دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

چرا دکترا؟

راستش قرار بوده که من اینجا راجع به این که چطوری میشه برای پی اچ دی پذیرش گرفت، بنویسم. اما هر چی فکر کردم که یه راست برم سراغ قضیه، نتونستم خودم رو راضی کنم. در واقع سوال اصلی و مهم تر از پذیرش  دکترا گرفتن اینه که چرا دکترا؟ چرا باید پی اچ دی بخونیم؟ چرا باید رنج درس خوندن در 5-4 سال رو به جونمون بخریم و دوباره درس بخونیم؟ 


راستشو بخواین به نظر من، توی جامعه ایرانی و حتی جامعه ایرانی خارج از کشور، دکترا خوندن یه جورایی ارزش شده و مثل خیلی از چیزهایی که ما جماعت وارد فرهنگمون می کنیم و کلا یه تغییر اساسی بهش دادیم، این قضیه هم رنگ عوض کرده. بودن دانشجوی دکترا و یا داشتن مدرک دکترا یه برتری اجتماعی محسوب میشه و این قضیه اون رو از هدف اصلیش دور می کنه. 


امروز با چند تا از دوستان که صحبت می کردم، راجع به این قضیه صحبت می کردیم که چقدر دانشجوهای ایرانی زیاد شده اند. حتی سن های بالا مثلا 45-40 سال که عمری در ایران کار کرده اند رو می تونی به عنوان دانشجوی فوق لیسانس ببینی. حداقل هر چی که باشه، نشونه خوبی برای یه مملکت نیست این قضیه. به همین نسبت تقاضا برای دوره های دکترا هم زیاد شده. برای یه موقعیت دکترا در سوئد شما بدون شک، تقاضای خیلی زیادی از ایران می بینید که به نحو چشمگیری بیشتر از قبل شده. اینقدر این قضیه چشمگیر بوده که حتی کشورهایی مثل نروژ محدودیت هایی رو برای دانشجوهای ایرانی قائل شده اند که این هم نشونه خوبی نیست. بگذریم..... 


در واقع با داشتن مدرک دکترا شما به یک تولید کننده دانش تبدیل میشید و خوب مسلما متفاوته با یه نفر که از دانش استفاده می کنه. تحصیل در مقطع دکترا در خارج از ایران، یک کار محسوب میشه. کاری که در کنارش چیزهای زیادی هم یاد می گیرید. تفاوتش هم با کار اینه که درسته که روی کاغذ ساعت مشخصی باید کار کنید، اما در عمل معمولا بیشتر از ساعت معمول کار می کنید. از طرف دیگه ساعت های کاری هم انعطاف بیشتری داره. در دوره دکترا علاوه بر اون معمولا خودتون تعریف می کنید که چه کاری انجام بدید و این یه مقدار متفاوت از کار معمولیه که به شما میگن که شما چی کار بکنین. در طی این مدت هم مسلما ایده پردازی شما قوی تر میشه و یه جورایی هم پوستتون کلفت تر میشه!! در واقع مجبورید خودتون صورت مسئله طرح کنید و خودتون هم راه حل پیشنهاد بدید و بارها انجام دادن این کار، توانایی هاتون رو در جهت حل مسائل مختلف بیشتر میکنه. یه جورایی کار جنبه فردی بیشتری داره تا کار در شرکت ها و کمپانی های مختلف.


داشتن مدرک دکترا مسلما یه راههایی رو برای شما باز می کنه و یه درهایی رو هم به روتون می بنده. با گرفتن مدرک دکترا، کار پیدا کردن رو برای خودتون محدود می کنید. دلیلش هم معلومه. اولا خودتون حاضر نیستید هر کاری انجام بدید و از طرف دیگه شرکت های مختلف هم هر کاری رو به شما نمیدن! این در واقع به این معنیه که کارهایی که به تحصیلات و تجربه شما بر می گرده تعدادشون خیلی کمتر میشه و اگر هم برای کارهایی که به تحصیلات و تجربه پایین تر نیاز دارن اقدام کنید، به راحتی به دلیل over qualify بودن ردتون می کنن. چون انگیزه لازم برای انجام اون کار رو ندارین. موقعیت های کاری شما محدود به مراکز تحقیقاتی و شرکت هایی که بخش های تحقیق و توسعه دارن میشه. همه شرکت ها هم مرکز تحقیق و توسعه الزاما ندارن.


یه سوال که خیلی ها از خودشون می پرسن اینه: من اینقدر باهوش هستم که دکترا بخونم؟ جوابش اینه: سوال کلا اشتباست. از خودتون بپرسید اینقدر اشتیاق دارین که دکترا بخونین؟! از خودتون بپرسین حاضرین روزهایی از آخر هفته هاتون رو برای کاری که بهتون معمولا اضافه هم چیزی پرداخت نمیشه ، بزارین؟ یا مثلا حاضرین بیشتر از ساعت های کاری معمول کار کنید؟ قضیه اینجاست که در مقایسه با کارهای معمول و یا مثلا تحصیل در مقطع فوق لیسانس، سختکوشی و پشتکار خیلی بیشتری لازم دارین. 

 

یه چیزی هم که ممکنه باعث سو تفاهم بشه اینه که با تحصیل در مقطع دکترا، مدیر خوبی میشیم و یا کار آفرین خوبی میشم. در صورتی که همونطور که در بالا گفتم، هدف تربیت محقق است و بس. برای مدیریت و کارآفرینی رشته های خیلی خوبی مثل MBA و یا Entrepreneurship هستند که با خوندن این رشته ها مسلما وضع بهتری چه از لحاظ مالی و چه کاری خواهید داشت. 


همونطور که قبلا گفتم، تحصیل در مقطع دکترا آسون نیست و فشارها و استرس های خیلی زیادی رو باید متحمل بشید. ناامید شدن و به بن بست رسیدن چیزیه که در این مقطع زیاد اتفاق میافته. خیلی مهمه که به کاری که دارین می کنین علاقه خیلی زیادی داشته باشین. بالشخصه خیلی ها رو دیدم که این دوره رو نیمه کاره ول کردن و ادامه ندادن. پس قبل از تصمیم به اقدام خوب راجع بهش فکر کنین. درسته که این روزها روزهای خوبی برای خیلی از ماها نیست، ولی بهتره قبل از انجام کاری که به هیچ وجه آسون نیست، روش بهتر و بیشتر فکر کنیم. با علاقه دنبالش کنیم و به صرف گرفتن مدرک و یا مهاجرت، سراغ PhD نریم. برای مهاجرت از طریق تحصیل راههای مناسب تری هم هست...


در قسمتهای بعدی راجع به پذیرش گرفتن دکترا می نویسم....فعلا تا بعد...


/ناصر



پی نوشت 1: این نوشته ربطی به تحصیل در مقطع دکترا در ایران نداره که بحث دیگه ای رو می طلبه. راستشو بخواین من اطالاعات درست و حسابی هم ازش ندارم.

پی نوشت 2: متاسفانه این روزها سر من خیلی شلوغه و فرصت درست و حسابی برای جواب دادن به کامنت ها رو ندارم و اکثرا سپیده عزیز زحمتشو کشیده.

پی نوشت 3: سوال ها و کامنت هایی این روزها می بینم که بارها و بارها بهشون جواب داده شده. با تول باری که بالای صفحه می تونین منحصرا داخل بلاگ جستجو کنید. من دوباره خواهش می کنم قبل از پرسیدن سوال، وبلاگ و سوال های جواب داده شده و گفتگو های انجام شده بین دوستان رو مطالعه کنید. 

نظرات 51 + ارسال نظر
پرهام 1391/07/09 ساعت 22:17 http://www.jabbarzadeh.us

با سلام سوال دیگری که داشتم این است که ایا تمام مراحل دریافت بورسیه تحصیلی از راه دور امکان پذیر است. یعنی می شود قبل از رفتن به نیوزیلند وضعیت بورسیه مشخص شود.

چون بعضی کشور می گویند باید بیایید لااقل یک ترم مشغول بشوید بهد درخواست دهید.

من می توانم از ایران تمام مراحل را قبلا پیگیری کنم.

با تشکر فراوان

متاسفانه اطلاعی ندارم. :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.