دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

از فراموشکاری ما آدمها ...

واقعیتش تصمیم گرفته بودم که دیگه پستی ننویسم. نوشتن برای من در وبلاگ دومهاجر تموم شده و قصدی برای نوشتن نداشتم و امیدوارم که بعد از این دیگه نوشته ای از من اینجا نبینید. وبلاگ داشتن و نوشتن در وبلاگ کار سختیه. هر چی وبلاگ هم بزرگتر میشه و پر خواننده تر، کار مشکل تر میشه (و این روزها کار حسین عزیز سخت تر!). روزی که اولین نوشته نیوزلند رو نوشتم، تنها و تنها قصدم رواج فرهنگ به اشتراک گذاشتن اطلاعات بود. برای این کار از من تنها کاری برنمیومد و باید کمک می گرفتم. شانس با من یار بود که دوستان بسیار عزیزی زحمت اینجا رو قبول کردن و با همه درگیریهای روزمرشون، اینجا رو با لطف بی نهایتشون زنده نگه داشتن. سهم خواننده ها در باز شدن مسائل مختلف و گاها پیچیده مهاجرت به نیوزلند غیر قابل انکاره و به همین خاطره که این وبلاگ یه نمونه واقعی از همکاری و موفقیت دسته جمعی هست. نمونه ای که مشابه اون به راحتی پیدا نمیشه. 


همه این ها دست به دست هم داده تا نتایج خوبی رو در "جدول ما" ببینیم. من فکر می کنم که همینطور که این وبلاگ نتیجه کار یک یا دو نفر نبوده، نتایج خوب دوستان هم کار منحصر به فرد یک نفر نبوده و نیست. همه این هم فکریها در طی این 4-3 سال فعالیت این وبلاگ باعث شده تا نتایج خوبی گرفته بشه. تداوم این مساله نیاز به توجه همه ما داره، مگر اینکه فقط به فکر خودمون باشیم. 


خوبه که یادمون نره با گرفتن ویزا، کار تازه شروع شده. راه مهاجرت راه درازیه که مشکلات تا سالها با شماست و مشکلات هم به تنهایی قابل حل نیستند. در این راه دراز هم دوستان نقش پر اهمیت تری از معمول بازی می کنند. قدر دوستی هاتون رو بدونید. یادمون نره کجا بودیم و الان کجا هستیم؟ آدم ها فراموش کارند و زندگی هم دائم در حال تغییر.  


این وبلاگ متعلق به شخص خاصی نیست و زنده بودنش هم اول از همه مدیون دوستی ها و حس های انسان دوستیست و به همین خاطر هم ما قوانین براش تعیین نکردیم. قانون اصلیش اینه که "اول چیزی بده تا چیزی بگیری!". امیدوارم که دوستی هایی که این وبلاگ ساخته، برای همیشه موندگار باشه و دوستی های جدید بیشتر و بیشتر ساخته بشه. در آخر هم متاسفم که تنظیمات نظرات رو عوض کردم. ولی تنظیمات به حالت اول برگردونده شده. امیدوارم که این نوشته آخرم باشه و دیگه نخوام نقش مبصر رو بازی کنم! 


دست آخر هم از دوستانی که فردا مصاحبه دارند یادمون نره و مهم تر اینکه یادمون نره دوستان زیادی هستند که پشت در مهاجرت منتظرن و نیاز به راهتمایی های من و شما دارند. درسته که خوندن وبلاگ اصل اول در آشنا شدن با پروسه مهاجرته، اما نقش دلگرمی و راهنمایی های گاه و بیگاه رو به دوستان جدید نمیشه نادیده گرفت. 


پی نوشت 1> راستش برای طراحی وبسایت و فروم هم دوستان اگه کاری از ذستشون برمیاد انجام بدن. بالشخصه از هر طرحی استقبال می کنم. منتهی مشکل تا به حال اینجا بوده که تو این چند سال اخیر همیشه صحبت این قضیه بوده، و از حرف تا عمل، فاصله زیادی هست. دوستانی که دوست دارن طرح وبسایت عوض بشه و از این حالت در بیاد، طرحاشون رو بفرستن (برای من یا بقیه نویسندگان) که عملیش کنیم. 

پی نوشت 2> متاسفم از حذف نظر بعضی از دوستان. اجازه بدیم که فضای وبلاگ برای همه قابل استفاده باشه و مفید. بحث های شخصی رو میشه در جاهای دیگه هم کرد. قبول کنیم که وبلاگ یا حداقل این وبلاگ فضای مناسبی برای بحثهای شخصی و غیر مفید نداره. 

نظرات 127 + ارسال نظر
روزبه 1392/07/14 ساعت 12:06

@سالار::

راستش من هیچ جا ندیدم که فریت حتما باید با مسافر انجام بشه. شاید برای وسایل نو که شامل حال گمرک نشه باید با مسافر وارد شه ولی برای وسایل استفاده شده فکر نمیکنم که نیاز باشه.

برای بردن به دبی هم ما با توجه به اینکه پدر و مادرم اونجا هستن از الان خورد خورد وسایل رو با هر مسافری که بره میفرستیم و اونها هم هروقت که ما رفتیم و وسایل رو نیاز داشتیم برامون میفرستن.

ما وسایلی مثل قهوه ساز قابلمه قاشق و چنگال لباس زمستانه و چندتا خورده ریز دیگه توی چند تا کارتن گذاشتیم و همونطور که گفتم میفرستیم دبی که بعدا برامون بفرستن.

حالا اگه شما جایی خوندی که وسایل باید با مسافر وارد بشه یا اگه دوستان نظری دارن حتما بگن که ما برنامه ریزیمون رو عوض کنیم.

داریوش 1392/07/14 ساعت 12:27

ناهید: خود مکسین خانم گفت میتونه با دی اچ ال بفرسته و چون هزینه مایگرنت لوی رو با کردیت کارت داده بودیم و فرم مربوطه رو پر کرده بودیم ، هزینش رو با استفاده از کارت دریافت کرد.بعد از اپروو شدن این فرم رو می فرسته.

حسین 1392/07/14 ساعت 13:18

کی میدونه این شعار چیه و چه کاربردی داره؟
Slip, slop, slap

سالار 1392/07/14 ساعت 14:02

روزبه @
من الان زنگ زدم با اقای مسیحی که تو کار فریت هستش صحیت کردم(09122391457) گفتش که قانونا" بار باید با بلیط بره ولی اگه خواستید بعد یه مدت دیگه هم بار رو بفرستید توسط اقوام ،یه کپی از پاسپورتت رو به ما بدید ما حلش میکنیم و بار رو واست میفرستیم

سالار 1392/07/14 ساعت 14:04

ضمنا" تو هزینش هم فرقی نمیکنه

روزبه 1392/07/14 ساعت 14:04

@سالار::

آقا دمت گرم که خیال ما رو راحت کردی. برای بقیه هم روشن شد.

طیبه 1392/07/14 ساعت 14:28

حسین جان:
یادمه تو وب سپیده جون-مطمئن نیستم- که شعار حفاظت در برابر نور خورشیده و هر کلمه یه معنی داره مثلا پوشیدن کلاه استفاده از ضدآفتاب و...
آقا اجازه هولم نکن یه کم وقت بده

آورین، آورین. به جدم قسم تقلب نکردیم
/حسین

رامین 1392/07/14 ساعت 14:46

دوستانی که به دنبال فریت هستند ::
هزینه هر کیلو فریت با تمامی هزینه هاش و اینکه همه کارها را خودشون انجام بدن (بیان دم در بگیرن و بسته بندی کنند و ارسال کنند) چقدر میشه ؟

کیلویی 3-5 دلار خود بار بسته به وزن کل بار ارسالی + کیلویی حدودا 5 دلار هزینه های سربار
/حسین

روزبه 1392/07/14 ساعت 15:10

حسین::

مخفف این جمله هست:
Slip on a shirt, Slop on the 30+ sunscreen, Slap on a hat

که معنی میده:
پیراهن بپوش ضد آفتاب بزن کلاه بپوش

شعاریه که برای پیشگیری از سرطان گفته شده

احسنت
/حسین

علی همسر پگاه 1392/07/14 ساعت 15:35

سلام به همگی دوستان
می خواستم بپرسم که کسی از آقا سینا خبری نداره، شنیدم که اونجا رسیده ولی خبر دیگه ای ازش نیست؟؟

چه عجب علی آقا. کم پیدایید؟
/حسین

رامین 1392/07/14 ساعت 15:49

آقای حسین ::
مگه هزینه های فریت به دلار گرفته میشه؟
مگه یه سری افراد ایرانی این هزینه ها را نمیگیرند و کار را انجام بدن؟

قسمتی از هزینه که داخل ایران هست، معادل ریالی و باقی در نیوزلند به دلار
/حسین

سالار 1392/07/14 ساعت 16:27

از اصفهان تا توی خونه توی ملبورن برای 220 کیلو بار تقریبا کیلویی 6500 تومن پامون آب خورد.
(نقل از چک لیست جابجایی)

احتمالا خیلی قدیمیه
/حسین

سالار 1392/07/14 ساعت 16:34

البته یه اشتباه هم شد. اون قیمتی که نوشته شده نمیدونم با دلار چند تومنی بوده . همون قیمتی که حسین گفته در میاد
یکی نیست بگه تو برو سماقتو میک بزن . تو رو چه به فریت اخه

مهاجر 1392/07/14 ساعت 19:09

@ لیلا
تا اونجایی که من چک کردم هزینه 20 ساعت ECE رایگان هستش. مهد کودکهای مختلف این هزینه را در هفته کم میکنند. البته به محض ورود باید رجیستر کنید چون همه خواستارش هستند و فکر کنم صف داشته باشه. قیمتی که میبینید احتمالا بدون ECE هست. چیزی که جالب بود اینکه هر جایی یک سن برای شروع داشت 2 سال و یا 3 سال. شما به همچین چیزی برخورد کردید؟

@ بابک- گلی
برای ما هم خبری نیست. فعلا منتظریم.

لیلا 1392/07/14 ساعت 21:22

@مهاجر
سایت little wonders‌ سر بزنین ... اونجا لیست قیمتاشون هست. آره فقط از قبل باید اسمت رو توی لیست وارد کنی که رزرو بشه

رامین 1392/07/15 ساعت 09:02

من فکر نمیکنم کیلویی 10 دلار ارزش دردسر و بردن اجناس را داشته باشه .

ناهید 1392/07/15 ساعت 09:56

داریوش::سپاسگذارم داریوش جان..به لیتل میل می زنم ببینم کارت براش اوکی هست؟

بچه ها :: حسام کجاست؟؟چرا نیست؟؟

علی 3 1392/07/15 ساعت 10:46

راه ارزان اجاره کانتینر و ارسال از طریق دریاست . در یک کانتینر تا 17 تن بار جا می شود . که در صورتی که از یک ظرفیت ده تنی استفاده شود . هزینه حمل تا بندر عباس حدود یک میلیون و دویست هزار تومان و هزینه حمل دریایی تا نیوزلند حدود 6000 دلار می شود . در نهایت هزینه کمتر از یم دلار به ازاء هر کیلو می شود در این حالت چند نفر می بایست با هم جمع شوند و لوازم را ارسال کنند . عدد 6000 دلار را دست بالا گفتم . به عنوان مثال هزینه حمل دریایی از برزیل تا ایران حدود 4000 دلاز است و....
حتی ارسال یک کانتینر کوچک 20 فوت نیمه خالی هم باز به صرفه تر از ارسال فرودگاهیی است .

حسین 1392/07/15 ساعت 10:46

نقل از سایت نارنجی:
چگونه برای شغلی که هنوز آمادگی اش را نداریم درخواست دهیم؟

تصور کنید پس از گشت و گذاری طولانی در اینترنت و روزنامه ها، شغل ایده آل خود را پیدا کرده اید. همه چیز عالی به نظر می رسد. اما پس از کمی بالا و پایین کردن آگهی متوجه می شوید شما با ویژگی های مورد نظر آگهی دهنده فاصله زیادی دارید.

به طور مثال، ۵ سال سابقه در زمینه ادمین شبکه های کامپیوتری و تجربه مدیریت بیش از ۵۰ کلاینت در شبکه، جزو نیازها است در حالی که شما یکی دو سالی است با مفاهیم شبکه آشنایی پیدا کرده اید و در شرکت کوچکی تجربه مدیریت بخشی از شبکه را به عهده داشته اید. چاره کار چیست؟ بی خیال شوید و وقت خود و دیگران را نگیرید؟

جواب این سوال به عوامل بسیاری بستگی دارد. در ادامه مطلب نردبان به چند نکته مهم خواهیم پرداخت که احتمالا در شرایط این چنینی شاید به کارتان می آید.

اساسا بهتر است درخواست بدهیم یا ندهیم!؟
اول از همه با خودتان کنار بیایید. اگر می بینید کلا از قضیه پرت هستید و انگیزه زیادی هم برای یادگیری ندارید، قید این کار را بزنید. اما اگر حداقل های قابل توجهی را در خود می بینید و علاقه بسیار زیادی به پیشرفت در آن حوزه کاری خاص را دارید، شک نکنید. سنگ مفت، گنجشک مفت! دست به کار شوید و برای آن درخواست دهید. دو دلیل عمده برای این اقدام وجود دارد.

تصور نکنید لازم است صد در صد ویژگی های درج شده در آگهی را دارا باشید. شرکت ها به دو دلیل مخفی، این لیست های بلند بالا را تهیه می کنند: حفظ کلاس کاری شان و فیلتر کردن افرادی که به هیچ وجه صلاحیت احراز آن شغل ها را ندارند.

نگاهی به دور و برتان بیندازید. به راحتی در خواهید یافت که توانایی بسیاری از افراد با شرح وظایف تعیین شده برای آنها مطابقت ندارد. بسیاری از موارد وجود دارد که کارفرمایان تعریف خود را از یک شغل آنقدر تغییر می دهند که با توانایی های یک متقاضی کار جور در بیاید. بنابر این بی جهت خود را از کورس رقابت خارج نکنید.

از طرفی، خیلی مواقع پیش می آید که واقعا فاصله شما با مشخصات فرد مورد نظر کارفرما خیلی زیاد است. ولی شما به خاطر علاقه تان همچنان مصر هستید که در این شغل فعالیت داشته باشید. در این صورت دو راه پیش روی شماست؛ یا به دنبال کار مشابهی بگردید که به توانایی های شما نزدیک تر باشد یا اینکه ریسک کرده و رویکرد دیگری برگزینید، یعنی به جای اینکه درخواست خود را با توجه به آگهی کارفرمای مورد نظر ارسال کنید، یک درخواست جداگانه برای آن موسسه یا شرکت ارسال کرده و در آن به توانایی ها و علایق خود اشاره کنید و آمادگی خود را برای همکاری در تیم مورد نظر آن ها اعلام نمایید.

شاید در بسیاری از موارد، این استراتژی جواب ندهد، با این حال ارزشش را دارد، دلیلش هم ساده است، معمولا برای حدود ۸۰ درصد فرصت های شغلی موجود، هیچ آگهی استخدامی صادر نمی شود.

اگر تصمیم تان جدی است، پا پیش بگذارید
اگر واقعا این همان شغلی است که شما همیشه آرزوی اش را داشته اید و دقیقا همان کاری است که فکر می کنید در آن عالی خواهید بود، شک نکنید. ممکن است راه سختی در پیش داشته باشید، ولی مطمئن باشید ارزشش را دارد. البته اگر برای آن کار قرار باشد رزومه تهیه کرده یا خود را برای مصاحبه آماده کنید، چند نکته بسیار مهم را مد نظر قرار دهید.

اول از همه اینکه تمرکز را بر روی دانش، مهارت ها، استعداد ها، تجربیات و مشخصات منحصر به فرد خود قرار دهید. شاید شما تمامی ویژگی های ذکر شده برای احراز شغل مورد نظر را نداشته باشید، ولی حتما موارد دیگری وجود دارد که به کمک آن ها بتوانید از سایر رقبا عقب نمانید. یه طور مثال ممکن است تجربه مدیریت ۵۰ کلاینت شبکه را نداشته باشید، ولی یک دوره معتبر شبکه را گذرانده اید، یا با یک نرم افزار مدیریت شبکه آشنایی دارید که شما را از سایرین متمایز می کند، یا حتی ممکن است آشنایی شما با یک زبان خارجی تبدیل به برگ برنده تان شود.

نکته دوم اینکه تلاش نکنید به طور مستقیم در رزومه یا در زمان مصاحبه، خود را بسیار بالاتر از آنچه هستید نشان دهید. بیشتر از راه های غیر مستقیم استفاده کنید. به طور مثال از چالش های احتمالی پیش رو صحبت به میان آورده، و سپس سعی کنید چگونگی مواجهه با این مشکلات را، با توجه به توانایی های حال حاضر خود، شرح دهید. این کار ممکن است به کارفرما ثابت کند که شما در کارتان جدی هستید، و در این صورت او نیز شما را به عنوان یک متقاضی، جدی خواهد گرفت.

در انتها به یک نکته کلیدی اشاره خواهیم کرد. راه های مختلفی برای به دست آوردن شغل مورد علاقه تان مطرح شد، ولی شاید یک راه میان بر فراموش شده باشد. به دنبال یک واسطه، معرف یا پارتی بگردید! فردی که شما را به موسسه یا شرکت مورد نظرتان معرفی کند. اگر نیز چنین فردی را سراغ ندارید، از ترفند های دیگری استفاده کنید. مثلا ببینید کارفرمایتان همایش یا کنفرانسی دارد، یا خیر. اگر دارد خود را به آن جا رسانده و پیش از درخواست رسمی کار، خودتان را به او معرفی کنید.

برای به دست آوردن شغل رویایی خود، هیچ گاه به آسانی پا پس نکشید، ابتدا استراتژی خود را تعیین کرده و سپس با تمام قدرت به پیش روید.

حسین 1392/07/15 ساعت 11:03

برخی واقعیتهای اجتماعی نیوزلند:
-در سال 2012 حدود 60000 نوزاد متولد شده اند که نیمی از آنها از مادران ازدواج نکرده بوده اند
-این آمار برای مائوری ها 80 درصد، اروپاییان 50 درصد و آسیایی ها 13 درصد بوده است
-روند افزایش مادران ازدواج نکرده کماکان رو به رشد است
-دلیل اصلی این امر ضعیف شدن اعتقادات مذهبی و اهمیت ندادن به ازدواج عنوان شده، در عین داشتن روابط بلند مدت
-خانواده های مخلوط با داشتن بچه هایی از پدر و مادرهای مختلف، دارد به یک موضوع شایع تبدیل می شود

منبع:
http://eslnews.org.nz/?p=5497

سمیرا 1392/07/15 ساعت 11:12

سلام دوستان کسی از آقا سینا خبری نداره؟
آقا سینا... آقا حسام کجایید شما؟

سمیرا 1392/07/15 ساعت 11:15

خیلی مطلب خوبی بود حسین اقا ممنون

قابلی نداشت
/حسین

مسعود.ک 1392/07/15 ساعت 16:49

@حسین: آقا دستتون درد نکنه ، شما معمولا اونطرف مینوشتین چی شد از این ورا، یه لحظه داشتم فکر میکردم این کدوم حسینه که از رو دست خطتون شناختمت.

آدم نباید اصل خودش رو فراموش کنه
/حسین

Hessam 1392/07/15 ساعت 17:42

سلام، دوستان عزیزم. از لطفتون ممنونم. من دارم از نظرات شما دوستان استفاده میکنم. اگر مطلب قابل عرضی بود حتماً خواهم نوشت. برای مصاحبه ای ها هم آرزوی موفقیت دارم.

Welcome back home
/حسین

مریم 1392/07/15 ساعت 18:56

دوستان هزینه فریبت بار کاملا بستگی به وزن بار داره مثلا برای 200 تا 500 کیلو حدود 3 دلار و 50 سنت حساب میشه...به نظرم اگر شما هم مثل ما خیلی از ازدواجتون نمی گذره و وسایل خونتون کاملا نو هست اینکه برای هر کیلو 3 دلار بهتره تا اینکه برای هر خورده ریزیبخواین چند دلار پیاده بشین...در ضمن برای پروازهای خارجی هزینه فریت را موقع ترخیص بار به دلار می گیرن که نرخش را تو تهران به شما اعلام می کنن اما موقع تخویل به این مبلغ هزیته های اداری هم اضافه میشه که اگر بارتون کم باشه خیلی به صرفه نخواهد بود

امیرحسین 1392/07/17 ساعت 02:10

حسین و مسعود.ک:
ممنون از راهنمایتون، هزینه تحصیلم رایگان هست ولی هنوز درمورد کمک هزینه زندگی جوابی ندادند و فکر نکنم حداقل برای ترم اول چیزی بهم بدن،در نتیجه باید با هزینه شخصی بیام نیوزلند.
حالا با توجه به هزینه های بالای زندگی در آنجا میصرفه بیام و از همانجا پروسه اقامت رو هم جلو ببرم و یا اینکه همینجا ادامش بدم

هزینه دست پایین زندگی برای یک نفر حدود 1500 و برای دو نفر حدود 2000 دلار در ماه هست. اگر فقط یک ترم باشه قابل تحمله ولی بیشترش بستگی به توانایی مالی شما داره.
در بررسی هاتون با فرض اینکه در آنجا درس خوانده و مدرک خود را بگیرید، احتمال دریافت ویزا و رسیدن به امتیاز 140 را لحاظ کنید. صرف درس خواندن در آنجا تضمینی بر گرفتن ویزای رزیدنت نیست مگر اینکه بتوانید حین درس خواندن یک آفر شغلی بگیرید
/حسین

هما 1392/07/17 ساعت 23:32

سلام به همه دوستان

به همه دوستانی که مصاحبه شدند و یا دعوت به مصاحبه تبریک میگم.

من هم از اواسط شهریور سرم خیلی شلوغ بود. حسام عزیز تقریبا تو جریان بود که سرم خیلی شلوغ بود و حالا هم که دانشگاه ها باز شده چون تقریبا هر روز کلاس دارم متاسفانه خیلی کم وقت میکنم به سایت سر بزنم.
وگرنه اقا سالار ما همچنان منتظریم و وارد ٥ امین ماه از افیسر دار شدن شدیم.

اقا سالار و لیلای عزیز شما چه خبر؟خبری از افیسر شد؟

حسین ٢ عزیز خیلی خوشحال شدم که بالاخره جواب سکیوریتی شما اومد واقعا احساس کردم که انگار ماله خودمون اومده فقط یه سوال ازتون داشتم شما بعد از اینکه احیانا افیسرتون بعد از پیدایش ازتون یک سری مدارک مثل شناسنامه و ..... خواست در بقیه مدتی که در انتظار به سر میبردید دیگه ازتون مدرکی چیزی نمیخواست؟
اخه میدوند ما اولش ازمون اصل شناسنامه و مدرک تحصیلی و پاسپورت های قدیم را خواست و یکم بعد یک اپدیت سابقه کار و از ٥ ماه قبل دیگه هیچ خبری از هیچی نیست. میخوام ببینم این طبیعیه؟خوبه یا بده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.