دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

مهاجرت و زندگی مشترک

ما یعنی هم سن و سالای ما که دهه پنجاه و اوایل دهه شصت به دنیا اومدیم خیلی تجربه های متفاوتی از زندگی داشتیم. گاه و بیشتر تلخ و گاه هم شیرین که شیرین هاشو فقط هم هم سن و سالای خودمون می تونن درکش کنن! خلاصه که همه ما توی این سالها خیلی تغییر کردیم و خیلی هم سعی می کنیم که خودمون رو با این تغییرات وفق بدیم.  


ماجرای ویکی لیکس رو هم که احتمالا یادتون میاد. همون ماجرایی که جولیان آسانژ کلی اسناد محرمانه سازمان اطلاعات آمریکا رو کرد. یه جمله نسبتا معروف هم داره: سوئد عربستان سعودی فمینیست هاست! و خوب یه جورایی اغراق تو حرفش هست، اما واقعیت هایی هم وجود داره. توی طلاق، بچه به مادر میرسه و با شرایط ساده ای می تونه جلوی دیدن بچه رو از پدر بگیره. در صورت دعوای زن و شوهر این شوهره که باید خونه رو ترک کنه و اگه نکنه خوب سر و کارش با پلیسه! توی خانواده ها و توی اجتماع به هیچ وجه تفاوتی بین دختر و پسر نیست. سوئد جزو معدود کشورهایه که سکس فروشی نیست و در صورت وجود چنین چیزی این خریدار سکس که باید جریمه پرداخت کنه، نه فروشنده. در واقع اینو می خوام بگم که تفاوت محیط زندگی در خارج از کشور و ایران رو باید جدی گرفت.


درک این تفاوت برای زوجی که زندگی خودشونو توی ایران شروع کردن و یا حتی خارج از کشور شروع کردن به نظر شاید کار ساده ای برسه، ولی واقعیت به نظر می تونه چیز دیگه ایی باشه.


چون اینجا راجع به نیوزیلند بحث زیاد میشه، باید اینو بگم که نیوزیلند هم اون جور که من شنیدم شاید به اندازه سوئد در برقراری حقوق مساوی پیشرو نباشه، اما این که اولین کشوریه در دنیا که به زن ها حق رای داده پس قاعدتا وضع به همین منواله، منتهی شاید با تفاوت ناچیز.


این تفاوت محیط باعث میشه که معمولا زوج ها شاید در سالهای اول زندگی، روابط همون روابط باشه، اما به علتی که به نظر من عدم داشتن ظرفیت و شاید هوش کافی اسمشو من بزارم، تو کنار اومدن با شرایط جدید دچار مشکل میشن.


متاسفانه و یا خوشبختانه در ایران زندگی خیلی درگیر روابط فامیلی است و دوام زندگی مشترک خیلی به اطرافیان و روابط با اطرافیان و یا وجود بچه ها بستگی داره. اما وقتی پای اطرافیان و اون چیزی که ما اسمشو آبرو میزاریم از میون میره، چه چیزی زندگی مشترک رو حفظ می کنه؟! متاسفانه و باز هم شاید خوشبختانه (!) این طرف آب زندگی آدمها جنبه فردی پیدا می کنه و مفهوم زندگی اجتماعی کلا عوض میشه. شما دیگه هر هفته و یا چند بار هفته به اقوام درجه یکتون سر نمی زنین و وقت بیشتری رو با همسرتون و یا افرادی به غیر از فامیل می گذرونین. این خوبه یا بد به خودتون بستگی داره! در ضمن نسبت به بچه هاتون هم دیگه مطمئنید که براشون مشکل خاصی پیش نمیاد. چون سیستم کاملا پیش بینی همه چی رو کرده.... 


شاید خیلی ها در به وجود اومدن مشکلات آقایون رو بیشتر مقصر بدونن، ولی متاسفانه از اون طرف هم مشکلات کم نیست. رها شدن ناگهانی از یک جامعه که بیشتر حقوق رو به مردها میده هم برای آقایون مشکل ایجاد می کنه هم برای خانونمها، منتهی هر کدوم به نسبت، ظرفیت و شرایط خودشون. 


یه مشکل دیگه ای که من دیدم، زوجهایی هستن که به عنوان همراه اومدن. چه آقا به همراه خانوم و چه برعکس. و هر دو هم در ایران جزو قشر موفق جامعه محسوب می شدن. حالا خودتون رو جای اون یکی قرار بدین که به واسطه نفر اول اومده اینجا و شرایط هم شرایطی نیست که دو نفر با هم پیشرفت کنن. حالا فکر می کنین چرا نفر دوم باید چند سال از بهترین سالهای زندگیشو بزاره پای نفر اول؟ برای جواب دادن به این سوال فاکتور تغییر آدم ها نسبت به زمان رو هم در نظر بگیرین.... البته این قضیه بیشتر وقت ها برای زوجهایی پیش میاد که یک نفر برای ادامه تحصیل اومده و احتمال تغییر شرایط تا 5-4 سال خیلی کمه. شاید تو ایران خیلی قابل توجیه باشه. اما اینجا که مرد و زن به پای هم رشد می کنن و جامعه هم این ظرفیت رو داره چرا؟! همونطور که گفتم وقتی که پای قضیه زمان (که بحثشو اول کردم) به میون میاد و البته تغییری که همه ادم ها در طی زمان می کنن، این هزینه ای که یک نفر به پای نفر دوم میزاره خودشو بیشتر نشون میده!


بحث من این نیست که خوب حالا همه برین از هم جدا شین اینجا اومدین! حرف من اینه که این قضیه خیلی بحث مهمیه که بیشتر وقتها در میون فشارهای ناشی از مهاجرت که روز به روز هم سخت تر میشه داره گم میشه متاسفانه! زوجهایی که چند سال اول رو به دلیل نیازهای عاطفی با هم زندگی کردن و بعد از روبراه شدن زندگی از هم جدا شدن کم نیستن. مثل همیشه آماری نیست، ولی میشه که با چشمای بازتری دور و برمون رو نگاه کنیم......


من خودم اینجوری فکر نمی کنم، ولی بعضی ها میگن که در مهاجرت رشد و پیشرفت دو زوج با هم و به طور مساوی امکان نداره! شما چی فکر می کنید؟!


/ناصر

نظرات 8 + ارسال نظر
علی 1390/06/09 ساعت 07:35

سلام به آقا ناصر عزیز و سپیده خانم گل

محل کار من حدود 50-60 کیلومتری چابهار هست و به اینترنت دسترسی ندارم؛ امروز تونستم بعد از حدود 50 روز بیام و سایت مفیدتونو بخونم

و باز هم ممنون دوستان خوبم

رومینا 1390/06/09 ساعت 08:56

سلام
راستش به نظر من اگر در قالب خانواده به موضوع نگاه کنیم چیزی به نام پیشرفت یک نفر وجود نداره اگر پیشرفتی باشه نفعش به همه ی اعضای خانواده میرسه یعنی من که همیشه اینجوری به موضوع نگاه کردم البته این به شرطیه که این خانواده دوام داشته باشه اگر فردی نگاه کنیم هم فکر میکنم که کشوری جای پیشرفت برای یک از زوجین رو داشته باشه برای دیگر هم داره پس هیچ کدوم از زوجین نباید احساس کنن که دارن خودشون را قربانی برای پیشرفت دیگری میکنن
در مورد مشکلاتی که اکثر زوجین در کشورهای پیشرفته دارن فقط از نظر من علتش بر میگرده به مشکلات فرهنگی و عدم توجه به حقوق زنان در ایران چه بسا خیلی از زنهایی که در ایران مجبور بودن به خاطر فامیل یا بچه تا تامیین نبودن مالی بعد از جدا شدن ازهمسر یه عمر به قول معروف بسوزن و بسازن ولی در کشورهایی که به حقوق زنان توجه میشه برای زنان حقوقی قایل مشوند مثلا همین که بچه رو به زن میدن اینها همه امتیازاتیه که زنان ایرانی سالهای سال در محرومیت ازش بودن پس شاید حق داشته باشن که از این حقوق در جایی بهتر استفاده کنن

شروین 1390/06/09 ساعت 23:23

سلام
نکات جالبی بود. بهشون بیشتر فکر کردم. با نظرات رومینا خانم موافقم

مهراد 1390/06/10 ساعت 23:53

یه سوال بی ارتباط به پست ،
شما از چه شرکتی خط موبایل گرفتید ؟
چقدر ماهیانه پرداخت میکنید ؟
من vodafone و telecom رو چک کردم خیلی به نسبت سرویسشون گرونن .

این جا کلا سرویسهای موبایل اینها اگر بخوای مقایسه کنید با جاهای دیگه دنیا کلا گرون هستند .. ما vodafone داریم برای موبایل هامون و برای ۲ سال هم telecom اینترنت و خط ثابت داشتیم که می خواهیم اون رو هم عوض کنیم به vodafone .. بهترین کار اینه که اگر باهم موبایل و اینترنت بگیرید ببینید چه deal ها و special هایی میارند .. و در ضمن حتما ببنید چه نوع استفاده ای دارید .. قبل از پیدا کردن کار باهاشون قراردادهای طولانی نبندید چون اگر بخواهید قرار داد رو فسق کنید باید کلی بهشون جریمه بدید .. معمولا بعد از چند وقت که کار پیدا کردید دستتون میاد نیازتون چی هست و می تونید بر اساس اون plan بگیرید .. در ضمن بعضی شرکت ها خودشون بهتون خط می دهند .. چقدر حرف زدم ! شما الان نیوزلند هستید ؟!
در نهایت این دو تا شرکت های اصلی هستند .. می تونید 2degree رو هم یه نگاهی بندازید فعلا ارزونترین ها رو اون داره .. البته چون هنوز coverage کاملا نداره همه جای نیوزلند اما برای اوکلند و اینها اکی هستش ..
سپیده

مهراد 1390/06/11 ساعت 10:58

مرسی سپیده خانم.
من 16 روز دیگه میرسم. فکر کنم اولین کاری که باید بکنم گرفتن یه خط موبایل ، دومیش اینترنت ( که احتمالا با همون موبایل باشه ) و سومیش باز کردن حساب تو بانکه ( ANZ حساب های دانشجویی داره که واسه اکثر سرویس هاش شارز نمیکنه )
ولی موبایل و مخصوصا از اون بدتر، اینترنت خیلی گرونتر از اینجاست (ایران) . باز 2degree که معرفی کردین یکم بهتره. منم که میام آکلند، که اونجا رو پوشش میده.
بازم تشکر، من روزی دوبار اینجا رو چک میکنم. نمیدونم اگه شما این بلاگ رو نداشتین و نمینوشتین، چه قدر ممکن بود با استرس بیشتر بیام اونجا. چون من هیشکی رو اونجا نمیشناسم، یه جورایی با یه فون بوک خالی وارد اون کشور میشم !

نگران نباشید زودتر از اونچه فکر کنید جا می افتید .. اگر سوالی داشتید حتما ما در خدمتیم .. موفق باشید

اول می تونی موبایل prepaid بگیری حتما حواست باشه باهاشون قرارداد زودی نبندی .. حتما خوب plan هاشون رو بخون .. در ضمن برای اینترنت بستگی داره کجا اقامت کنی .. بعضی جاها اینترنت هم روی خونه می دن مخصوصا اگر هم خونه ای داشته باشی یا home stay باشی .. رفت و امد هم تقریبا گرونه .. سعی کن نزدیک محل تحصیل یا کارت اقامت کنی ..
بازهم سوالی داشتی بگو ..
سپیده

راستی اقا مهرداد من شما رو به جدول اضافه کردم. متاسفانه اون موقع که شما می رسید من نیوزلند نیستم اما سعی می کنم اینجا رو چک کنم و حواب بدم اگر سوالی داشتید ..
سپیده

برای اقا مهرداد ....

مهراد 1390/06/11 ساعت 16:31

ممنون سپیده خانم. ( ده بارم بگم کافی نیست )
من واسه تحصیل دارم میام. پذیرش از دانشگاه تکنولوژی آکلند واسه پی اچ دی کامپیوتر گرفتم ( برای جدولتون ) .

پ.ن. : مهراد :)

عباس 1390/07/07 ساعت 13:44

سلام آقا ناصر و سپیده خانم
من دو سه روزه که سایت شما رو پیدا کردم
اولا بابت این همه مطالبی که صادقانه اینجا قرار میدید ممنونم
این بحثی که در مورد زندگی مشترک نوشته اید رو خوندم، نظرات دوستان رو هم دید(البته فقط رومینا نظرش مرتبط بود)
حرف شما در مورد بچه های آخر دهه 50 و اوایا دهه 60 بودکه من هم جزیی از اونام! می خوام بگم درسته که شرایط رشد و باروری همه ما در دورانی بود که من بهش میگم دوران گذر(گذر از مشکلات سنت در برابر مدرنیته) و ما در جامعه ما تا بوده و هست زن از کمترین ارزش ها برخورداره و گاها خودشون هم از این حقوق خودشون خبر ندارن! اما کم کم اوضاع داره عوض می شه و جامعه امروزی هم داره نقش زن رو می پذیره.
دختران دوران رشد و بلوغ ما که مادران و همسران حالا هستند اکثرا دید بازتر و وفادارانه تری نسبت به بچه های الان دارن و پیشرفت رو با خانواده می خوان نه به تنهایی.
درسته که مهاجرت، اون هم به یک کشوری که فرهنگ و اسلوب فرهنگیش متفاوت با جامعه درون ایرانه آدمی رو با شوک فرهنگی culture shock مواجه می کنه و گویا سردرگمی میاره اما به نظر من با هم پیشرفت کردن و در کنار هم خوشبخت شدن از عوامل تربیتی محسوب میشه که بسته به جنبه و شخصیت طرفین داره.
ببخشید خیلی حرف زدم
راستی یادم رفت بگم این مسئله ایه که همیشه ذهن منو بخودش مشغول می کنه.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.