تا کارتن سوال پرسید خیلی راحت رفت و چیزی نخواست.

مرحله بعدی «باسکول کشی بار» هست. به این ترتیب که اگر تعداد کارتن ها کم باشه به ترتیب آنها را وزن می کنند و اگر مثل ما زیاد باشه همه بار با وانت میره روی باسکول  و بعد وانت خالی مجدد روی باسکول میره و وزن نهایی در می آید. در این مرحله به شما رسید مربوط به باسکول کشی داده میشه و نوبت می گیرید و می تونید بارتون را برای رد شدن از زیر دستگاه ایکس ری بفرستید.

دقت داشته باشید که ارسال هر نوع مایعاتی شامل لاک ، اکسیدان، عطر، رنگ مو،اسپری، عرقیات و ...  در فریت ممنوعه. (حتی خودم دیدم بار خانومی را فقط به دلیل داشتن افشانه زغفران باز کردن. در ضمن اگر وسایل بازی کودک دلبندتون را می فرستید و یا وسایلی مثل کنترل و ... دارید حتما قبل از بسته بندی باطری آن را خارج کنید.)

 بعد از اینکه ایکس ری بار تمام شد و مشکلی نبود اگر دوست داشتید و لازم بود می تونید بار را پالت بندی کنید و در غیر این صورت تا اونجایی که متوجه شدم تمام کارتن ها طبق مقررات فریت باید دانه به دانه گونی کشی بشن و بابت هر گونی 8 هزار تومان ناقابل گرفته میشه... ( از من به شما نصیحت که حتما به مقدار لازم پول نقد با خودتون ببرید که برای گرفتن پول هم باز به مشکل بر نخورین).

مرحله نهایی هم تایید فاکتور بار و وزن و ... و پرداخت پول هست.

 

هزینه هایی نهایی فریت در ایران:

قانون فریت اینه که هر چه بار شما بیشتر بشه هزینه اون کمتر میشه ...این نکته از این جهت اهمیت داره که بار زیر 100 کیلو هزینه بالایی داره و به اعتقاد من ارزش ارسال نداره اما بالای 100 کیلو تا 250 کیلو حدود 3 دلار و 90 سنت و از 250 کیلو به بالا 3 دلار و 50 سنت هست.

برای هزینه های مربوط به حراست و باسکول کشی و  کلیه کارهای اداری هم معمولا از 70 تا 100 هزار تومن هزینه را حساب کنید. کارگران بخش فریت بار همه کارمندهای حقوق بگیر هستن ، اما طبق قانون های نانوشته ایران اگر می خواین کارتون خوب و درست انجام بشه وطرف دل بسوزونه معمولا یه حق الزحمه ای برای این بخش درنظر بگیرین( چیزی حدود 5 تا 10 هزار تومان فکر کنم برای تضمین سلامت بارتون کافی باشه) اما حتی اگر این پول را پرداخت هم نکنید کارتون انجام میشه فقط اگر تو ساعت شلوغی باشه امکان داره کارمندان خیلی دل به کار ندن.

هزینه پالت و تسمه کشی و سلفون کشی هم حدود 80 هزار تومن هست و حتما اگر وسیله شکستنی دارید در آخرین مرحله از مسوول کارگوی امارات برچسب شکستنی را بگیرید و روی بارتون بچسبونید...

فقط برای حسن ختام این بخش اضافه کنم که حتما لیست کاملی از وسایل داخل کارتن ها داشته باشید که هم در ایران و هم در نیوزیلند به دردتون می خوره و حدقل به شما کمک می کنه تا بدونید توی هر کارتن چی دارین و هر وسیله را توی کدام کارتن جاسازی کردین. من خودم برای کارتن ها لیبل های عدد تهیه کرده بودم و می دونستم که مثلا کارتن شماره «1» حاوی چه وسایلی هست. همچنین اسم ، آدرس و شماره تلفن فرد تحویل گیرنده بار در نیوزیلند را هم داشته باشید که باز من به صورت برچسب روی تمام کارتن ها چسبونده بودم.

 

آخرین کارهای فریت :

تحویل نهایی بار در ایران که انجام شد می تونید با خیال راحت چند شبی را بخوابید و در کنارش به بستن چمدان فکر کنید.

بعد از رسیدن به اوکلند هم به همون شماره تلفنی که توی بارنامه اعلام کردید زنگ می زنن و باید توی ساعت های اداری به اونجا مراجعه کنید. کارهای اوکلند در صورت شفاف سازی خیلی راحت هست...من خودمم تا قبل از رسیدن بارهام خیلی اضطراب داشتم و همش نگران باز شدن کارتن ها و یا گیر دادن به فرش و ... بودم. اما خدا را شکر این اتفاق نیافتاد و حتی یک کارتن هم باز نشد. نکته مهم موقع ترخیص بار در اوکلند ارزش گذاری بار هست. بار ما حدود 700 کیلو بود و برای سه نفر بود که با بلیت من فرستاده بودیم...هر کسی هم به صورت مجزا بسته بندی بار را انجام داده بود و من فقط تحویل گرفته بودم و نکات ایمنی را اعلام کرده بودم که همه دوستان هم رعایت کرده بودن...نکته جالب اینجا بود که قبل از تحویل همسرم به گمرک اعلام کرده بود که این بار برای 3 نفر هست و اونها هم گفته بودن چون بسته بندی را شما انجام ندادین پس باید سه تا فرم مجزا پر بشه و هر کسی اطلاعات بار خودش را بنویسه...ما این کار را کردیم که احیانا اگر مشکلی بود هر کس مسوول بار خودش باشه...اما جالب زمانی بود که دوستان با هم به گمرک رفتن و سه تا فرم را ارائه کردن اما اونجا برعکس فقط فرم یک نفر را خواستن.

در این مرحله مهمترین نکته ارزش گذاری کالای شماست...حتما صادق باشید و هر آنچه در بسته ها دارید اعلام کنید اما برای ارزش گذاری یک رقم نسبی بزنید و اگر پرسیدن که کل بسته های شما چقدر می ارزد و یا همه وسایل نو هستن بگید که اینها وسایل زندگی ام در ایران بوده و استفاده شده است...اگر بدانند که وسایل نو هست حتما گمرکی بالایی به بار شما می بنند...از ما بابت 700 کیلو فقط 50 دلار نیوزیلند گرفتن.

این نکته را هم فراموش نکنم که در ایران مبلغ بارنامه شما همراه با 6 درصد مالیاتی که ایران می گیرد به دلار آمریکا محاسبه می شود و در اوکلند به دلار نیوزیلند از شما پول دریافت می شود.. .هزینه بار ما حدود 2600 دلار آمریکا بود که در اینجا حدود 3400 دلار پرداخت کردیم و 50  دلار هم برای گمرک دادیم... اما حتی یک کارتن هم باز نشد . این نکته را فراموش نکنید که همه چیز درباره فریت بار نسبی هست و برای هر کس می تونه اتفاق متفاوتی بیافته ، اما اگر لیست دقیقی از اون داشته باشید و در نیوزیلندهنگام ترخیص بارارائه کنید به هیچ مشکلی بر نخواهید خورد...حتما هم قبل از آمدن سایت اداره گمرک نیوزیلند را بخوانید تا لیست وسایل ممنوعه را بدانید...

برای همتون سفری خوش آرزو دارم و فکر می کنم در صورت فریت کردن بار از این کار پشیمون نخواهید شد...البته معمولا وقتی می رسید خیلی داغ هستید و فکر می کنید همه چیز را میشه خرید اما حتما مطالعه بیشتری در این مورد داشته باشید.