دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

دو مهاجر

در این وبلاگ در مورد مهاجرت آن می خوانید. هدف باز شدن راهی برای آشنا شدن بیشتر با مهاجرت و چالشهای آن است.

سال نو مبارک :)

بالاخره من هم اومدم یه پست در مورد سال نو بذارم.  سوم شدن هم در نوع خودش خوبه؛می‌شه امیدوار بود. 

خب، یک سال دیگه هم با همه خبرهای خوب و بد، با همه موفقیتها و شکست‌ها، با همه آرامش‌ها و دلواپسی‌ها گذشت. مزه زندگی به همینه. همینهاست که به همه ما انگیزه میده، امید میده. 

امیدوارم سال جدید برای همه دوستای خوبم پر از خبرهای خوب و هیجان انگیز باشه. مطمئنا این نوروز، برای بعضی از شما آخرین نوروزی خواهد بود که در سرزمین خودتون هستید. پس ازش تا می‌تونید لذت ببرید.  


ایامتان بکام، نوروزتان پیروز. 

سال نو مبارک

کم کم داریم به آخر سال نزدیک میشیم و سال جدید داره میاد. توی سالی که گذشت خیلی اتفاق های خوب برای بچه های این وبلاگ افتاد. ویزاهای چند تا از بچه ها اومد و PR، JSW و یا WTR گرفتن، خیلی های دیگه منتظر مصاحبه ان و آخرای کارشونه و خیلی های دیگه هم تازه کارشون رو استارت زدن. خوشحالم که این جای کوچیک محلی بوده برای اینکه فکرهامون، نظراتمون و سوالاتمون رو به اشتراک بزاریم. دست همدیگه رو بگیریم و به هم کمک کنیم. این یک قانون دنیاست که هیچ کس به تنهایی نمیتونه موفق بشه و همه ما موفقیت هامون رو مدیون تلاش خودمون و کمک های همدیگه هستیم. 


مطمئنا همه ما خوشحالیم که بابک، مهدی، شهاب (سوسن)، مجتبی، رومینا و احتمالا بچه های دیگه ای که من اسماشون رو نمیدونم امسال کارشون درست شد و من مطمئنم که با پیگیری که دارن، بقیه کارهاشون هم درست میشه (البته بد نیست کامنت شهاب رو به عنوان آخرین خبر خوب امسال توی پست قبل بخونید!). اسمها زیاده و من می ترسم که اسمی از قلم بیافته، اما به روز بودن این وبلاگ مدیون شما و بچه های زیادیه که همراه این وبلاگ هستید و به بقیه کمک می کنید.



در انتها بد نیست که برای علی 123 که تا بحال اینجا خیلی وقت زیادی گذاشته و جواب سوالات خیلی ها رو داده و چند روز دیگه مصاحبه داره، دعا کنیم که تو کارش موفق بشه. 


دست آخر، سال نو همگی مبارک باشه و امیدوارم که سال جدید سالی پر از موفقیت و خبرای خوب برای همه باشه. اگر هم تفالی به حافظ زدید، ما رو هم بی خبر نزارید..:)


/ناصر

بالاخره ویزاها رسید ...

بالاخره دیروز رفتم سفارت و پاسپورت‌هامون رو که ویزا توش چسبونده شده بود گرفتم؛ همون blue stickers‌ معروف! 


یه پاکت بود که توش اصل گواهی‌های اشتغال به کار که فرستاده بودم، چند صفحه اضافه از مدارک مدیکال پسرم که لازم نبود پر بشه (حالا نمی‌دونم چرا این یکیو برگردوند!)، نامه کتبی در خصوص صدور ویزا، گذرنامه‌ها و ویزا قرار داشت. خوبه که دیانا یادش بود گواهی‌ها رو بفرسته. اتفاقا 3-4 روز پیش یه ایمیل بهش زده بودم که اگه امکانپذیره، گواهی‌ها رو برگردونه. چون تهیه مجددش از شرکتهای قبلی کار وقتگیریه و چون افراد زیادی رو دیگه اونجاها نمی‌شناسم، ممکنه دنگ و فنگ داشته باشه. 


به همراه همه اینها، یه کتابچه 20-30 صفحه‌ای هم فرستادند که در واقع چکیده‌ای از کتاب 189 صفحه‌ای New Zealand Living Guide هست. به طور خلاصه در خصوص همه چیز نوشته؛ از  مدارکی که باید از کشور خودتون همراه داشته باشید، ورود، اقامت و بانک بگیر تا یونیفرم مدرسه برای بچه‌ها و پزشک خانواده و .... تقریبا خلاصه همه چیز توش هست و دستکم آدرس سایتهای حاوی اطلاعات رو نوشته که آدم بتونه بهشون رجوع کنه. بنابراین، لازم نیست خیلی نگران این جور اطلاعات باشیم. من یه فولدر داشتم و یه فایل اکسل که اطلاعات مورد نیاز در روزهای اول ورود رو توش گذاشته بودم. با این حساب، فکر کنم کار اضافی انجام دادم!  

دگردیسی

وقتی جستجو در مورد نیوزیلند و تحقیق در مورد گزینه‌ها و نحوه مهاجرت به اون کشور رو شروع کردم، «...کمتر ایرانی‌ای تو اینترنت راجع به مهاجرت به نیوزیلند می‌دونست. کمتر وبلاگی از دوستان ساکن نیوزیلند وجود داشت و من فقط چند هفته وقت گذاشتم تا قوانین مهاجرت رو بخونم. همون موقع بود که عهد کردم اگه موفق شدم، اطلاعاتم رو بدون مضایقه در اختیار دیگران قرار بدم. و خدا رو شکر تا حالا تونستم این کار رو بکنم. شاید این یه جور جبران لطف دوستانی مثل سپهر، سپیده، مریم، ناصر و بقیه باشه؛ حتی لطف کارشناسای [ناشناسی] که به همه ایمیلهام دقیق و درست جواب می‌دادن. آمریکایی‌ها یه اصطلاحی دارن که میگه pay forward. یه جورایی ترجمه‌اش میشه همون بیت معروف «تو نیکی میکن و در دجله انداز * که ایزد در بیابانت دهد باز».


چیزی که به طور حتم نمی‌شه ازش گذشت اینه که تو این مدت دوستای باارزشی پیدا کردم. دوستایی که شاید نفر به نفرشون تو زندگیم تاثیر گذاشته باشن، دوستایی که جبران لطفشون خیلی دشواره و این مسئله وظیفه سنگینی رو به دوش من می‌ذاره. امیدوارم که از پسش بر بیام.»‌


یکبار دیگه هم لطف ویژه آقا ناصر و سپیده خانم شامل حال من شد و ازم خواستند که از این به بعد به قول الهام «زیر خط» مطلب بنویسم. اینقدر دم در وبلاگشون روضه خوندم که خسته شدن و گفتن بیا تو. امیدوارم بتونم نقش مثبتی داشته باشم و در به اشتراک گذاشتن تجربیات خودم و بقیه دوستان در این وبلاگ مفید باشم.


نمی‌دونم چرا احساس عجیبی دارم؛ یه احساسی شبیه پینوکیو ....... یا مثلا خوزه مورینیو. جالبه‌ها!

/بابک


***این مطالب با اندک تغییراتی، نقل قول از وبلاگ خودم بود.


بعد نوشت:‌ ناصر و سپیده هم کلید رو دادن به من خودشون غیبشون زد. کجا دنبالشون بگردم؟

 

ساعت زمین یا Earth Hour

این پست خوب هیچ ربطی به مهاجرت و داستانهاش نداره و صرفا راجع به یه اتفاقیه که هر سال داره میافته و مثل اینکه از سال قبل در ایران هم انجام میشه. 


خیلی خلاصه اگه بخوام بگم داستان از این قراره که برای نشون دادن نمادین اینکه ما به فکر زمین هستیم، توی اکثر کشورهای دنیا روز 31 مارچ که امروز 13 فروردین میشه، سر یه ساعت بخصوصی (ساعت هشت و نیم تا نه و نیم شب) همه چراغ های خونه هاشون و یا ساختمون هاشون رو خاموش می کنند. صفحه گوگل هم حتی چراغهاش خاموش میشه و سیاه میشه! این ساعت، ساعت زمین بهش گفته میشه.



امسال مثل اینکه توی تهران چراغ های میدان آزادی و برج میلاد، در اصفهان چراغ های سی وسه پل و در اهواز چراغ های پل سفید خاموش میشن. در شهرهای دیگه هم برنامه هایی هست که من ازشون خبر ندارم به صورت دقیق. خلاصه اگه جایی بودید که یهو دیدین چراغ ها خاموش شدند، نترسید...قضیه برمی گرده به ساعت زمین..خواستین می تونین خودتون هم در این برنامه شرکت کنید... عکس زیر هم اهرام مصر رو قبل و هنگام ساعت زمین نشون میده..



تاریخچه ای هم اگه از این اتفاق براتون بگم اینه که اولین بار در سیدنی استرالیا و در سال 2007 این کار انجام شد و در سال قبل در 135 کشور دنیا این کار انجام شده.


من خیلی نمی خوام راجع به این قضیه که چقدر حال زمین بده! چیزی بنویسم که جاش اینجا نیست. صرفا دعوتتون می کنم که فیلم An inconvenient truth یا یک حقیقت تلخ رو ببینید. لینک تورنت این فیلم اینجاست. این فیلم قسمتی از برنامه کمپین الگور معاون سابق بیل کلینتون رئیس جمهور قبلی آمریکا در حمایت از محیط زیست بوده که خودش هم در این فیلم شرکت داره.



/ناصر