ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اخیرا که تعدادی از دوستان وبلاگ به نیوزلند سفر کرده و تعداد مصاحبه شده ها هم رو به افزایش گذاشته، به یک موضوع خیلی فکر می کنم. اینکه که ای کاش بشود این جمع صمیمی در فضای مجازی، در آن طرف آب به یک جمع صمیمی در فضای واقعی تبدیل شود، اگرچه مطمئنم همین الان هم بعضی از این دوستیها شکل گرفته و بعضا بسیار مفید بوده است.
وقتی به چرایی این موضوع فکر می کنم، می بینم دلایل متعدد و متقنی برای این کار وجود داره که به عملی شدنش کمک می کنه که در اینجا به چند تاش اشاره می کنم. اولین دلیل اینه که برای اغلب ما یکی از بزرگترین مشکلات در آن طرف آب خلاء عاطفی دوری از نزدیکان، اقوام و دوستانه که داشتن دوستان همفکر و همراه تا حد زیادی این کمبود اساسی رو جبران می کنه. من شخصا یک تجربه خیلی مثبت از برادر بزرگترم در استرالیا سراغ دارم. ایشون به واسطه روحیه ای که داشته در مدت چند سالی که آنجا اقامت دارند، یک جمع 30-40 نفره از دوستان تشکیل دادند و تقریبا هر هفته یک برنامه مهمانی، جشن، خیریه و از این قبیل دارند و به قول خودش دوستان برای اونها جای خانواده را هم پر کرده اند.
دلیل دومی که کمک می کنه این موضوع صرفا یک تخیل یا خیال واهی نباشه اینه که شرایط اغلب ماها مشابه همدیگه هست. بطور مثال از سطح تحصیلات، ارزشها و حتی وضعیت اقتصادی شبیه هم برخورداریم که اگر غیر از این بود چه بسا به تصمیم مشابهی یعنی مهاجرت به نیوزلند فکر نمی کردیم. این مشابهت در روحیات و وضعیت زندگی کمک می کنه دوستان واقعی تر و مفیدتری برای همدیگه باشیم. چه بسا اگر تصمیم به مهاجرت هم نداشتیم این جمع پتانسیل بالایی برای یافتن دوستان جدید و صمیمی رو برای هر کدوم از ما داشت. در نهایت این مشابهت می تونه در آینده مثل ریسمانی عمل کنه که ما رو به یکدیگر پیوند بده و برای دور هم بودن دلیل کافی ایجاد کنه.
همه اینهایی که گفتم به مرور زمان و در طول این 5-6 سالی که درگیر پروسه مهاجرت بوده ام در ذهنم شکل گرفته. خوشحال میشم اگه بقیه دوستان هم در این رابطه نظرشون رو مطرح کنند، بخصوص اونهایی که کمتر نظر میدن.
سلام بر همه دوستان
با مطالعه این پست خوشحال شدم که همچنان این حس های خوب وجود داره
به امید اینکه در این راه هم بتوانید موفق باشید
با سلام
حسین جان :: من با شما ۱۰۰٪ موافقم.انشاءالله شماها که اونجا هستید بنیانگذار این ایده باشید و ۲عا کنید کارای بقیه دوستان هم خوب پیش بره و سیستم مهاجرتی نیوزیلند کمی با ماها مهربون تر بشه.
آقا پویا :::: چه خبر از مصاحبه ؟؟؟
دوستان من دیروز با یک مرکز مشاوره صحبت میکردم با اطمینان میگفت که چرا شما واسه نیوزیلند وکیل نگرفتید و بدون وکیل خیلی سخت چون وکیل یکسری ترفندها و تجاربی داره که شما چون نمیدونید به مشکل میخورید راستش با این سیستم مهاجرتی نیوزیلند که من تا حالا دیدم کمی منو به فکر فرو برد.میخواستم ببینم نظر شما چیه؟
مجید جان من هنوز اینجا هستم ولی از بابت دعا خاطرت جمع باشه
پویا هم فکر کنم امروز جمعه مصاحبه داشته باشه
حسین
به مجید::
مثلا وکیل میخواست چیکار کنه؟! من فکر میکنم کیس های ما که اسکیل مایگرانت هستیم هیچ نیازی به وکیل نداره . آخه همه چیزش مشخص و معلومه .
صد درصد موافقم. اگر یک شبکه دوستی تشکیل بدیم و پشت هم باشیم به نفع همه خواهد بود.
مثلاً امروز که با وکیلم صحبت می کردم در مورد مصاحبه، می گفت یکی از سوالهایی که ازت می کنه اینه که آیا در نیوزلند دوستی داری و مثلاً کسی رو داری که بیاد فرودگاه دنبالت؟ و اگر جوابت مثبت باشه اثر خیلی خوبی داره.
با سلام
@سینا: براتون آروزی موفقیت در مصاحبه رو دارم.
@علی 123: ممنون از پستهای خیلی مفید شما، شاید باورتون نشه ولی الان یکی از آرزوهای که دارم اینه تکلیفتون مشخص شه و PR بگیری.
@حسین عزیز:به نظر من اونهایی که تصمیم به مهاجرت گرفتن از نظر تحصیلات ،طرز فکر و کلا فرهنگ به هم نزدیکتر هستند بنابراین امکان برقراری ارتباط و دوستی های عمیقتر امکانپذیرتره نمونه برادر شما رو منم دیدم حقیقتش تمام دوستای صمیمی و همکارهای من مهاجرت کردن و ارتباطهای خوبی اونطرف دارن حتی بیشتر از اینجا با هم هستن.
سلام دوستان
اول از همه تبریک به حسین جان بابت اینکه جای آقای راننده نشستین :)
دوم تبریک به سینا جان کلی انرژی مثبت می فرستم که به امید خدا مصاحبه تون عالی پیش بره
بی صبرانه منتظر شنیدن نتیجه مصاحبه بقبه دوستان هستم فکر کنم پویا هم الان دل تو دلش نیست و درحال مصاحبه است
من فکر می کنم خیلی خوبه که دوستی های مجازی اینجا رو اون ور دنیا حقیقی کنیم و ادامه داشته باشه... ولی یک نکته ای هم که به نظرم مهمه اینه که ما باید با اهالی کشور جدید هم ارتباط موثر و قوی داشته باشیم و داشتن دوستان ایرانی ما رو ایزوله نکنه...
به امید دیدار همگی در سرزمین ابر سفید
ممنون مهتاب عزیز. فعلا که زدم دنده یک دارم تخته گاز میرم
نکته خیلی خوبی اشاره کردی
حسین
سلام به همگی
حسین خان تبریک بابت سمت جدید
خوب خوشبختانه داره کارای بچه ها رو روال میوفته
کسی از بابک خبر نداره؟ کار گیرش اومده یا نه اوضاعش خوبه؟ خودش که کلا" انصراف داده از همکاری
راجع به موضوع پست هم من یکی که کاملا" موافقم راستش دیشب تو خواب دیدم نیوزیلندم .تازه رفته بودم و کسی رو نمیشناختم زیاد حس خوبی نداشتم .صبح که این پستو دیدم خییلی واسم جالب بود
یکی دو تا سایت تازه پیدا کردم که جالبه .دوستان هم خواهشا" اگه سایت و مطلب تازه گیرشون اومد بزارن
http://www.applyabroad.org/forum/forum.php
ممنون سالار عزیز
بابک حالش خوبه و سخت مشغول. انشالله با دست پر بر می گرده
امیدوارم از این به بعد خوابهای خوب ببینی
حسین
مسعود.ک::: خواهش می کنم. خوشحالم که تونستم کمک کنم.
در مورد دوستیها تجربه ای که دارم (شاید هم من اشتباه کنم) اینه که بعضی ایرانیها توی جاهای دیگه دور خودشون دیوارهای جورواجوری می کشن مثلا دیوار بی اعتمادی, دیوار کلاس خشکه, دیوار دگر دوستی و... من عقیده م اینه که کولونایز شدن بیش ازحد مضره اما داشتن اشتراکهای زبانی و فرهنگی می تونه باعث احساس نزدیکی خوبی بشه به شرطی که دیوارهایی که برخی به دور خودشون می کشن (و معمولا واگیر دار هم هست) کوتاهتر بشه.
درست میگی علی جان. البته در مورد نسل جدید و تحصیل کرده این مشکل خیلی کمرنگ تره
حسین
با سلام... اقا موافقم ... طرح خیلی خوبیه....یه سوال: اگه بخوایم با PhD اقدام کنیم نیازی هست که لیسانس و فوق رو وارد کنیم نو فرم EOIیا نه؟ چون باید اسس بشن ..اصلا نیازی هست یا اخرین مدرک (PhD) کفایت میکنه ؟؟؟؟؟
ارتباط ایرانی ها با یکدیگر در کشورهای دیگر اصلا خوب نیست (باید صادقانه صجبت کنیم ) و این در مقایسه با هندی ها و پاکستانی ها و چینی ها یه چیزی هم به صفر بدهکاره !!!
این موضوع دلایل بسیاری داره ولی من فکر میکنم این دلایل را باید در کشور خودمون و روابط خودمون در ایران جستجو کنیم .
رامین جان فرمایش شما در مورد نسلی که اوایل انقلاب بیشتر به دلایل سیاسی از ایران رفتند یا پناهنده شدند صحیح است. ولی در مورد نسل جدید و تحصیل کرده وضعیت تا حدود زیادی متفاوت است.
ماها که از دردهای مشترکی رنج برده و به ارزشهای مشابهی وفاداریم میتونیم سنگ بنای استواری از روابط نیک انسانی را پایه ریزی کنیم. به امید آنروز و البته با شناخت بهتر ریشه مشکلات
حسین
سلام دوستای خوبم
من ساعت 5.5 مصاحبه دارم. الانم نشستم منتظر تماس آفیسر محترم
به محض اینکه تموم شد میام و خبرشو میدم
@ پویا
موفق باشید کلی انرژی مثبت برای اینکه مصاحبتون به خوبی پیش بره، فقط یک سوال: تمامی چک ها و سکیوریتی چکتون تمام شده بود و مصاحبتون رو در آخرین مرحله انجام دادید؟
پویا::
کلی انرژی مثبتتتتتتت برای شما ارسال میکنم . انشالله که در جریان مصاحبه هیچ مشکلی نداشته باشی
سلام دوستان خوبم. ما همزمان برای دو کشور استرالیا و نیوزیلند اقدام کرده بودیم. یک ماه پیش آفیسر نیوزیلند ایمیل زد و گفت مرحله سیکیوریتی چکمون شروع شده و این فرایند چندین ماه طول میکشه. از طرفی هفته پیش ویزای استرالیامون اومد. البته ویزای 176 است یعنی باید 2-3 سال اول رو در استرالیای غربی زندگی کنیم ولی ما ترجیح میدیم بریم نیوزیلند. کسی اطلاع داره با همین ویزا می تونیم بریم اونجا یا نه؟ یا اگه به آفیسر نیوزیلند این مورد رو اطلاع بدیم روند رسیدگی به پروندمون سریع تر نمیشه؟ ممنون میشم اگه میدونین راهنمایی کنین.
با تشکر از انرژی مثبت دوستای خوبم مصاحبهم همین الان تموم شد. 50دقیقه طول کشید و گفت تا 2 هفته جواب نهایی رو میده. در مجموع راضی هستم و 90% مطالب مطابق انتظارم بود. 80% تمرکزش رو سوالای کاری بود و موارد رو به دیتیل میپرسید و سعی میکرد از جوابها من سوال جدید در بیاره.
@ آزاده : سکوریتی چکم انجام شده.
آقا پویا... شیری یا پلنگ؟ الان دیگه باید پای تلفن زهره ترک شده باشید...
از آقا مجتبی چه خبر؟
سمیرا جان خوبی؟ خوب ویزای 176 یعنی ویزای رزیدنتی که تا 2-3 سال باید در شهر خانواده دکتر ارنست بمونی دیگه... پاشو برو عزیز... این NZ معلوم نیست آخرش چی کف دستمون بگذاره... تازه اگر به آفیسرت بگی فکر کنم باهات قهر کنه و دیگه جوابتم نده...
هرکی پاش به سرزمین کیویها میرسه دیگه ما رو فراموش میکنه...
@ آقا پویا شما برای کار چی کارا کرده بودین؟ سوالا رو که میدونیم، مهم جوابهاست اگر سایتی برای آمار و تحقیق میدونید و اگر ممکنه اینجا هم share کنید... ممنون
در یکی از پست های قبلی با عنوان Fast Facts اطلاعات خوبی در این زمینه وجود داره. به لینک زیر مراجعه کنید:
http://2migrators.blogsky.com/1391/07/24/post-195/
حسین
@آقا پویا
چه خبر؟5:5 تا حالا حتما تموم شده مصاحبه ات.ما منتظر خبر های خوبیم
سمیرا @ به نظر من اصلا نباید در مورد قصد اقامت در استرالیا چیزی به آفیسرت بگی. چون ظاهرا به این موضوع حساسند که طرف قصد واقعی برای خود NZ داشته باشه و به فکر جای دیگه نباشه. چون نگرانند از مهاجرینی که میرند NZ از اونجا مث یک پل برای امریکا یا استرالیا استفاده می کنند.
ولی اگه من جات بوده این 176 رو از دست نمی دادم.
مشابه نظر رامین رو زیاد شنیده ام و فکر می کنم درسته در مورد کسانی که از طبقات مختلف به اونجا رفته اند. گاهی تو این جور روابط فقط به دنبال سواستفاده از تنهاییی و اعتماد طرفند.
اما مشابه تجربه داداش حسین رو هم شنیده ایم. موافقم که اهالی اینجا خیلی به هم شبیهیم و دوستهای خوبی برای هم می شیم. تضادی هم با ذوب شدن در جامعه جدید نداره. چون از همدیگر کمکهایی میگیریم و نیازهایی رو برطرف می کنیم که در جامعه جدید موجود نیست. روابط دوستانه با هم میهنان از روابط با کیوی ها کاملا مستقل و از نوع دیگه ای است.
با سلام. من ویزای دانشجویی برای تحصیل در دوره PhD در دانشگاه ویکتوریای ولینگتون گرفتم. دو تا سوال داشتم که اگر از دوستان کسی بتونه منو راهنمایی کنه ممنون می شم:
1- بهترین مسیر پروازی از ایران به ولینگتون چه مسیری هست. من شیراز هستم ولی می تونم از تهران هم پرواز داشته باشم.
2- آیا کسی ساکن ولینگتون هست که بتونه واسه گرفتن خونه و ... من رو راهنمایی کنه؟
با توجه به اینکه من فرصت زیادی ندارم و همسر و فرزندم هم همراهم هستن ممنون می شم اگر کسی بتونه راهنمایی کنه.
ایمان عزیز تبریک میگم.
با توجه به تجربیات زیادی که وجود داره اگر اول تنها بروید و مقدمات را فراهم کنید و سپس همسر و فرزندتان بیایند خیلی راحت تر خواهید بود
حسین
@ رضا و @ کتایون البته من فکر می کردم این مورد بر عکسه چون من الان از استرالیا می خوام برم اونجا فکر کردم آفیسر باید از شنیدنش خوشحال بشه تا ناراحت ولی شماها تجربتون بیشتره و بهتر میدونین پس منم چیزی نمیگم .
@ کتایون جان دکتر ارنست بدبخت که می خواست بره استرالیا کشتیش غرق شد مجبور شد 2 سال تو جزیره غیر مسکونی بمونه آخرشم که سریال تموم شد از دریا نجات پیدا کرده بودن ولی بازم معلوم نشد به استرالیا رسیدن یا نه. احتمالا منظورت سریال مهاجران و خانواده لوسی می بود که اونا هم رفته بودن آدلاید تو استرالیای جنوبی ولی من باید برم پرٍث تو استرالیای غربی
آقا پویا::: تبریک می گم. بله دقیقا از توی حرف آدم سوال در میارن و باید خیلی تیز باشی و علی رغم مثبت بودن اینقدر کلاسیک و مستدل جواب بدی که این اجازه رو پیدا نکنن. آفیسر من بهم گفت 5 روزه جوابت رو می دم الآن تقریبا دو ماه شده قطعا نمی شه گفت که تایم فریمی که میدن دقیق باشه.
سرکار سمیرا خانم::: تبریک می گم. چرا به سادگی سوالتون رو از آفیسر استرالیایی نمی پرسین؟
آقا ایمان::: تبریک می گم.
نوشکا خانم::: خبری نشد؟
علی جان میگن هر روز قیامت 50 هزار ساله. هر روز آفیسر شما هم ظاهرن حدود چند هفته هست. نکنه داریم به قیامت نزدیک میشیم
سمیرا::به نظر من به همان دلیلی که رضا اشاره کرد که نباید موضوع استرالیا را به آفیسر کیوی گفت، موضوع NZ را هم نباید با آفیسر استرالیایی مطرح کرد
حسین
درود به همه دوستان
به من گفتند 3 هفته و امروز بعد از گذشت 3 هفته همچنان منتظرم
اینجوری که دفتر لندن داره مصاحبه میکنه احتمالا همگی توی صف هستیم تا سر سوپروایزر خلوت بشه
بد هم نیست همگی با هم میریم نیوزلند ایشالا
به نظرم، ادامه این دوستی ها میتونه مفید باشه.
ولی همیشه استثناهایی وجود داره که باعث میشه تو بعضی شرایط با هم نسازیم، که خوب این شرایط تو قشر تحصیل کرده الان خیلی کمتره.
در ضمن یه جا خبر خوندم دانش آموزان نیوزییلندی رتبه دوم خواب آلودگی سر کلاسا رو دارن
خیلی باحال بود
آزاده خانم::: من بعد از حدود یک ماه که از مصاحبه م گذشت یه ایمیل سه چهار بُعدی به کیس آفیسر زدم در جوابم نوشت در مورد کیس شما چکهای بیشتری مورد نیازه. احتمالا میفته بعد از انتخابات
کتایون:: من یک ماه دیگه بلیط دارم و فعلا مشغول جمع کردن کارهام هستم.
پویا:: آخرین مرحله هم تموم کردی و دیگه بقیش دست تو نیست . فقط از نظر ذهنی برای هر دو ویزا آماده کن خودت رو.
بابک ، سپیده، مهدی دوست منصور:: دیگه تعداد بچه هایی که مصاحبه کردن رفته بالا و در آخرهای پروسه هستند.
تا این مرحله را خیلی ها رفتند و تجربه زیادی در این سایت هست . اما از اینجا به بعد هیچ راهنمایی نیست.
دارم به حرف های رامین (کامنت 10) فکر می کنم
مجتبی جان، میشه بیشتر توضیح بدی که منظورت از از اینکه هیچ راهنمایی نیست چیه؟ فکر می کنی چه آیتم هایی هست که نیازه توضیح داده بشه؟ منظورت بیشتر کارهای مثلا هفته های اوله و یا واقعیت هایی که ما تا حالا راجع بهشون صحبت نکردیم؟
/ناصر
سلام دوستان.
فردا یک ماه از ورود ما به اوکلند میگذره.
توی این یک ماه بیشتر درگیر اجاره خونه و درخواست اینترنت و کارهای اولیه بودیم. صادقانه بخوام بگم همون قسمت FUN اون نمودار معروف بود. همون قسمتی که همه قبل از اومدن خوابش رو میبینن. همه دوست دارن تا اون انتظار طولانیشون زودتر تموم بشه و این زندگی جدید رو هر چه زودتر تجربه کنن.
http://www.immigration.govt.nz/NR/rdonlyres/F622436E-C4E1-401C-B389-BFC2B888E927/0/SettlementCurveandWorkplaceModelFINAL110711.pdf
ولی کم کم حس میکنی داری زودتر از معمول به قسمتFright میرسی. وقتی جواب application ها یکی یکی منفی میاد. وقتی باید پای اسکایپ به همه لبخند بزنی و بگی که همه چی خوبه و وقتی باید همسرت رو هم ساپورت کنی که دلش برای خانوادش تنگ شده و ممکنه به کاری که کرده شک کنه. وقتی به شبکه دوستان و همکارانت و پروژه هایی که توشون شبانه روزی درگیر بودی فکر میکنی و با وضعیت فعلی مقایسه میکنی که کاری غیر از پای اینترنت نشستن و امیدوار بودن نداری.
اون وقته که وجود یک همفکر و هم هدف برای خودت و یک هم زبون برای همسرت حیاتی میشه. نه فقط برای اینکه تجربه ها و دونسته هاتون رو به اشتراک بذارین بلکه برای اینکه یادمون نره که برای چی اینجاییم و برای چی همه داشته هامون رو پشت سرمون گذاشتیم و اومدیم دورترین جای ممکن به خونمون. بله دوستان زندگی توی ایران سخته و مهاجرت سخت ترش میکنه و طول میکشه تا به قول اون نموار معروف FIT بشین.
من به شخصه امیدوارم که این جمهعا تشکیل بشه و هر کاری از دستم بر بیاد انجام میدم. به امید دیدار همتون.
مهدی جان ممنون از توضیحات ارزشمندی که دادی
امیدوارم همانطور که بخش FUN رو بجای 6 ماه توی یکماه طی کردی، بقیه مراحل رو هم به همین سرعت طی کنی و هر چه زودتر FIT بشی
حسین
این ایده خیلی خوبه .. تو این چند وقته داشتم به این فکر میکردم که من هیچ کسی رو اونجا نمیشناسم. تجربه زندگی در کشور دیگه ای رو دارم ولی دوستانی اونجا داشتم که اولش خیلی به من کمک کردن. حداقل اینکه کجا خونه اجاره کنم چی رو از کجا بخرم و.... همچنین اینکه بعد از مدتی جمع دوستانی باشند که حس دیپرس شدن رو از آدم دور کنن. کلا اشتراک تجارب میتونه خوب باشه و مفید. من هم با این عقیده که اکثر دوستانی که میخوان به اونجا مهاجرت کنن شرایط نسبتا مشابهی دارن در نتیجه اون جو بد ایرانیهای خارج کشور که ازش خبر داریم رو کمتر میبینیم موافقم- دلیلش هم شرایط محیطی دانشگاههای خارج کشور-
حسین عزیز
ممنون که این مبحث رو مطرح کردی . با نظرت موافقم ما نیاز به این دوستی ها داریم. ماهمه یه هدف مشترک داریم. البته این مسئله لزوم ارتباط نزدیک و دوستانه رو با کیوی ها نفی نمی کنه.
مهدی عزیز ممنون که تجربه کوتاهت رو با ما شر کردی. حرفای شما دوستانی که اونجا هستین به ما بیشتر و بیشتر کمک میکنه که واقع بین تر باشیم.
برای مصاحبه نوشکا و علی 123 و پویای عزیز بهترین نتیجه رو آرزو میکنم .
سلام دوستان برای همه مصاحبه شده ها و منتظرین مصاحبه آرزوی موفقیت میکنم. راستش من وقتی به جریان ویزای jsv و زمان 9ماه و تنها رفتن فکر میکنم کلا ناامید میشم آخه من یک بچه 2ساله هم دارم. شماها چنین حسی ندارید؟
راستی آقا مهدی دوست منصور مگه ویزا 9 ماهه نداشتید پس چطور همسرتون رو هم بردید؟
در ضمن رومینا خانم، شما هم که ویزای 9ماهه داشتید چکار کردید؟ بچه تون چی؟
بهار خانم حقیقتا شرایط سختیه. حتی برای آقایون هم تنها ماندن بمدت چند ماه دشواره ولی ظاهرن چاره ای نیست بجز اینکه در مصاحبه به بهترین وجه ظاهر بشید
مهدی دوست منصور چون قبل از جولای 2011 اقدام کرده بود ویزای WTR گرفت. تنها فرقی که با JSV داره اینه که می تونید خانواده را همراه ببرید در حالی که با JSV تقریبا غیر ممکنه که ویزای توریستی به خانواده بدن.
یکبار محاسبه کردم اگر بطور متوسط 6 ماه طول بکشه تا کار پیدا کنید و 3 ماه توی کار بمونید تا ویزای رزیدنت بگیرید و 3 ماه طول بکشه تا ویزا بدست خانواده برسه، در مجموع حدود 1 سال طول می کشه که زمان طولانیه
حسین
@ آقا مهدی دوست منصور
ممنون از اینکه ما رو از احوال خودتون با خبر کردید. امیدوارم که کارهاتون زود روی روال بیفته. برای اینکه جو مثبت در محفلمون جایگزین نگرانی ها و انتظارهای طولانیمون بشه می خوام اینو بگم که همه ماها اقوام و دوستان زیادی داریم که از ایران رفتن. تجربه شخصی من اینه که تا حالا من هیچ کسو ندیدم که ظرف 6 ماه اول کار گیرش نیاد و این برای من نقطه قوته. همه ما اینجا چندین صال سابقه کار داشتیم و مطمئن باشید که ممکنه کمی طول بکشه ولی حتما موفقیت تو راهم. در مورد بچه ولی قبول دارم واقعاً سخته و فشار خیلی زیادی به همه میاره. ولی ایشاله شما ککه زودتر می رید تا وقتی ما بیایم کار پیدا کردید و وا تو اون مدتی که باید دنبال کار بگردیم بچه هاتونو نگه میداریم
@ حسین آقا ممنون از تبریکتون. بابا شماها که کلی منو ترسوندین ! ویزای استرالیای ما صادر شده. یعنی اگه آفیسر استرالیا بفهمه ما برای نیوزیلند هم اقدام کردیم ممکنه ویزامون باطل بشه؟ در ضمن طبق گفته سایت مهاجرت نیوزیلند کسانی که اقامت دائم استرالیا دارن با همون می تونن برن نیوزیلند ولی توضیح نداده که بعد از 5 سال چطوری این ویزا تمدید میشه. البته ویزای ما اقامت دائم مشروطه یعنی باید چند سال در WA زندگی کنیم. نمیدونم این ویزا هم برای کیوی ها قابل قبوله یا فقط باید اقامت غیر مشروط باشه
فقط محض احتیاط گفتم سمیرا خانم
در رابطه با اینکه با ویزای استرالیا آیا اجازه کار و زندگی در نیوزلند خواهید داشت یا نه، متن زیر از سایت اداره مهاجرت استخراج شده ولی دقیقترش رو می تونید با اداره مهاجرت مکاتبه کنید:
If you are entering New Zealand with
* a valid Australian passport, or
* a current Australian Permanent Residence Visa, or
* a current Australian Resident Return Visa
you will normally be granted a New Zealand residence permit on arrival.
حسین
آقا ناصر توی مجموعه سوالاتی که برای مصاحبه گذاشتید یک سوال هست که میگه
Consider community service?
منظور این سوال رو متوجه نشدم. میشه لطفاً راهنمایی کنید؟
هر نوع خدمات عمومی داوطلبانه و عام المنفعه که خارج از منزل خود و برای افرادی بجز خانواده و نزدیکان انجام می شود را considered community service می گویند مثل کمک به سالمندان، همکاری در تمیز کردن محیط زیست و ...
حسین
بچه ها میگم یه تماسی با اداره مهاجرت بگیریم بگیم یک فرم 1300 ، 1400 ، 2000 چیزی بدن پر کنیم ... بابا حوصلمون سر رفت
ناصر:: سیکل سوال و جواب ها در سایت بیشتر از 90 درصد مربوط به پروسه مهاجرت تا زمان بلیط گرفتن هست . در مراحل تکامل سایت با توجه به اینکه روند پرونده های بچه ها رو به جلو می باشد ، اطلاعات سایت هم باید هم زمان با مراحل جلو برود. من یادم هست اوایل کار جدول ما فقط 10 نفر بود و همه در ابتدای راه ، الان که می بینم واقعا خوشحال می شم که اطلاعات اینقدر مفید بوده که این همه دوست خوب جذب این سایت شدن.
پیشنهاد من ادامه راه هست،
فکر کنم در این مرحله شاید در مورد وضعیت کار، وضعیت زندگی و چگونگی شروع اطلاعات کمی موجود باشه.
من یک سری اطلاعات جمع کردم اما چون تجربه شخصی خودم نیست نمی دونم که تا چه حد می تونه کمک کنه.
من ایمیل بابک رو دارم و فایل رو براش می فرستم. ایمیل شما (آقا ناصر) رو ندارم ، اگر امکان داره برام ایمیل کنید و من برای شما هم بفرستم و این اطلاعات را بتونیم share کنیم.
تنکیو!
یه سوال از دوستانی که اطلاع دارند:
من موقع سابمیت کردن EOI ،وقتی که سابمیت کردم دیدم یه چیزی رو اشتباه زدم و همون موقع edit کردم و resubmit کردم. ممکنه این باعث بشه که از پول انتخاب نشم؟ از شانس من از وقتی که سابمیت کردم، فقط کسایی که امتیاز 140 به بالا و یا job offer داشتن رو انتخاب کردن
جای نگرانی نیست
حسین
سلام دوستان
منم از حرفای آقا مجتبی به شدت استقبال میکنم. آقا بابک و آقا ناصر لطفا پیگیری کنید. ما هم نیازمند یاری سبز شما عزیزان هستیم. از بقیه شهرها هم بگین . ظاهرا همه ساکن آکلند هستند.
سلام آقا ایمان
من با آقا ناصر و بابک صحبت کردم و در حال تکمیل این قسمت از پروسه مهاجرت هستیم .
خوشبختانه مدیران سایت بسیار به مباحث اهمیت می دهند و دور نمای من از این جمع بسیار مثبت هست . امیدوارم بچه های این جمع همیشه در کنار هم باشند. فرقی نمی کنه این طرف باشند یا اون طرف. حمایت و هم دلی همیشه جواب میده.
باید قبول کنیم که تجربیات بعد از رفتن به زودی بدست نمی آید که منتظر باشیم همین الان همه شروع کنند به نوشتن.
مدتی زمان می بره تا اطلاعات پرارزش جمع آوری بشه.
اطلاعات در راستای کمک رسانی باید باشه نه اینکه آدم رو به اشتباه بندازه. بنابراین به همه ازجمله خودم صبر رو پیشنهاد می دم.
صحبت های شما کل یوم مورد تایید است
/حسین
سلام،
حسین آقا:: من تا حالا فرق بین JSV و WTR رو نمیدونستم! شما اطلاع دارید خانمی با همسر و فرزند اپلای کرده باشه و بهش JSV بدهند؟ اونوقت با خانواده اش چه کار کرده ؟ بدون اونا رفته تا کار پیدا کنه ؟
یه سوال دیگه اینکه اگر کسی در طول مدتی که EOI اش انتخاب بشه و یا حتی بعد از انتخاب شدن ،وضعیت پرونده شان عوض شود (مثلا همسر بتونه نمره زبان بیاره و امتیازشون بالا بره) باید چه کار کنن ؟ دوباره باید EOI بفرستن ؟یا همون قبلی رو میشه update کرد؟
فکر کنم توضیحات آزاده و هما کافی باشه
/حسین
@ طاها ( فاطمه)
در پرونده های جدید کلا یا اقامت می دن و یا JSV. فکر می کنم رومینا خانم بچه دارن و JSV گرفتن.
در مورد EOI هم می دونم که نمی تونید مثلا سابق کارتون رو زیاد کنید یعنی الان اپلای کنید و مثلاً سه ماه دیگه که سابقتون شد 10 سال بروزش کنید ولی اگر جاب آفر بگیرید می تونید اطلاع بدبد.
سلام
به طاها(فاطمه)
توی همین جمع به رومینا خانم ویزای کار دادند.نمیدونم تا حالا رفته یا نه؟راستی بچه ها کسی از رومینا جان خبر داره؟؟؟؟
وقتی شما eoi تون را سابمیت میکنید نسبت به همون مطالبی که ادعا کردید امتیاز میگیرید و با گذر زمان نمیتونید امتیازتون را تغییر بدید.فرض کنید شما الان ٨ سال سابقه کار دارید و سابمیت کردید.بعد در فرایند پرونده ٢ سال طول بکشه.برای شما امتیاز ١٠ سال را حساب نمیکنند.
ولی اگه می خوایید از امتیاز همسر استفاده کنید فکر کنم وقتی سابمیت میکنید همون جا تو فرمتون با ید ذکر بشه و اگه مدرکشون هم اسس میخواد انجام بشه فقط درمورد زبان ،اگه همون موقع سابمیت نمیتونید ارایه بدید باید مثلا بگید برای امتحان ثبت نام کرده و مثلا تا چندوقت دیگه ارایه میدید
ممنون آزاده و هما جان .
تا زمانی که EOI شما انتخاب نشده از pool شما میتونید edit اش کنید و اضافه کنید و کم کنید ولی وقتی Select شد به این معنی هست که شما رو با این شرایط پذیرفتن و دیگه میرید به مرحله های بعدی ویزا...
رومینا جان همزمان برای استرالیا هم اقدام کرده بود و با کلی مشقت 7-8 ماه پیش تونسته بود آیلتس 7 each skill بگیره... فکر کنم طبیعتا دیگه دنبال کار استرالیا رفته باشه...
کتایون جان :: ممنون .چه خوب.پس اگر تا قبل از انتخاب شدن از POOL همسرم ایلتس 6.5 بگیره میتونم امتیازم رو بالاتر ببرم
بله میتونید... من خودم در ابتدا آیلتسم آماده نبود و نوشتم که قبلا آیلتس داشتم و اکسپایر شده و کارم در ارتباط با .... و از این دلایل... بعدش دو نوبت از pool انتخاب نشدم و چند روز به نوبت بعدی آیلتس جدیدم رو وارد کردم و بر حسب شانس همون نوبت هم select شدم... اگر دقت کنید هم میبینید که میشه edit اش کرد... پس یعنی موردی نداره
طاها (فاطمه) خانم::: دلیل اینکه نمی خواید به استرالیا برید چیه؟ (البته اگه دلیل خصوصی داره لازم نیست پاسخ بدید) من اطلاعاتی راجع به منطقه ای که شما ویزاش رو گرفتید ندارم.
علی آقا 123::: منظورتون از منطقه ایی که ویزاشو گرفتم چیه ؟
راستش از آب و هوای استرالیا نمیدونم چرا خوشم نمیاد. از اینکه کلی هم جک و جونور داره خوشم نمیاد . البته گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه بو میده
کلا اول که این پروسه رو شروع کردم فکر میکردم خیلی نیوزلند راحتتره تا استرالیا. الان میبینم که ظاهرا خیلی فرقی نداره.
چطور مگه ؟
سلام به همه دوستان با آرزوی موفقیت برای همه
ما موفق شدیم ویزای WTR به ویزای PR تبدیل کنیم البته خیلی سخت بود ولی با کمک دوستان وتلاش همه جانبه ممکن شد .
به حسین بابت کار جدید تبریک می گم وامیدوارم موفق باشید .
امیدوارم بابک هم هرچه زودتر موفق بشه .
به مهدی دوست منصور هم عرض می کنم موفق باشید و اگر از دست من کاری برمیاد برای خانمتون می تونم انجام بدم آدرس میلم و می دم آگر خواستید تماس بگیرید .
با مطالب حسین موافقم این ور آب بیشتر به لینکها احتیاج داریم چه از نظر روحی چه از نظر کاری .
سوسن
تبریک میگم سوسن-شهاب عزیز
همه بچه های وبلاگ منتظرند تجربه شما در کاریابی و تبدیل ویزا به رزیدنت رو بشنوند
/حسین
@ سوسن
تبریک میگم که بالاخره موفق شدید میشه یکم راجغ به نحوه انجام کار نوضیح بدید. به نظرم به پست باید در مورد این مورد شما زحمت بکشید و بنویسید. چون فکر می کنم شما اولین تجربه موفق توی این زمینه هستید.