دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

فهرست مطالب وبلاگ


پی نوشت 1: بعد از دوره کوتاهی فترت و بی خبری، ویزای WTR فرزاد هم اومد و کلی خوشحال شدیم. با آرزوی موفقیت و سلامتی.
پی نوشت 2: همینک خبردار شدم روزبه و شری هم رزیدنت گرفتند و ما را محظوظ کردند. بشتابید تا سرد نشده.


اخیرا که داشتم مطالب وبلاگ را مطالعه می کردم تا ببینم راجع به چه موضوعی بنویسم به این حقیقت شیرین رسیدم که وبلاگ در حال حاضر حاوی مجموعه ای غنی از مطالب مرتبط با مهاجرت به نیوزلند شده است که عمدتا توسط ناصر خان گرامی و سپیده عزیز و به میزان کمتر توسط بابک نازنین و خود من تهیه شده است. لذا به این نتیجه رسیدم که چه چیزی می تواند بهتر از یک فهرست باشد که هر کس به فراخور حال خود و با توجه به وضعیت کنونی و اشتیاق خود بتواند از محتوای وبلاگ استفاده کند. در ادامه خوانندگان وبلاگ را به چند دسته اصلی، از کسانی که هنوز تصمیم به مهاجرت نگرفته اند تا کسانی که در حال پیمودن گام های اولیه هستند و نهایتا کسانی که ویزا را گرفته و وارد خاک پر مهر نیوزلند شده اند، تقسیم کرده و برای هر دسته لینک پست های مفید را آورده ام. بدیهی است برخی از پست ها ممکن است برای بیش از یک دسته آورده شده باشد.

نکته ای که باید به آن توجه کرد تاریخ نگارش پست با توجه به محتوای آن است. ممکن است برخی قوانین یا شرایط ذکر شده در یک پست با توجه به گذشت زمان تغییر کرده باشد، اگرچه در زمان حاضر این موضوع خیلی پیش نمیاد. هم چنین لینک های هر دسته به همان ترتیب نوشته شدن آورده شده اند تا سیر زمانی آنها حفظ شود. محتویات این پست در صفحه ای با همین عنوان نیز آمده است:

  

ادامه مطلب ...

مرجع کامل جابجایی


پی نوشت 1: خوشبختانه هنوز جوهر این پست خشک نشده خبر خوش رزیدنت ادی54 اومد. تبریک به ادی و همه بچه های 2مهاجر

پی نوشت 2: کتایون عزیز لطف کردن و فایل مصاحبه خودشون رو در اختیار من قرار دادن که جهت استفاده دوستان در این آدرس قرار میدم

پی نوشت 3: مدتی قبل مجتبی عزیز چک لیست مفصلی از وسایل مورد نیاز در جابجایی در اختیارم قرار داد که جهت استفاده دوستان در این آدرس قرار دادم


حال که خوشبختانه تعداد زیادی از عزیزان ویزای رزیدنت را گرفته اند و دیر یا زود راهی سرزمین ابرهای سفید هستند، فرصت را غنیمت شمردم و مطلبی با عنوان مرجع کامل جابجایی آماده کردم که امیدوارم مفید باشد.

آمادگی های اولیه قبل از پرواز به نیوزلند از شیرین ترین مراحل مهاجرت است که در عین حال ریزه کاری های فراوانی را شامل می شود. با توجه به وقت زیادی که این مرحله از فرد و خانواده وی می گیرد، لازم است هر چه سریعتر تاریخ پرواز را برنامه ریزی کرد که پی آمد آن بتوان زمان بندی و برنامه ریزی خوبی برای پیش نیازهای آن داشت. بخشی از آمادگی ها برای همه افراد ضروری و یکسان بوده و بخشی دیگر کاملا وابسته به وضعیت فرد می باشد. در این نوشتار سعی می کنم ملاحظات لازمه را ذکر کنم. قاعدتا در بسیاری موارد بهترین انتخاب با خود شماست. محتویات این پست در صفحه ای با همین عنوان نیز آمده است:

  

ادامه مطلب ...

بهترین زمان برای ورود به نیوزیلند

این یکی دو هفته خیلی هفته‌های خوبی بود و خبرهای فوق العاده فوق العاده خوبی داشتیم برای دوستان وبلاگ.  امیدوارم که دنباله خبرهای خوب و موفقیت‌های تک تک دوستان همینطور ادامه داشته باشه و در بقیه مراحل هم همینطور و به همین شیرینی نتیجه بگیرید. 

راستش، حالا که کار تعداد زیادی از دوستان درست شده و احتمالا تمام بلیط‌های تهران-اوکلند به زودی فروش میره،  بد ندیدم که در خصوص بهترین زمان اومدن به نیوزیلند یه گپی بزنیم. چیزی که می‌خوام بگم، نظر شخصی منه و سعی می‌کنم که مطابق با تجربیاتم باشه. 

ممکنه به طور میانگین 4-6 ماه زمان لازم باشه تا کار پیدا کنید. البته این رو بر اساس اطلاعاتی که از دوستان در فیلد IT به دست آوردم می‌گم. ممکنه برای فیلدهای دیگه کاری و سایر تخصص‌ها این زمان کمتر یا بیشتر از این باشه. و فراموش نشه که نمونه آماری در دسترس اینجانب خیلی بزرگ نیست. حتی دوستان ایرانی‌ای اینجا هستن که ظرف 4-5 هفته کار مورد نظر خودشون رو پیدا کردن. دوستانی هم هستن که بیش از 8 ماه دنبال کار گشتن. اما زمان میانگینی که تقریبا از پرس و جو از مهاجرای اینجا بهش رسیدم، بیشتر به حدود 4 تا 6 ماه نزدیکه. و وجه مشترک همه اینها هم اینه که همگی در نهایت کار مرتبط با تخصص خودشون رو پیدا کردند. (به جز دو سه موردی که جای پای قوی در کشور خودشون داشتن و برگشتن به کشورشون) 

با توجه به اینکه شما هم باید یه بازه معقول حدودا 5 ماهه رو برای خودتون در نظر بگیرید، فکر می‌کنم بهترین زمان برای اومدن به نیوزیلند زمانیه که یا در حدود 5-6 ماه قبل از پایان سال و تعطیلات سال نو باشه، یا اساسا بعد از اون. اینجا از اواخر نوامبر شرکتها دیگه خیلی دنبال جذب نیرو نیستن (دقیقا مثل اسفند ماه در ایران که شرکت‌ها بیشتر دنبال بستن حساب و کارهای آخر سال و گزارش به صاحبان سهام و ... هستن). ضمنا یه تفاوت عمده تعطیلات سال نو در نیوزیلند با کشورهای نیمکره شمالی اینه که مدارس هم در فصل تابستان (ژانویه و فوریه) تعطیلات طولانی دارن و تابستون تبدیل به فصلی میشه که فعالیت خیلی از شرکت‌ها کند میشه. از اوایل فوریه کم کم فعالیت بازار حالت تندتری به خودش می‌گیره و آگهی‌های زیادی برای جذب نیرو در سایتها و جراید پخش میشه. به عبارتی، ماه‌های آپریل و می، ماه‌هایی هستن که اصولا موجی از نیروهای تازه استخدام شده در شرکت‌ها کارشون رو شروع می‌کنن. (تقریبا میشه گفت فرایند آگهی تا استخدام و شروع به کار حدود 2 ماه برای سازمانها طول میکشه؛ هرچند بسته به طول و عرض سازمان، این مدت متغیره) 

بنابراین، من فکر می‌کنم که دوستانی که تازه approve شدن، بهتره که برنامه‌ریزی‌هاشون رو یا به نحوی انجام بدن که قبل از اتمام آگوست بیان نیوزیلند یا اینکه این کار رو به اواخر ژانویه موکول کنن. اجرای گزینه اول یه مقدار بعید به نظر می‌رسه، چون فرستادن مدارک، صدور ویزا، خرید بلیط، انجام کارها در ایران و ... احتمالا به بیش از یک ماه زمان نیاز داره. 

نوشته بالا یه فرمول غیرقابل تغییر یا صادق برای همه دوستان نیست. مسلما اگه از توانایی خودتون، نیاز بازار به تخصصتون، توانایی مالی‌تون و سایر موارد براوردهای دیگه‌ای داشته باشید، می‌تونید زمانبندی دیگه‌ای داشته باشید. 

نظر شما چیه؟ 


پ. ن. 1: نورسیده هنوز نرسیده بابا! شما تو مدرسه ثبت نامش هم کردین.   ولی انشاله به زودی میاد؛ نسل دوم دومهاجری‌ها! 


پ. ن. 2: خدا را شکر پگاه عزیز هم رزیدنت گرفت  . مبارکش باشه. انشاله باز هم تو همین هفته خبرهای خوب داشته باشیم. من دیگه قرص زیرزبونی می‌خورم، میام کامنتا رو چک می‌کنم. 

پ. ن. 3: دیرینگ. من برگشتم با یک خبر خیلی خوب. داریوش و سپیده عزیز(همسر داریوش)  هم رزیدنت گرفتند و کیف ما رو کوک کردند  . با تشکر از علی123 عزیز که ملت رو خون جگر کردند. 

روزهای اول

بچه‌های بالاخره بعد از دو روز کلنجار رفتن تونستم بر jet lag غلبه کنم و خلاصه اون ساعتی که مغزم دوست داشت نخوابم. اصلا دستکم نگیریدش. خیلی عذابتون می‌ده. من خودم سلطان خوشخوابا هستم که دارم این حرفو می زنم. 


روز اول که رسیدم اوکلند، وقتی باقی نمونده بود که بتونم کار خاصی انجام بدم. فقط کارهایی رو که از قبل مد نظر داشتم، تو فرودگاه انجام دادم. اگه از اول اولش بخوام بگم: declare کردن اشیاء و وسایل مشکوک، کنترل گذرنامه، تبدیل مقدار کمی دلار آمریکا به دلار نیوزیلند، خریدن سیمکارت و شارژ مختصر جهت شروع و احتمالا تماس با خانواده. گرفتن شاتل و رفتن به backpacker. شاتل رو از قبل هماهنگ کرده بودم. فقط شماره پیگیری اش رو دادم به راننده.  

بعد از مستقر شدن، با اینکه خیلی خیلی خسته بودم، تصمیم گرفتم برای اینکه خیر سرم نخوابم تا شب راحت بخوابم، برم یه گشتی تو شهر بزنم. این کارو کردم، اما شب اصلا نتونستم خواب راحتی داشته باشم.  

روز بعد ساعت 1 رفتم بانک.  خانمه تعجب کرد و گفت خیلی زود اومدم برای باز کردن حساب. رفتم kiwibank که هم دفتر پست هست و هم بانک وابسته به اون. تا بتونم کارهای IRD و حساب بانکی رو همزمان انجام بدم. خانمه فرمش رو داد بهم و چیزهایی رو که میخواست بهم گفت و برای روز بعد ساعت 12 برام وقت گذاشت. 

روز دوم ساعت 12 رفتم اونجا و بعد از تحویل مدارک IRD، من رو برد به مشاور مشتریان بانک معرفی کنه. من که قبل از ورود صدای مکالمه خانم کارمند رو با مشاور می‌شنیدم، ناغافل شنیدم که مشاور گفت: «بیا تو بابک جان» [؟] خلاصه با زبان شیرین فارسی گپ و گفتی داشتیم و حسابمون هم به سلامتی افتتاح شد و رفتیم دنبال کارمون. :) 

این عکس رو هم روز اول از اسکای تاور گرفتم و جای همه بچه‌های دو مهاجر رو خالی کردم. 



فقط یه عکس پانورامای جانانه گرفتم که بگم ما اینیم! جای همه‌تون خالی. :) انشاله سال دیگه همه دور هم باشیم. 

3...2...1

TAKE A DEEP BREATH..............

and...

DIVE IN


گر عارف حق بینی چشم از همه بر هم زن .... چون دل به یکی دادی آتش به دو عالم زن

هم چشم تماشا را بر روی نکو بگشا .... هم دست تمنا را بر گیسوی پرخم زن

گر تکیه دهی وقتی بر تخت سلیمان ده .... ور پنجه زنی روزی در پنجه رستم زن

گر دردی از او بردی صد خنده به درمان کن .... ور زخمی از او خوردی صد طعنه به مرهم زن

چون ساقی رندانی می با لب خندان خور .... چون مطرب مستانی نی با دل خرم زن


7:10 صبح به وقت محلی

فرودگاه دبی