دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

مراحل جذب شدن در کشور جدید

پیرو مطالب پست‌های قبلی، برای اینکه تصور دقیقتری از مستقر شدن در نیوزیلند داشته باشیم، بد ندیدم مطلبی رو که ssnz.govt.nz در مورد مراحل استقرار یا سکنی گزیدن (settlement) تو یه کشور جدید نوشته، ترجمه کنم. این مطلب رو در ادامه می‌خونید: 


***


مهاجرت به کشوری جدید برای بسیاری از افراد و خانواده‌های آنها موضوعی چالش برانگیز است. برخی افراد خیلی زود با محیط خو می‌گیرند. برای برخی دیگر، این اتفاق به مقداری زمان نیاز دارد. 


حمایت در زمان ورود

بیشتر افراد وقتی در کشور جدیدی سکنی می‌گزینند، شش مرحله مختلف را تجربه می‌کنند. این مراحل را می‌توان در منحنی زیر که به منحنی استقرار مشهور است، مشاهده کرد: 





دوراندیشی (Forethought): در این دوره برای مهاجرت و اسبابکشی به نیوزیلند برنامه‌ریزی می‌کنید. ایندوره از این بابت مهم است که انتظاراتی واقعبینانه برای خود در کشور جدیدتان تعریف نمایید. 


جذابیت (Fun): در این دوره فرد مجذوب و شیفته آشنایی با افراد و مکانهای جدید می‌شود. در این دوره، مهاجران برداشت کاملا مثبتی درباره خانه جدید خود دارند. 


ترس (Fright): بالاخره -معمولا با یک حادثه بد- زمانی می‌رسد که از وضعیتی که در آن قرار گرفته‌اید ناخرسند و احتمالا خسته می‌شوید. 


پرواز (ّFlight): در این مرحله، اگر حوادثی رخ دهد و فرد مهاجر یا خانواده  وی دوست نزدیک یا خویشاوند قابل اتکایی نداشته باشند، ممکن است به فکر بازگشت به موطن اصلی خود بیفتند.  


مبارزه (Fight): در این مرحله، اگر فرد تازه مهاجر دوام بیاورد و با توجه به دید واقعبینانه‌تری که پیدا کرده، آگاهانه تصمیم به ماندن بگیرد، مجددا روند تحولات مثبت می‌شود. 


تطابق با محیط (Fit): تا این مرحله، بیشتر چالشهای پیش رو مربوط به موارد روتین و روزمره هستند، نه لزوما در مورد بودن در کشوری جدید. اما در این مرحله، فرد تازه واره تصمیم گرفته که در نیوزیلند بماند و به نوعی حس تطابق با محیط می‌رسد. در این مرحله، از تصمیم خود برای مهاجرت و تحمل مشکلات در این ماهها یا سالها احساس رضایت می‌کند. 


تقریبا هر کسی که وارد نیوزیلند می‌شود، این مراحل را در هجده تا بیست و چهار ماه اولیه ورود، پشت سر می‌گذارد. 

نکته مهم این است که شما و حتی کارفرمایتان بدانید که مواجه شدن با فراز و نشیبهای فوق کاملا طبیعی است. ضمنا این نکته نیز مهم است که بدانید در هر کجا که هستید، می‌توانید از خدمات و مشاوره Settlement Support New Zealand استفاده نمایید. 


لینک منبع:

http://www.ssnz.govt.nz/living-in-new-zealand/moving-to-new-zealand/about-settling-in.asp

سقف پیشرفت در سرزمین جدید (1.5)

آقا ناصر زحمت کشید و تو چند پاراگراف، سوالات مهمی رو مطرح کرد که متاسفانه خیلی از کسانی که به دنبال ترک کشور خودشون هستن، بهش بی‌توجهند یا اصولا این سوالات تو ذهنشون شکل نگرفته. هرچند، خوشبختانه دوستانی که تو این جمع هستن، به صورت قریب به اتفاق دلایل قوی برای رفتن دارند. 

به نظر من خیلی مهمه که معنای مهاجرت برای ما صرف «فرار» نباشه. وقتی فرار می‌کنیم، مهم نیست که به کجا می‌ریم. فقط می‌خوایم که اینجایی که الآن هستیم نباشیم. اما داشتن چنین ایده‌ایی برای مهاجرت، اصلا جالب نیست. حداقل یه فرد تحصیل کرده که توانایی‌ها و تجربیات خاصی داره که ممکنه در کشورهای دیگه طرفدارایی داشته باشه، می تونه مهاجرت رو به صورت بهتری معنی کنه. 

کسی که برای رفتن فقط «دلایلی برای نماندن»‌ داره، بهتره مواظب باشه؛ چون احتمالا در فکر فراره. و اینجوری زیاد خوب نیست. آخر آخرش، ته تهش، بعد از مهاجرت و چند سال زندگی تو کشور مقصد و به ثبات رسوندن شرایط، می‌بینیم که اونجا هم مشکلات خودش رو داره. لازم نیست که بگم چه مشکلاتی. حدس زدنش هم چندان سخت نیست و قصد ندارم به اونها بپردازم. می‌خوام بگم که در نهایت امر و با مرور چندباره دلایل مهاجرت، به نقطه‌ای می‌رسیم که تفاوت دو کفه ترازوی «ماندن» یا «رفتن» آنقدر کم و جزییست که اولا، تبدیل به تصمیمی کاملا شخصی می‌شه؛ ثانیا، باید دلایل محکم برای رفتن داشت و از تصمیمات احساسی اکیدا اجتناب کرد؛ ثالثا، برای رفتن باید برنامه‌ای حساب شده داشت. 

برای پیش‌بینی مشکلات و چالش‌های احتمالی و برای تعریف یه برنامه معقول، ناصر سوالات بسیار بجایی رو حول محور کاریابی و اشتغال طرح کرد. که شاید بشه عناوین زیر رو بهشون داد:


1.   گزینش‌های نژادی و ارتقای شغلی

2. انطباق مهارتها با نیازهای بازار در کشور مقصد

3. نحوه تهیه رزومه و CV و مشکلات مرتبط با اون


سوالات فوق، دریچه‌ای رو به واقعیاتی به روی همه ما باز می‌کنه که شاید چندان خوشایند نباشند، اما غیرقابل انکارند. از جنس جبر و تقدیر نیستن، اما به هر حال وجود دارند و برای تغییر دادنشون باید مقدماتی رو فراهم کرد و تدابیری اندیشید. 

البته اینکه بیشتر مهاجرا در استرالیا، کانادا یا نیوزیلند به رده‌های بالای شغلی نمی‌رسن، دلایل دیگری هم در کنار تبعیض نژادی مستتر در جامعه داره. اما به هر حال بد نیست کمی هم با این مباحث به ذهن خودمون قلقلکی بدیم. ;)

درباره آیتم اول، قبلا یه مقاله با موضوع name discrimination خونده بودم که گشتم تو اینترنت پیداش کردم. برای مطالعه این مقاله، لینکش رو اینجا گذاشتم. فکر کنم جالب باشه. جالب که نه؛ اما در خور تامل. 


ارسال نظر برای این مطلب بسته شده تا در مطلب قبلی بحث رو ادامه بدیم. :)


تو دو-سه مطلب قبلی بهاره لطف کرده بود و به مطلبی اشاره کرده بود که مدت موندن EOI توی pool رو سه ماه نشون میداد؛ در صورتیکه توی سایر صفحات سایت immigration و دستورالعملهای موجود، این مدت شش ماه ذکر شده بود. 

پیرو این تناقض عجیب و غریب، من یه ایمیل به اداره مهاجرت زدم و پیگیر ماجرا شدم. عین سوال و جواب طرح شده رو در ادامه می‌خونین:

-------------------

Q:

Hello, 

I thought that a submitted EOI will remain in the pool for 6 months. And, as far as I know, this was the case before. Has this period been changed to three months? I am completely mixed up! 

here I can read that this period is six months and here it is three months. 

Would you please let me know that which page contains the latest rules about this issue?

Thanks in advance,
Babak
------------------
A:
Dear Babak,

Thank you for contacting us.

I have informed the relevant team to have the link correct, as the three month timeframe is incorrect. I have attached the correct information directly from our Immigration Operations Manual.


SM3.20 Currency of an Expression of Interest

An EOI is current for a period of six months from the date of initial submission to the Pool unless no Pool selection of Expressions of Interest has occurred within that six-month period. Where this is the case, the Expression of Interest is current until such time as a selection from the Pool of Expressions of Interest has occurred.
An EOI that is no longer current will be withdrawn from the Pool.
An EOI will also be withdrawn from the pool if it is rejected after selection because it does not meet prerequisites for entry to the Pool and as a result no invitation to apply has been issued.




Please contact us if you require further assistance.

Kind regards

Caroline
Customer Service Officer
Immigration Contact Centre
P O Box 3773, Shortland Street | Auckland | New Zealand
Tel: +64 9 9144100 or 0508 55 88 55| Fax: +64 9 914 4119


/بابک


نیوزیلند، دومین کشور آرام دنیا

شاخص جهانی صلح (World Global Index) نیوزیلند را، پس از ایسلند، در رده دومین کشور امن جهان قرار داد. در این فهرست، نیوزیلند و دانمارک مشترکا رتبه دوم را به دست آورده‌اند. 



نیوزیلند در سال 2010 به عنوان آرامترین کشور جهان انتخاب شده بود، اما در دو سال گذشته کشور ایسلند رتبه اول را از آن خود کرده است. 

در این رده بندی که هفته گذشته اعلام شد، سومالی در رتبه آخر قرار دارد و به همراه آن، کشورهای افغانستان، سودان، عراق و جمهوری دموکراتیک کنگو نیز در انتهای جای گرفته‌اند. 

آمریکا و چین میانه‌های جدول و به ترتیب رده‌های 88 و 89 را به خود اختصاص داده‌اند. 

نکته مثبت گزارش این است که جهان برای اولین بار از سال 2009 به بعد، کمی آرامتر و امن‌تر شده است. 


شاخص آرامش

GPI هر ساله 158 کشور را بر اساس 23 شاخص کمی و کیفی به دست آمده از منابع معتبر 

رتبه‌بندی می‌کند. این شاخصها در سه دسته کلی «سطح امنیت در جامعه»، «میزان برخوردها و درگیری‌های داخلی و خارجی» و «میزان جو نظامی موجود در کشور» قرار می‌گیرند. 


آرامترین‌ها

1. ایسلند

2= دانمارک

2= نیوزیلند

4. کانادا

5. ژاپن

6= اتریش

6= ایرلند

8. اسلونی

9. فنلاند

10. سوییس


ناامن‌ترینها

158. سومالی

157. افغانستان

156. سودان

155. عراق

154. جمهوری دموکراتیک کنگو

153. روسیه

152. کره شمالی

151. جمهوری آفریقای مرکزی

150. اسرائیل

149. پاکستان


گفتنی‌است ایران در این فهرست در جایگاه 128 قرار دارد. 




منبع: listener.co.nz

برای مطالعه گزارش رجوع کنید به: http://www.visionofhumanity.org/gpi-data/#/2012/OVER/

--بابک

دگردیسی

وقتی جستجو در مورد نیوزیلند و تحقیق در مورد گزینه‌ها و نحوه مهاجرت به اون کشور رو شروع کردم، «...کمتر ایرانی‌ای تو اینترنت راجع به مهاجرت به نیوزیلند می‌دونست. کمتر وبلاگی از دوستان ساکن نیوزیلند وجود داشت و من فقط چند هفته وقت گذاشتم تا قوانین مهاجرت رو بخونم. همون موقع بود که عهد کردم اگه موفق شدم، اطلاعاتم رو بدون مضایقه در اختیار دیگران قرار بدم. و خدا رو شکر تا حالا تونستم این کار رو بکنم. شاید این یه جور جبران لطف دوستانی مثل سپهر، سپیده، مریم، ناصر و بقیه باشه؛ حتی لطف کارشناسای [ناشناسی] که به همه ایمیلهام دقیق و درست جواب می‌دادن. آمریکایی‌ها یه اصطلاحی دارن که میگه pay forward. یه جورایی ترجمه‌اش میشه همون بیت معروف «تو نیکی میکن و در دجله انداز * که ایزد در بیابانت دهد باز».


چیزی که به طور حتم نمی‌شه ازش گذشت اینه که تو این مدت دوستای باارزشی پیدا کردم. دوستایی که شاید نفر به نفرشون تو زندگیم تاثیر گذاشته باشن، دوستایی که جبران لطفشون خیلی دشواره و این مسئله وظیفه سنگینی رو به دوش من می‌ذاره. امیدوارم که از پسش بر بیام.»‌


یکبار دیگه هم لطف ویژه آقا ناصر و سپیده خانم شامل حال من شد و ازم خواستند که از این به بعد به قول الهام «زیر خط» مطلب بنویسم. اینقدر دم در وبلاگشون روضه خوندم که خسته شدن و گفتن بیا تو. امیدوارم بتونم نقش مثبتی داشته باشم و در به اشتراک گذاشتن تجربیات خودم و بقیه دوستان در این وبلاگ مفید باشم.


نمی‌دونم چرا احساس عجیبی دارم؛ یه احساسی شبیه پینوکیو ....... یا مثلا خوزه مورینیو. جالبه‌ها!

/بابک


***این مطالب با اندک تغییراتی، نقل قول از وبلاگ خودم بود.


بعد نوشت:‌ ناصر و سپیده هم کلید رو دادن به من خودشون غیبشون زد. کجا دنبالشون بگردم؟