دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دگردیسی

وقتی جستجو در مورد نیوزیلند و تحقیق در مورد گزینه‌ها و نحوه مهاجرت به اون کشور رو شروع کردم، «...کمتر ایرانی‌ای تو اینترنت راجع به مهاجرت به نیوزیلند می‌دونست. کمتر وبلاگی از دوستان ساکن نیوزیلند وجود داشت و من فقط چند هفته وقت گذاشتم تا قوانین مهاجرت رو بخونم. همون موقع بود که عهد کردم اگه موفق شدم، اطلاعاتم رو بدون مضایقه در اختیار دیگران قرار بدم. و خدا رو شکر تا حالا تونستم این کار رو بکنم. شاید این یه جور جبران لطف دوستانی مثل سپهر، سپیده، مریم، ناصر و بقیه باشه؛ حتی لطف کارشناسای [ناشناسی] که به همه ایمیلهام دقیق و درست جواب می‌دادن. آمریکایی‌ها یه اصطلاحی دارن که میگه pay forward. یه جورایی ترجمه‌اش میشه همون بیت معروف «تو نیکی میکن و در دجله انداز * که ایزد در بیابانت دهد باز».


چیزی که به طور حتم نمی‌شه ازش گذشت اینه که تو این مدت دوستای باارزشی پیدا کردم. دوستایی که شاید نفر به نفرشون تو زندگیم تاثیر گذاشته باشن، دوستایی که جبران لطفشون خیلی دشواره و این مسئله وظیفه سنگینی رو به دوش من می‌ذاره. امیدوارم که از پسش بر بیام.»‌


یکبار دیگه هم لطف ویژه آقا ناصر و سپیده خانم شامل حال من شد و ازم خواستند که از این به بعد به قول الهام «زیر خط» مطلب بنویسم. اینقدر دم در وبلاگشون روضه خوندم که خسته شدن و گفتن بیا تو. امیدوارم بتونم نقش مثبتی داشته باشم و در به اشتراک گذاشتن تجربیات خودم و بقیه دوستان در این وبلاگ مفید باشم.


نمی‌دونم چرا احساس عجیبی دارم؛ یه احساسی شبیه پینوکیو ....... یا مثلا خوزه مورینیو. جالبه‌ها!

/بابک


***این مطالب با اندک تغییراتی، نقل قول از وبلاگ خودم بود.


بعد نوشت:‌ ناصر و سپیده هم کلید رو دادن به من خودشون غیبشون زد. کجا دنبالشون بگردم؟

 

IPENZ و مدارک مهندسی ایران

یکی از دوستان خوبم یه توضیح کوتاهی براتون از کرایسچرچ نوشتن .. اگر شد یه پست مقایسه ای هم می ذاریم :  

فعلا .. سپیده

 -----------------------------

 من تقریبا 5 ماهه که اومدم شهر کرایست چرج زندگی می کنم .شهر کرایست چرچ آب و هوای خیلی تمیزی داره خوب با جمعیت حدود 370 هزار نفری باید هم اینجوری باشه . فوریه 2011 یک زلزله اینجا شده و بعضی از خونه ها صدمه دیدن و مرکز شهر که قلب تپنده شهر هم بوده از بین رفته هر چند که به شدت دولت و سازمان ها مشغول کار هستند تا سریعتر مرکز شهر رو آباد کنند. ترافیک فقط در بعضی ساعت ها وجود داره البته نه اون ترافیکی که ما تو ایران تجربه می کنیم مثلا ممکنه چند دقیقه مجبور بشی صبر کنی . خیلی جالب این بوده که نسبت به جمعیت کمی که کرایست چرچ داره تو این مدت کم من کلی ایرانی اینجا دیدم . هر چند که می گن کلی از ساکنین این شهر به خاطر زلزله از اینجا رفتن اما بعد از گذشت یه مدت زمانی دیگه عادی می شه و اذیت نمی کنه . تقریبا همیشه این شهر آخر هفته ها برنامه هست که از قبل اعلام می شه و می تونید برنامه ریزی کنید براش . حمل و نقل عمومی هم در حال حاضر اتوبوس و تاکسی هست قبل از زلزله یه تراموا هم بوده که فعلا کار نمی کنه . دانشگاه کانتربری هم که بزرگترین دانشگاه کانتربری هست تو کرایست چرچ قرار داره که خیلی بزرگ و سر سبزه .

------------------------------------------------------------------------------------------- 

یه توضیح کوتاه برای کسانی که نگران مدرسه و زبان بچه هاشون رو دارند:  

من با یه دوستی اینجا صحبت کردم که این مسیر رو رفته اند برای دو تا از بچه هاشون .. گویا هر مدرسه ای که بخواهید بچه ها درس رو ادامه بدهند و یا شروع کنند از همون ابتدا برای اون بچه یه معلم مخصوص ESOL یعنی مخصوصا زبان براشون تعیین می شه و روزی ۲-۳ ساعت خصوصی با بچه ها زبان کار می کنه و راهشون می اندازه .. گویا این مسیر بسیار خوب جواب می ده و منابعی که برای تدریس استفاده می شه اونقدر خوب هست که بچه ها در عرض ۲-۳ ماه کاملا به سطح بچه های دیگه می رسند.. ولی از همون ابتدا بچه ها رو توی کلاس کنار بقیه هم می ذارن و این باعث می شه صحبت کردنشون هم سریع راه بیفته .. خلاصه اینکه با توجه به تعداد مهاجرین و سیستم اموزشی مخصوص این موضوع جای هیچ نگرانی نیست .. و فرقی نمی کنه مدرسه خصوصی برن بچه ها و یا عمومی در هر صورت این مسیر برای یادگیری بچه ها فراهم می شه .. و البته سعی کنید بچه ها رو ایران اگر در شرف اومدن هستید و غیره کلاس زبان نفرستید چون فقط چیزهای غلط یاد می گیرند و بیشتر گیج می شند :)  

هنوز جواب سوال در مورد کرایسچرچ رو نگرفتم که بذارم .. خلاصه تقصیر من نیست 

سپیده   

------------------------------------------------------------------------------------------------ 

  

احتمال خیلی زیاد کامنت های پست قبل رو خوندید و مشکل پیش اومده برای بعضی از بچه ها رو دیدید. من تو این پست قصدم اینه که این مساله بازتر بشه. چرا که تعداد خیلی زیادی از بچه هایی که اقدام می کنند، بچه های مهندسی هستند. اینجا هم می خوام از اونایی که تجربه ای اگه راجع به IPENZ دارن، لطفا بگن که مساله بازتر شه و مشکل پیش اومده رو با هم حلش کنیم. 

صورت مساله هم ساده است. NZQA مدرک بچه های مهندسی رو Bachelor of Engineering برآورد نمی کنه و اون رو Bachelor's Degree برآورد می کنه و در صورت عدم برآورد به صورت لیسانس مهندسی، مدرک باید به تایید IPENZ هم برسه و این یعنی هزینه و زمان. 

به سوالای زیر باید جواب داده بشه:

1- چرا NZQA مدرک بچه های مهندسی رو که از طرف وزارت علوم "لیسانس مهندسی" محسوب میشه و نه "لیسانس"، درست ارزیابی نمی کنه. (آیا مشکل از اینجا ناشی نمیشه که بعضی از دانشگاههای ایران، عنوان لیسانس مهندسی رو در دانشنامه قید نمی کنند؟). از نظر آکادمیکی به دانشجویی که در زمینه مهندسی درس خونده باشه، بعد 5-3 سال لیسانس مهندسی داده میشه و این تا اونجایی که من میدونم برای ایران هم صادقه. معیار NZQA برای ارزیابی نادرست مدارک مهندسی از ایران چیه؟

2- بر چه اساسی گفته میشه که IPENZ مدارک ایران رو  Chartered ProfessionalEngineer ارزیابی نمی کنه. این بر اساس چه تجربه و چه قانونی گفته میشه؟ 

من سایت های مختلف رو دنبال می کنم، می بینم که از کشوری مثل پاکستان برای IPNZ اقدام می کنن و تاییدیه می گیرن. چرا برای ایران که دانشگاههای معتبر تری داره گفته میشه که نمیشه این کار رو کرد؟ قوانین نیوزلند هم تا بحال همونطور که همه ما دیدیم، روشن و واضحه و هیچ قانون نانوشته ای وجود نداره. تصمیم گیری ها هم همونطور که همه ما دیدیم بر اساس مدارک ارائه شده به اداره مهاجرت و قوانین موجود انجام میشه. 

نمونه هایی که ما داریم از بچه های مهندسی که نیاز به رجیستر در IPENZ نداشتن، اونایی بودن که یا به عنوان تکنسین اقدام کردن و یا بچه های کامپیوتر بودن که نیاز به رجیستر و یا لیسانس مهندسی نداشتن. اگه دوستانی هستن که از IPENZ تاییدیه گرفتن لطفا تجربیاتشون رو اینجا مطرح کنند تا بتونیم ابهام ایجاد شده رو مثل خیلی از موارد دیگه ای که حل شده رفعش کنیم...

/ناصر