دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

مهاجرت برای ادامه تحصیل یا ادامه تحصیل برای مهاجرت؟!

از اونجایی که چند مورد موفق برای ادامه تحصیل برای خودم و اطرافیانم داشتم، این پست رو و چند پست آینده رو اختصاص میدم به بحث ادامه تحصیل. راستشو بخواین، برای من خیلی راحت تره که براتون کل پروسه ادامه تحصیل در دانشگاههای نیوزیلند رو اینجا بنویسم. اما فکر می کنم قبلش چند تا مورد رو مطرح کنم تا راجع به رابطه ادامه تحصیل و مهاجرت بیشتر بدونید:

 

اول اینکه سیستم دانشگاهها در کشورهای پیشرفته در کل با ایران متفاوته. به طور اختصاصی تر، حتی اگر در بهترین دانشگاههای ایران هم درس خونده باشید باز هم شرایط این دانشگاهها با شرایط دانشگاههای ایران خیلی تفاوت می کند. البته این در صورتیه که دانشگاهی که انتخاب می کنید در رنکینگ جهانی باشه، وگرنه در همیین کشور سوئد که من زندگی می کنم، دانشگاههایی هست که دانشگاههای خوب ایران به اونها سرند.

 

چیزی که باید اشاره کنم جدی بودن تحصیل است. نتیجه ای که به جای آخر همین اول می گیرم اینه که "مهاجرت برای تحصیل" بهترین انتخابه و "تحصیل برای مهاجرت" انتخاب دوم. اما به نظر من تحصیل برای مهاجرت به شرطی که علاقه به تحصیل هم وجود داشته باشه انتخاب مناسبیه وگرنه مخارج و مشکلات دیگه درس خوندن به اندازه کافی هست که اگه مشکلات مهاجرت و ناآشنایی با شرایط جدید رو روش بزاریم، اوضاع کلی به هم میریزه!

 

به هر حال......یه چیز کلی بگم: اگه از دید یه کارفرمای خارجی (مثلا نیوزیلندی) به یه سری Jop Application که برای یک موقعیت کاری توی شرکت خودم نگاه کنم، من ترجیح میدم که اونی رو استخدام کنم که توی دانشگاههای نیوزیلند درس خونده باشه نه تو دانشگاههای مثلا ایران و کشورهای دیگه. اینجوری بگم که در صورتی که سابقه کار بین المللی ندارین و توی شرکت های مطرحی کار نکردید، بهترین راه برای پیدا کردن کار خوندن درس خوندن تو همون کشوره! درس خوندن توی دانشگاهها باعث میشه که به تدریج با پیچیدگی های دانشگاهها و آدم های های جامعه جدید آشنا بشین. اینو به عنوان یه تجربه میگم: آشنا شدن با جامعه جدید نیازمند زمانه و بیشتر آدم ها نیاز به یه زمان که حتما از 6-5 ماه بیشتره دارن تا خودشون رو پیدا کنن (نه جامعه جدید رو!). یه نگاهی به منحنی مهاجرت با زمان هم بندازید. معمولا تا شش ماه طول میکشه تا فرد مهاجر خودش رو (و نه جامعه رو!) تو جامعه جدید پیدا کنه! خوب پیشنهاد من اینه که این 6 ماه رو به جای اینکه گیج بزنید، مدت بیشتری تمدید کنید و حداقل یه مدرک تحصیلی بگیرید که به درد کار آیندتون بخوره!

 

همونطور که تو بالا اشاره کردم درس خوندن تو دانشگاههای خارج از کشور اون هم با کیفیت بالا آسون نیست و قابل مقایسه هم با دانشگاههای ایران نیست. من دانشگاه اوکلند تو نیوزیلند درس نخوندم، اما تقریبا مطمئنم که کار آسونی نیست. درس خوندن به زبون انگلیسی یک طرف و سخت گیری های دانشگاه دو مشکل عمده در درس خوندن برای ما ایرانی ها در دانشگاههای سطح بالاست. به همین خاطر به اونایی که دنبال درس خوندن آسون هستند توصیه می کنم دنبال دانشگاههای سطح بالا نباشن. این جور وقت ها بپرسین که کالج هایی که آسون می گیرند کجان؟ اما در اینصورت باز به چیزی رو از دست میدید! مثل ایران، بازار کار خارج از کشور هم فارغ التحصیل های دانشگاههای خوب رو به دانشگاههای کمتر شناخته شده ترجیح میدن مگر اینکه سابقه کار خوب و موارد دیگه ای داشته باشین که شما رو از بقیه متمایز کنه.

 

در کل فکر می کنم  "مهاجرت برای ادامه تحصیل" معمولا نتیجه بهتری داره تا "ادامه تحصیل برای مهاجرت". چون از قبل هدفتون ادامه تحصیل بوده و مطمئنا علاقه به تحصیل داشتین که دنبالش رفتین. این باعث میشه که دانشگاه خوب و رشته مناسب خودتون رو بگردین و پیدا کنین و با علاقه هم دنبالش برین که مطمئنا نتیجه دلخواه شما رو در پی داره..... اما "ادامه تحصیل برای مهاجرت"نیاز به برنامه ریزی داره که بنا به شرایط هر کسی فرق می کنه.

تو پست آینده راجع به اینکه چطوری میشه از دانشگاههای نیوزیلند پذیرش گرفت مینویسم. این پست هم تا اندازه ای تجربه شخصی بود.


شب و روزتون خوش!

/ناصر

 

یادداشتی در مورد دانشگاههای سوئد

گفتم شاید بد نباشد که در این پست راجع به سوئد بنوسیم! کشوری که اصلا مهاجر نمی گیرد و تنها راه گرفتن قانونی اقامت، از طریق کار است. خیلی نمی خواهم راجع به اقامت گرفتن اینجا صحبت کنم. بیشتر هدفم این است که راجع به وضعیت دانشگاههای اینجا بنویسم.


اولین چیزی که در دانشگاههای سوئد در تقریبا تمامی رشته ها به چشم می خورد این است که دانشگاههای سوئد بیشتر به کارهای عملی می پردازند تا درس های تئوری. مثلا رشته های مهندسی در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس درس های ریاضی به آن شدت ایران ندارند و بیشتر درس ها عملی است و نمره با پروژه تعریف می شود و نه با امتحان تئوری. اولین سوال دانشجویان جدید به خصوص ایرانی که دانشگاههای ایران را با سوئد مقایسه می کنند هم این است: چطور کشوری صنعتی با این کیفیت، در دانشگاههایش دروس تئوری کمتر از ایران تدریس می شوند؟! در رشته های علوم هم وضع به همین ترتیب است. اگر قرار است که مثلا راجع به جانوری بدانید باید با آن جانور از نزدیک آشنا شوید و گاهی چند روز زندگی کنید! در واقع سیستم طوری طراحی شده که مجبور هستید که یاد بگیرید و با گرفتن نمره قبولی قطعا راجع به آن موضوع می دانید و احتمالا دیگر یادتان نخواهد رفت!


راجع به مقاطع دکترا هم وضع به همین ترتیب است. دکترا در سوئد به معنی کار است و با شما قرارداد 4 ساله بسته می شود و به مانند یک کارمند باید صبح سر کار خود حاضر شوید و بعد از ظهر بعد از اتمام ساعت اداری محل کار خودتان را ترک کنید. ممکن است که بسته به موضوع تز خود مجبور شوید کورس هم بگذرانید. پروژه دکترا هم در رابطه با یک سرمایه گذاری بخش خصوصی یا دولت انجام می شود و به شما حقوق ماهانه پرداخت می شود. 


دانشگاههای سوئد به شدت به تقلب حساس هستند و کوچکترین تقلبی با حداقل 6 ماه تعلیق همراه است. معمولا در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس اکثر پروژه های نوشتاری توسط یک سیستم طراحی شده توسط آموزش عالی به نام Urkund کنترل می شوند و این بانک اطلاعات، مقاله و نوشتار ارائه شده را کنترل می کند. 


متاسفانه دانشگاههای سوئد از سال آینده برای دانشجویان غیر اروپایی شهریه ای شده است. چیزی که در دانشگاههای سوئد به چشم می خورد تعداد بسیار زیاد دانشجویان ایرانی در مقطع ارشد و تا حدی در دکترا است. در اکثر دانشگاههای سوئد، ایرانی ها کامیونیتی دارند و فعالیتهای نسبتا زیادی دارند و مورد تاسف برانگیز از نظر من این است که کمتر دانشجویی را من دیده ام که اینجا قصد برگشتن داشته باشد. واقعیت تلخ تر آن است که بعضی ها حاضرند برای این برنگشتن هر هزینه ای هم بپردازند و از هر چیزی هم مایه بگذارند. راجع به هر هزینه و هر چیز هم زیاد توضیح نمی دهم. خودتان به احتمال زیاد بهتر از من می دانید.


اما دانشجویان ایرانی جزو دانشجویان برتر از لحاظ تحصیلی سوئد هستند و بالشخصه تا بحال دانشجوی ایرانی ندیده ام که -خودمانی بگویم- سرش به تنش نیرزد  که من مانده ام که چرا این همه آدم باهوش و تا حدی متخصص در مملکت خودشان جایشان نمی شود؟! 


دوستی می گفت در یکی از دانشگاههای مالزی و سر جلسه امتحان این یادداشت را به پارسی روی دیوار زده بودند: "تقلب به منزله نمره صفر تلقی می شود"!!! چرا این سرمایه انسانی برای هیچ کس مهم نیست.........؟!


روز و شبتان خوش / ناصر

رتبه بندی جهانی دانشگاهها و جایگاه دانشگاههای ایران-قسمت اول

همان طور که همهٔ ما میدانیم (و شاید برای بعضی ها هم خیلی‌ مهم است!!) سیستمی‌ به عنوان رتبه بندی دانشگاه‌ها وجود دارد.  

 

نوشتهٔ زیر می‌خواهد به سوالات زیر پاسخ دهد:   

۱. تاریخچه رتبه بندی دانشگاهها چیست؟

۲. دانشگاهها بر اساس چه رابطه یا ضابطه ای رتبه بندی میشوند؟

۳. چقدر باید به رتبه بندی دانشگاه‌ها توجه نشان داد؟

۴. دانشگاه‌های ایران از لحاظ رتبه بندی جهانی‌ در چه وضیعتی قرار دارند؟

۵. معتبر‌ترین دانشگاه‌های دنیا چه دانشگاه هایی هستند؟  

۶. معتبر‌ترین دانشگاه‌های ایران از نقطه نظر جهانی چه دانشگاه هایی هستند؟   

 

  

 قسمت اول این نوشته به دو سوال اول پاسخ می دهد و در قسمت های بعد به سایر سوالات پرداخته می شود.   

۱. تاریخچه رتبه بندی دانشگاهها چیست؟

  

 اولین بار در دنیا موسسه آمریکایی US News & World Report دانشگاه‌های آمریکا را رتبه بندی و اعلام کرد ولی‌ این امر در حد جهانی‌ نبود و پس از آن کشورهای دیگر شروع به گردآوری اطلاعات راجع به دانشگاههای خودشان کردند.   

دو موسسه وجود دارند که آمار هر سالهٔ خود را در مورد رتبه بندی دانشگاه‌ها ارائه میدهند:

 

1.  دانشگاه شانگهای (Shanghai Jiao tang University)

2.  موسسه انگلیسی تایمز (Times higher education supplement)

 

 قدیمی‌‌ترین موسسه، موسسه اول یعنی‌ دانشگاه شانگهای از کشور چین است که در سال ۲۰۰۳ با ارائهٔ معیاری برای مقایسه دانشگاههای چینی‌ با دانشگاه‌های کشور‌های دیگر دنیا؛ رتبه بندی را در سطح جهانی‌ مطرح کرد (همان طور که می‌بینید قدمت این رتبه بندی‌ها بیشتر از ۷ سال نیست. در واقع ما در ۶-۵ سال اخیر از رتبه بندی دانشگاه‌ها در محافل ایران می‌شنویم). پس از دانشگاه شانگهای؛ موسسهٔ تایمز در نوامبر ساله ۲۰۰۴ آمار دیگری را از رتبه بندی دانشگاه‌ها در دنیا اعلام کرد. در واقع این ۲ موسسه معتبر‌ترین موسسه‌ها در ارائهٔ آمار‌های مربوط به رتبه بندی دانشگاه‌ها هستند، با ۲ معیار متفاوت.  

 

۲. دانشگاهها بر اساس چه رابطه یا ضابطه ای رتبه بندی میشوند؟

  

 جداول زیر این ارزیابی را برای دانشگاه شانگهای و موسسه تایمز نشان میدهند. هر دو موسسه بیشترین امتیاز ۱۰۰ را به عنوان بیشترین امتیاز ممکن در نظر گرفته اند:   

 

  جدول ارزیابی دانشگاه شانگهای

 Shanghay Criteria

 

 

 جدول ارزیابی موسسه تایمز 

  Times Criteria

 

 

اگر یک نگاه کلی‌ به دو جدول بیندازیم متوجه تفاوت اساسی در معیار دو موسسه می‌شویم. به طوری که دانشگاه شانگهای به مباحث اکادمیکی اهمیت بیشتری میدهد در حالیکه موسسهٔ تایمز به شهرت دانشگاه و مسائل دیگری اهمیت میدهد. 

 

 به واقع آمار دانشگاه شانگهای از نظر بسیاری اعتبار بیشتری از موسسهٔ اول دارد. یکی‌ از ایراداتی که به موسسهٔ تایمز وارد میکنند این است که چه کسی‌ و یا چه اعضایی و بر اساس چه معیاری شهرت دانشگاه را ارزیابی میکنند؟ 

 

 شاید ارائهٔ یک مثال بد نباشد که قضیه را باز تر کنیم. در ساله ۲۰۰۴ دانشگاه مالایا که بزرگترین و قدیمیترین دانشگاه مالزی است توسط موسسهٔ تایمز به عنوانه ۸۹ در جهان رتبه بندی گردید به طوریکه تابلوهای این دانشگاه در تمام شهر کوالالامپور نصب گردید و این افتخار را بسیاری در مالزی جشن گرفتند. اما در سال ۲۰۰۵، دانشجویان هندی و چینی‌ به عنوان دانشجویان محلی و نه بین‌المللی در نظر گرفته شدند. این قضیه باعث شد که رتبه این دانشگاه به ۱۶۹ سقوط کند! در واقع خیلی‌‌ها به آمار متناقض موسسه تایمز در سالهای مختلف ایراد میگیرند.  

 

اگر بخواهیم اعتبار آمار دانشگاه شانگهای را بسنجیم همین بس که با بازدید یک میلیون نفر از این آمار، یک سوم آنها این آمار را تائید کرده اند، ۶۰%؛ آنها آن را مثبت ارزیابی کرده اند و ۵% از آنها آن را منفی‌ ارزیابی کردند. هر روزه ۲۰۰۰ نفر از این آمار بازدید دارند که در نوع خود آمار بسیار بالایی است. گروهی که به ارزیابی دانشگاه‌ها می‌پردازد، دانشگاه هایی را مورد ارزیابی قرار میدهد که جایزهٔ نوبل و یا جایزه‌های جهان برده باشند، محققین برجسته داشته باشند که به آنها ارجاع شده باشد و یا مقاله هایی در زمینهٔ علوم داشته باشند. به طور کلی‌ ۲۰۰۰ دانشگاه انتخاب میشوند، ۱۰۰۰ تا از آنها رتبه بندی میشوند و لیستی از ۵۰۰ تای‌ آنها نهایتا منتشر میشود. البته به آمار دانشگاه شانگهای نیز ایراذاتی وارد است مثل این که برای بعضی دانشگاهها بدون اینکه مغیارهای بالا را در نظر گرفته باشد؛ آن را به خاظر شهرت جهانی در رتبه مناسبی درجه بندی کرده است (مثلا دانشگاه هاروارد).  

 

در قسمت های بعد به پاسخ باقی سوالات پرداخته می شود.

ادامه تحصیل در سوئد-قسمت دوم

از فردا ثبت نام برای پذیرش در دانشگاه‌های سوئد در ترم بهار شروع می‌شه (پست قبلی‌ رو ببینید). برای ثبت نام کار‌های زیر رو به طور خلاصه باید انجام بدید: 

۱- یک user account درست کنید و اطلاعات شخصیتون رو مثل آدرس و غیره وارد کنید‌ تا یک username و password داشته باشید. تمام کار‌های شما از این به بعد از طریق همین پروفایل شما انجام می‌شه (برای ساختن اون به این لینک برید).

۲- به قسمت course search برید و رشته‌های مورد علاقتون رو انتخاب کنید.

۳- به رشته‌هاتون rank بدید یعنی‌ اونا رو بر حسب علاقتون مرتب کنید.

۴- روی send application کلیک  کنید و cover sheet رو که بر اساس مشخصات شما و رشته‌های مورد علاقتون درست شده باز کنید. اونو پرینت بگیرید و بعد امضاش کنید (حتما امضا کنید!).

۵- مدارکتون رو به همراه کاور شیت به آدرس زیر بفرستید.   

University Studies in Sweden
FE 1
SE-833 83  Stroemsund
SWEDEN

 

مدارکی که لازم دارید این هاست:

۱- مدرک دیپلم برای رشته‌های کارشناسی و دیپلم و لیسانس برای مقطع کارشناسی ارشد (این مدارک حتما باید ترجمه بشن و به تایید دادگستری و امور خارجه برسند).

۲- کپی‌ برابر اصل صفحهٔ اول پاسپورت.

۳- مدرک زبان آیلتس (۵ برای رشته‌های کارشناسی و ۶ برای کارشناسی ارشد) یا تافل. این مدرک باید توسط مرکز آزمون فرستاده بشه.

۴- مدارک دیگه: مدارک بالا مدارک عمومی‌ هست که حتما باید به همراه کاور شیت فرستاده شوند. ممکنه که دانشگاه مدارک دیگه هم ازتون بخواد مثل CV و یا نامه ای که هدف از تحصیل خودتون رو بگین. برای این کار حتما سایت دانشگاه مربوطه رو چک کنید. مثلا دانشگاه چالمرز CV رو می خواد. 

 

تاریخ‌ها رو یک بار دیگه مینویسم:  

۱۱ خرداد: شروع ثبت نام on line.

۲۵ مرداد: انتخاب نهایی رشته‌ ها (در واقع شما تا این تاریخ میتونید بارها و بارها الویت رشته‌ هاتون رو عوض کنید).

۱۰ شهریور: زمان نهایی ارسال مدارک با پست.

نیمه اول آبان: اعلام نتایج

  

موفق باشین.

یک خبر برای ادامه تحصیل در سوئد

امسال آخرین سال تحصیلات رایگان چه در مقطع لیسانس و چه مقطع فوق لیسانس در سوئد است و خوب به عبارتی ما ایرانی‌ هم از هیچ چیز مجانی‌ بدمون نمیاد. البته هیچ کجایی دنیا کسی‌ بدش نمیاد!!! ثبت نام ترم پاییز تموم شد و ۲ هفتهٔ پیش نتایجش اعلام شد و خوب خیلیها قبول شدن یا رد شدن و یا رزرو اعلام شدن. ولی‌ هنوز فرصت هست و برای ترم بهار می‌شه ثبت نام کرد. خیلیها که قصد ادامهٔ تحصیل دارن بهتره که از این فرصت استفاده کنن و برای این کار اقدام کنن و بهتره که این فرصت رو از دست ندن. میزان شهریه در سال آینده حدود ۷۰،۰۰۰ تا ۸۰،۰۰۰ کرون سوئد اعلام شده. ولی‌ در نهایت توسط دانشگاه نهایی میشود. در زیر می‌تونین زمان های مهم رو ببینین. در پست های بعدی اطلاعات کاملتری میزارم. از لینک های سمت راست صفحه می تونید وارد سایت تحصیلات تکمیلی سوئد بشید.

 

Spring semester 2011

  • Online service opens: 1 June
  • Admission application deadline: 16 August
  • Deadline for submitting supporting documents: 1 September
  • Notification of selection results: Beginning of November